اسلام المجددین (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
<br> | <br> | ||
فصل اول این کتاب، به بررسی ویژگیهای اسلام نواندیشان میپردازد. محمد حمزه در ابتدای این فصل با بیان اینکه مدرنیته یک دوران تاریخی، فلسفی و وجودی جدید را با افسونزدایی از طبیعت در عالم آغاز کرد، عقل خودبنیاد را یکی از محورهای این دوران جدید برمیشمرد. مدرنیسم از نظر مؤلف در مفهوم ذهنگرایی(سوبژکتیویته) و انسانمحوری، متجسد و متمثل است ولاجرم، انسان را سازندهیِ تاریخِ خود نموده است. | فصل اول این کتاب، به بررسی ویژگیهای اسلام نواندیشان میپردازد. محمد حمزه در ابتدای این فصل با بیان اینکه مدرنیته یک دوران تاریخی، فلسفی و وجودی جدید را با افسونزدایی از طبیعت در عالم آغاز کرد، عقل خودبنیاد را یکی از محورهای این دوران جدید برمیشمرد. مدرنیسم از نظر مؤلف در مفهوم ذهنگرایی(سوبژکتیویته) و انسانمحوری، متجسد و متمثل است ولاجرم، انسان را سازندهیِ تاریخِ خود نموده است. | ||
<br> | |||
مؤلف در ادامهی این فصل با بیان اینکه جریان نواندیش دینی سعی دارد به گوهر اسلام دست پیدا کند بین اسلام رسالت و اسلام تاریخی، تفکیک قائل میشود و خاطر نشان میکند که باید از این اسلام تاریخی عبور کرد حتی اگر مجبور باشیم از سامانههای معرفتی کلاسیک اسلامی در تمامی وجوه الهیاتی، سیاسی و حقوقیاش چشمپوشی کنیم. | |||
<br> | |||
گفتمان نواندیشی دینی از نظر محمد حمزه داعیهی آن را دارد که باید از بند ذهنیت تقلیدی و جزماندیشانه رها شد و آنچه در طول تاریخ قطعی و مسلم انگاشته شده را بازاندیشی و به بوته نقد گذاشت. نواندیشی از منظر وی، بر اساس یک اصل قدیمی بنا نهاده میشود که آن هم تراث یا [[سنت]] است. | |||
<br> | |||
سنتی که عبارت است از مجموعه عقاید نظری ثابت، و حقائق فراتاریخی که تصور گروه یا فرقهای خاص از جهان بوده، به صورت پاسخ آماده به پرسشهای اساسی گوناگون درآمده و نیازمند بازاندیشی و واسازیست. از این رو اسلام نواندیشان به دنبال نفی تراث و در عین حال، پذیرفتن آن از روی رضایت نیست. | |||
<br> | |||
بلکه اعلام ناتوانی منظومه معرفتی آن در فهم وضعیت مسلمان امروزی و عدم توانایی فراهمآوردن آسایش روحی وی میباشد. از طرفی دیگر این قرائت از دین، تناقضی بین ایمان و آزادی دینی نمییابد کمااینکه بین تجدد و ایمان نیز تعارضی را حس نمیکند. | |||
<br> |
نسخهٔ ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۰
اسلام المجددین یکی از سلسله کتب الإسلام واحداً و متعدداً است که در سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار به چاپ رسیده و توسط دکتر محمد حمزه، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه سوسه تونس تألیف شده.
نام کتاب | اسلام المجددین |
---|---|
نام اصلی کتاب | الإسلام واحداً و متعدداً اسلام المجددین |
نویسنده | عبدالمجید الشرفی |
زبان کتاب | عربی |
سال نشر | ۲۰۰۷م |
ناشر | دار الطلیعه |
قطع | وزیری |
نوع جلد | شومیز |
نوبت چاپ | اول |
مجموعه الاسلام واحدا و متعددا
الاسلام واحدا و متعددا نام مجموعهای است که زیر نظر نویسنده و پژوهشگر نامآشنای تونسی دکتر عبدالمجید الشرفی و توسط انتشارات دار الطلیعه منتشر میشود.
تاکنون شانزده کتاب از این سلسله پژوهشها به چاپ رسیده است. الإسلام الخارجی، اسلام المتکلمین، الإسلام السنی، الإسلام الشعبی، الإسلام الحرکی، اسلام الفلاسفه، الإسلام فی المدینه، الإسلام الأسود، الإسلام الآسیوی، اسلام الفقهاء، اسلام المتصوفه، اسلام المجددین، الإسلام العربی، اسلام عصور الإنحطاط، اسلام الأکراد، اسلام الساسه.
همانطور که از نام این مجموعه پیداست، بهنظر نویسندگان و در رأس آنها ناظر پروژه، اسلام در حالی که واحد است، در همان حال متعدد هم هست. یعنی هر گروه، فرقه، فرهنگ، اقلیم، خوانش مخصوص بهخود را از اسلام ارائه کرده است و این خوانش، با خوانشهای دیگر تفاوت جوهری دارد.
یکی از این سلسله کتب که در سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار به چاپ رسیده و توسط دکتر محمد حمزه، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه سوسه تونس تألیف شده، کتاب «اسلام المجددین» است.
دکتر محمد حمزه خود از شاگردان دکتر عبدالمجید الشرفی بوده و پایاننامه دکتری خود را تحت عنوان «الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الإسلامی الحدیث» با راهنمایی وی به سرانجام رسانده که در سال ۲۰۱۵ توسط مؤسسه مؤمنون بلاحدود و المرکز الثقافی العربی چاپ شده است.
معرفی کتاب
این کتاب از یک مقدمه، سه فصل و یک خاتمه تشکیل شده و نویسنده در آن سعی کرده است اصول و مبانی خوانشی که نواندیشان مسلمان از اسلام ارائه کردهاند را به صورت واضح، صریح، دقیق و با زبان علمی بیان کند و میتوان گفت در این کار تا حد زیادی موفق بوده است.
مؤلف در مقدمه کتاب با تمرکز بر ماهیت مفهوم تجدید(نواندیشی) بیان میکند که نباید نواندیشی مورد نظر وی در این کتاب با نواندیشی اجتهادی که در چارچوب پارادایم سنتی و کلاسیک اسلامی است، اشتباه گرفته شود. چرا که در این تفسیر، وظیفه مجدِّد (نواندیش) احیای روح شریعت و بازگشت به صفای اولیه و زدودن پیرایههای تاریخی از آن است و از این روست که بسیاری از شخصیتها و جنبشها در تاریخ اندیشه اسلامی، خود را مجدِّد دانستهاند.
فصل اول این کتاب، به بررسی ویژگیهای اسلام نواندیشان میپردازد. محمد حمزه در ابتدای این فصل با بیان اینکه مدرنیته یک دوران تاریخی، فلسفی و وجودی جدید را با افسونزدایی از طبیعت در عالم آغاز کرد، عقل خودبنیاد را یکی از محورهای این دوران جدید برمیشمرد. مدرنیسم از نظر مؤلف در مفهوم ذهنگرایی(سوبژکتیویته) و انسانمحوری، متجسد و متمثل است ولاجرم، انسان را سازندهیِ تاریخِ خود نموده است.
مؤلف در ادامهی این فصل با بیان اینکه جریان نواندیش دینی سعی دارد به گوهر اسلام دست پیدا کند بین اسلام رسالت و اسلام تاریخی، تفکیک قائل میشود و خاطر نشان میکند که باید از این اسلام تاریخی عبور کرد حتی اگر مجبور باشیم از سامانههای معرفتی کلاسیک اسلامی در تمامی وجوه الهیاتی، سیاسی و حقوقیاش چشمپوشی کنیم.
گفتمان نواندیشی دینی از نظر محمد حمزه داعیهی آن را دارد که باید از بند ذهنیت تقلیدی و جزماندیشانه رها شد و آنچه در طول تاریخ قطعی و مسلم انگاشته شده را بازاندیشی و به بوته نقد گذاشت. نواندیشی از منظر وی، بر اساس یک اصل قدیمی بنا نهاده میشود که آن هم تراث یا سنت است.
سنتی که عبارت است از مجموعه عقاید نظری ثابت، و حقائق فراتاریخی که تصور گروه یا فرقهای خاص از جهان بوده، به صورت پاسخ آماده به پرسشهای اساسی گوناگون درآمده و نیازمند بازاندیشی و واسازیست. از این رو اسلام نواندیشان به دنبال نفی تراث و در عین حال، پذیرفتن آن از روی رضایت نیست.
بلکه اعلام ناتوانی منظومه معرفتی آن در فهم وضعیت مسلمان امروزی و عدم توانایی فراهمآوردن آسایش روحی وی میباشد. از طرفی دیگر این قرائت از دین، تناقضی بین ایمان و آزادی دینی نمییابد کمااینکه بین تجدد و ایمان نیز تعارضی را حس نمیکند.