۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:سرزمین ها' به 'رده:سرزمینها') |
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
«رسولی» ها پایتخت خود را شهر «تعز» قرار داده و با ایران، هند و چین روابط دیپلماتیک برقرار نموده و دارای قدرت بودند. این دولت نیز در سال 1513 که پرتغالیها به عدن حمله کردند تجزیه گردید. در این حمله اگرچه پرتغالیها موفق نشدند، اما هجوم آنها به عدن موجب باز شدن پای عثمانیها به این منطقه شد. عثمانیها به منظور جلوگیری از حضور دائمی پرتغالیها در جنوب غربی عربستان و برای اینکه آنجا را پایگاهی جهت حمله به اماکن مقدسه قرار ندهند، در سال 1517 یمن را به تصرف خود درآوردند و موفق شدند «پاشا»یی را در صنعا بگمارند که تقریباً در تمامی یمن حکومت کرد. | «رسولی» ها پایتخت خود را شهر «تعز» قرار داده و با ایران، هند و چین روابط دیپلماتیک برقرار نموده و دارای قدرت بودند. این دولت نیز در سال 1513 که پرتغالیها به عدن حمله کردند تجزیه گردید. در این حمله اگرچه پرتغالیها موفق نشدند، اما هجوم آنها به عدن موجب باز شدن پای عثمانیها به این منطقه شد. عثمانیها به منظور جلوگیری از حضور دائمی پرتغالیها در جنوب غربی عربستان و برای اینکه آنجا را پایگاهی جهت حمله به اماکن مقدسه قرار ندهند، در سال 1517 یمن را به تصرف خود درآوردند و موفق شدند «پاشا»یی را در صنعا بگمارند که تقریباً در تمامی یمن حکومت کرد. | ||
زیدیها در کوهستانها بهطور مستقل باقی مانده و در شرق خانواده «[[خثیری]]» (Kathiri) | زیدیها در کوهستانها بهطور مستقل باقی مانده و در شرق خانواده «[[خثیری]]» (Kathiri) اگرچه سلطنت عثمانیها را تأیید میکردند، حکومت نیمهمستقلی را در منطقه «[[حضرموت]]» تشکیل دادند. کشف راه هند با دور زدن از دماغه «امید نیک» از اهمیت عدن کاست، اما از سال 1600 میلادی تجار آلمانی و انگلیسی برای خرید قهوه و فروش منسوجات به «مکلا» مسافرت کردند. تقریباً در همین ایام یک امام زیدی علیه ترکها وارد مبارزه شد که پس از نُه سال جنگ، با حکومت وی در شمال صنعا موافقت کردند. پس از وی نیز فرزندش جنگهای مذهبی و ملی را شروع کرد و با این که در سال 1636 وی کشته شد، اما جانشینان او توانستند تمامی بخش جنوبی عربستان و ظفّار را تحت حکومت خود درآورند. پس از مدتی با افول قدرت عثمانی یک بار دیگر حکومت مرکزی ضعیف گردید و در سال 1728 حکام «لحج» و «عدن» خود را سلطان نامیده و قدرت را در دست گرفتند. در سال 1799 با حمله ناپلئون بناپارت به مصر، بندر عدن برای دولت انگلیس به جهت داشتن موقعیت استثراتژیکی و برای جلوگیری از جمله ناوگانهای بناپارت حمله به هند اهمیت ویژهای پیدا کرد. در سال 1804 «وهابی» ها مکه و مدینه را تسخیر نموده و تقریباً به «تهامه» نفوذ کردند. چند سال بعد سلطان عثمانی به عنوان نگهبان اماکن مقدسه از دست نشانده خود «محمدعلی پاشا» خواست که آنها را از آن اماکن بیرون براند. وی پس از انجام این کار عازم فتح «تهامه» شد و در سال 1837 «تعز» را به تصرف خود درآورد. | ||
=یمن در قرن نوزدهم= | =یمن در قرن نوزدهم= | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در سال 1933 «یحیی» که جنگ با «ابن سعود» را در مرزهای شمال کشور احتمال میداد، دست از کشمکش با انگلیسیها برداشت. این اختلافات تا سال 1934 ادامه یافت. در این سال ابن سعود نیروهای خود را وارد یمن کرد و ارتش یمن را از بندر «حدیده» عقب راند. طبق پیمان «طایف»، «تهامه» و «نجران» ضمیمه قلمرو ابن سعود شد ولی سایر مرزهای یمن بدون تغییر ماند. در فوریه همین سال قراردادی در صنعا میان سران انگلیس و یمن به امضا رسید که در آن به طور ضمنی مرزهایی که ترکهای عثمانی و انگلیسیها در مورد آنها به توافق رسیده بودند پذیرفته شد. انگلیسیها استقلال یمن را به رسمیت شناخته و «یحیی» را نیز به عنوان پادشاه یمن معرفی کردند و همچنین با عربستان توافق نمودند که به مدت چهل سال و قبل از آن که بار دیگر در مورد مرز مذاکره شود، هیچگونه تغییری در مرزها داده نشود. «یحیی» توانست تعدادی از سربازان و سران ترک را برای تشکیل یک ستون قوی برای نظم حکومتی خود نگه دارد. با وجود این، او به متحدان مذهبی خود متکی بود؛ امامت سعیدیه و طبقه تحصیلکرده مذهبی «قادس» که با همکاری قبایل «حاشید» و «باکیل» نیروهای مسلح را تأمین مینمودند. | در سال 1933 «یحیی» که جنگ با «ابن سعود» را در مرزهای شمال کشور احتمال میداد، دست از کشمکش با انگلیسیها برداشت. این اختلافات تا سال 1934 ادامه یافت. در این سال ابن سعود نیروهای خود را وارد یمن کرد و ارتش یمن را از بندر «حدیده» عقب راند. طبق پیمان «طایف»، «تهامه» و «نجران» ضمیمه قلمرو ابن سعود شد ولی سایر مرزهای یمن بدون تغییر ماند. در فوریه همین سال قراردادی در صنعا میان سران انگلیس و یمن به امضا رسید که در آن به طور ضمنی مرزهایی که ترکهای عثمانی و انگلیسیها در مورد آنها به توافق رسیده بودند پذیرفته شد. انگلیسیها استقلال یمن را به رسمیت شناخته و «یحیی» را نیز به عنوان پادشاه یمن معرفی کردند و همچنین با عربستان توافق نمودند که به مدت چهل سال و قبل از آن که بار دیگر در مورد مرز مذاکره شود، هیچگونه تغییری در مرزها داده نشود. «یحیی» توانست تعدادی از سربازان و سران ترک را برای تشکیل یک ستون قوی برای نظم حکومتی خود نگه دارد. با وجود این، او به متحدان مذهبی خود متکی بود؛ امامت سعیدیه و طبقه تحصیلکرده مذهبی «قادس» که با همکاری قبایل «حاشید» و «باکیل» نیروهای مسلح را تأمین مینمودند. | ||
== ج) حکومت امام «یحیی» پس از تثبیت تا فروپاشی == | == ج) حکومت امام «یحیی» پس از تثبیت تا فروپاشی == | ||
تلاش امام یحیی در استقلال ارضی یمن از جوانب مختلف پیگیری شد. هر موضوعی که به این امر مهم کمک میکرد در دستور کار وی قرار گرفت. یمن قبل از کشف نفت در شبهجزیره عملاً تنها کشوری بود که میتوانست از خود حمایت نماید و امام یحیی به بیگانگان که ممکن بود در امور داخلی آنها دخالت نمایند و به استقلال آنها خدشه وارد کرده و فرهنگ فساد را در آن کشور رواج دهند، نیازی نمیدید. نه کشورهای عرب اجازه مییافتند که در صنعا سفارتخانه تأسیس نمایند و نه خبرگزاریها اجازه فعالیت داشتند و همچنین فعالیت در جهت یافتن معادن و نفت ممنوع بود و | تلاش امام یحیی در استقلال ارضی یمن از جوانب مختلف پیگیری شد. هر موضوعی که به این امر مهم کمک میکرد در دستور کار وی قرار گرفت. یمن قبل از کشف نفت در شبهجزیره عملاً تنها کشوری بود که میتوانست از خود حمایت نماید و امام یحیی به بیگانگان که ممکن بود در امور داخلی آنها دخالت نمایند و به استقلال آنها خدشه وارد کرده و فرهنگ فساد را در آن کشور رواج دهند، نیازی نمیدید. نه کشورهای عرب اجازه مییافتند که در صنعا سفارتخانه تأسیس نمایند و نه خبرگزاریها اجازه فعالیت داشتند و همچنین فعالیت در جهت یافتن معادن و نفت ممنوع بود و اگرچه برخی تسلیحات از ایتالیا به آن کشور وارد شده بود ولی یحیی مطمئن بود که این امور موجب نفوذ سیاسی در کشورش نخواهد بود. | ||
یحیی به جوانان اجازه تحصیل در خارج از کشور را داده بود و شماری از آنها را برای آموزش نظامی به بغداد اعزام داشته بود. آنها هنگامی که به کشورشان مراجعت کردند به عقبماندگی کشور از نظر صنعت و تکنیک اعتراض نموده و یک گروه مخالف دولت را به نام یمنیهای آزاد (احرار) تشکیل دادند. محل استقرار این گروه در عدن بود و از حمایت وسایل ارتباطجمعی محل نیز برخوردار بودند و تجاری که به سرنگونی رژیم پادشاهی تمایل داشتند نیز از «احرار» طرفداری میکردند.<br> | یحیی به جوانان اجازه تحصیل در خارج از کشور را داده بود و شماری از آنها را برای آموزش نظامی به بغداد اعزام داشته بود. آنها هنگامی که به کشورشان مراجعت کردند به عقبماندگی کشور از نظر صنعت و تکنیک اعتراض نموده و یک گروه مخالف دولت را به نام یمنیهای آزاد (احرار) تشکیل دادند. محل استقرار این گروه در عدن بود و از حمایت وسایل ارتباطجمعی محل نیز برخوردار بودند و تجاری که به سرنگونی رژیم پادشاهی تمایل داشتند نیز از «احرار» طرفداری میکردند.<br> | ||
یحیی در اواخر عمر خود به اتحادیه عرب پیوسته و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد و با سایر کشورهای عرب علیه صهیونیسم متحد شد. وی همچنین از جانب رهبران مذهبی قول بیعت با پسرش احمد را به عنوان ولیعهد گرفت. مصادف با این ایام، ناراضیان سلطنت (جمهوریخواهان) و مخالفان یحیی، در یک «میثاق مقدس ملی» ائتلاف کرده و موافقت نمودند که به موجب آن میثاق، طبق قانون اساسی امامتی تحت رهبری «سید عبدالله الوزیر» تأسیس شود. سرانجام حکومت امام یحیی در فوریه سال 1948 با کودتای «الوزیر» و با حمایت سران قبایل سرنگون گردید و خود یحیی نیز ترور شد. این کودتا که اولین کودتای پس از جنگ بود از سوی جهان عرب غیرقانونی اعلام شد.<br> | یحیی در اواخر عمر خود به اتحادیه عرب پیوسته و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد و با سایر کشورهای عرب علیه صهیونیسم متحد شد. وی همچنین از جانب رهبران مذهبی قول بیعت با پسرش احمد را به عنوان ولیعهد گرفت. مصادف با این ایام، ناراضیان سلطنت (جمهوریخواهان) و مخالفان یحیی، در یک «میثاق مقدس ملی» ائتلاف کرده و موافقت نمودند که به موجب آن میثاق، طبق قانون اساسی امامتی تحت رهبری «سید عبدالله الوزیر» تأسیس شود. سرانجام حکومت امام یحیی در فوریه سال 1948 با کودتای «الوزیر» و با حمایت سران قبایل سرنگون گردید و خود یحیی نیز ترور شد. این کودتا که اولین کودتای پس از جنگ بود از سوی جهان عرب غیرقانونی اعلام شد.<br> | ||
یکی دیگر از پسران [[امام یحیی]]، به نام «[[سیفالاسلام احمد]]» | یکی دیگر از پسران [[امام یحیی]]، به نام «[[سیفالاسلام احمد]]» اگرچه بین مردم محبوبیتی نداشت، اما توانست قبایل را متحد کرده، شورش را فرو نشاند و «الوزیر» را شکست دهد. ترور یحیی و شکست دادن رژیم الوزیر موجب حمایت سران قبایل داخلی از وی گردید و به عنوان «امام» زمام امور را به دست گرفت. او پایتخت را از صنعا به شهر «تعز» منتقل نمود. | ||
از زمان روی کارآمدن «احمد» یمن فعالیت خود را در محدوده بینالمللی آغاز کرد و به انزوای این کشور پایان داده شد؛ وی کمکهای روسیه را برای توسعه کشورش پذیرفت و همچنین قراردادی را با چینیها جهت ساخت جادهای در صنعا امضا کرد. در ژانویه 1951 امام احمد به منظور توسعه و عمران یمن، با انگلیس و فرانسه و آمریکا وارد مذاکره شد و موفق گردید از دولتهای یاد شده کمکهای فنی دریافت نماید و همزمان با این تحولات، با کشورهای خارجی از جمله آمریکا، انگلستان و مصر روابط سیاسی برقرار نمود. | از زمان روی کارآمدن «احمد» یمن فعالیت خود را در محدوده بینالمللی آغاز کرد و به انزوای این کشور پایان داده شد؛ وی کمکهای روسیه را برای توسعه کشورش پذیرفت و همچنین قراردادی را با چینیها جهت ساخت جادهای در صنعا امضا کرد. در ژانویه 1951 امام احمد به منظور توسعه و عمران یمن، با انگلیس و فرانسه و آمریکا وارد مذاکره شد و موفق گردید از دولتهای یاد شده کمکهای فنی دریافت نماید و همزمان با این تحولات، با کشورهای خارجی از جمله آمریکا، انگلستان و مصر روابط سیاسی برقرار نمود. | ||
ادامه دارد... | ادامه دارد... |