تفاهمات اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'راهها' به 'راه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'شکافها' به 'شکاف‌ها')
خط ۳۹: خط ۳۹:
و نیز ما نمی‏خواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایی هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.
و نیز ما نمی‏خواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایی هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.


آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکافهایی که ناشی از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.  
آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکاف‌هایی که ناشی از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.  


هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامی یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمی را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.
هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامی یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمی را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.

نسخهٔ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۴

یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوء‌تفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر است. در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی است مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است. از جمله آنکه ایشان با استناد به قرآن و احادیث معتقد است که یکی از هدف‌های اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته، اتحاد و اتفاق مسلمین است.

تفاهمات اسلامی‏

حسن تفاهم یعنی یکدیگر را خوب فهمیدن و سوءتفاهم یعنی یکدیگر را بد فهمیدن.

بدیهی است که خوب فهمیدن به این است که افراد یکدیگر را آن طور که هستند بفهمند و بد فهمیدن به این است که یکدیگر را آن طور که هستند نفهمند بلکه درباره یکدیگر دچار یک نوع توهماتی بوده باشند،

و البته این کلمه در جایی گفته می‏‌شود که توهماتی که افراد درباره یکدیگر دارند از نوع سوء‌ظن باشد یعنی در زمینه «بدی» بوده باشد. اما اگر در زمینه خوبیها و از نوع حسن ظن‏های غلط بوده باشد سوءتفاهم نامیده نمی‏‌شود؛

یعنی اگر دو نفر به غلط درباره یکدیگر حسن عقیده پیدا کنند گفته نمی‏‌شود که این دو نفر نسبت به یکدیگر سوءتفاهم پیدا کرده‌‏اند.

سوءتفاهم در هر موردی و نسبت به هر شخصی بد است، زیرا موجب گمراهی و ضلالت است.

اگر فرض کنیم دو نفر از هر لحاظ ضد یکدیگرند مثلًا یکی خداپرست است و دیگری مادی، باز خوب است که میان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و یکدیگر را آن طور که هستند درک کنند نه اینکه هرکدام نسبت به دیگری سوءظن‌‏ها و تصورات غلطی داشته باشد. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج‏25، ص: 38

یکی از ابتلائات مسلمین این است که گذشته از اینکه از لحاظ پاره‏ای معتقَدات تفرق و تشتت پیدا کرده‏اند و مذهبها و فرقه‌‏ها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادی نسبت به یکدیگر می‌باشند؛

یعنی گذشته از پاره‏ ای اختلافات عقیده‏ ای دچار توهمات بیجای بسیاری درباره یکدیگر می‏ باشند.

در گذشته و حاضر آتش افروزانی بوده و هستند که کوشش‏شان بر این بوده و هست که بر بدبینی‏های مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند.

تهدیدی که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبی متوجه آنهاست.

مسلمانان از نظر اختلافات مذهبی طوری نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایی که همه پرستش می‏کنند یکی است،

همه می‏گویند: لا اله الّا اللّه‏، همه به رسالت محمد صلی الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایان‏یافته می‌‏دانند و دین او را خاتم ادیان می‌‏شناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانی خود می‌‏دانند و آن را تلاوت می‏کنند و قانون اساسی همه مسلمین می‌‏شناسند، همه به سوی یک قبله نماز می‏خوانند و یک بانگ به نام اذان بر می‏آورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه می‏گیرند، همه روز فطر و اضحی را عید خود می‏شمارند،

همه مراسم حج را مانند هم انجام می‌دهندو با هم در حرم خدا جمع می‏شوند، و حتی همه خاندان نبوت را دوست می‏دارند و به آنها احترام می‏گزارند. اینها کافی است که دلهای آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادری و اخوت اسلامی را در آنها برانگیزد.

ولی ... ولی امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطی که فرق مختلف درباره یکدیگر دارند و امان از عواملی که کاری جز تیره‏تر کردن روابط مسلمانان ندارند.

ما در صدد این نیستیم که طرحی برای از بین بردن فرقه ‏ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بریزیم، زیرا این، کاری است که اولًا از ما ساخته نیست و ثانیاً وحدت اسلامی متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.

جهات اختلاف فرق و مذاهب آن‏قدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامی بشود و جهات اشتراک آنها آن‏قدر زیاد و نیرومند است که می‏تواند آنها را به هم بپیوندد.

و نیز ما نمی‏خواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایی هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.

آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکاف‌هایی که ناشی از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.

هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامی یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمی را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.

باید در چند قسمت بحث کنیم:

1. یکی از هدف‌های اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمین است. 2. یکی از فلسفه ‏های فریضه حج محکم شدن پیوندها و تفاهم بیشتر افراد مسلمین است. 3. بررسی انواع توهمات و سوء تفاهماتی که دیگران درباره ما شیعیان و بالاخص ایرانیان دارند 4. بررسی سوء تفاهمهایی که از این طرف نسبت به برادران غیر شیعی وجود دارد 5. راه‌های عملی برای کاستن و از میان بردن سوء تفاهمها

اما قسمت اول: هم قرآن کریم و هم احادیث نبوی و هم احادیثی که از ائمه اطهار رسیده است همه عنایت شدید دارند که وحدت مسلمین محفوظ بماند.

از قرآن شروع می‏کنیم:

الف. در سوره آل عمران، آیه 103 می‏فرماید: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرّقوا» یعنی همه با هم ریسمان الهی را محکم بگیرید و پراکنده نشوید.

این آیه با کمال صراحت به موضوع «با هم» بودن و با هم دستورهای الهی را اجرا کردن و پراکنده اجرا نکردن توجه کرده است. اندک توجهی به مفهوم آیه می‏رساند که عنایت این کتاب آسمانی به این است که مسلمانان متفرق و پراکنده نباشند.

ب. سوره آل عمران، آیه 105 که دنباله این آیه است (با یک آیه فاصله) می‏فرماید: «وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» یعنی شما مانند دیگران (پیروان سایر ادیان) مباشید که پس از آنکه‏ آیات روشن الهی برایشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پیدا کردند، برای چنین کسانی عذاب عظیم است.

مفهوم این آیه نیز واضح است. این آیه مخصوصاً به تفرقات مذهبی یعنی فرقه فرقه شدن‏ها و مذاهب به وجود آمدن‏ها اشاره می‌کند، زیرا این نوع اختلافات از هر نوع دیگر خطرناک‏تر است.

جالب توجه این است که آیه 104 که در میان این دو آیه قرار گرفته است، این است: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» یعنی باید جماعتی از شما (یا باید شما جماعتی باشید که) دعوت به خیر و صلاح و نیکی بکنند، امر به معروف و نهی از منکر نمایند، همانا آنها هستند که رستگارانند.

ببینید، آیه ‏ای که در میان این دو آیه قرار گرفته است آیه دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر است. این برای آن است که قرآن کریم می‏خواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به خیر و صلاح و امر به معروف و نهی از منکر این وحدت محفوظ بماند؛ اگر این استوانه اسلامی یعنی اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر بخوابد، وحدت اسلامی و اتحاد مسلمانان نیز از میان می‏رود.

ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر داریم ولی چون هدف‌های اسلامی را نمی‏شناسیم، مخصوصاً از هدف‌های بزرگ و اساسی و اصولی اسلام بی‏خبریم، از اسلام فقط با یک سلسله دستورهای ظاهری که مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنایی داریم، هروقت به فکر دعوت و ارشاد می‏افتیم از حدود مسائل ساده اخلاقی و عبادی تجاوز نمی‏کنیم و حال آنکه یکی از هدف‌های بزرگ اسلام بلکه بزرگ‌ترین هدف اسلام در امور عملی وحدت و اتفاق مسلمانان است.

اولین وظیفه داعیان و ارشادکنندگان و آمران به معروف و ناهیان از منکر این است که در طریق وحدت مسلمانان بکوشند، در طریق همان چیزی بکوشند که مورد نزول این آیه کریمه است.

ج. اقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکینَ ما تَدْعوهُمْ الَیْهِ‏ (سوره شوری، آیه 13) یعنی دین را بپا دارید و در آن پراکنده نشوید، آنچه تو به آن دعوت می‏کنی بر مشرکین گران و دشوار است.

این آیه کریمه می‏خواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدف‌های اسلامی مخالفند آرزومند تفرق و پراکندگی آنها می‌باشند و از وحدت مسلمانان می‏ترسند، آنها هستند که آتشهای تفرقه و اختلاف را دامن می‏زنند و موانع برای وحدت مسلمین ایجاد می‏کنند.

د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ‏ (سوره انفال، آیه 46) یعنی با یکدیگر نزاع نکنید که سست خواهید شد و بوی شما از میان خواهد رفت.

این آیه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوکت و بوی و خاصیت داشتن آنها معرفی‏ می‌کند، می‏فرماید اگر در میان شما اختلاف افتد قوّت و شوکت و بوی و خاصیت شما از میان می‏رود.

نزاعها بر دو قسم است: بعضی نزاعها مربوط به تضاد منافع آنی افراد است، اما بعضی نزاعها ریشه عقیده ‏ای دارند. اینهاست که فوق‏العاده خطرناک است، اینهاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‏شود و بحث‌ها و جدلها و کتاب‌ها و نوشته ‏ها ب‏وجود می‏آورد و قرنها ادامه پیدا می‌کند و هرچه زمان می‏گذرد بر موجبات آن افزوده می‏شود و شکاف عمیق‏تر می‏گردد.

ه. یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آیه 200 (این آیه آخرین آیه از سوره آل عمران است) یعنی ای اهل ایمان! صابر و خویشتن‏دار باشید، یکدیگر را در خویشتن‏داری یاری نمایید و با یکدیگر پیوند داشته باشید، تقوای الهی داشته باشید، باشد که رستگار شوید.

اما احادیث:

1. حدیثی شیعه و سنی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده ‏اند به این مضمون:

ثَلاثٌ لا یُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصیحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمینَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ ‏[۱] یعنی سه چیز است که هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمی‏لغزد و خیانت نمی‌کند: عملی را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خیرخواهی برای پیشوایان مسلمانان، همراهی و ملازمت جماعت مسلمین.

از قضا این جمله ‏ها جزء کلماتی است که رسول اکرم در حجةالوداع برای مردم القاء کرد. رسول اکرم در حجةالوداع در مواقف چندی برای مردم سخن گفته است: در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خیف (منی)، در غدیر خم. جمله ‏های بالا را در مسجد خیف که در منی واقع است ادا فرموده است.

2. در کافی‏ می‏نویسد: معاویة بن وهب گفت از امام صادق ‌علیه‌السلام پرسیدم: ما (یعنی شیعیان) چگونه باید با دیگران (اهل تسنن) معاشرت کنیم، تکلیف ما با آنها چیست؟ امام فرمود: ببینید ائمه شما چگونه رفتار می‏کنند، مانند امامان خود رفتار کنید. به خدا قسم امامان شما بیماران آنها را عیادت می‏کنند، جنازه‏ های آنها را تشییع می‏کنند، برای آنها شهادت می‌دهند.[۲] 636

باز هم در این زمینه و به همین مضمون روایاتی هست.

اینها را برای این ذکر کردم که بدانیم حفظ وحدت یکی از هدف‌های اسلامی است و باید در حدود امکان برای تحقق این هدف بکوشیم تا مصداق‏ «وَ لْتَکُنَ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَی الْخَیْرِ» بوده باشیم. تحقق یافتن این هدف به هیچ وجه مستلزم این نیست که از بعضی اصول یا فروع مسلّم خود دست برداریم‏

منابع

مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج‏25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-

  1. کافی، ج 1/ ص 403
  2. کافی، ج 2/ ص