ابوالقاسم نصر آبادی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'مسجد الحرام' به 'مسجدالحرام') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| | |أبوالقاسم النصرآبادی | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''أَبُوالْقَاسِم إِبْرَاهِیم بن مُحَمَّد بن أحمد بن محمویه الخراسانی النصرآبادی النیشابوری''' از علمای بزرگ متصوفه اهل سنت در قرن چهارم هجری است. او در علوم گوناگون شهره بود علومیمانند: سیره و تاریخ، [[تصوف]] و [[حدیث|حدیث]]. ابوعبدالرحمن سلمی درمورد او چنین میگوید: شیخ [[خراسان]] در زمان خود بود و یکی از برجستگان از نظر علم و مقام در زمان خود بود<ref>طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی[؟]، ص362-365، دار الکتب العلمیة، ط2003</ref>. ذهبی میگوید او امام، محدث برجسته، واعظ و شیخ [[صوفیه]] بود. حکیم نیشابوری وی را چنین توصیف میکند: "او زبان اهل حقیقت در زمان خود و صاحب احوالات عرفانی بود<ref>سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج16، ص263-267</ref>." | ||
=حیات= | =حیات= | ||
منشأ، تولد و تربیت او در محلی در نیشابور به نام "نصر آباد" بود. او با [[شبلی|ابوبکر شبلی]]، [[ابوعلی رودباری]]، ابومحمد المرطئش و سایر شیوخ | منشأ، تولد و تربیت او در محلی در نیشابور به نام "نصر آباد" بود. او با [[شبلی|ابوبکر شبلی]]، [[ابوعلی رودباری]]، ابومحمد المرطئش و سایر شیوخ همنشینی داشت. وی در نیشاپور اقامت داشت، سپس در پایان عمر به قصد [[مکه]] در سال 336 هجری به [[حج]] مشرف شد. | ||
وی در محراب مجاور [[ | وی در محراب مجاور [[مسجدالحرام]] زندگی و عبادت میکرد و در ذی الحجه سال 367 هجری قمری در آنجا درگذشت و در کنار فضیل بن عیاذ به خاک سپرده شد. | ||
=مشایخ= | =مشایخ= | ||
او از افراد زیادی در خراسان، [[شام]]، [[عراق]]، [[حجاز]] و [[مصر]] نقل روایت کرده که از آن میان | او از افراد زیادی در خراسان، [[شام]]، [[عراق]]، [[حجاز]] و [[مصر]] نقل روایت کرده که از آن میان میتوان به: أبا العباس السراج ابن خزیمة، أحمد بن عبدالوارث العسال، یحیی بن صاعد مکحولاً البیروتی و ابن جوصا اشاره کرد. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
حکیم نیشابوری، | حکیم نیشابوری، ابوعبدالرحمن سلمی، أبو حازم العبدوی، أبوالعلاء محمد بن علی الواسطی و أبو علی الدقاق را میتوان نام برد. | ||
=گفتار= | =گفتار= | ||
منشا تصوف همراهی با کتاب و سنت و ترک هوا و هوس نفسانی است و رعایت حرمت بزرگان و تحمل رنجهایی که از مدم بر سالک عارض | منشا تصوف همراهی با کتاب و سنت و ترک هوا و هوس نفسانی است و رعایت حرمت بزرگان و تحمل رنجهایی که از مدم بر سالک عارض میشود و حسن معاشرت با دوستان و خدمت کردن به آنها و اخلاق نیک را سرلوحه قراردادن و مداومت بر اوراد و اذکار و ترک مباهات و هیچ کس در این راه منحرف نمیشود مگر از ابتدا مفاسد و رزائلی را داشته که مفاسد ابتدایی در انتها و سرانجام کار موثر است | ||
<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D9%8A | <ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D9%8A أبوالقاسم النصرآباذی]</ref>. | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:صوفیه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۹
نام | أَبُو الْقَاسِم إِبْرَاهِیم بن مُحَمَّد بن أحمد بن محمویه الخراسانی النصرآبادی النیشابوری |
---|---|
نامهای دیگر | أبوالقاسم النصرآبادی |
درگذشت | 367ق |
أَبُوالْقَاسِم إِبْرَاهِیم بن مُحَمَّد بن أحمد بن محمویه الخراسانی النصرآبادی النیشابوری از علمای بزرگ متصوفه اهل سنت در قرن چهارم هجری است. او در علوم گوناگون شهره بود علومیمانند: سیره و تاریخ، تصوف و حدیث. ابوعبدالرحمن سلمی درمورد او چنین میگوید: شیخ خراسان در زمان خود بود و یکی از برجستگان از نظر علم و مقام در زمان خود بود[۱]. ذهبی میگوید او امام، محدث برجسته، واعظ و شیخ صوفیه بود. حکیم نیشابوری وی را چنین توصیف میکند: "او زبان اهل حقیقت در زمان خود و صاحب احوالات عرفانی بود[۲]."
حیات
منشأ، تولد و تربیت او در محلی در نیشابور به نام "نصر آباد" بود. او با ابوبکر شبلی، ابوعلی رودباری، ابومحمد المرطئش و سایر شیوخ همنشینی داشت. وی در نیشاپور اقامت داشت، سپس در پایان عمر به قصد مکه در سال 336 هجری به حج مشرف شد. وی در محراب مجاور مسجدالحرام زندگی و عبادت میکرد و در ذی الحجه سال 367 هجری قمری در آنجا درگذشت و در کنار فضیل بن عیاذ به خاک سپرده شد.
مشایخ
او از افراد زیادی در خراسان، شام، عراق، حجاز و مصر نقل روایت کرده که از آن میان میتوان به: أبا العباس السراج ابن خزیمة، أحمد بن عبدالوارث العسال، یحیی بن صاعد مکحولاً البیروتی و ابن جوصا اشاره کرد.
شاگردان
حکیم نیشابوری، ابوعبدالرحمن سلمی، أبو حازم العبدوی، أبوالعلاء محمد بن علی الواسطی و أبو علی الدقاق را میتوان نام برد.
گفتار
منشا تصوف همراهی با کتاب و سنت و ترک هوا و هوس نفسانی است و رعایت حرمت بزرگان و تحمل رنجهایی که از مدم بر سالک عارض میشود و حسن معاشرت با دوستان و خدمت کردن به آنها و اخلاق نیک را سرلوحه قراردادن و مداومت بر اوراد و اذکار و ترک مباهات و هیچ کس در این راه منحرف نمیشود مگر از ابتدا مفاسد و رزائلی را داشته که مفاسد ابتدایی در انتها و سرانجام کار موثر است [۳].
پانویس
- ↑ طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی[؟]، ص362-365، دار الکتب العلمیة، ط2003
- ↑ سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج16، ص263-267
- ↑ أبوالقاسم النصرآباذی