عملیات سایلکون: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
=تاریخچه=
=تاریخچه=


[[آمریکا]] فعالیت گسترده ای تحت پوشش سازمان سیا موسوم به «عملیات سایکلون» را با هزینه حدود ٥ میلیارد دلار انجام داد که یکی از بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین عملیات تحت پوشش اطلاعاتی سیا تا آن زمان بود.
[[آمریکا]] فعالیت گسترده‌ای تحت پوشش سازمان سیا موسوم به «عملیات سایکلون» را با هزینه حدود ٥ میلیارد دلار انجام داد که یکی از بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین عملیات تحت پوشش اطلاعاتی سیا تا آن زمان بود.


زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر گفته بود که عملیات سازمان سیا در افغانستان از ٣ ژوئیه یعنی شش ماه پیش از هجوم نیروهای شوروی به افغانستان در ٢٤ دسامبر ١٩٧٩ آغاز شده بود.اگرچه دردهه ۱۹۸۰ سازمان سیا دخالت مستقیم در توزیع کمک‌ها به «مجاهدین» نداشت اما تعداد انگشت‌شمار مأموران سیا مرتبا از منطقه بازدید می‌کردند<ref>[https://www.isna.ir/news/99013017935/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF سایت ایسنا]</ref>.
زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر گفته بود که عملیات سازمان سیا در افغانستان از ٣ ژوئیه یعنی شش ماه پیش از هجوم نیروهای شوروی به افغانستان در ٢٤ دسامبر ١٩٧٩ آغاز شده بود. اگرچه دردهه ۱۹۸۰ سازمان سیا دخالت مستقیم در توزیع کمک‌ها به «مجاهدین» نداشت اما تعداد انگشت‌شمار مأموران سیا مرتبا از منطقه بازدید می‌کردند<ref>[https://www.isna.ir/news/99013017935/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF سایت ایسنا]</ref>.
عملیات سایکلون نام رمز برنامه آژانس اطلاعات مرکزی [[ایالات متحده]] (CIA) برای تسلیح و تأمین مالی مجاهدین افغان در افغانستان از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹، قبل و در حین مداخله نظامی اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از دولت وابسته به شوروی یعنی جمهوری دموکراتیک افغانستان بود. MI6 نیز طی این مدت، با انجام اقدامات مخفیانه‌ای به حمایت از مجاهدین می‌پرداخت. این برنامه عمدتاً معطوف به حمایت از گروه‌های پیکارجوی اسلامی بود، از جمله گروه‌های دارای پیوندهای جهادی که مورد حمایت رژیم محمد ضیاءالحق در کشور همسایه یعنی [[پاکستان]] بودند و از سایر گروه‌های مقاومت افغان که چندان ایدئولوژیک نبودند پشتیبانی نمی‌کرد <ref>[https://www.jstor.org/stable/20033054?origin=crossref سایت جستور]</ref>.
عملیات سایکلون نام رمز برنامه آژانس اطلاعات مرکزی [[ایالات متحده]] (CIA) برای تسلیح و تأمین مالی مجاهدین افغان در افغانستان از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹، قبل و در حین مداخله نظامی اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از دولت وابسته به شوروی یعنی جمهوری دموکراتیک افغانستان بود. MI6 نیز طی این مدت، با انجام اقدامات مخفیانه‌ای به حمایت از مجاهدین می‌پرداخت. این برنامه عمدتاً معطوف به حمایت از گروه‌های پیکارجوی اسلامی بود، از جمله گروه‌های دارای پیوندهای جهادی که مورد حمایت رژیم محمد ضیاءالحق در کشور همسایه یعنی [[پاکستان]] بودند و از سایر گروه‌های مقاومت افغان که چندان ایدئولوژیک نبودند پشتیبانی نمی‌کرد <ref>[https://www.jstor.org/stable/20033054?origin=crossref سایت جستور]</ref>.


خط ۱۹: خط ۱۹:
در اواسط دهه ۱۹۷۰، مقامات اطلاعاتی پاکستان شروع به لابی خصوصی با آمریکا و متحدانش برای ارسال کمک‌های مادی به شورشیان اسلام‌گرا کردند. پیوندهای رئیس‌جمهور پاکستان، محمد ضیاءالحق، با ایالات متحده طی دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر به دلیل برنامه هسته‌ای پاکستان و اعدام ذوالفقار علی بوتو در آوریل ۱۹۷۹، رو به تیرگی گذاشته بود اما کارتر در ژانویه ۱۹۷۹ به زبیگنیو برژینسکی (مشاور امنیت ملی) و سایروس ونس (وزیر خارجه) گفته بود که با توجه به انقلاب ۱۳۵۷ در [[ایران]] «ترمیم روابط ما با پاکستان» اهمیت بالایی دارد.
در اواسط دهه ۱۹۷۰، مقامات اطلاعاتی پاکستان شروع به لابی خصوصی با آمریکا و متحدانش برای ارسال کمک‌های مادی به شورشیان اسلام‌گرا کردند. پیوندهای رئیس‌جمهور پاکستان، محمد ضیاءالحق، با ایالات متحده طی دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر به دلیل برنامه هسته‌ای پاکستان و اعدام ذوالفقار علی بوتو در آوریل ۱۹۷۹، رو به تیرگی گذاشته بود اما کارتر در ژانویه ۱۹۷۹ به زبیگنیو برژینسکی (مشاور امنیت ملی) و سایروس ونس (وزیر خارجه) گفته بود که با توجه به انقلاب ۱۳۵۷ در [[ایران]] «ترمیم روابط ما با پاکستان» اهمیت بالایی دارد.


به گفته رابرت گیتس، مقام سابق سیا، «دولت کارتر به سیا رو آورد… برای مقابله با تهاجم شوروی و کوبا در جهان سوم که به ویژه در اواسط سال ۱۹۷۹ آغاز شده بود». در مارس ۱۹۷۹، «سیا چند گزینه برای اقدام مخفیانه درخصوص افغانستان را به اس.سی. سی (کمیته هماهنگی ویژه) در شورای امنیت ملی ایالات متحده فرستاد. در جلسه‌ای به تاریخ ۳۰ مارس، نماینده وزارت دفاع ایالات متحده، والتر اسلوکومب «پرسید که آیا زنده نگاه داشتن شورش در افغانستان، و کشاندن شوروی به درون یک باتلاق ویتنامی ارزشی دارد؟» وقتی از اسلوکومب خواستند منظورش از این سخن را روشن کند، پاسخ داد: «خب، منظورم این بود که اگر شوروی تصمیم می‌گرفت به این عرصه دردسرساز (افغانستان) حمله کند، نفع ما در این بود که مطمئن شویم آنجا گیر می‌افتند». اما یکی از مقامات اطلاعات ملی به نام آرنولد هورلیک در یادداشتی مورخ ۵ آوریل هشدار داد که «اقدام مخفیانه، هزینه را برای شوروی بالا خواهد برد و افکار عمومی مسلمانان را در بسیاری از کشورها علیه آنها شعله‌ور خواهد ساخت. این خطر وجود داشت که برنامه کمک چشمگیر و مخفیانه از سوی ایالات متحده ریسک کار را بالا ببرد و شوروی را به سمت مداخله‌ای مستقیم‌تر و شدیدتر از آنچه که قصدش را داشت، بکشاند.»
به گفته رابرت گیتس، مقام سابق سیا، «دولت کارتر به سیا رو آورد… برای مقابله با تهاجم شوروی و کوبا در جهان سوم که به ویژه در اواسط سال ۱۹۷۹ آغاز شده بود». در مارس ۱۹۷۹، «سیا چند گزینه برای اقدام مخفیانه درخصوص افغانستان را به اس. سی. سی (کمیته هماهنگی ویژه) در شورای امنیت ملی ایالات متحده فرستاد. در جلسه‌ای به تاریخ ۳۰ مارس، نماینده وزارت دفاع ایالات متحده، والتر اسلوکومب «پرسید که آیا زنده نگاه داشتن شورش در افغانستان، و کشاندن شوروی به درون یک باتلاق ویتنامی ارزشی دارد؟» وقتی از اسلوکومب خواستند منظورش از این سخن را روشن کند، پاسخ داد: «خب، منظورم این بود که اگر شوروی تصمیم می‌گرفت به این عرصه دردسرساز (افغانستان) حمله کند، نفع ما در این بود که مطمئن شویم آنجا گیر می‌افتند». اما یکی از مقامات اطلاعات ملی به نام آرنولد هورلیک در یادداشتی مورخ ۵ آوریل هشدار داد که «اقدام مخفیانه، هزینه را برای شوروی بالا خواهد برد و افکار عمومی مسلمانان را در بسیاری از کشورها علیه آنها شعله‌ور خواهد ساخت. این خطر وجود داشت که برنامه کمک چشمگیر و مخفیانه از سوی ایالات متحده ریسک کار را بالا ببرد و شوروی را به سمت مداخله‌ای مستقیم‌تر و شدیدتر از آنچه که قصدش را داشت، بکشاند.»


در مه ۱۹۷۹، مقامات آمریکا از طریق رابط‌های حکومت پاکستان، دیدارهای مخفیانه با رهبران شورشی افغانستان را آغاز کردند. یک مقام سابق ارتش پاکستان ادعا کرده که او در این ماه، شخصاً یک مأمور سیا را به گلبدین حکمتیار معرفی کرده‌است (درخواست‌های مبتنی بر قانون آزادی اطلاعات برای دسترسی به اسناد حاوی جزئیات این دیدارها رد شده‌است)<ref>[https://nsarchive2.gwu.edu/NSAEBB/NSAEBB57/essay.html سایت آرشیو امنیت بین الملل]</ref>. دیدارهای دیگری در ۶ آوریل و ۳ ژوئیه برگزار شدند، و در همان روز دومین دیدار، کارتر سندی را امضا کرد که «به سیا اجازه می‌داد اندکی بیش از ۵۰۰ هزار دلار [برای کمک‌های غیرکشنده به مجاهدین] هزینه کند» که در آن زمان «نقطه شروع کوچکی به نظر می‌رسید».
در مه ۱۹۷۹، مقامات آمریکا از طریق رابط‌های حکومت پاکستان، دیدارهای مخفیانه با رهبران شورشی افغانستان را آغاز کردند. یک مقام سابق ارتش پاکستان ادعا کرده که او در این ماه، شخصاً یک مأمور سیا را به گلبدین حکمتیار معرفی کرده‌است (درخواست‌های مبتنی بر قانون آزادی اطلاعات برای دسترسی به اسناد حاوی جزئیات این دیدارها رد شده‌است)<ref>[https://nsarchive2.gwu.edu/NSAEBB/NSAEBB57/essay.html سایت آرشیو امنیت بین الملل]</ref>. دیدارهای دیگری در ۶ آوریل و ۳ ژوئیه برگزار شدند، و در همان روز دومین دیدار، کارتر سندی را امضا کرد که «به سیا اجازه می‌داد اندکی بیش از ۵۰۰ هزار دلار [برای کمک‌های غیرکشنده به مجاهدین] هزینه کند» که در آن زمان «نقطه شروع کوچکی به نظر می‌رسید».
خط ۲۵: خط ۲۵:
تا دسامبر ۱۹۷۹، دولت امین کنترل بخش اعظم افغانستان را از دست داده بود و همین امر باعث شد تا اتحاد جماهیر شوروی به این کشور حمله کند، امین را اعدام کرده و ببرک کارمل، رهبر پرچم را به عنوان رئیس‌جمهور منصوب نماید.
تا دسامبر ۱۹۷۹، دولت امین کنترل بخش اعظم افغانستان را از دست داده بود و همین امر باعث شد تا اتحاد جماهیر شوروی به این کشور حمله کند، امین را اعدام کرده و ببرک کارمل، رهبر پرچم را به عنوان رئیس‌جمهور منصوب نماید.


زبیگنیف برژینسکی بعدها ادعا کرد که «ما روسی‌ها را مجبور به مداخله نکردیم، بلکه آگاهانه احتمال مداخله آنها را افزایش دادیم» <ref>[https://dgibbs.faculty.arizona.edu/sites/dgibbs.faculty.arizona.edu/files/afghan-ip.pdf افغانستان]</ref>. به گفته برژیسنکی، او در اواسط سال ۱۹۷۹ متقاعد شده بود که شوروی بدون توجه به سیاست‌های ایالات متحده می‌خواهد به افغانستان حمله کند و دلیل آن هم کوتاهی دولت کارتر در پاسخ تهاجمی به اقدامات شوروی در [[آفریقا]] بوده، اما – با وجود خطر پیامدهای ناخواسته – حمایت از مجاهدین می‌توانست راه مؤثری برای پیشگیری از تهاجم شوروی به کشورهای فراتر از افغانستان (به خصوص کشور خود برژینسکی یعنی لهستان) باشد<ref>[https://digitalcommons.lsu.edu/cgi/viewcontent.cgi?referer=https://fa.wikipedia.org/&httpsredir=1&article=4790&context=gradschool_theses دانشگاه لیوزانا]</ref>. اهمیت کامل کمک آمریکا به مجاهدین قبل از حمله مذکور از سوی شوروی، محل بحث بسیاری از صاحب‌نظران است. برخی ادعا می‌کنند که این کار، مستقیماً و حتی عمداً شوروی را به اعزام نیرو به داخل خاک افغانستان تحریک کرده‌است.[۲۵]
زبیگنیف برژینسکی بعدها ادعا کرد که «ما روسی‌ها را مجبور به مداخله نکردیم، بلکه آگاهانه احتمال مداخله آنها را افزایش دادیم» <ref>[https://dgibbs.faculty.arizona.edu/sites/dgibbs.faculty.arizona.edu/files/afghan-ip.pdf افغانستان]</ref>. به گفته برژیسنکی، او در اواسط سال ۱۹۷۹ متقاعد شده بود که شوروی بدون توجه به سیاست‌های ایالات متحده می‌خواهد به افغانستان حمله کند و دلیل آن هم کوتاهی دولت کارتر در پاسخ تهاجمی به اقدامات شوروی در [[آفریقا]] بوده، اما – با وجود خطر پیامدهای ناخواسته – حمایت از مجاهدین می‌توانست راه مؤثری برای پیشگیری از تهاجم شوروی به کشورهای فراتر از افغانستان (به خصوص کشور خود برژینسکی یعنی لهستان) باشد<ref>[https://digitalcommons.lsu.edu/cgi/viewcontent.cgi?referer=https://fa.wikipedia.org/&httpsredir=1&article=4790&context=gradschool_theses دانشگاه لیوزانا]</ref>. اهمیت کامل کمک آمریکا به مجاهدین قبل از حمله مذکور از سوی شوروی، محل بحث بسیاری از صاحب‌نظران است. برخی ادعا می‌کنند که این کار، مستقیماً و حتی عمداً شوروی را به اعزام نیرو به داخل خاک افغانستان تحریک کرده‌است. [۲۵]


با این حال، بروس ریدل معتقد است که کمک‌های آمریکا در وهله نخست به قصد بهبود روابط آمریکا با پاکستان انجام شده، در حالی که استیو کول می‌گوید: «یادداشت‌های آن زمان - به‌خصوص آنهایی که در نخستین روزهای پس از اشغال شوروی نوشته شده‌اند – روشن می‌سازد که هرچند برژینسکی مصمم بوده از طریق اقدام مخفیانه در افغانستان با شوروی مقابله کند لیکن در عین حال نگران پیروزی شوروی بوده‌است… با توجه به این شواهد و هزینه‌های هنگفت سیاسی و امنیتی که اشغال افغانستان بر دولت کارتر تحمیل کرد، هر ادعایی مبنی بر اینکه برژینسکی شوروی را به داخل خاک افغانستان کشانید عمیقا جای تردید دارد». خود کارتر گفته‌است که تشویق شوروی به حمله به افغانستان «قصد من نبود». گیتس می‌گوید «هیچکس در دولت کارتر نمی‌خواست شوروی به افغانستان حمله کند و هیچکس، دست‌کم تا حدی که من می‌توانم به یاد بیاورم، هرگز طرفدار تلاش برای کشاندن آنها به سوی حمله نبود… تنها پس از حمله شوروی بود که برخی طرفدار «گرفتار کردن» شوروی در ویتنام خودش شدند.»
با این حال، بروس ریدل معتقد است که کمک‌های آمریکا در وهله نخست به قصد بهبود روابط آمریکا با پاکستان انجام شده، در حالی که استیو کول می‌گوید: «یادداشت‌های آن زمان - به‌خصوص آنهایی که در نخستین روزهای پس از اشغال شوروی نوشته شده‌اند – روشن می‌سازد که هرچند برژینسکی مصمم بوده از طریق اقدام مخفیانه در افغانستان با شوروی مقابله کند لیکن در عین حال نگران پیروزی شوروی بوده‌است… با توجه به این شواهد و هزینه‌های هنگفت سیاسی و امنیتی که اشغال افغانستان بر دولت کارتر تحمیل کرد، هر ادعایی مبنی بر اینکه برژینسکی شوروی را به داخل خاک افغانستان کشانید عمیقا جای تردید دارد». خود کارتر گفته‌است که تشویق شوروی به حمله به افغانستان «قصد من نبود». گیتس می‌گوید «هیچکس در دولت کارتر نمی‌خواست شوروی به افغانستان حمله کند و هیچکس، دست‌کم تا حدی که من می‌توانم به یاد بیاورم، هرگز طرفدار تلاش برای کشاندن آنها به سوی حمله نبود… تنها پس از حمله شوروی بود که برخی طرفدار «گرفتار کردن» شوروی در ویتنام خودش شدند.»
خط ۴۱: خط ۴۱:
=برنامه‌ها=
=برنامه‌ها=


حامیان اصلی برنامه اولیه چارلی ویلسون (نماینده کنگره تگزاس)؛ مایکل جی ویکرز (افسر جوان شبه‌نظامی سیا)؛ و گوست آوراکوتوس (رئیس منطقه‌ای سیا) بودند که فرد اخیر رابطه نزدیکی با ویلسون داشت. استراتژی آنها تأمین ترکیب وسیعی از تسلیحات، تاکتیک‌ها و تدارکات به همراه برنامه‌های آموزشی بود تا توانایی شورشیان در جنگ چریکی علیه شوروی را افزایش دهد. در ابتدا، برای جلوگیری از افشای دخالت ایالات متحده، این برنامه فقط تسلیحات ساخت شوروی را در اختیار شورشی‌ها می‌گذاشت. این برنامه با حمایت مخفیانه [[اسرائیل]] ممکن شد که محموله‌های عظیمی از تسلیحات ساخت شوروی را در جنگ یوم کیپور توقیف کرده بود و حاضر شد آنها را به صورت زیرزمینی به سیا بفروشد، و همچنین با کمک [[مصر]] که اخیراً ارتش خود را با تسلیحات خریداری‌شده از کشورهای غربی مدرنیزه کرده و تسلیحات قدیمی‌تر ساخت شوروی خود را به دست مجاهدین رسانده بود.[۲۷][۲۸] پس از سال ۱۹۸۵، در حالی که دولت ریگان اعلام کرد از جنبش‌های مقاومت ضدشوروی در جهان حمایت می‌کند (آنچه امروز به دکترین ریگان معروف است)، دیگر نیازی به پنهان‌کردن منشأ تسلیحات نبود. مایکل پیلزبری (مقام ارشد پنتاگون) از تأمین تسلیحات ساخت آمریکا (از جمله تعداد زیادی موشک استینگر) به مقاومت افغان‌ها با موفقیت حمایت کرد.
حامیان اصلی برنامه اولیه چارلی ویلسون (نماینده کنگره تگزاس)؛ مایکل جی ویکرز (افسر جوان شبه‌نظامی سیا)؛ و گوست آوراکوتوس (رئیس منطقه‌ای سیا) بودند که فرد اخیر رابطه نزدیکی با ویلسون داشت. استراتژی آنها تأمین ترکیب وسیعی از تسلیحات، تاکتیک‌ها و تدارکات به همراه برنامه‌های آموزشی بود تا توانایی شورشیان در جنگ چریکی علیه شوروی را افزایش دهد. در ابتدا، برای جلوگیری از افشای دخالت ایالات متحده، این برنامه فقط تسلیحات ساخت شوروی را در اختیار شورشی‌ها می‌گذاشت. این برنامه با حمایت مخفیانه [[اسرائیل]] ممکن شد که محموله‌های عظیمی از تسلیحات ساخت شوروی را در جنگ یوم کیپور توقیف کرده بود و حاضر شد آنها را به صورت زیرزمینی به سیا بفروشد، و همچنین با کمک [[مصر]] که اخیراً ارتش خود را با تسلیحات خریداری‌شده از کشورهای غربی مدرنیزه کرده و تسلیحات قدیمی‌تر ساخت شوروی خود را به دست مجاهدین رسانده بود. [۲۷][۲۸] پس از سال ۱۹۸۵، در حالی که دولت ریگان اعلام کرد از جنبش‌های مقاومت ضدشوروی در جهان حمایت می‌کند (آنچه امروز به دکترین ریگان معروف است)، دیگر نیازی به پنهان‌کردن منشأ تسلیحات نبود. مایکل پیلزبری (مقام ارشد پنتاگون) از تأمین تسلیحات ساخت آمریکا (از جمله تعداد زیادی موشک استینگر) به مقاومت افغان‌ها با موفقیت حمایت کرد.


توزیع تسلیحات به شدت متکی به رئیس‌جمهور پاکستان، محمد ضیاءالحق بود که با چارلی ویلسون (نماینده کنگره آمریکا) رابطه شخصی داشت. سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در رژیم ضیاءالحق، واسطهٔ توزیع منابع مالی، عبور تسلیحات، آموزش نظامی و حمایت مالی از گروه‌های مقاومت افغان بود. در کنار تأمین مالی از طریف برنامه‌های مشابه از MI6 و سرویس هوایی ویژه [[بریتانیا]]، [[عربستان سعودی]] و [[چین]]،<ref>[https://nsarchive2.gwu.edu/coldwar/interviews/episode-17/brzezinski2.html عربستان]</ref> سازمان اطلاعات نظامی پاکستان بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۲ بیش از ۱۰۰ هزار شورشی را مسلح کرد و تمرین داد. آنها داوطلبان کشورهای عربی را تشویق می‌کردند تا در مبارزه با نیروهای شوروی مستقر در افغانستان به مقاومت افغانستان بپیوندند.
توزیع تسلیحات به شدت متکی به رئیس‌جمهور پاکستان، محمد ضیاءالحق بود که با چارلی ویلسون (نماینده کنگره آمریکا) رابطه شخصی داشت. سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در رژیم ضیاءالحق، واسطهٔ توزیع منابع مالی، عبور تسلیحات، آموزش نظامی و حمایت مالی از گروه‌های مقاومت افغان بود. در کنار تأمین مالی از طریف برنامه‌های مشابه از MI6 و سرویس هوایی ویژه [[بریتانیا]]، [[عربستان سعودی]] و [[چین]]،<ref>[https://nsarchive2.gwu.edu/coldwar/interviews/episode-17/brzezinski2.html عربستان]</ref> سازمان اطلاعات نظامی پاکستان بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۲ بیش از ۱۰۰ هزار شورشی را مسلح کرد و تمرین داد. آنها داوطلبان کشورهای عربی را تشویق می‌کردند تا در مبارزه با نیروهای شوروی مستقر در افغانستان به مقاومت افغانستان بپیوندند.
خط ۵۱: خط ۵۱:
کیسی میزبانان پاکستانی خود را با این پیشنهاد که جنگ افغانستان را به درون خاک دشمن - به خود اتحاد جماهیر شوروی - ببرند، شگفت‌زده کرد. کیسی می‌خواست تبلیغات خرابکارانه را از طریق افغانستان به جمهوری‌های جنوبی مسلمان اتحاد جماهیر شوروی بفرستد. به گفته مقامات پاکستانی و غربی، پاکستانی‌ها با این پیشنهاد موافقت کردند و سیا به زودی هزاران قرآن و همچنین کتاب‌هایی دربارهٔ جنایات شوروی در [[ازبکستان]] و کتاب‌هایی دربارهٔ قهرمانان تاریخی [[ناسیونالیسم]] ازبک تأمین کرد.
کیسی میزبانان پاکستانی خود را با این پیشنهاد که جنگ افغانستان را به درون خاک دشمن - به خود اتحاد جماهیر شوروی - ببرند، شگفت‌زده کرد. کیسی می‌خواست تبلیغات خرابکارانه را از طریق افغانستان به جمهوری‌های جنوبی مسلمان اتحاد جماهیر شوروی بفرستد. به گفته مقامات پاکستانی و غربی، پاکستانی‌ها با این پیشنهاد موافقت کردند و سیا به زودی هزاران قرآن و همچنین کتاب‌هایی دربارهٔ جنایات شوروی در [[ازبکستان]] و کتاب‌هایی دربارهٔ قهرمانان تاریخی [[ناسیونالیسم]] ازبک تأمین کرد.


یک نقطه دیگر در تماس مستقیم دولت ایالات متحده و مجاهدین وقتی بود که سیا [[گلبدین حکمتیار|حکمتیار]] را با هواپیما به ایالات متحده برد<ref>[https://www.usnews.com/news/world/articles/2008/07/11/afghan-warlords-formerly-backed-by-the-cia-now-turn-their-guns-on-us-troops سایت یو اس نیوز]</ref> و آنجا زلمی خلیل‌زاد، مقام وزارت خارجه، از وی میزبانی کرد<ref>[https://www.aljazeera.com/features/2012/1/28/hekmatyars-never-ending-afghan-war حکمتیار]</ref>. حکمتیار برای ملاقات با ریگان رئیس‌جمهور دعوت شد اما نپذیرفت و در کنفرانس کاخ سفید با مجاهدین در اکتبر ۱۹۸۵، یونس خالص جایگزین وی شد و او از ریگان علناً دعوت کرد تا به دین اسلام مشرف شود. هاوارد هارت، رئیس پایگاه سیا در اسلام‌آباد، رابطه‌ای شخصی با عبدالحق برقرار کرد که جانشین هارت، ویلیام پیکنی نیز این رابطه را ادامه داد و منجر به ملاقات افغان‌ها با ریگان و تاچر شد.[ریچارد آرمیتاژ معاون وزیر دفاع ایالات متحده، مرتباً با مجاهدین به‌ویژه [[برهان‌الدین ربانی]] ملاقات می‌کرد.همچنین معلوم شده‌است که مأموران سیا به‌طور مستقیم به جلال‌الدین حقانی پول نقد داده‌اند.
یک نقطه دیگر در تماس مستقیم دولت ایالات متحده و مجاهدین وقتی بود که سیا [[گلبدین حکمتیار|حکمتیار]] را با هواپیما به ایالات متحده برد<ref>[https://www.usnews.com/news/world/articles/2008/07/11/afghan-warlords-formerly-backed-by-the-cia-now-turn-their-guns-on-us-troops سایت یو اس نیوز]</ref> و آنجا زلمی خلیل‌زاد، مقام وزارت خارجه، از وی میزبانی کرد<ref>[https://www.aljazeera.com/features/2012/1/28/hekmatyars-never-ending-afghan-war حکمتیار]</ref>. حکمتیار برای ملاقات با ریگان رئیس‌جمهور دعوت شد اما نپذیرفت و در کنفرانس کاخ سفید با مجاهدین در اکتبر ۱۹۸۵، یونس خالص جایگزین وی شد و او از ریگان علناً دعوت کرد تا به دین اسلام مشرف شود. هاوارد هارت، رئیس پایگاه سیا در اسلام‌آباد، رابطه‌ای شخصی با عبدالحق برقرار کرد که جانشین هارت، ویلیام پیکنی نیز این رابطه را ادامه داد و منجر به ملاقات افغان‌ها با ریگان و تاچر شد. [ریچارد آرمیتاژ معاون وزیر دفاع ایالات متحده، مرتباً با مجاهدین به‌ویژه [[برهان‌الدین ربانی]] ملاقات می‌کرد. همچنین معلوم شده‌است که مأموران سیا به‌طور مستقیم به جلال‌الدین حقانی پول نقد داده‌اند.


موشک ضدهوایی Stinger ساخت ایالات متحده، که از سال ۱۹۸۶ به تعداد بسیار زیاد در اختیار مجاهدین قرار گرفت، ضربه قاطعی به تلاش‌های نظامی شوروی وارد کرد، زیرا به افغان‌های دارای تسلیحات سبک اجازه می‌داد تا در مقابل فرود هلیکوپترهای شوروی در مناطق استراتژیک، دفاع مؤثری داشته باشند. استینگرها چنان معروف و مرگبار بودند که در دهه ۱۹۹۰، ایالات متحده برنامه «بازپس‌گیری» این تسلیحات را به اجرا گذاشت تا اجازه ندهد موشک‌های استفاده‌نشده به دست تروریست‌های ضدآمریکایی بیفتد. این برنامه ممکن است پس از مداخله ایالات متحده در افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ به‌صورت مخفیانه تمدید شده باشد، زیرا آمریکا می‌ترسید که استینگرهای باقیمانده علیه نیروهای آمریکایی در این کشور استفاده شود.
موشک ضدهوایی Stinger ساخت ایالات متحده، که از سال ۱۹۸۶ به تعداد بسیار زیاد در اختیار مجاهدین قرار گرفت، ضربه قاطعی به تلاش‌های نظامی شوروی وارد کرد، زیرا به افغان‌های دارای تسلیحات سبک اجازه می‌داد تا در مقابل فرود هلیکوپترهای شوروی در مناطق استراتژیک، دفاع مؤثری داشته باشند. استینگرها چنان معروف و مرگبار بودند که در دهه ۱۹۹۰، ایالات متحده برنامه «بازپس‌گیری» این تسلیحات را به اجرا گذاشت تا اجازه ندهد موشک‌های استفاده‌نشده به دست تروریست‌های ضدآمریکایی بیفتد. این برنامه ممکن است پس از مداخله ایالات متحده در افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ به‌صورت مخفیانه تمدید شده باشد، زیرا آمریکا می‌ترسید که استینگرهای باقیمانده علیه نیروهای آمریکایی در این کشور استفاده شود.
خط ۵۷: خط ۵۷:
برنامه ریگان به پایان اشغال افغانستان به دست شوروی، کمک کرد<ref>[https://www.globalissues.org/article/258/anatomy-of-a-victory-cias-covert-afghan-war سایت گلوبال]</ref> و شوروی نتوانست شورشیان را سرکوب کند. در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، عقب‌نشینی نیروهای شوروی از خاک افغانستان اعلام شد و آخرین سربازان شوروی در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ افغانستان را ترک کردند. عقب‌نشینی شوروی از افغانستان در تسریع فروپاشی خود شوروی نیز مؤثر بود.
برنامه ریگان به پایان اشغال افغانستان به دست شوروی، کمک کرد<ref>[https://www.globalissues.org/article/258/anatomy-of-a-victory-cias-covert-afghan-war سایت گلوبال]</ref> و شوروی نتوانست شورشیان را سرکوب کند. در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، عقب‌نشینی نیروهای شوروی از خاک افغانستان اعلام شد و آخرین سربازان شوروی در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ افغانستان را ترک کردند. عقب‌نشینی شوروی از افغانستان در تسریع فروپاشی خود شوروی نیز مؤثر بود.


=پانویس=
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
[[رده: آسیا]]
[[رده:افغانستان]]
[[رده: خاورمیانه]]
[[رده: افغانستان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش