confirmed، مدیران
۳۷٬۶۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' افریقا' به ' آفریقا') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم''' (۱۳۹۰-۱۳۰۶ ق)، از علمای مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان میرزای نائینی بود. فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه [[امامیه]] و مدیر [[حوزه علمیه نجف]] بود. وی پس از درگذشت حسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ مرجعیت عامه شیعیان را به مدت بیش از ۹ سال بر عهده داشت. او عمر پربرکت خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرد و به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهای علمی و دینی در عراق اهتمام جدی داشت. آیتالله حکیم در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مردی شجاع بود و صراحت در بیان آرا و نظرات علمی و شهامت او در فتوا کمنظیر بود. وی حوادث [[ایران]] را هم مورد توجه قرار میداد و با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری [[امام خمینی]](ره) در مقابله با زورگویی رژیم پهلوی حمایت کرد. | '''آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم''' (۱۳۹۰-۱۳۰۶ ق)، از علمای مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان میرزای نائینی بود. فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه [[امامیه]] و مدیر [[حوزه علمیه نجف]] بود. وی پس از درگذشت حسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ مرجعیت عامه شیعیان را به مدت بیش از ۹ سال بر عهده داشت. او عمر پربرکت خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرد و به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهای علمی و دینی در عراق اهتمام جدی داشت. آیتالله حکیم در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مردی شجاع بود و صراحت در بیان آرا و نظرات علمی و شهامت او در فتوا کمنظیر بود. وی حوادث [[ایران]] را هم مورد توجه قرار میداد و با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری [[امام خمینی]](ره) در مقابله با زورگویی رژیم پهلوی حمایت کرد. | ||
=زندگی سید محسن حکیم= | == زندگی سید محسن حکیم == | ||
سیدمحسن حکیم در ۱۳۰۶ق در [[نجف]] در خانوادهای متولد شد. پدرش، سیدمهدی حکیم، از عالمان نجف دانسته شده است. محسن، در شش سالگی پدرش را از دست داد.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴</ref> حکیم، ۱۰ پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، محمدمهدی، کاظم، محمدباقر، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، عبدالعزیز، و محمدحسین، پسران او هستند. | سیدمحسن حکیم در ۱۳۰۶ق در [[نجف]] در خانوادهای متولد شد. پدرش، سیدمهدی حکیم، از عالمان نجف دانسته شده است. محسن، در شش سالگی پدرش را از دست داد.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴</ref> حکیم، ۱۰ پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، محمدمهدی، کاظم، محمدباقر، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، عبدالعزیز، و محمدحسین، پسران او هستند. | ||
سالهای پایانی زندگی سیدمحسن با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان [[عراق]] و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسنالبکر، فشارهای حزب بعث بر حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او تسلیم شود.<ref>تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲</ref> سیدمحسن طباطبایی حکیم سرانجام در ۲۷ ربیعالاول، ۱۳۹۰ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷</ref>، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در بغداد درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانهاش، به خاک سپرده شد.<ref>علیصغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵</ref> | سالهای پایانی زندگی سیدمحسن با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان [[عراق]] و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسنالبکر، فشارهای حزب بعث بر حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او تسلیم شود.<ref>تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲</ref> سیدمحسن طباطبایی حکیم سرانجام در ۲۷ ربیعالاول، ۱۳۹۰ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷</ref>، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در بغداد درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانهاش، به خاک سپرده شد.<ref>علیصغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵</ref> | ||
=دلیل شهرت به حکیم= | == دلیل شهرت به حکیم == | ||
در قرن دهم امیر سید علی، پزشک ویژه شاه عباس صفوی، همراه پادشاه به زیارت مرقد منور امیر مؤمنان علی (ع) شتافت. فضای معنوی این شهر آسمانی چنان قلب پاک پزشک دربار را شیفته ساخت که بیاختیار به تقاضای اهالی نجف پاسخ مثبت داده، برای همیشه خادم آستان علی (ع) و حکیم ساکنان حریم آن امام راستین شد. بدین ترتیب سید علی به <big>حکیم</big> شهرت یافت و این نام را برای همیشه در فرزندانش به یادگار نهاد. <ref>ترجمه «الامام الحکیم»، مصباح نجفی، ص ۴۳ـ۴۱</ref> | در قرن دهم امیر سید علی، پزشک ویژه شاه عباس صفوی، همراه پادشاه به زیارت مرقد منور امیر مؤمنان علی (ع) شتافت. فضای معنوی این شهر آسمانی چنان قلب پاک پزشک دربار را شیفته ساخت که بیاختیار به تقاضای اهالی نجف پاسخ مثبت داده، برای همیشه خادم آستان علی (ع) و حکیم ساکنان حریم آن امام راستین شد. بدین ترتیب سید علی به <big>حکیم</big> شهرت یافت و این نام را برای همیشه در فرزندانش به یادگار نهاد. <ref>ترجمه «الامام الحکیم»، مصباح نجفی، ص ۴۳ـ۴۱</ref> | ||
=تحصیلات یتیم نجف محسن حکیم= | == تحصیلات یتیم نجف محسن حکیم == | ||
یتیم نجف پس از پدر، سید محمود، برادر بزرگتر اندوه یتیمی از چهره محسن زدود، وی را به حفظ و قرائت [[قرآن کریم]] مشتاق ساخت. سید محسن در نه سالگی به درسهای حوزه روی آورد و سید محمود، به عنوان نخستین استاد، بردار کوچکش را در آموختن ادبیات، منطق و بخشهایی از [[فقه]] و اصول یاری داد. | یتیم نجف پس از پدر، سید محمود، برادر بزرگتر اندوه یتیمی از چهره محسن زدود، وی را به حفظ و قرائت [[قرآن کریم]] مشتاق ساخت. سید محسن در نه سالگی به درسهای حوزه روی آورد و سید محمود، به عنوان نخستین استاد، بردار کوچکش را در آموختن ادبیات، منطق و بخشهایی از [[فقه]] و اصول یاری داد. | ||
خط ۶۲: | خط ۵۸: | ||
</ref> | </ref> | ||
=اساتید محسن حکیم= | == اساتید محسن حکیم == | ||
حکیم در ۱۳۲۷ق، فراگیری دروس عالی حوزه (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد آخوند خراسانی، آقاضیاء عراقی، شیخ علی جواهری، محمدحسین نائینی و ابوتراب خوانسانی، [[فقه]] و اصول و رجال را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید. در اخلاق، از سیدمحمدسعید حبوبی، باقر قاموسی، سید علی قاضی طباطبایی، ملا حسینقلی همدانی و شیخ علی قمی بهره برد.<ref>سراج، الامام محسن الحکیم، بیروت، ج۱، ص۲۷-۲۸؛ تبرائیان، مرجع مجدد امام حکیم، ۱۳۹۰ش، ص۳۵.</ref> | حکیم در ۱۳۲۷ق، فراگیری دروس عالی حوزه (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد آخوند خراسانی، آقاضیاء عراقی، شیخ علی جواهری، محمدحسین نائینی و ابوتراب خوانسانی، [[فقه]] و اصول و رجال را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید. در اخلاق، از سیدمحمدسعید حبوبی، باقر قاموسی، سید علی قاضی طباطبایی، ملا حسینقلی همدانی و شیخ علی قمی بهره برد.<ref>سراج، الامام محسن الحکیم، بیروت، ج۱، ص۲۷-۲۸؛ تبرائیان، مرجع مجدد امام حکیم، ۱۳۹۰ش، ص۳۵.</ref> | ||
=شاگردان سید محسن حکیم= | == شاگردان سید محسن حکیم == | ||
حکیم از ۱۳۳۳، پس از بازگشت از جهاد، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ تدریس دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد. شماری از مشهورترین شاگردان او عبارتاند از: فرزندش سیدیوسف حکیم، محمدتقی آلفقیه از علمای مشهور لبنان (متوفی ۱۳۷۸ش)، سیداسماعیل صدر، سیدمحمدتقی بحرالعلوم، [[سیدمحمدباقر صدر]]، محمدعلی قاضی طباطبائی، [[سید علی سیستانی|سیدعلی حسینی سیستانی]]، سیداسداللّه مدنی، محمدمهدی شمسالدین، [[سید محمد حسین فضل الله|محمدحسین فضلاللّه]]، حسین وحید خراسانی، سیدموسی صدر، سیدحسن خرسان، سیدحسین مکی عاملی، محمدتقی تبریزی، نصراللّه شبستری و سیدسعید حکیم. <ref>محمدحسین علیصغیر، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۹، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳</ref>، خلیل قبله ای خویی<ref>[https://www.magiran.com/volume/39502 بایسته های فقه و حقوق]</ref> | حکیم از ۱۳۳۳، پس از بازگشت از جهاد، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ تدریس دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد. شماری از مشهورترین شاگردان او عبارتاند از: فرزندش سیدیوسف حکیم، محمدتقی آلفقیه از علمای مشهور لبنان (متوفی ۱۳۷۸ش)، سیداسماعیل صدر، سیدمحمدتقی بحرالعلوم، [[سیدمحمدباقر صدر]]، محمدعلی قاضی طباطبائی، [[سید علی سیستانی|سیدعلی حسینی سیستانی]]، سیداسداللّه مدنی، محمدمهدی شمسالدین، [[سید محمد حسین فضل الله|محمدحسین فضلاللّه]]، حسین وحید خراسانی، سیدموسی صدر، سیدحسن خرسان، سیدحسین مکی عاملی، محمدتقی تبریزی، نصراللّه شبستری و سیدسعید حکیم. <ref>محمدحسین علیصغیر، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۹، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳</ref>، خلیل قبله ای خویی<ref>[https://www.magiran.com/volume/39502 بایسته های فقه و حقوق]</ref> | ||
=تالیفات سید محسن حکیم= | == تالیفات سید محسن حکیم == | ||
آیت اللّه حکیم علاوه بر تدریس فقه و اصول و اداره حوزه و نیز زعامت و مرجعیت، بیش از چهل اثر پدید آورده که برخی از آنها تألیف و برخی شرح یا حاشیه است: که برخی از آنها عبارتند از: | آیت اللّه حکیم علاوه بر تدریس فقه و اصول و اداره حوزه و نیز زعامت و مرجعیت، بیش از چهل اثر پدید آورده که برخی از آنها تألیف و برخی شرح یا حاشیه است: که برخی از آنها عبارتند از: | ||
== مستمسک العروه الوثقی == | === مستمسک العروه الوثقی === | ||
مستمسک العروه الوثقی نخستین شرح استدلالی عروهالوثقی است. آیتالله حکیم مطالب این کتاب را نخست در درس خارج فقه خود، که محور آن عروهالوثقی بود، مطرح کرد و سپس آن را تدوین نمود. آیتالله حکیم در این اثر، با بیانی ساده و موجز، دلایل احکام را به دقت ذکر کرده و به نقد و شرح آن پرداخته است. مستمسک مورد مراجعه فراوان فقهای معاصر بوده و در آثار یا درسهای فقهی، بسیار مورد توجه است. | مستمسک العروه الوثقی نخستین شرح استدلالی عروهالوثقی است. آیتالله حکیم مطالب این کتاب را نخست در درس خارج فقه خود، که محور آن عروهالوثقی بود، مطرح کرد و سپس آن را تدوین نمود. آیتالله حکیم در این اثر، با بیانی ساده و موجز، دلایل احکام را به دقت ذکر کرده و به نقد و شرح آن پرداخته است. مستمسک مورد مراجعه فراوان فقهای معاصر بوده و در آثار یا درسهای فقهی، بسیار مورد توجه است. | ||
== حقائقالاصول == | === حقائقالاصول === | ||
اثر دیگرایشان حقائقالاصول شرحی است بر کفایه الاصول اثر مهم استاد او آخوند خراسانی در اصول فقه. | اثر دیگرایشان حقائقالاصول شرحی است بر کفایه الاصول اثر مهم استاد او آخوند خراسانی در اصول فقه. | ||
== نهج الفقاهه == | === نهج الفقاهه === | ||
نهجالفقاهه شرح و حاشیهای است بر کتاب المکاسب، اثر فقهی شیخ انصاری. ایشان در جلد اول این اثر، به مبحثِ بیع اختصاص دارد، تا اول مبحث «عقد مُکرَه»، عین عبارات مکاسب را شرح کرده و برآنها حاشیه نوشته است، ولی از آنجا به بعد، بدون نقل عبارات مکاسب، به تحلیل مطالب آن پرداخته است. جلد دوم این اثر، حاشیه بر مبحث خیارات است. | نهجالفقاهه شرح و حاشیهای است بر کتاب المکاسب، اثر فقهی شیخ انصاری. ایشان در جلد اول این اثر، به مبحثِ بیع اختصاص دارد، تا اول مبحث «عقد مُکرَه»، عین عبارات مکاسب را شرح کرده و برآنها حاشیه نوشته است، ولی از آنجا به بعد، بدون نقل عبارات مکاسب، به تحلیل مطالب آن پرداخته است. جلد دوم این اثر، حاشیه بر مبحث خیارات است. | ||
== منهاج الصالحین == | === منهاج الصالحین === | ||
منهاج الصالحین رساله عملیه مبسوطی است شامل فتاوای ایشان در ابواب گوناگون فقهمیگردد. | منهاج الصالحین رساله عملیه مبسوطی است شامل فتاوای ایشان در ابواب گوناگون فقهمیگردد. | ||
خط ۹۸: | خط ۸۷: | ||
</ref> | </ref> | ||
=اقدامات سید محسن حکیم در راستای مرجعیت= | == اقدامات سید محسن حکیم در راستای مرجعیت == | ||
احداث یا بازسازی و مرمت دهها مسجد، حسینیه و بنای فرهنگی؛ تأسیس کتابخانهای عمومی در نجف به نام مکتبة آیةاللّه الحکیم العامة و بهتدریج، ایجاد شعبههایی از آن در برخی شهرهای عراق و نیز در کشورهایی چون [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[بحرین]]، [[پاکستان]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[هند]]؛ پشتیبانی مادّی و معنوی از نشریاتی مانند الاضواء، رسالة الاسلام، النجف، الایمان، الثقافة الاسلامیة و سلسله کتابها و جزوههایی با عنوان «مِنْ هُدَی النجف» و نویسندگان آنها؛ و نیز حمایت از نویسندگان، خطیبان، ادیبان و شاعرانی که فرهنگ اسلامی را گسترش میدادند و با اندیشههای الحادی و کمونیستی یا انحرافی مقابله میکردند<ref>هاشم فیاضحسینی، الامام المجاهد السیدمحسن الحکیم، ج۱، ص۳۷ـ۳۹، (لندن) ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹</ref>. | |||
احداث یا بازسازی و مرمت دهها مسجد، حسینیه و بنای فرهنگی؛ تأسیس کتابخانهای عمومی در نجف به نام مکتبة آیةاللّه الحکیم العامة و بهتدریج، ایجاد شعبههایی از آن در برخی شهرهای عراق و نیز در کشورهایی چون [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[بحرین]]، [[پاکستان]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[هند]]؛ پشتیبانی مادّی و معنوی از نشریاتی مانند الاضواء، رسالة الاسلام، النجف، الایمان، الثقافة الاسلامیة و سلسله کتابها و جزوههایی با عنوان «مِنْ هُدَی النجف» و نویسندگان آنها؛ و نیز حمایت از نویسندگان، خطیبان، ادیبان و شاعرانی که فرهنگ اسلامی را گسترش میدادند و با اندیشههای الحادی و کمونیستی یا انحرافی مقابله میکردند | |||
او به نقشِ محوری مرجعیت در حل مسائل اجتماعی و سیاسی مسلمانان و رفع منازعات فرقهای و مذهبی، توجه ویژهای داشت و آنجا که مصلحت مسلمانان ایجاب میکرد موضعگیری مینمود و در صدد حل اندیشمندانه مسائل برمیآمد. فرستادن هیئتی به هند برای رفع اختلاف میان عالمان آن دیار، موضعگیری در اعتراض به قتلعام مسلمانان پاکستان، پشتیبانی از تأسیس المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی در لبنان و موضعگیری درباره اخوانالمسلمین مصر نمونههایی از اقدامات او بودند.<ref>محمدباقر حکیم، مرجعیة الامام الحکیم قدّس سرّه: نظرة تحلیلیة شاملة، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، قم ۱۴۲۴</ref> | او به نقشِ محوری مرجعیت در حل مسائل اجتماعی و سیاسی مسلمانان و رفع منازعات فرقهای و مذهبی، توجه ویژهای داشت و آنجا که مصلحت مسلمانان ایجاب میکرد موضعگیری مینمود و در صدد حل اندیشمندانه مسائل برمیآمد. فرستادن هیئتی به هند برای رفع اختلاف میان عالمان آن دیار، موضعگیری در اعتراض به قتلعام مسلمانان پاکستان، پشتیبانی از تأسیس المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی در لبنان و موضعگیری درباره اخوانالمسلمین مصر نمونههایی از اقدامات او بودند.<ref>محمدباقر حکیم، مرجعیة الامام الحکیم قدّس سرّه: نظرة تحلیلیة شاملة، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، قم ۱۴۲۴</ref> | ||
=مرجعیت سید محسن حکیم= | == مرجعیت سید محسن حکیم == | ||
پس از درگذشت میرزا محمدحسین نائینی (۱۳۱۵ ش)، برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] (۱۳۲۵ش)، مرجعیت او تثبیت شد. سید محسن حکیم پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] در سال ۱۳۴۰ش، در جایگاه مؤثرترین مرجع شیعه قرار گرفت<ref>بامداد، مهدی (۱۳۵۷). شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۵. تهران. صص. ص۱۹۰</ref>. | |||
پس از درگذشت میرزا محمدحسین نائینی (۱۳۱۵ ش)، برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] (۱۳۲۵ش)، مرجعیت او تثبیت شد. سید محسن حکیم پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] در سال ۱۳۴۰ش، در جایگاه مؤثرترین مرجع شیعه قرار گرفت | |||
پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در سال ۱۹۵۸م و ترویج افکار کمونیستی، حکیم با صدور فتوای معروف خود با عنوان <sub>الشیوعیهٔ کفر و الحاد</sub> (مرام اشتراکی یا کمونیسم، کفر و الحاد است) به مبارزه با کمونیستهای عراق پرداخت.<ref>عدنان ابراهیم سراج (۱۴۱۴/۱۹۹۳). الامام محسن الحکیم: ۱۸۸۹–۱۹۷۰م. بیروت. صص. صص ۲۱۷،۲۲۵،۳۲۰</ref> | پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در سال ۱۹۵۸م و ترویج افکار کمونیستی، حکیم با صدور فتوای معروف خود با عنوان <sub>الشیوعیهٔ کفر و الحاد</sub> (مرام اشتراکی یا کمونیسم، کفر و الحاد است) به مبارزه با کمونیستهای عراق پرداخت.<ref>عدنان ابراهیم سراج (۱۴۱۴/۱۹۹۳). الامام محسن الحکیم: ۱۸۸۹–۱۹۷۰م. بیروت. صص. صص ۲۱۷،۲۲۵،۳۲۰</ref> | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۰۵: | ||
نامبرده علاقه زیادی به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهای علمی و دینی داشت. کتابخانه معروف او به نام <sup>مکتبة الإمام الحکیم</sup> در نجف، یکی از مجهزترین و مدرنترین کتابخانههای اسلامی است و بیش از یکصد شعبه در سراسر عراق دارد. به فرمان او مدارس و مساجد متعددی در نجف، بغداد، بصره و سایر نقاط عراق و کشورهای دیگر اسلامی ساخته شدهاست.<ref>آیتالله سید محسن حکیم مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی</ref> | نامبرده علاقه زیادی به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهای علمی و دینی داشت. کتابخانه معروف او به نام <sup>مکتبة الإمام الحکیم</sup> در نجف، یکی از مجهزترین و مدرنترین کتابخانههای اسلامی است و بیش از یکصد شعبه در سراسر عراق دارد. به فرمان او مدارس و مساجد متعددی در نجف، بغداد، بصره و سایر نقاط عراق و کشورهای دیگر اسلامی ساخته شدهاست.<ref>آیتالله سید محسن حکیم مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی</ref> | ||
=اقدامات سید محسن حکیم در ساماندهی حوزه= | == اقدامات سید محسن حکیم در ساماندهی حوزه == | ||
در دوره زعامت آیتاللّه حکیم و با کوشش او حوزههای علمی شیعه، به ویژه حوزه نجف، به پیشرفت کمّی و کیفی چشمگیری دست یافتند و امور اداری آنها نظم بهتری یافت. تعدادی از اقدامات او در اینباره بدین قرار است: برنامهریزی و تلاش به منظور افزایش شمار طلاب، چنانکه فقط در حوزه نجف شمار طلاب از ۱۲۰۰ تن به حدود ۸۰۰۰ تن رسید؛ تأسیس مدرسه علوم اسلامی و غنابخشیدن به دروس حوزه با برقراری درسهایی چون فلسفه، کلام، تفسیر و اقتصاد، برنامهریزی برای آشنا شدن طلاب با اندیشههای الحادی، مانند مارکسیسم، و توجه دادن بزرگان حوزه به خطر آنها؛ تمرکززدایی از حوزه و گسترش حوزههای علمیه در شهرها و مناطق دوردست و سایر کشورها، مانند پاکستان، عربستان و کشورهای آفریقایی؛ و اهتمام به تسهیلات و ملزومات تحصیل و اسکان طلاب خارجی، از جمله اختصاص مدرسهای در نجف به طلاب هندی و مدرسهای به طلاب افغانی و تبتی. <ref>علیاحمد بَهادلی، الحوزة العلمیة فیالنجف: معالمها و حرکتها الاصلاحیة، ج۱، ص۳۴۲، ۱۳۳۹ـ۱۴۰۱ه/ ۱۹۲۰ـ۱۹۸۰م، بیروت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳</ref> | در دوره زعامت آیتاللّه حکیم و با کوشش او حوزههای علمی شیعه، به ویژه حوزه نجف، به پیشرفت کمّی و کیفی چشمگیری دست یافتند و امور اداری آنها نظم بهتری یافت. تعدادی از اقدامات او در اینباره بدین قرار است: برنامهریزی و تلاش به منظور افزایش شمار طلاب، چنانکه فقط در حوزه نجف شمار طلاب از ۱۲۰۰ تن به حدود ۸۰۰۰ تن رسید؛ تأسیس مدرسه علوم اسلامی و غنابخشیدن به دروس حوزه با برقراری درسهایی چون فلسفه، کلام، تفسیر و اقتصاد، برنامهریزی برای آشنا شدن طلاب با اندیشههای الحادی، مانند مارکسیسم، و توجه دادن بزرگان حوزه به خطر آنها؛ تمرکززدایی از حوزه و گسترش حوزههای علمیه در شهرها و مناطق دوردست و سایر کشورها، مانند پاکستان، عربستان و کشورهای آفریقایی؛ و اهتمام به تسهیلات و ملزومات تحصیل و اسکان طلاب خارجی، از جمله اختصاص مدرسهای در نجف به طلاب هندی و مدرسهای به طلاب افغانی و تبتی. <ref>علیاحمد بَهادلی، الحوزة العلمیة فیالنجف: معالمها و حرکتها الاصلاحیة، ج۱، ص۳۴۲، ۱۳۳۹ـ۱۴۰۱ه/ ۱۹۲۰ـ۱۹۸۰م، بیروت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳</ref> | ||
=عرصه سیاست و سید محسن حکیم= | == عرصه سیاست و سید محسن حکیم == | ||
حکیم نه تنها از امور سیاسی دوری نمیکرد بلکه دخالت در این امور را، اگر به اصلاح آنها و کاهش مشکلات مردم و آسایش بیشتر آنان کمک میکرد، وظیفه دینی میدانست. <ref>عدنان ابراهیم سراج، الامام محسن الحکیم: ۱۸۸۹ـ ۱۹۷۰م، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۱۸، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳</ref> | حکیم نه تنها از امور سیاسی دوری نمیکرد بلکه دخالت در این امور را، اگر به اصلاح آنها و کاهش مشکلات مردم و آسایش بیشتر آنان کمک میکرد، وظیفه دینی میدانست. <ref>عدنان ابراهیم سراج، الامام محسن الحکیم: ۱۸۸۹ـ ۱۹۷۰م، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۱۸، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳</ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۱۵: | ||
در مسائل داخلی، او اعتراض به دولت و تلاش برای اصلاح عملکرد آن را لازم میشمرد. برخی اقدامات او در اینباره عبارت بودند از: سفر به بغداد در ۱۳۴۲ش/ ۱۹۶۳ در اعتراض به رژیم بعثی حکومت عبدالسلام عارف و، به سبب حبس و شکنجه مخالفان؛ اعتراض شدید به سبب سیاست طایفهگرایی، تبعیض مذهبی و تفرقهافکنی و نیز تصویب قانون ملیسازی برخی از شرکتهای تجاری در ۱۳۴۳ش/ ۱۹۶۴، که به تضعیف قدرت مالی شیعیان میانجامید؛ واکنش شدید به تصمیم حکومت عارف در سرکوب کردهای شمال عراق (به استناد فتوای شماری از عالمان [[اهل سنّت]]، به بهانه تجزیهطلبی و خروج کردن آنان بر حکومت). حکیم با فتوا دادن به جایز نبودن جنگ با کردها، از کشتار آنان جلوگیری کرد. <ref>فی ضوء الوثائق السریة البریطانیة ۱۹۶۳ـ۱۹۶۶م»، در النجف الاشرف: اسهامات فی الحضارة الانسانیة، ج ۱، لندن: بوک اکسترا، ۱۴۲۱/۲۰۰۰</ref> | در مسائل داخلی، او اعتراض به دولت و تلاش برای اصلاح عملکرد آن را لازم میشمرد. برخی اقدامات او در اینباره عبارت بودند از: سفر به بغداد در ۱۳۴۲ش/ ۱۹۶۳ در اعتراض به رژیم بعثی حکومت عبدالسلام عارف و، به سبب حبس و شکنجه مخالفان؛ اعتراض شدید به سبب سیاست طایفهگرایی، تبعیض مذهبی و تفرقهافکنی و نیز تصویب قانون ملیسازی برخی از شرکتهای تجاری در ۱۳۴۳ش/ ۱۹۶۴، که به تضعیف قدرت مالی شیعیان میانجامید؛ واکنش شدید به تصمیم حکومت عارف در سرکوب کردهای شمال عراق (به استناد فتوای شماری از عالمان [[اهل سنّت]]، به بهانه تجزیهطلبی و خروج کردن آنان بر حکومت). حکیم با فتوا دادن به جایز نبودن جنگ با کردها، از کشتار آنان جلوگیری کرد. <ref>فی ضوء الوثائق السریة البریطانیة ۱۹۶۳ـ۱۹۶۶م»، در النجف الاشرف: اسهامات فی الحضارة الانسانیة، ج ۱، لندن: بوک اکسترا، ۱۴۲۱/۲۰۰۰</ref> | ||
=فعالیتهای سیاسی سید محسن حکیم= | == فعالیتهای سیاسی سید محسن حکیم == | ||
از جمله اقدامات سیاسی حکیم در جریان جنگ جهانی اول و پس از اعلام جنگ و جهاد [[عثمانی]] بر ضد متفقین این بود که نیروهای انگلیسی در ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۲ هجری بندر فاو در جنوب عراق را اشغال کردند و تصمیم به تصرف دیگر مناطق عراق گرفتند. | از جمله اقدامات سیاسی حکیم در جریان جنگ جهانی اول و پس از اعلام جنگ و جهاد [[عثمانی]] بر ضد متفقین این بود که نیروهای انگلیسی در ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۲ هجری بندر فاو در جنوب عراق را اشغال کردند و تصمیم به تصرف دیگر مناطق عراق گرفتند. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۲۸: | ||
</ref> | </ref> | ||
=مبارزه با کمونیسم سید محسن حکیم= | == مبارزه با کمونیسم سید محسن حکیم == | ||
حکیم معارض سرسخت کمونیسم بود. پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸، برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی، از جمله قانون احوال شخصیه عراق (مصوب ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹)، زمینه مناسبی فراهم شد. حکیم رسماً به تصویب این قانون اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضددینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو فتوای تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم کفر و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان نجف نیز فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند. <ref>هاشم فیاضحسینی، الامام المجاهد السیدمحسن الحکیم، ج۱، ص۶۷ـ۶۹، (لندن) ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹</ref> | حکیم معارض سرسخت کمونیسم بود. پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸، برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی، از جمله قانون احوال شخصیه عراق (مصوب ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹)، زمینه مناسبی فراهم شد. حکیم رسماً به تصویب این قانون اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضددینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو فتوای تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم کفر و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان نجف نیز فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند. <ref>هاشم فیاضحسینی، الامام المجاهد السیدمحسن الحکیم، ج۱، ص۶۷ـ۶۹، (لندن) ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹</ref> | ||
=حمایت سید محسن حکیم از مواضع امام خمینی= | == حمایت سید محسن حکیم از مواضع امام خمینی == | ||
ایشان پس از رحلت [[سید حسین بروجردی|آیتالله العظمی بروجردی]] در فروردین ماه 1340، به مرجعیت عامه شیعیان جهان رسید و گروه کثیری از شیعیان کویت، عراق، ایران، بحرین، افغانستان، هند و پاکستان از ایشان تقلید میکردند. در همه حوادث و منازعات سیاسی که از 1341 به بعد میان روحانیت و رژیم محمدرضا شاه در ایران روی داد، وی با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری امام خمینی، حمایت کرد. | ایشان پس از رحلت [[سید حسین بروجردی|آیتالله العظمی بروجردی]] در فروردین ماه 1340، به مرجعیت عامه شیعیان جهان رسید و گروه کثیری از شیعیان کویت، عراق، ایران، بحرین، افغانستان، هند و پاکستان از ایشان تقلید میکردند. در همه حوادث و منازعات سیاسی که از 1341 به بعد میان روحانیت و رژیم محمدرضا شاه در ایران روی داد، وی با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری امام خمینی، حمایت کرد. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۴۰: | ||
</ref> | </ref> | ||
=نظرسید محسن حکیم در مورد فلسطین= | == نظرسید محسن حکیم در مورد فلسطین == | ||
سال 1338 برای مسلمانان سالی ناگوار بود. شاه سرانجام پردههای تزویر کنار زده، رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناخت. مرجع بیدار شیعه ضمن نامه ای به آیة الله بهبهانی در تهران، نگرانی خویش را آشکار ساخت. علاوه بر این آن بزرگوار بهره گیری از کمکهای مردمی در راه آزادی فلسطین را ستود و دوری مسلمانان از اسلام را سبب اصلی مشکل فلسطین شمرد.<ref>دماء العلماء فی طریق الجهاد، ص51 - 50</ref> | سال 1338 برای مسلمانان سالی ناگوار بود. شاه سرانجام پردههای تزویر کنار زده، رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناخت. مرجع بیدار شیعه ضمن نامه ای به آیة الله بهبهانی در تهران، نگرانی خویش را آشکار ساخت. علاوه بر این آن بزرگوار بهره گیری از کمکهای مردمی در راه آزادی فلسطین را ستود و دوری مسلمانان از اسلام را سبب اصلی مشکل فلسطین شمرد.<ref>دماء العلماء فی طریق الجهاد، ص51 - 50</ref> | ||
=سالهای پایانی زندگی سید محسن حکیم= | == سالهای پایانی زندگی سید محسن حکیم == | ||
پس از کودتای حسنالبکر، حزب بعث که ماهیتی ضد اسلامیداشت تلاش کرد بیش از پیش بر آیتاللّه حکیم فشار آورد و او را به تسلیم وادار کند. سالهای پایانی زندگی ایشان با تضییقات بسیار و حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت ایشان همراه بود.<ref>صفاءالدین تبرّائیان، ج۱، ص۲۸۱ـ۵۶۲، احیاگر حوزه نجف: زندگی و زمانه آیتاللّهالعظمی حکیم، تهران ۱۳۸۷ش</ref> | پس از کودتای حسنالبکر، حزب بعث که ماهیتی ضد اسلامیداشت تلاش کرد بیش از پیش بر آیتاللّه حکیم فشار آورد و او را به تسلیم وادار کند. سالهای پایانی زندگی ایشان با تضییقات بسیار و حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت ایشان همراه بود.<ref>صفاءالدین تبرّائیان، ج۱، ص۲۸۱ـ۵۶۲، احیاگر حوزه نجف: زندگی و زمانه آیتاللّهالعظمی حکیم، تهران ۱۳۸۷ش</ref> | ||
=درگذشت محسن حکیم= | == درگذشت محسن حکیم == | ||
سید محسن حکیم در ۲۷ ربیعالاول ۱۳۹۰ در ۸۴ سالگی درگذشت. تشییع جنازه او که در آن صدها هزار نفر شرکت داشتند به تظاهرات وسیعی بر ضد رژیم بعثی عراق تبدیل شد. نماز میت را فرزند بزرگ او، سید یوسف حکیم برگزار نمود و نامبرده را در نجف اشرف در جنب کتابخانه خود دفن کردند. وی کتابخانهای در جنب [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> هندی در ابتدای خیابان شارع الرسول در نجف تأسیس کردهاست و مزار او نیز در همان مکان میباشد. <ref>شیعه نیوز. ۹ فروردین ۱۳۸۸. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸</ref> | سید محسن حکیم در ۲۷ ربیعالاول ۱۳۹۰ در ۸۴ سالگی درگذشت. تشییع جنازه او که در آن صدها هزار نفر شرکت داشتند به تظاهرات وسیعی بر ضد رژیم بعثی عراق تبدیل شد. نماز میت را فرزند بزرگ او، سید یوسف حکیم برگزار نمود و نامبرده را در نجف اشرف در جنب کتابخانه خود دفن کردند. وی کتابخانهای در جنب [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> هندی در ابتدای خیابان شارع الرسول در نجف تأسیس کردهاست و مزار او نیز در همان مکان میباشد. <ref>شیعه نیوز. ۹ فروردین ۱۳۸۸. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸</ref> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۵۵: | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |