زبان عربی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' افریقا' به ' آفریقا') |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زبان عربی''' زبان اول [[جهان اسلام]] است. | |||
=تاریخ= | =تاریخ= | ||
تاریخ زبان عربی را در یک روش میتوان به قبل و بعد از اسلام تقسیم کرد. در زمانهای قبل از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی تقسیم میگردید. عربی جنوبی در اطراف یمن کنونی صحبت میشد و تحت تاثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کمکم به دست فراموشی سپردهشد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا کرد. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز مینامند. | تاریخ زبان عربی را در یک روش میتوان به قبل و بعد از اسلام تقسیم کرد. در زمانهای قبل از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی تقسیم میگردید. عربی جنوبی در اطراف یمن کنونی صحبت میشد و تحت تاثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کمکم به دست فراموشی سپردهشد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا کرد. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز مینامند. <ref>[http://wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C&action=edit برگرفته از شبکه مترجمین ایران]</ref> | ||
=زبانهای سامی= | |||
عربی: دربارة جایگاه زبان عربی در میان زبانهای سامی غربی اختلافنظر وجود دارد. عدهای آن را عضوی از شاخة شمال غربی و عدهای دیگر آن را عوضی از شاخة جنوب شرقی میدانند، اما شواهدی در دست است که نشان میدهد عربی ویژگیهای مشترکی با سامی شمال غربی و سامی جنوبی دارد؛ از اینرو، برخی ترجیح میدهند آن را سامی مرکزی یا سامی مرکزی ـ جنوبی بنامند. زبان عربی دارای دو گویش اصلی است: 1. گویش شرقی در عربستان سعودی، یمن، کویت، عمان، امارات متحدة عربی، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، اردن، مصر، سودان، چاد، نیجریه و نیز در میان عدهای در افغانستان و ازبکستان؛ 2. گویش غربی در لیبی، تونس، الجزایر، مراکش و موریتانی. مالتی را نیز گونهای از گویش غربی میدانند، اما برخی از ویژگیهای گویش شرقی نیز در آن دیده میشود. عدهای از زبانشناسان مالتی را زبانی جداگانه، اما هم خانواده با عربی، به شمار میآورند. این زبان بسیار تحت تأثیر زبانهای اروپایی، به خصوص ایتالیایی، بوده است. | |||
از آنجا که عربی زبان دینی مسلمانان است، هزاران واژه از این زبان به زبانهای ایرانی (مانند فارسی، کردی، پشتو)، ترکی، هندی (نیز اردو، بنگالی) و آفریقایی (مانند هوسا و سواحلی) راه یافته است. تأثیر زبان عربی را در فارسی میتوان در نظام آوایی و ساختار دستوری نیز مشاهده کرد. | |||
پیش از ورود اسلام به ایران تیرههایی از قبیلة بنی تمیم در خوزستان میزیستند، اما پس از اسلام سیل قبایل عرب به سوی ایران سرازیر شد و تیرههایی از آنان در مناطق مختلف ایران سکنی گزیدند. آنان به تدریج زبان مادری خود را از یاد برند، به گونهای که اکنون بازماندگانشان در استانهای آذربایجان، اصفهان، خراسان، قم، کردستان و لرستان به یکی از زبانهای ترکی آذری، فارسی یا کردی سخن میگویند. با وجود این، تا چندی پیش در استان خراسان در حوالی سرخس، تربت حیدریه، قاین، و به خصوص در دهستانهای عربخانه، نهارجانات و نهبندان در نزدیکی بیرجند، روستاهای عرب زبان نیز یافت میشد. | |||
اکنون اکثر عرب زبانان ایران در استان خوزستان و حاشیة سواحل جنوبی ایران مسکن دارند. عزیزی بنی طرف، 160 قبیله و عشیرة عرب خوزستان را نام برده، و معرفی کرده است. عربی خوزستانی را باید گونهای از گویش شرقی زبان عربی به شمار آورد. نمونهای از تأثیر زبان فارسی در عربی خوزستانی وجود آوای «چ» در آن است (مثلاً: عساچره به جای عساکره، عچرش به جای عجرش). | |||
خط عربی، چنانکه پیش از این در بخش مربوط به زبانهای ایرانی گفته شد، برگرفته از خط نبطی است که خود صورتی تحول یافته از خط آرامی بوده <ref>استرضایی باغ بیدی، حسن. ” مدخل ایران “. دایره المعارف بزرگ اسلامی. زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1367-، جلد 10، ص 554 ـ رضایی باغ بیدی، حسن. ” مدخل ایران “. دایره المعارف بزرگ اسلامی. زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1367-، جلد 10، ص 554 ـ</ref> | |||
=زبان عربی وعلوم اسلامی= | |||
اگر بپذیریم که زبان پایه و اساس هر فرهنگ است و این کلمات هستند که به زندگی ما شکل میبخشند و دنیای ما را معنی میکنند، اهمیت و نقش زبان در حفظ و بقای ارزشها و باورهای دینی و توسعه فرهنگی، آشکار خواهد شد. این امر بر آنان که کم و بیش با مسائل فرهنگی و زیر ساختهای آن آشنا هستند، آشکار است. | |||
با اندکی تأمل در مباحث زبانشناسی به تأثیر زبان در حفظ و بقای یک فرهنگ و نقش آن در سست شدن رشتههای فرهنگی پیخواهیم برد. زبان عربی هم سایه و هم راز زبان فارسی است. ارتباط و پیوند این دو زبان و تأثیر تأثر آنها در یکدیگر غیر قابل تردید است. اگر زبان عربی به هر دلیل، نقش و جایگاه خود را از دست بدهد، فرهنگ دینی و اجتماعی دچار بحران جدی خواهد شد. <ref>[http://wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C&action=edit برگرفته از سایت مدرسه شهیدین بهشتی وقدوسی]</ref> | |||
=زبان عربی واجتهاد= | |||
فرایند کسب قدرت استنباط احکام شرعی و یا به دیگر تعبیر اجتهاد و فقاهت دارای اجزاء و مراتبی است که همانند منظومهای میباشد که توانمندی و نظامبخشی به آن موجب دستیابی به آن میگردد؛ بهطوری که کمبود و یا ضعف در یکی موجب از همپاشیدگی آن منظومه میشود. ادبیات عرب یکی از اجزای مهم این منظومه است. | |||
ادبیات عرب از دو حیث در این مقوله جایگاه ویژه دارد: | |||
1) تحصیل علوم پایه فقاهت و کتب فقهی | |||
2) فهم متون فاخر دین (قرآن و روایات) | |||
تمامی کتب علوم پایه و کتب اصیل فقهی که حاوی ابواب فقه و تحقیقات و پژوهشهای آموزنده هستند و موجب فهم و رشد دانش فقه طلاب میشوند به زبان عربی است و فهم زبان عربی قدم آغازین تحصیل مفاد آنهاست و زبان متون فاخر منابع فقهی نیز که قرآن و روایات میباشند عربی است؛ بنابراین تحصیل ادبیات عرب به نحو شایسته نقشی بسیار مهم در فرآیند فقاهت و منظومه استنباط دارد. <ref>[http://wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C&action=submit برگرفته از سایت خبرگزاری رسمی حوزه]</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:زبانها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۹
زبان عربی زبان اول جهان اسلام است.
تاریخ
تاریخ زبان عربی را در یک روش میتوان به قبل و بعد از اسلام تقسیم کرد. در زمانهای قبل از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی تقسیم میگردید. عربی جنوبی در اطراف یمن کنونی صحبت میشد و تحت تاثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کمکم به دست فراموشی سپردهشد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا کرد. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز مینامند. [۱]
زبانهای سامی
عربی: دربارة جایگاه زبان عربی در میان زبانهای سامی غربی اختلافنظر وجود دارد. عدهای آن را عضوی از شاخة شمال غربی و عدهای دیگر آن را عوضی از شاخة جنوب شرقی میدانند، اما شواهدی در دست است که نشان میدهد عربی ویژگیهای مشترکی با سامی شمال غربی و سامی جنوبی دارد؛ از اینرو، برخی ترجیح میدهند آن را سامی مرکزی یا سامی مرکزی ـ جنوبی بنامند. زبان عربی دارای دو گویش اصلی است: 1. گویش شرقی در عربستان سعودی، یمن، کویت، عمان، امارات متحدة عربی، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، اردن، مصر، سودان، چاد، نیجریه و نیز در میان عدهای در افغانستان و ازبکستان؛ 2. گویش غربی در لیبی، تونس، الجزایر، مراکش و موریتانی. مالتی را نیز گونهای از گویش غربی میدانند، اما برخی از ویژگیهای گویش شرقی نیز در آن دیده میشود. عدهای از زبانشناسان مالتی را زبانی جداگانه، اما هم خانواده با عربی، به شمار میآورند. این زبان بسیار تحت تأثیر زبانهای اروپایی، به خصوص ایتالیایی، بوده است.
از آنجا که عربی زبان دینی مسلمانان است، هزاران واژه از این زبان به زبانهای ایرانی (مانند فارسی، کردی، پشتو)، ترکی، هندی (نیز اردو، بنگالی) و آفریقایی (مانند هوسا و سواحلی) راه یافته است. تأثیر زبان عربی را در فارسی میتوان در نظام آوایی و ساختار دستوری نیز مشاهده کرد.
پیش از ورود اسلام به ایران تیرههایی از قبیلة بنی تمیم در خوزستان میزیستند، اما پس از اسلام سیل قبایل عرب به سوی ایران سرازیر شد و تیرههایی از آنان در مناطق مختلف ایران سکنی گزیدند. آنان به تدریج زبان مادری خود را از یاد برند، به گونهای که اکنون بازماندگانشان در استانهای آذربایجان، اصفهان، خراسان، قم، کردستان و لرستان به یکی از زبانهای ترکی آذری، فارسی یا کردی سخن میگویند. با وجود این، تا چندی پیش در استان خراسان در حوالی سرخس، تربت حیدریه، قاین، و به خصوص در دهستانهای عربخانه، نهارجانات و نهبندان در نزدیکی بیرجند، روستاهای عرب زبان نیز یافت میشد.
اکنون اکثر عرب زبانان ایران در استان خوزستان و حاشیة سواحل جنوبی ایران مسکن دارند. عزیزی بنی طرف، 160 قبیله و عشیرة عرب خوزستان را نام برده، و معرفی کرده است. عربی خوزستانی را باید گونهای از گویش شرقی زبان عربی به شمار آورد. نمونهای از تأثیر زبان فارسی در عربی خوزستانی وجود آوای «چ» در آن است (مثلاً: عساچره به جای عساکره، عچرش به جای عجرش).
خط عربی، چنانکه پیش از این در بخش مربوط به زبانهای ایرانی گفته شد، برگرفته از خط نبطی است که خود صورتی تحول یافته از خط آرامی بوده [۲]
زبان عربی وعلوم اسلامی
اگر بپذیریم که زبان پایه و اساس هر فرهنگ است و این کلمات هستند که به زندگی ما شکل میبخشند و دنیای ما را معنی میکنند، اهمیت و نقش زبان در حفظ و بقای ارزشها و باورهای دینی و توسعه فرهنگی، آشکار خواهد شد. این امر بر آنان که کم و بیش با مسائل فرهنگی و زیر ساختهای آن آشنا هستند، آشکار است.
با اندکی تأمل در مباحث زبانشناسی به تأثیر زبان در حفظ و بقای یک فرهنگ و نقش آن در سست شدن رشتههای فرهنگی پیخواهیم برد. زبان عربی هم سایه و هم راز زبان فارسی است. ارتباط و پیوند این دو زبان و تأثیر تأثر آنها در یکدیگر غیر قابل تردید است. اگر زبان عربی به هر دلیل، نقش و جایگاه خود را از دست بدهد، فرهنگ دینی و اجتماعی دچار بحران جدی خواهد شد. [۳]
زبان عربی واجتهاد
فرایند کسب قدرت استنباط احکام شرعی و یا به دیگر تعبیر اجتهاد و فقاهت دارای اجزاء و مراتبی است که همانند منظومهای میباشد که توانمندی و نظامبخشی به آن موجب دستیابی به آن میگردد؛ بهطوری که کمبود و یا ضعف در یکی موجب از همپاشیدگی آن منظومه میشود. ادبیات عرب یکی از اجزای مهم این منظومه است.
ادبیات عرب از دو حیث در این مقوله جایگاه ویژه دارد:
1) تحصیل علوم پایه فقاهت و کتب فقهی
2) فهم متون فاخر دین (قرآن و روایات)
تمامی کتب علوم پایه و کتب اصیل فقهی که حاوی ابواب فقه و تحقیقات و پژوهشهای آموزنده هستند و موجب فهم و رشد دانش فقه طلاب میشوند به زبان عربی است و فهم زبان عربی قدم آغازین تحصیل مفاد آنهاست و زبان متون فاخر منابع فقهی نیز که قرآن و روایات میباشند عربی است؛ بنابراین تحصیل ادبیات عرب به نحو شایسته نقشی بسیار مهم در فرآیند فقاهت و منظومه استنباط دارد. [۴]
پانویس
- ↑ برگرفته از شبکه مترجمین ایران
- ↑ استرضایی باغ بیدی، حسن. ” مدخل ایران “. دایره المعارف بزرگ اسلامی. زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1367-، جلد 10، ص 554 ـ رضایی باغ بیدی، حسن. ” مدخل ایران “. دایره المعارف بزرگ اسلامی. زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1367-، جلد 10، ص 554 ـ
- ↑ برگرفته از سایت مدرسه شهیدین بهشتی وقدوسی
- ↑ برگرفته از سایت خبرگزاری رسمی حوزه