۸۷٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'پیش زمینه' به 'پیشزمینه') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
شالوده و اساس تفکر طالبان همان تفکر حاکم بر «مکتب دیوبندی» است. حلقه اتصال معنوی طالبان با مکتب دیوبند، مدرسان و مدیران «مکاتب حقانیه» در پاکستان بوده و هستند. به همین دلیل بیشتر سران طالبان در دوره اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، متعلق به جبهههای «حرکت انقلاب اسلامی» به رهبری مولوی «[[محمدنبی محمدی]]» و «[[حزب اسلامی]]» به رهبری مولوی «[[محمدیونس خالص]]» بودند. رهبران این دو جبهه رادیکالی و آشتیناپذیر، بیشترین تاثیر را از مکتب دیوبندی پذیرفته بودند و سنتیترین افراد در افغانستان به شمار میرفتند.<ref>http://www.iess.ir/fa/analysis/1033/</ref> <br> | شالوده و اساس تفکر طالبان همان تفکر حاکم بر «مکتب دیوبندی» است. حلقه اتصال معنوی طالبان با مکتب دیوبند، مدرسان و مدیران «مکاتب حقانیه» در پاکستان بوده و هستند. به همین دلیل بیشتر سران طالبان در دوره اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، متعلق به جبهههای «حرکت انقلاب اسلامی» به رهبری مولوی «[[محمدنبی محمدی]]» و «[[حزب اسلامی]]» به رهبری مولوی «[[محمدیونس خالص]]» بودند. رهبران این دو جبهه رادیکالی و آشتیناپذیر، بیشترین تاثیر را از مکتب دیوبندی پذیرفته بودند و سنتیترین افراد در افغانستان به شمار میرفتند.<ref>http://www.iess.ir/fa/analysis/1033/</ref> <br> | ||
= | =پیشزمینههای پیدایش طالبان= | ||
بعد از حمله شوروی به افغانستان یک سازمان مذهبی پاکستانی تحت رهبری مولوی [[فضل الرحمن]] از قوم پشتون مسئول امداد رسانی پناهندگان افغان در پاکستان شد. در همین راستا عدهای از جوانان پشتوی افغانی به حوزههای علمیه این سازمان رفته و به صورت رایگان مشغول تحصیل و فراگیری قرآن و احکام اسلامی شدند. نیز بسیاری از مادرانی که همسر خود را از دست داده بودند فرزندان خود را به این مدارس دینی فرستادند تا از تحصیل محروم نمانند. این مدارس تابع نظام آموزشی رسمی کشور پاکستان نبود و شاخصه اصلی این مدارس تدریس تفکر دیوبندی با تعصبات قبیلهای پشتون بود. این مسائل موجب شد تا این مدارس در سرحد پاکستان به شدّت افزایش یافته و کمک های مالی عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کمکهای مردمی به سمت این مدارس سرازیر گردد که نقش بسزایی در رشد سریع و افزایش تعداد این مدارس داشت. فارغالتحصیلان این مدارس تعصب دینی آشکاری داشتند و با هر نوع فکر و اندیش های که مخالف عقیده و افکارشان بود با شیوه های خشونتآمیز برخورد می کردند. جهاد از نظر این مدارس، به معنی مبارزه با هر فکر و عقیدهای که مخالف عقاید آنها باشد بود. لذا خیلی سریع مخالف خود را به کفر متهم میکردند.<ref>احدی، انور الحق، «عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان»، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ترجمه عبدالغفار محقق، انتشارات ترانه، مشهد، ۱۳۷۷ش.</ref> | بعد از حمله شوروی به افغانستان یک سازمان مذهبی پاکستانی تحت رهبری مولوی [[فضل الرحمن]] از قوم پشتون مسئول امداد رسانی پناهندگان افغان در پاکستان شد. در همین راستا عدهای از جوانان پشتوی افغانی به حوزههای علمیه این سازمان رفته و به صورت رایگان مشغول تحصیل و فراگیری قرآن و احکام اسلامی شدند. نیز بسیاری از مادرانی که همسر خود را از دست داده بودند فرزندان خود را به این مدارس دینی فرستادند تا از تحصیل محروم نمانند. این مدارس تابع نظام آموزشی رسمی کشور پاکستان نبود و شاخصه اصلی این مدارس تدریس تفکر دیوبندی با تعصبات قبیلهای پشتون بود. این مسائل موجب شد تا این مدارس در سرحد پاکستان به شدّت افزایش یافته و کمک های مالی عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کمکهای مردمی به سمت این مدارس سرازیر گردد که نقش بسزایی در رشد سریع و افزایش تعداد این مدارس داشت. فارغالتحصیلان این مدارس تعصب دینی آشکاری داشتند و با هر نوع فکر و اندیش های که مخالف عقیده و افکارشان بود با شیوه های خشونتآمیز برخورد می کردند. جهاد از نظر این مدارس، به معنی مبارزه با هر فکر و عقیدهای که مخالف عقاید آنها باشد بود. لذا خیلی سریع مخالف خود را به کفر متهم میکردند.<ref>احدی، انور الحق، «عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان»، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ترجمه عبدالغفار محقق، انتشارات ترانه، مشهد، ۱۳۷۷ش.</ref> |