قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'بی امان' به 'بی‌امان'
جز (جایگزینی متن - 'عهده دار ' به 'عهده‌دار ')
جز (جایگزینی متن - 'بی امان' به 'بی‌امان')
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:


=== آیت‌الله شیخ محمد لنکرانی ===
=== آیت‌الله شیخ محمد لنکرانی ===
در آن زمان، منطقه لنکران قفقاز از لحاظ دینی جایگاه قم را در ایران زمانِِِ ما داشت. خاندان‌های متعدد سادات وعلم و فضیلت در این سامان زیسته و شخصیت‌های علمی و معنوی بسیار از آن جا برخاسته‌اند. از جمله خاندان‌های علم و جهاد و اجتهاد، خاندان آیت‌الله شیخ عبدالله لنکرانی است که در بحث پیشیین به آنها پرداخته شد. فرزندان ایشان حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد نیز از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام منطقه بودند. محل سکونت آنان روستای «کلوَز» از توابع شهرستان «لریک» لنکران بود. این خاندان از نفوذ کلمه و استطاعت مالی فراوانی بهره‌مند بوده و سری نترس در برخورد با متجاوزان روس و سپس بلشویک داشتند. شیخ محمد مقدمات را نزد پدر و برادر آموخت، سپس در نجف اشرف سالیان متمادی حضور بزرگان علمی جهان تشیع را درک و به مقامات عالی دست یافت. پدرش در اواخر قرن سیزدهم بدرود حیات گفت و وی با برادرش شیخ جعفر عهده‌دار وظایف روحانیت گردید. همواره برخوردهای متعدد و تندی میان این خاندان و سربازان روس تزاری رخ می‌داد تا آنکه نغمه‌های انقلاب بلشویکی از سال 1905م به گوش رسید. این برادران از همان آغاز، انحطاط و مقاصد شوم کمونیست‌ها را شناخته و به جهاد برخاستند. شیخ در سال 1331 ق/1913م بدرود حیات گفت و برادرش آیت‌الله شیخ جفعر نیز چند سالی پیشتر وفات کرد. اینان علم و اجتهاد را برای فرزندان خود به ارث گذاشتند. فرزند شیخ محمد، آیت‌الله میرزا عبدالحسین لنکرانی بود که بعدها نام واعظی لنکرانی را برای خود برگزید و پس از پدر، بزرگ خاندان شد و صراط مستقیم پدر و اجدادش را پیمود. پس از برقراری رژیم الحادی، به جهاد بی امان برخاست و در این راه، بسیاری از بستگانش به شهادت رسیده و عده‌ای نیز اسیر و تبعید شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. میرزا عبدالحسین تا آنجا که یارای جهاد داشت، ایستاد و به جنگ مسلحانه ادامه داد.
در آن زمان، منطقه لنکران قفقاز از لحاظ دینی جایگاه قم را در ایران زمانِِِ ما داشت. خاندان‌های متعدد سادات وعلم و فضیلت در این سامان زیسته و شخصیت‌های علمی و معنوی بسیار از آن جا برخاسته‌اند. از جمله خاندان‌های علم و جهاد و اجتهاد، خاندان آیت‌الله شیخ عبدالله لنکرانی است که در بحث پیشیین به آنها پرداخته شد. فرزندان ایشان حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد نیز از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام منطقه بودند. محل سکونت آنان روستای «کلوَز» از توابع شهرستان «لریک» لنکران بود. این خاندان از نفوذ کلمه و استطاعت مالی فراوانی بهره‌مند بوده و سری نترس در برخورد با متجاوزان روس و سپس بلشویک داشتند. شیخ محمد مقدمات را نزد پدر و برادر آموخت، سپس در نجف اشرف سالیان متمادی حضور بزرگان علمی جهان تشیع را درک و به مقامات عالی دست یافت. پدرش در اواخر قرن سیزدهم بدرود حیات گفت و وی با برادرش شیخ جعفر عهده‌دار وظایف روحانیت گردید. همواره برخوردهای متعدد و تندی میان این خاندان و سربازان روس تزاری رخ می‌داد تا آنکه نغمه‌های انقلاب بلشویکی از سال 1905م به گوش رسید. این برادران از همان آغاز، انحطاط و مقاصد شوم کمونیست‌ها را شناخته و به جهاد برخاستند. شیخ در سال 1331 ق/1913م بدرود حیات گفت و برادرش آیت‌الله شیخ جفعر نیز چند سالی پیشتر وفات کرد. اینان علم و اجتهاد را برای فرزندان خود به ارث گذاشتند. فرزند شیخ محمد، آیت‌الله میرزا عبدالحسین لنکرانی بود که بعدها نام واعظی لنکرانی را برای خود برگزید و پس از پدر، بزرگ خاندان شد و صراط مستقیم پدر و اجدادش را پیمود. پس از برقراری رژیم الحادی، به جهاد بی‌امان برخاست و در این راه، بسیاری از بستگانش به شهادت رسیده و عده‌ای نیز اسیر و تبعید شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. میرزا عبدالحسین تا آنجا که یارای جهاد داشت، ایستاد و به جنگ مسلحانه ادامه داد.


پس از روی کار آمدن استالین در سال 1924م و تنگ تر شدن حلقه محاصره، طی درگیری شدیدی با جمعی از یاران خود از سرحدات ایران گذشته و در روستای «سر خانلو» از توابع اردبیل سکنا گزیدند. علما و مردم اردبیل از او درخواست کردند که در شهر اقامت کند تا از محضرش بهره ببرند، اما میرزا پس از اندکی توقف در شهر، به سرخانلو بازگشت و همانجا را وطن خویش قرار داد و تا واپسین لحظات مسدود شدن مرزهای شوروی سابق، جهادگران آن سوی مرز را تدارک نمود و از مبارزه باز نایستاد. سرانجام در پنجم شوال سال 1386/دسامبر 1966 بدرود حیات گفت و در قبرستان روستای سرخانلو به خاک سپرده شد. <ref>دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و ...
پس از روی کار آمدن استالین در سال 1924م و تنگ تر شدن حلقه محاصره، طی درگیری شدیدی با جمعی از یاران خود از سرحدات ایران گذشته و در روستای «سر خانلو» از توابع اردبیل سکنا گزیدند. علما و مردم اردبیل از او درخواست کردند که در شهر اقامت کند تا از محضرش بهره ببرند، اما میرزا پس از اندکی توقف در شهر، به سرخانلو بازگشت و همانجا را وطن خویش قرار داد و تا واپسین لحظات مسدود شدن مرزهای شوروی سابق، جهادگران آن سوی مرز را تدارک نمود و از مبارزه باز نایستاد. سرانجام در پنجم شوال سال 1386/دسامبر 1966 بدرود حیات گفت و در قبرستان روستای سرخانلو به خاک سپرده شد. <ref>دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و ...
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش