confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| عنوان = حضرت سلیمان | | عنوان = حضرت سلیمان | ||
| تصویر = حضرت سلیمان.jpg | | تصویر = حضرت سلیمان.jpg | ||
| نام = حضرت سلیمان ( | | نام = حضرت سلیمان (علیه السلام) | ||
| تاریخ تولد = ۹۹۰ قبل از میلاد | | تاریخ تولد = ۹۹۰ قبل از میلاد | ||
| محل تولد = اورشلیم | | محل تولد = اورشلیم | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = | | مادر = | ||
}} | }} | ||
'''سلیمان بن داود( | '''سلیمان بن داود(علیه السلام)''' یکی از پیامبران بزرگ الهی است که در آیههای فراوانی از او یاد شده است. سلیمان(علیه السلام) از پیامبران بزرگ [[بنی اسرائیل]] میباشد. پایتخت او [[بیتالمقدس]] در [[شام]] بود. [[خداوند]]، نعمتها و مواهب گوناگون بزرگی مانند علم و حکمت، آشنایی با زبان حیوانات، تسخیر باد، سپاهی مرکب از [[جن]] و [[انس]] و ملک، و حکومت گسترده و بینظیر به او داده بود. | ||
== نسب حضرت سلیمان == | == نسب حضرت سلیمان == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
مراد از نام سلیمان که از ریشه سلیم است، فردی است که از صحت و سلامت برخوردار است و یا سلیمان از مداوایی که برای پدرش حاصل شد در سلم و امان باقی ماند ولذا سلیمان نامیده شد. | مراد از نام سلیمان که از ریشه سلیم است، فردی است که از صحت و سلامت برخوردار است و یا سلیمان از مداوایی که برای پدرش حاصل شد در سلم و امان باقی ماند ولذا سلیمان نامیده شد. | ||
[[شیخ صدوق]] میفرماید: سلیمان از آنجا که قلبی سلیم داشت، لذا نام او مشتمل بر سلامت است و از آنجا پدرش [[حضرت داود ( | [[شیخ صدوق]] میفرماید: سلیمان از آنجا که قلبی سلیم داشت، لذا نام او مشتمل بر سلامت است و از آنجا پدرش [[حضرت داود (علیه السلام)]] جراحت خود را با محبت و ود پروردگار مداوا نمود و به کمال رسید و داود نام گرفت و خداوند اراده کرد که در نام سلیمان حرفی از حروف نام او باشد تا شاید از نظر درجه کمال به او ملحق شود، پس (الف) به نام او (سلیم) افزوده شد و برای تکمیل ترکیب و درستی آن نون نیز در آخر آن اضافه شد (سلیم الف ن سلیمان) وگرنه همان سلیم برای دلالت بر سلامت قلب او کفایت میکرد. <ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن) (فاطمه مشایخ)، ص۵۲۵</ref> | ||
==حضرت سلیمان در قرآن == | ==حضرت سلیمان در قرآن == | ||
حضرت سلیمان ( | حضرت سلیمان (علیه السلام) یکی از پیامبران بزرگی است که هم دارای مقام [[نبوت]] بود و هم دارای حکومت بی نظیر و بسیار وسیع که نام مبارکش هفده بار در قرآن در سورههای: سوره بقره/ سوره نساء/ سوره انعام/ سوره انبیاء/ سوره نمل/ سوره سبا/ سوره ص آمده است. | ||
«وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ نِعْمَ العَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ»: و به داود سلیمان را بخشیدم که نیک بندهای است و بسیار به سوی خدا توبه میکند. <ref>سوره ص، آیه ۳۰</ref> | «وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ نِعْمَ العَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ»: و به داود سلیمان را بخشیدم که نیک بندهای است و بسیار به سوی خدا توبه میکند. <ref>سوره ص، آیه ۳۰</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
آنچه در [[قرآن]] از داستان او آمده در [[قرآن کریم]] از سرگذشت آن جناب جز مقداری مختصر نیامده، چیزی که هست دقت در همان مختصر، آدمی را به همه داستانهای او و مظاهر شخصیت شریفش راهنمایی میکند. | آنچه در [[قرآن]] از داستان او آمده در [[قرآن کریم]] از سرگذشت آن جناب جز مقداری مختصر نیامده، چیزی که هست دقت در همان مختصر، آدمی را به همه داستانهای او و مظاهر شخصیت شریفش راهنمایی میکند. | ||
یکی این که: آن جناب فرزند و وارث حضرت داود ( | یکی این که: آن جناب فرزند و وارث حضرت داود (علیه السلام) بود که دراینباره فرمود: {{متن قرآن|«وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ»}}. «سوره ص، آیه ۳۰» و نیز فرموده: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». <ref>سوره نمل، آیه ۱۶</ref> | ||
یکی دیگر این که خدای تعالی ملکی عظیم به او داد، جن و طیر و باد را برایش مسخّر کرد و زبان مرغان را به وی آموخت، که ذکر این چند نعمت در کلام مجیدش مکرر آمده است. <ref>سوره بقره آیه ۱۰۲، در سوره انبیاء، آیه ۸۱، در سوره نمل، آیه ۱۶ تا ۱۸، در سوره سبا، آیه ۱۲ تا ۱۳ و در سوره ص، آیه ۳۵ تا ۳۹</ref> | یکی دیگر این که خدای تعالی ملکی عظیم به او داد، جن و طیر و باد را برایش مسخّر کرد و زبان مرغان را به وی آموخت، که ذکر این چند نعمت در کلام مجیدش مکرر آمده است. <ref>سوره بقره آیه ۱۰۲، در سوره انبیاء، آیه ۸۱، در سوره نمل، آیه ۱۶ تا ۱۸، در سوره سبا، آیه ۱۲ تا ۱۳ و در سوره ص، آیه ۳۵ تا ۳۹</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
آیاتی که آن جناب را میستاید در قرآن کریم، در پانزده - شانزده - مورد نام آن جناب را آورده و ثنای بسیاری از او کرده، بندهاش خوانده، اوابش نامیده و فرموده: «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ». <ref>سوره ص، آیه ۳۰</ref> و به علم و حکمتش ستوده و فرموده: {{متن قرآن|«فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً»}}.<ref>سوره انبیاء، آیه ۷۹</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۵</ref> و باز فرموده: {{متن قرآن|«یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۶</ref> و او را از انبیاء مهدی و راه یافته خوانده، فرموده: {{متن قرآن|«وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَهارُونَ وَ سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره نساء، آیه ۱۶۳</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|«وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره انعام، آیه ۸۴</ref> | آیاتی که آن جناب را میستاید در قرآن کریم، در پانزده - شانزده - مورد نام آن جناب را آورده و ثنای بسیاری از او کرده، بندهاش خوانده، اوابش نامیده و فرموده: «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ». <ref>سوره ص، آیه ۳۰</ref> و به علم و حکمتش ستوده و فرموده: {{متن قرآن|«فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً»}}.<ref>سوره انبیاء، آیه ۷۹</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۵</ref> و باز فرموده: {{متن قرآن|«یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۶</ref> و او را از انبیاء مهدی و راه یافته خوانده، فرموده: {{متن قرآن|«وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَهارُونَ وَ سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره نساء، آیه ۱۶۳</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|«وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره انعام، آیه ۸۴</ref> | ||
سلیمان ( | سلیمان (علیه السلام) در [[عهد عتیق|عهد عتیق]] داستان آن جناب در کتاب ملوک اول آمده و بسیار در حشمت و جلالت امر او و وسعت ملکش و وفور ثروتش و بلوغ حکمتش سخن گفته. | ||
لیکن از داستانهایش که در قرآن ذکر شده، جز همین مقدار نیامده که: وقتی [[ملکه سبأ]] خبر سلیمان را شنید و شنید که معبدی در [[اورشلیم|اورشلیم]] ساخته و او مردی است که حکمت داده شده، بار سفر بست و نزدش آمد و هدایایی بسیار آورد و با او دیدار کرد و مسائل بسیاری به عنوان امتحان از او پرسید و جواب شنید، آنگاه برگشت. <ref>تورات، اصحاح دهم از ملوک اول، ص ۵۴۳</ref> | لیکن از داستانهایش که در قرآن ذکر شده، جز همین مقدار نیامده که: وقتی [[ملکه سبأ]] خبر سلیمان را شنید و شنید که معبدی در [[اورشلیم|اورشلیم]] ساخته و او مردی است که حکمت داده شده، بار سفر بست و نزدش آمد و هدایایی بسیار آورد و با او دیدار کرد و مسائل بسیاری به عنوان امتحان از او پرسید و جواب شنید، آنگاه برگشت. <ref>تورات، اصحاح دهم از ملوک اول، ص ۵۴۳</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
با این که این [[پیامبر|پیامبر]] عالی قدر صاحب قدرت و پادشاهی بود، اما لباسی از مو می پوشید، و چون تاریکی شب همه جا را فرامی گرفت، دستها را به گردن خود می بست و تا صبح از (ترس خدا) گریست، و غذایش را از فروش حصیر و بوریایی که با دست خود می بافت، تهیه می نمود و اگر درخواست قدرت از خدا کرد، صرفا برای غلبه بر پادشاهان کافر بود، و گفته شده که منظور از «طلب قدرت» قناعت بوده است. <ref>ارشاد القلوب (ترجمه سلگی)، ج۱، ص۴۲۰</ref> | با این که این [[پیامبر|پیامبر]] عالی قدر صاحب قدرت و پادشاهی بود، اما لباسی از مو می پوشید، و چون تاریکی شب همه جا را فرامی گرفت، دستها را به گردن خود می بست و تا صبح از (ترس خدا) گریست، و غذایش را از فروش حصیر و بوریایی که با دست خود می بافت، تهیه می نمود و اگر درخواست قدرت از خدا کرد، صرفا برای غلبه بر پادشاهان کافر بود، و گفته شده که منظور از «طلب قدرت» قناعت بوده است. <ref>ارشاد القلوب (ترجمه سلگی)، ج۱، ص۴۲۰</ref> | ||
'''حضرت سلیمان ( | '''حضرت سلیمان (علیه السلام) در برابر نعمتها، از خداوند توفیق شکرگزاری خواست.''' | ||
{{متن قرآن|«رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ»}}. <ref>سوره احقاف، آیه ۱۵</ref> و نعمتها را وسیله ی آزمایش میدانست. {{متن قرآن| «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۴۰</ref> و جذب هدایای بیگانگان نشد. {{متن قرآن|«أَتُمِدُّونَنِ بِمالٍ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۳۶</ref> و از فهم علمی مخصوص برخوردار بود. {{متن قرآن|«فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره انبیاء، آیه ۷۹</ref> و با زبان پرندگان آشنا بود. {{متن قرآن|«عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۶</ref> و از لشکریانش سان می دید. {{متن قرآن|«وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۷</ref> و پرندگان در خدمت او بودند. {{متن قرآن| «وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۲۰</ref> | {{متن قرآن|«رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ»}}. <ref>سوره احقاف، آیه ۱۵</ref> و نعمتها را وسیله ی آزمایش میدانست. {{متن قرآن| «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۴۰</ref> و جذب هدایای بیگانگان نشد. {{متن قرآن|«أَتُمِدُّونَنِ بِمالٍ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۳۶</ref> و از فهم علمی مخصوص برخوردار بود. {{متن قرآن|«فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ»}}. <ref>سوره انبیاء، آیه ۷۹</ref> و با زبان پرندگان آشنا بود. {{متن قرآن|«عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۶</ref> و از لشکریانش سان می دید. {{متن قرآن|«وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۱۷</ref> و پرندگان در خدمت او بودند. {{متن قرآن| «وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»}}. <ref>سوره نمل، آیه ۲۰</ref> |