بنی هاشم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| تصویر = بنی‌هاشم.jpg
| تصویر = بنی‌هاشم.jpg
| نام = بنی هاشم
| نام = بنی هاشم
}}
}}
'''بنی‌هاشم''' تیره‌ای شریف از [[قریش]] منسوب به‌ هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنی‌هاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنی‌هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت]]<ref>ر. ک:مقاله اهل بیت</ref> پیامبر اکرم، به همین جهت «بنی‌هاشم» گفته می‏شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود.
'''بنی‌هاشم''' تیره‌ای شریف از [[قریش]] منسوب به‌ هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنی‌هاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنی‌هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت]] پیامبر اکرم، به همین جهت «بنی‌هاشم» گفته می‏شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود.


«بنی‌هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب می‌‌شدند. بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند.
«بنی‌هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب می‌‌شدند. بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند.
خط ۱۲: خط ۱۱:
احادیثی در باب فضیلت بنی‌هاشم، و این که آنها [[سادات]] اهل [[بهشت]] هستند، روایت شده‌اند. به خاطر وجود همین فضائل، اشعار شاعران سروده شده و کتاب‌هایی در باب فضائل بنی‌هاشم نوشته شده است.  
احادیثی در باب فضیلت بنی‌هاشم، و این که آنها [[سادات]] اهل [[بهشت]] هستند، روایت شده‌اند. به خاطر وجود همین فضائل، اشعار شاعران سروده شده و کتاب‌هایی در باب فضائل بنی‌هاشم نوشته شده است.  


=تعریف بنی‌هاشم=
== تعریف بنی‌هاشم ==
 
هاشمی یا بنی‌هاشم بنابر مشهور به افرادی گفته می‌شود که از طریق پدر به هاشم بن عبدمناف منتسب هستند. <ref>حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۹، ص۵۷۳</ref>
هاشمی یا بنی‌هاشم بنابر مشهور به افرادی گفته می‌شود که از طریق پدر به هاشم بن عبدمناف منتسب هستند. <ref>حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۹، ص۵۷۳</ref>


=هاشم بن عبدمناف=
== هاشم بن عبدمناف ==
 
بنی‌هاشم فرزندان هاشم بن عبدمناف جدّ اعلای رسول خدا بودند. به اهل بیت [[پیامبر|پیامبر]] ص به همین جهت «بنی‌هاشم» گفته می‌شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79</ref> «بنی‌هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح <ref>از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.</ref> محسوب می‌‌شدند. <ref> المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجم‌‌البلدان، ج 1، ص 444</ref> بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند. <ref>مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21</ref>
بنی‌هاشم فرزندان هاشم بن عبدمناف جدّ اعلای رسول خدا بودند. به اهل بیت [[پیامبر|پیامبر]] ص به همین جهت «بنی‌هاشم» گفته می‌شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79</ref> «بنی‌هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح <ref>از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.</ref> محسوب می‌‌شدند. <ref> المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجم‌‌البلدان، ج 1، ص 444</ref> بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند. <ref>مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21</ref>


=اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش=
== اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش ==
 
در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنی‌‌عبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمع‌‌آوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنی‌‌مخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگ‌ها) را برای خود بدست آورند <ref> السیرة‌‌النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (‌‌‌‌بنی‌‌عبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 252</ref> و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند. <ref>اخبار مکه، ج 1، ص 111</ref>
در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنی‌‌عبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمع‌‌آوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنی‌‌مخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگ‌ها) را برای خود بدست آورند <ref> السیرة‌‌النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (‌‌‌‌بنی‌‌عبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 252</ref> و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند. <ref>اخبار مکه، ج 1، ص 111</ref>


هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، برای پذیرایی از زائران کعبه از مشارکت و کمک‌های مالی خانواده‌‌های قریش بهره‌‌مند می‌‌شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref> او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حج‌‌گزاران]] را تسهیل کند.
هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، برای پذیرایی از زائران کعبه از مشارکت و کمک‌های مالی خانواده‌‌های قریش بهره‌‌مند می‌‌شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref> او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]] قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حج‌‌گزاران]] را تسهیل کند.


هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]]<ref>ر. ک:مقاله شام</ref> و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد. <ref> تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref> و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>
هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد. <ref> تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref> و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>


خداوند در سوره قریش به این پیمانها با عنوان «ایلاف» <ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره‌‌ کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش‌‌ ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف». <ref>سوره قریش/106، 1 ـ 2</ref>
خداوند در سوره قریش به این پیمانها با عنوان «ایلاف» <ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره‌‌ کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش‌‌ ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف». <ref>سوره قریش/106، 1 ـ 2</ref>
خط ۳۲: خط ۲۸:
شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی مکه که قریش دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از شام <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref> یا [[فلسطین|فلسطین]] <ref>تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref>
شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی مکه که قریش دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از شام <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref> یا [[فلسطین|فلسطین]] <ref>تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref>


=صفات و ویژگی‌های بنی‌هاشم=
== صفات و ویژگی‌های بنی‌هاشم ==
 
دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بت‌‌ پرستی]] و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است <ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم (علیه السلام)]] از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «و‌‌اِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام» <ref>سوره ابراهیم/14،35</ref> بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت‌‌ بری می‌‌دانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت‌‌ پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد می‌‌کنند. <ref>القول الجازم، ص 156</ref>
دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بت‌‌ پرستی]] و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است <ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم(ع)]]<ref>ر. ک:مقاله حضرت ابراهیم(ع)</ref> از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «و‌‌اِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام» <ref>سوره ابراهیم/14،35</ref> بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت‌‌ بری می‌‌دانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت‌‌ پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد می‌‌کنند. <ref>القول الجازم، ص 156</ref>


همچنین وجود صفات پسندیده‌‌ای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتی‌ها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارش‌ها دیده می‌‌شود. <ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref> پیمان حلف الفضول (که در آن بنی‌‌هاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونه‌‌ای گویا از فتوت و جوانمردی بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب است. <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>
همچنین وجود صفات پسندیده‌‌ای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتی‌ها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارش‌ها دیده می‌‌شود. <ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref> پیمان حلف الفضول (که در آن بنی‌‌هاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونه‌‌ای گویا از فتوت و جوانمردی بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب است. <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>


ابن‌‌عباس 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارت‌‌اند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان. <ref>ذخائر العقبی، ص 15؛ القول الجازم، ص 157</ref> ابن‌‌حبیب بغدادی به نقل از کلبی آورده که از [[امام علی(ع)]]<ref>ر. ک:مقاله امام علی (ع)</ref> نیز در خصوص بنی‌هاشم و [[بنی‌‌امیه|بنی‌‌امیه]]<ref>ر. ک:مقاله بنی امیه</ref> پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی‌‌هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند. <ref>المنمق، ص 41</ref>
ابن‌‌عباس 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارت‌‌اند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان. <ref>ذخائر العقبی، ص 15؛ القول الجازم، ص 157</ref> ابن‌‌حبیب بغدادی به نقل از کلبی آورده که از [[امام علی (علیه السلام)]] نیز در خصوص بنی‌هاشم و [[بنی‌‌امیه|بنی‌‌امیه]] پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی‌‌هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند. <ref>المنمق، ص 41</ref>
 
=پیامبر و بنی‌‌هاشم=


== پیامبر و بنی‌‌هاشم ==
به رغم حمایت‌های بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (ص) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به [[مدینه|مدینه]]، پیامبر (ص) هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنّت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسان‌ها معرفی شوند. <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>
به رغم حمایت‌های بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (ص) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به [[مدینه|مدینه]]، پیامبر (ص) هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنّت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسان‌ها معرفی شوند. <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>


اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[حکومت بنی‌‌ عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العمل های پیامبر (ص) در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست.
اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[حکومت بنی‌‌ عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العمل های پیامبر (ص) در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست.


حرام شدن [[زکات]]<ref>ر. ک:مقاله زکات</ref> بر بنی‌‌هاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]]<ref>ر. ک:مقاله خمس</ref> به آنان از احکام ویژه این تیره است <ref> جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار می‌‌کند.  
حرام شدن [[زکات]] بر بنی‌‌هاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از احکام ویژه این تیره است <ref> جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار می‌‌کند.  
 
== جستارها ==


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed
۳۸٬۰۸۰

ویرایش