سید محمدباقر صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه')
خط ۴۲: خط ۴۲:
شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل می‌‏کرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگ‏ترین شخصیت‌‏های علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رساله‏‌ای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتاب‏های منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آن‏ها اشاره کرده است. هم‏زمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند.<br>
شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل می‌‏کرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگ‏ترین شخصیت‌‏های علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رساله‏‌ای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتاب‏های منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آن‏ها اشاره کرده است. هم‏زمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند.<br>
   
   
برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم می‏‌کرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از این‏که شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگر چه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنه‌‏دار و گسترده بود، زیرا او در شبانه‌‏روز شانزده ساعت مطالعه می‏‌کرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمی‏‌کرد. وی به طور رسمی از روز سه‌‏شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. هم‏چنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدت‏‌ها ادامه داشت.<br>
برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم می‏‌کرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از این‏که شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگر‌چه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنه‌‏دار و گسترده بود، زیرا او در شبانه‌‏روز شانزده ساعت مطالعه می‏‌کرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمی‏‌کرد. وی به طور رسمی از روز سه‌‏شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. هم‏چنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدت‏‌ها ادامه داشت.<br>
   
   
== شاگردان شهید صدر شهید صدر ==
== شاگردان شهید صدر شهید صدر ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دست‏یابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع می‏‌پرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار می‌‏آمد. وی نزد آیت‌الله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کرده‏‌اند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزهٔ علمیهٔ خواهند شد». آیت‌الله العظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همهٔ حرکت‌‏های اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همهٔ ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.» <br>
جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دست‏یابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع می‏‌پرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار می‌‏آمد. وی نزد آیت‌الله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کرده‏‌اند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزهٔ علمیهٔ خواهند شد». آیت‌الله العظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همهٔ حرکت‌‏های اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همهٔ ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.» <br>


شهید صدر پاسخ داد که من در‌این‌باره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم، به تدریج عهده‌‏دار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده‏‌دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگر چه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزهٔ فعالیت این دو پایگاه مستقل می‏‌انجامد.<br>
شهید صدر پاسخ داد که من در‌این‌باره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم، به تدریج عهده‌‏دار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده‏‌دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگر‌چه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزهٔ فعالیت این دو پایگاه مستقل می‏‌انجامد.<br>
مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامه‌‏های ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم می‏‌آورد و با آنان در زمینه‏‌های مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفت‏‌وگو می‏‌کرد و بسیاری از گرفتاری‌‏های مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آن‏ها بازگو می‏‌نمود. هر کس که در این مجالس حضور می‌‏یافت به روشنی می‏‌دید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آن‏چه به سود اسلام و مسلمانان است می‌‏اندیشید، در راه استوارتر شدن پایه‌‏های حوزه‌‏های علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها می‏‌کوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی می‏‌کرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا می‌‏خواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یک‏دست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدف‏دار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمان‏‌های تعیین شده به پیش برود، نه آن‏که اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br>
مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامه‌‏های ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم می‏‌آورد و با آنان در زمینه‏‌های مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفت‏‌وگو می‏‌کرد و بسیاری از گرفتاری‌‏های مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آن‏ها بازگو می‏‌نمود. هر کس که در این مجالس حضور می‌‏یافت به روشنی می‏‌دید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آن‏چه به سود اسلام و مسلمانان است می‌‏اندیشید، در راه استوارتر شدن پایه‌‏های حوزه‌‏های علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها می‏‌کوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی می‏‌کرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا می‌‏خواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یک‏دست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدف‏دار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمان‏‌های تعیین شده به پیش برود، نه آن‏که اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش