محمد بن ابی بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامى، بار دیگر مهاجران حبشه بار سفر بستند و مهاجرت دیگرى را آغاز کردند. این بار به سوى [[مدینه]] هجرت کرده و در کنار رسول خدا (صلی الله علیه) و سایر مسلمانان، زندگى عزّت بخش اسلامى را آغاز نمودند.
پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامى، بار دیگر مهاجران حبشه بار سفر بستند و مهاجرت دیگرى را آغاز کردند. این بار به سوى [[مدینه]] هجرت کرده و در کنار رسول خدا (صلی الله علیه) و سایر مسلمانان، زندگى عزّت بخش اسلامى را آغاز نمودند.
امّا دیرى نگذشت که جعفر بن ابى طالب (علیه السلام) به همراه زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، از سوى رسول خدا(صلی الله علیه) در رأس سپاهى عازم نبرد با رومیان شدند و پس از رویارویى با آنان در سرزمین [[شام]]، هر سه نفر به همراه تعداد زیادى از مسلمانان در آن جنگ که به [[جنگ موته]] معروف شد، به شهادت رسیدند.
امّا دیرى نگذشت که جعفر بن ابى طالب (علیه السلام) به همراه زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، از سوى رسول خدا(صلی الله علیه) در رأس سپاهى عازم نبرد با رومیان شدند و پس از رویارویى با آنان در سرزمین [[شام]]، هر سه نفر به همراه تعداد زیادى از مسلمانان در آن جنگ که به [[جنگ موته]] معروف شد، به شهادت رسیدند.
پس از شهادت جعفر بن ابى طالب(علیه السلام) معروف به جعفر طیار، اسماء به عقد ابوبکر بن ابى قحافه درآمد و پس از مدتى، محمد بن ابى‌بکر را به دنیا آورد. <ref>الطبقات الکبرى(محمدبن سعد)، ج 8، ص 282</ref>
پس از شهادت جعفر بن ابى طالب(علیه السلام) معروف به جعفر طیار، اسماء به عقد ابوبکر بن ابى قحافه درآمد و پس از مدتى، محمد بن ابى‌بکر را به دنیا آورد<ref>الطبقات الکبرى(محمدبن سعد)، ج 8، ص 282</ref>.
وى با این که همسر خلیفه اوّل بود، همیشه جانب [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‎بیت (علیه السلام)]] را مى‏‌گرفت و از آنان حمایت مى‏کرد، محرم اسرار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود و در [[غسل]] و [[کفن]] کردن آن حضرت حضور داشت.
وى با این که همسر خلیفه اوّل بود، همیشه جانب [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‎بیت (علیه السلام)]] را مى‏‌گرفت و از آنان حمایت مى‏کرد، محرم اسرار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود و در [[غسل]] و [[کفن]] کردن آن حضرت حضور داشت.
پس از [[مرگ]] ابى‌بکر (سال سیزدهم قمرى) به عقد امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) درآمد و فرزند خردسالش (محمد) را نیز به خانه [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیه السلام)]] آورد و در مکتب تربیتى آن حضرت پرورشش داد.
پس از [[مرگ]] ابى‌بکر (سال سیزدهم قمرى) به عقد امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) درآمد و فرزند خردسالش (محمد) را نیز به خانه [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیه السلام)]] آورد و در مکتب تربیتى آن حضرت پرورشش داد.
خط ۴۸: خط ۴۸:
هنگامى که امام على (علیه السلام) سرگرم دفع غائله [[عایشه]] و اصحاب جمل بود، معاویة بن ابى سفیان (حاکم طاغى و خود خوانده شام) در صدد نفوذ در سیاست‏‌ها‌‌ى قیس بن سعد و جذب وى به سوى خود برآمد. لذا با ارسال نامه‌ها‌یى متعدد عملاً وى و سرزمین مصر را هدف تیرها‌ى شیطانى خویش قرار داد. قیس بن سعد با پاسخ‏‌ها‌‌ى قاطع و اعمال رفتار‌ها‌ى متناسب با دیپلماسى آن زمان امید معاویه را به یأس تبدیل کرد، ولى تبادل نامه‏‌‌ها‌ى متعدد میان آن دو، شایعاتى مبنى بر روابط و توافق‏‌ها‌ى پنها‌نى آن دو، علیه قیس منتشر و شخصیت وى را مورد پرسش قرار داد.
هنگامى که امام على (علیه السلام) سرگرم دفع غائله [[عایشه]] و اصحاب جمل بود، معاویة بن ابى سفیان (حاکم طاغى و خود خوانده شام) در صدد نفوذ در سیاست‏‌ها‌‌ى قیس بن سعد و جذب وى به سوى خود برآمد. لذا با ارسال نامه‌ها‌یى متعدد عملاً وى و سرزمین مصر را هدف تیرها‌ى شیطانى خویش قرار داد. قیس بن سعد با پاسخ‏‌ها‌‌ى قاطع و اعمال رفتار‌ها‌ى متناسب با دیپلماسى آن زمان امید معاویه را به یأس تبدیل کرد، ولى تبادل نامه‏‌‌ها‌ى متعدد میان آن دو، شایعاتى مبنى بر روابط و توافق‏‌ها‌ى پنها‌نى آن دو، علیه قیس منتشر و شخصیت وى را مورد پرسش قرار داد.


امیرمؤمنان (علیه السلام) با این که به صداقت و وفادارى قیس، اعتماد کامل داشت، در عین حال براى حفظ شخصیت و منزلت وى از یک سو و اجابت درخواست‏‌ها‌ى یاران نزدیک خود مبنى بر عزل او از استاندارى مصر از سوى دیگر، به ناچار تصمیم گرفت به جاى قیس، محمد بن ابى‌بکر را به این مقام منصوب نماید. به همین خاطر او را که جوانى انقلابى، متعهد و مبارز بود به مصر اعزام کرد. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج 33، ص 533؛ أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» (بلاذرى)، ص‏294 و 310</ref>
امیرمؤمنان (علیه السلام) با این که به صداقت و وفادارى قیس، اعتماد کامل داشت، در عین حال براى حفظ شخصیت و منزلت وى از یک سو و اجابت درخواست‏‌ها‌ى یاران نزدیک خود مبنى بر عزل او از استاندارى مصر از سوى دیگر، به ناچار تصمیم گرفت به جاى قیس، محمد بن ابى‌بکر را به این مقام منصوب نماید. به همین خاطر او را که جوانى انقلابى، متعهد و مبارز بود به مصر اعزام کرد<ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج 33، ص 533؛ أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» (بلاذرى)، ص‏294 و 310</ref>.


متن حکم امیرمؤمنان (علیه السلام) و توصیه‌ها‌ى او در أمر زمامدارى و کشوردارى به محمد بن ابى‌بکر، بدین قرار است:
متن حکم امیرمؤمنان (علیه السلام) و توصیه‌ها‌ى او در أمر زمامدارى و کشوردارى به محمد بن ابى‌بکر، بدین قرار است:
«هذا ما عهد عبداللّه على أمیرالمؤمنین؛ الى محمد بن ابى‌بکر حین ولاّه مصر. أمره بتقوى اللّه و طاعته فى خاص أمره و عامه، سره و علانیته، و خوف اللّه و مراقبته فى المغیب و المشهد و باللین للمسلم و الغلظة على الفاجر و انصاف المظلوم، و التّشدید على الظالم و العفو عن النّاس و الإحسان (الیهم) ما استطاع، فانّ اللّه یجزى المحسنین و یثیب المصلحین و أمره أن یلین حجابه و یفتح بابه ویواسى بین النّاس فى مجلسه و وجهه و نظره و أن یحکم بالعدل و یقیم القسط و لا یتّبع الهوى و لا یأخذه فى اللّه لومة لائم و کتب عبیداللّه بن أبى رافع<ref> انساب الاشراف، ترجمة امیرالمؤمنین، ص 298</ref>
«هذا ما عهد عبداللّه على أمیرالمؤمنین؛ الى محمد بن ابى‌بکر حین ولاّه مصر. أمره بتقوى اللّه و طاعته فى خاص أمره و عامه، سره و علانیته، و خوف اللّه و مراقبته فى المغیب و المشهد و باللین للمسلم و الغلظة على الفاجر و انصاف المظلوم، و التّشدید على الظالم و العفو عن النّاس و الإحسان (الیهم) ما استطاع، فانّ اللّه یجزى المحسنین و یثیب المصلحین و أمره أن یلین حجابه و یفتح بابه ویواسى بین النّاس فى مجلسه و وجهه و نظره و أن یحکم بالعدل و یقیم القسط و لا یتّبع الهوى و لا یأخذه فى اللّه لومة لائم و کتب عبیداللّه بن أبى رافع<ref> انساب الاشراف، ترجمة امیرالمؤمنین، ص 298</ref>


محمد بن ابى‌بکر، پس از دریافت حکم از [[عراق]] عازم مصر شد و بر قیس بن سعد انصارى وارد و حکم امیر مؤمنان (علیه السلام) را بر او عرضه نمود و حکومت سرزمین پهناور مصر و شمال [[آفریقا]] را بر عهده گرفت.
محمد بن ابى‌بکر، پس از دریافت حکم از [[عراق]] عازم مصر شد و بر قیس بن سعد انصارى وارد و حکم امیر مؤمنان (علیه السلام) را بر او عرضه نمود و حکومت سرزمین پهناور مصر و شمال [[آفریقا]] را بر عهده گرفت.
شایان ذکر است که قیس بن سعد، شوهر عمه محمد بن ابى‌بکر بود، زیرا فرسة بنت ابى قحافه، خواهر ابوبکر بن ابى قحافه، همسر قیس بود. بدین جهت میان قیس و محمد بن ابى‌بکر قرابت و نزدیکى وجود داشت. لذا محمد بن ابى‌بکر علاقمند بود که قیس بن سعد در کنارش بماند و با یارى و هم‏فکرى وى در برابر توطئه‌هاى معاویة بن ابى سفیان ایستادگى نماید، امّا قیس بن سعد از این که افرادى پشت سر او فرافکنى کرده و امیرمؤمنان (علیه السلام) را نسبت به وى بدگمان نمودند، آزرده خاطر شد و در مصر نماند و به مدینه منوره برگشت. پس از چند روز استراحت به سوى صفین رهسپار گردید تا در رکاب امیرمؤمنان (علیه السلام) بر ضد سپاهیان معاویة بن ابى سفیان بجنگد. <ref> الدرجات الرفیعة (سید على بن معصوم)، ص 340</ref>
شایان ذکر است که قیس بن سعد، شوهر عمه محمد بن ابى‌بکر بود، زیرا فرسة بنت ابى قحافه، خواهر ابوبکر بن ابى قحافه، همسر قیس بود. بدین جهت میان قیس و محمد بن ابى‌بکر قرابت و نزدیکى وجود داشت. لذا محمد بن ابى‌بکر علاقمند بود که قیس بن سعد در کنارش بماند و با یارى و هم‏فکرى وى در برابر توطئه‌هاى معاویة بن ابى سفیان ایستادگى نماید، امّا قیس بن سعد از این که افرادى پشت سر او فرافکنى کرده و امیرمؤمنان (علیه السلام) را نسبت به وى بدگمان نمودند، آزرده خاطر شد و در مصر نماند و به مدینه منوره برگشت. پس از چند روز استراحت به سوى صفین رهسپار گردید تا در رکاب امیرمؤمنان (علیه السلام) بر ضد سپاهیان معاویة بن ابى سفیان بجنگد<ref> الدرجات الرفیعة (سید على بن معصوم)، ص 340</ref>.


== شهادت جان سوز ==
== شهادت جان سوز ==
خط ۶۹: خط ۶۹:
محمد بن ابى‌بکر از شدّت تشنگى درخواست جرعه‌‏اى آب نمود، ولى معاویه بن حدیج با سنگ دلى و بى رحمى تمام، از آن امتناع نمود و در حالى که محمّد به شدت تشنه و بى رمق شده بود، به وى نزدیک و سرش را از بدن جدا کرد. آنگاه سرش را به فسطاط نزد عمرو بن عاص ارسال کرد تا او به شام نزد [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه بن ابى سفیان]] بفرستد. سپس بدن مطهرش را در شکم حمارى گذاشت و وحشیانه، آن را آتش زد و برگ سیاه دیگرى در پرونده جنایت کارى‏‌هاى خویش و سپاهیان معاویه بن ابى سفیان افزود.
محمد بن ابى‌بکر از شدّت تشنگى درخواست جرعه‌‏اى آب نمود، ولى معاویه بن حدیج با سنگ دلى و بى رحمى تمام، از آن امتناع نمود و در حالى که محمّد به شدت تشنه و بى رمق شده بود، به وى نزدیک و سرش را از بدن جدا کرد. آنگاه سرش را به فسطاط نزد عمرو بن عاص ارسال کرد تا او به شام نزد [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه بن ابى سفیان]] بفرستد. سپس بدن مطهرش را در شکم حمارى گذاشت و وحشیانه، آن را آتش زد و برگ سیاه دیگرى در پرونده جنایت کارى‏‌هاى خویش و سپاهیان معاویه بن ابى سفیان افزود.


امّا آن سپاهى که به یارى محمد بن ابى‌بکر از کوفه عازم مصر شده بودند، هنوز بیش از پنچ فرسنگ از کوفه دور نشده بودند که از قتل ناجوانمردانه وى و اشغال مصر به دست سپاهیان معاویه با خبر شده و به ناچار به سوى کوفه برگشتند.
امّا آن سپاهى که به یارى محمد بن ابى‌بکر از کوفه عازم مصر شده بودند، هنوز بیش از پنچ فرسنگ از کوفه دور نشده بودند که از قتل ناجوانمردانه وى و اشغال مصر به دست سپاهیان معاویه با خبر شده و به ناچار به سوى کوفه برگشتند<ref> تاریخ ابن خلدون، ج 1 ص 616</ref>.
<ref> تاریخ ابن خلدون، ج 1 ص 616</ref>


تاریخ [[شهادت]] جانگداز محمد بن ابى‌بکر بنا به گفته مورخان و سیره نویسان مصادف با نیمه جمادى الاولى سال 38 قمرى بود. <ref>وقایع الایام (شیخ عباس قمى)، ص 249؛ نقد الرجال (تفرشى)، ج 4 ص 97؛ التحریر الطاووسى (صاحب المعالم)، ص 498</ref>
تاریخ [[شهادت]] جانگداز محمد بن ابى‌بکر بنا به گفته مورخان و سیره نویسان مصادف با نیمه جمادى الاولى سال 38 قمرى بود<ref>وقایع الایام (شیخ عباس قمى)، ص 249؛ نقد الرجال (تفرشى)، ج 4 ص 97؛ التحریر الطاووسى (صاحب المعالم)، ص 498</ref>.
بنا به گفته [[شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمى (ره)]] هم اینک در مصر قبرى است که منصوب به محمد بن ابى‌بکر است و در آن بدن مطهرش دفن گردیده و یا در آن جا به شهادت رسید این قبر شریف در آن جا مهجور است. <ref>وقایع الأیام، ص 250</ref>
بنا به گفته [[شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمى (ره)]] هم اینک در مصر قبرى است که منصوب به محمد بن ابى‌بکر است و در آن بدن مطهرش دفن گردیده و یا در آن جا به شهادت رسید این قبر شریف در آن جا مهجور است<ref>وقایع الأیام، ص 250</ref>.


== اندوه مولا در شهادت یار فداکار ==
== اندوه مولا در شهادت یار فداکار ==
امیرمؤمنان (علیه السلام) با شنیدن خبر شهادت محمد بن ابى‌بکر بسیار متأثر و اندوهگین شد و مردم کوفه را به خاطر کندى در کمک و یارى رسانى به وى سرزنش کرد.
امیرمؤمنان (علیه السلام) با شنیدن خبر شهادت محمد بن ابى‌بکر بسیار متأثر و اندوهگین شد و مردم کوفه را به خاطر کندى در کمک و یارى رسانى به وى سرزنش کرد.
آن حضرت درباره شهادت محمد بن ابى‌بکر در ضمن خطبه‌‏اى فرمود: «ألا إنّ محمد بن ابى‌بکر رحمه اللّه (قد) قتل، و تغلب ابن النابغة (یعنى عمرو بن العاص) على مصر. فعند اللّه نحتسب محمّداً، فقد کان ممّن ینتظر القضاء و یعمل للجزاء<ref> أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» -، ص 308</ref>
آن حضرت درباره شهادت محمد بن ابى‌بکر در ضمن خطبه‌‏اى فرمود: «ألا إنّ محمد بن ابى‌بکر رحمه اللّه (قد) قتل، و تغلب ابن النابغة (یعنى عمرو بن العاص) على مصر. فعند اللّه نحتسب محمّداً، فقد کان ممّن ینتظر القضاء و یعمل للجزاء<ref> أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» -، ص 308</ref>


در جاى دیگر فرمود: فقد کان (محمد) لى ربیباً و کان (من) ابنى اخى جعفر اخاً و کنت اعدّه ولداً <ref>همان، ص 309</ref>
در جاى دیگر فرمود: فقد کان (محمد) لى ربیباً و کان (من) ابنى اخى جعفر اخاً و کنت اعدّه ولداً<ref>همان، ص 309</ref>.
عبداللّه بن جعفر طیّار که برادر مادرى محمد بن ابى‌بکر بود، دراین‌باره روایت کرد: «لمّا جاء على بن ابى طالب (علیه السلام) مصاب محمد بن ابى‌بکر، حیث قتله معاویة بن حدیج السکونى بمصر، جزع جزعاً شدیداً<ref>معجم رجال الحدیث (آیت اللّه خویى)، ج 51، ص 168</ref>
عبداللّه بن جعفر طیّار که برادر مادرى محمد بن ابى‌بکر بود، دراین‌باره روایت کرد: «لمّا جاء على بن ابى طالب (علیه السلام) مصاب محمد بن ابى‌بکر، حیث قتله معاویة بن حدیج السکونى بمصر، جزع جزعاً شدیداً<ref>معجم رجال الحدیث (آیت اللّه خویى)، ج 51، ص 168</ref>
هم چنین از حضرت على نقل گردید که آن حضرت فرمود: جزع و حزن ما بر محمد بن ابى‌بکر، به قدر شادى و سرور معاویه است و از زمانى که من وارد بر این جنگ (با معاویه) شدم براى هیچ کشته‏‌اى به اندازه محمد بن ابى‌بکر ناراحت و محزون نشدم. <ref>وقایع الایام، ص 249</ref>
هم چنین از حضرت على نقل گردید که آن حضرت فرمود: جزع و حزن ما بر محمد بن ابى‌بکر، به قدر شادى و سرور معاویه است و از زمانى که من وارد بر این جنگ (با معاویه) شدم براى هیچ کشته‏‌اى به اندازه محمد بن ابى‌بکر ناراحت و محزون نشدم<ref>وقایع الایام، ص 249</ref>.


== عکس‌العمل‏‌ها‌ى متفاوت ‏==
== عکس‌العمل‏‌ها‌ى متفاوت ‏==
پس از شهادت مظلومانه و سرافرازانه محمد بن ابى‌بکر، جهان اسلام شاهد عکس‌العمل‏‌ها‌ى متفاوتى بود. از یک سو، معاویه و کاخ نشینان [[اموى]] در شام و اشغال گران مصر، اظهار شادمانى کرده و فتح مصر را جشن گرفتند. از سویى دیگر هواداران خلافت اسلامى، سایر [[مسلمانان]] غیرت‏مند، صحابه کبار پیامبر (صلی الله علیه) و وابستگان محمد بن ابى‌بکر ناراحت و غمگین شده و قاتلانش را نفرین کردند. از خواهر پدرى‏‌اش عایشه نقل شد که وى بسیار ناراحتى و بى تابى می‌کرد و بر قاتلش، معاویة بن حدیج نفرین مینمود.
پس از شهادت مظلومانه و سرافرازانه محمد بن ابى‌بکر، جهان اسلام شاهد عکس‌العمل‏‌ها‌ى متفاوتى بود. از یک سو، معاویه و کاخ نشینان [[اموى]] در شام و اشغال گران مصر، اظهار شادمانى کرده و فتح مصر را جشن گرفتند. از سویى دیگر هواداران خلافت اسلامى، سایر [[مسلمانان]] غیرت‏مند، صحابه کبار پیامبر (صلی الله علیه) و وابستگان محمد بن ابى‌بکر ناراحت و غمگین شده و قاتلانش را نفرین کردند. از خواهر پدرى‏‌اش عایشه نقل شد که وى بسیار ناراحتى و بى تابى می‌کرد و بر قاتلش، معاویة بن حدیج نفرین مینمود.


[[بلاذرى]] دراین‌باره روایت کرد: «فلمّا بلغ ذلک عایشه(رض) جزعت علیه و قبضت عیاله و ولده الیها، و لم تأکل مذذاک شواءً حتى توفیت، و لم تعثر قطّ الاّ قالت: تعس معاویة بن حدیج<ref>أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» -، ص 308</ref>
[[بلاذرى]] دراین‌باره روایت کرد: «فلمّا بلغ ذلک عایشه(رض) جزعت علیه و قبضت عیاله و ولده الیها، و لم تأکل مذذاک شواءً حتى توفیت، و لم تعثر قطّ الاّ قالت: تعس معاویة بن حدیج<ref>أنساب الاشراف - ترجمة امیرالمؤمنین «ع» -، ص 308</ref>
هم چنین اسماء بنت عمیس، همسر امیرمؤمنان (علیه السلام) در شهادت فرزندش محمّد بسیار ناراحتى و بى تابى می‌کرد و حضرت على (علیه السلام) وى را تسلّى و دلدارى می‌‏داد.
هم چنین اسماء بنت عمیس، همسر امیرمؤمنان (علیه السلام) در شهادت فرزندش محمّد بسیار ناراحتى و بى تابى می‌کرد و حضرت على (علیه السلام) وى را تسلّى و دلدارى می‌‏داد.


[[امام محمد باقر |امام محمد باقر (علیه السلام)]] درباره [[ایمان]] و اعتقاد قوى محمد بن ابى‌بکر و وفادارى او نسبت به امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «أن محمد بن ابى‌بکر بایع علیّاً علیه السّلام على البرائة من أبیه (ابوبکر بن ابى قحافة)<ref>اختیار معرفة الرجال (شیخ طوسى)، ج 1، ص 282</ref>
[[امام محمد باقر |امام محمد باقر (علیه السلام)]] درباره [[ایمان]] و اعتقاد قوى محمد بن ابى‌بکر و وفادارى او نسبت به امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «أن محمد بن ابى‌بکر بایع علیّاً علیه السّلام على البرائة من أبیه (ابوبکر بن ابى قحافة)<ref>اختیار معرفة الرجال (شیخ طوسى)، ج 1، ص 282</ref>
علماى شیعه، وى را از اصحاب و از حواریون امام على (علیه السلام) و ازاعضاى اصلى شرطة الخمیس (فداییان حضرت على (علیه السلام)) دانستند و در فضل و فضایلش سخنان زیادى بیان کردند.
علماى شیعه، وى را از اصحاب و از حواریون امام على (علیه السلام) و ازاعضاى اصلى شرطة الخمیس (فداییان حضرت على (علیه السلام)) دانستند و در فضل و فضایلش سخنان زیادى بیان کردند.
مرحوم [[آیت اللّه خویى (ره)]] - به نقل از [[رجال]] شناسان [[شیعه]] - درباره‏‌اش فرمود: محمد بن ابى‌بکر؛ عدّه الشیخ فى رجاله تارة فى اصحاب رسول اللّه (صلی الله علیه)، و اخرى فى اصحاب على (علیه السلام)، قائلاً: محمد بن ابى‌بکر بن أبى قحافة؛ وعّده البرقى من اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) الذین کانوا من شرطة الخمیس، وعدّه المفید من اصفیاءِ اصحاب على (علیه السلام) تارة، و من السابقین المقربین منه (علیه السلام) اخرى، و من الحواریین ثالثة. <ref> معجم رجال الحدیث، ج 51، ص 241</ref>
مرحوم [[آیت اللّه خویى (ره)]] - به نقل از [[رجال]] شناسان [[شیعه]] - درباره‏‌اش فرمود: محمد بن ابى‌بکر؛ عدّه الشیخ فى رجاله تارة فى اصحاب رسول اللّه (صلی الله علیه)، و اخرى فى اصحاب على (علیه السلام)، قائلاً: محمد بن ابى‌بکر بن أبى قحافة؛ وعّده البرقى من اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) الذین کانوا من شرطة الخمیس، وعدّه المفید من اصفیاءِ اصحاب على (علیه السلام) تارة، و من السابقین المقربین منه (علیه السلام) اخرى، و من الحواریین ثالثة<ref> معجم رجال الحدیث، ج 51، ص 241</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش