شیخ بهایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی '
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
جز (جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی ')
خط ۷۸: خط ۷۸:
بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کرده‌اند،<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲ ـ ۲۴۳</ref> ولی مسلم است که شیخ بهائی فقیه شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیه‌اش بر تفسیر بیضاوی علی‌رغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۹</ref>
بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کرده‌اند،<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲ ـ ۲۴۳</ref> ولی مسلم است که شیخ بهائی فقیه شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیه‌اش بر تفسیر بیضاوی علی‌رغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۹</ref>


از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علی‌رغم آمد و شد به دربار صفوی، مشرب [[تصوف]] و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و‌ گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. معصوم علیشاه، بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون [[میرداماد]]، [[میرفندرسکی]]، ملا صدرا، مجلسی اول و [[فیض کاشانی]]، به سلسله نوربخشیه و نعمت اللهیه منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از محیی الدین ابن عربی با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است.<ref>کشکول، ج۱، ص۴۷؛ ج۲، ۳۳۵، ۳۴۹؛ ج۳، ص۵۶، ۳۲۱؛ بهائی، الاربعون حدیثاً، ص۱۱۴، ۱۱۶، ۴۳۴</ref> از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفته‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲</ref>
از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علی‌رغم آمد و شد به دربار صفوی، مشرب [[تصوف]] و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و‌ گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. معصوم علیشاه، بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون [[میرداماد]]، [[میرفندرسکی]]، ملا صدرا، مجلسی اول و [[فیض کاشانی]]، به سلسله نوربخشیه و نعمت اللهیه منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از محیی الدینابن‌عربی با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است.<ref>کشکول، ج۱، ص۴۷؛ ج۲، ۳۳۵، ۳۴۹؛ ج۳، ص۵۶، ۳۲۱؛ بهائی، الاربعون حدیثاً، ص۱۱۴، ۱۱۶، ۴۳۴</ref> از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفته‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲</ref>


بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی وی اهل چله‌نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از [[صوفیان]] و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹ ـ ۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶</ref> و در اشعارش از صوفیان ریاکار انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲ ـ ۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶ ـ ۴۷؛ امینی، ج۱۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۴</ref>  
بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی وی اهل چله‌نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از [[صوفیان]] و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹ ـ ۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶</ref> و در اشعارش از صوفیان ریاکار انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲ ـ ۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶ ـ ۴۷؛ امینی، ج۱۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۴</ref>  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش