۸۵٬۹۵۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - 'رده:مفاهیم سیاسی' به 'رده:مفاهیم و اصطلاحات سیاسی') |
||
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
</div> | </div> | ||
سوسیالیسم (Socialism)در لغت به معنی اصالت جمع، [[ | سوسیالیسم (Socialism)در لغت به معنی اصالت جمع، [[جامعهگرایی]] و جامعهباوری، از واژه فرانسوی سوسیال (Social)بهمعنای اجتماعی، اخذ شده است. ریشه لاتینی آن، واژه Socius بهمعنای شریک و همراه است.<ref>آریانپور کاشانی، عباس؛ فرهنگ کامل انگلیسی فارسی، تهران، امیر کبیر، 1375، چاپ هفتم، ص5231 و جعفری، محمدرضا؛ فرهنگ فشرده انگلیسی-انگلیسی، انگلیسی-فارسی، تهران، تنویر، 1378، چاپ پنجم، ص1181 و رک: علیزاده، اکبر اسد؛ سوسیالیسم، قم، نشریه مبلغان، 1386، ش92، ص46.</ref> | ||
عنوان سوسیالیست به طور کلی به گروهها و افرادی اطلاق میشود که به نحوی معتقد به تقدم جامعه بر فرد هستند و نظارت عمومی را در امر تولید و توزیع ضروری میشناسند. | عنوان سوسیالیست به طور کلی به گروهها و افرادی اطلاق میشود که به نحوی معتقد به تقدم جامعه بر فرد هستند و نظارت عمومی را در امر تولید و توزیع ضروری میشناسند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''سوسیالیسم علمی یا مارکسیسم (Scientific Socialism)؛'''<ref>جاسبی، عبدالله؛ پیشین، ص43.</ref> گروهی دیگر از سوسیالیستها با ردّ نظریه فلسفی [[ایدهالیسم]] و پذیرش اصالت ماده به این نتیجه رسیدند که جامعه، چیزی جز یک پدیده مادی نیست، دارای یک حرکت جبری است و جامعه سرمایهداری، بر پایه اصول [[ماتریالیسم]]، بهصورت جبری دچار تحول شده و به سوسیالیسم خواهد رسید. بههمین جهت معتقدند که اصلاح نظام سرمایهداری ممکن نیست و تنها با انهدام آن است که سوسیالیسم پدیدار میگردد. به این دسته از سوسیالیستها، سوسیالیستهای دگرگونطلب نیز اطلاق میشود؛ که البته به ادعای خودشان، چون بر پایه قانونمندیهای طبیعت قرار گرفته، آنرا سوسیالیسم علمی نامگذاری کردهاند. آغاز شکلگیری عقاید سوسیالیسم علمی و در عین حال پایان سیطره سوسیالیسم تخیّلی، از زمان انتشار منشور معروف مارکس و انگلس در سال 1848 است. | '''سوسیالیسم علمی یا مارکسیسم (Scientific Socialism)؛'''<ref>جاسبی، عبدالله؛ پیشین، ص43.</ref> گروهی دیگر از سوسیالیستها با ردّ نظریه فلسفی [[ایدهالیسم]] و پذیرش اصالت ماده به این نتیجه رسیدند که جامعه، چیزی جز یک پدیده مادی نیست، دارای یک حرکت جبری است و جامعه سرمایهداری، بر پایه اصول [[ماتریالیسم]]، بهصورت جبری دچار تحول شده و به سوسیالیسم خواهد رسید. بههمین جهت معتقدند که اصلاح نظام سرمایهداری ممکن نیست و تنها با انهدام آن است که سوسیالیسم پدیدار میگردد. به این دسته از سوسیالیستها، سوسیالیستهای دگرگونطلب نیز اطلاق میشود؛ که البته به ادعای خودشان، چون بر پایه قانونمندیهای طبیعت قرار گرفته، آنرا سوسیالیسم علمی نامگذاری کردهاند. آغاز شکلگیری عقاید سوسیالیسم علمی و در عین حال پایان سیطره سوسیالیسم تخیّلی، از زمان انتشار منشور معروف مارکس و انگلس در سال 1848 است. | ||
کارل مارکس (Karl Marx: 1818-1883)، فیلسوف اجتماعی، رهبر انقلابی و پایهگذار مکتب [[کمونیسم]] است. او در زندگی خود، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایهداری پرداخت. این تحلیل تحت عنوان "سرمایه" مهمترین اثر مارکس را تشکیل میدهد؛ که جلد اول آن در سال 1867به چاپ رسید. وی در | کارل مارکس (Karl Marx: 1818-1883)، فیلسوف اجتماعی، رهبر انقلابی و پایهگذار مکتب [[کمونیسم]] است. او در زندگی خود، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایهداری پرداخت. این تحلیل تحت عنوان "سرمایه" مهمترین اثر مارکس را تشکیل میدهد؛ که جلد اول آن در سال 1867به چاپ رسید. وی در بزرگترین پایتخت سرمایهداری جهان، کتاب سرمایه را در انتقاد شدید از رژیم سرمایهداری نوشت.<ref> تفضلی، فریدون؛ تاریخ عقاید اقتصادی (از افلاطون تادوره معاصر)، تهران، نی، 1372، چاپ اول، ص155.</ref>براساس نظریه فلسفه مادی تاریخ وی، کلیه جوامع بشری متناسب با مراحل پیشرفت ابزار مادی تولید، ناگزیر هستند، مراحل پنجگانه نظامهای کمونهای اولیه، بردهبرداری، فئودالی، سرمایهداری و سوسیالیستی را بهترتیب طی میکنند. بهاعتقاد او، نظام سوسیالیستی مرحلهای موقّت و گذرا برای استقرار نظام اقتصاد کمونیستی است.<ref>نمازی، حسین؛ پیشیم، ص81.</ref> | ||
'''سوسیالیسم دولتی؛''' نوعی از تفکرات سوسیالیستی است که توسط لویی بلان (Louis Blanc: 1811-1882) بنیانگذاری شد. لویی بلان بههمراه سایر طرفدارانش توانست دولت را مجبور به دخالت در امر اقتصادی کرده تا در مورد تجدید ساعات کار و جلوگیری از کار اجباری زندانیان، تصمیماتی بگیرد. دولت همچنین اقدام به تشکیل دفاتر کاریابی و شرکتهای تعاونی و کارگاههای ملی نمود.<ref>جاسبی، عبدالله؛ پیشین، ص45.</ref> | '''سوسیالیسم دولتی؛''' نوعی از تفکرات سوسیالیستی است که توسط لویی بلان (Louis Blanc: 1811-1882) بنیانگذاری شد. لویی بلان بههمراه سایر طرفدارانش توانست دولت را مجبور به دخالت در امر اقتصادی کرده تا در مورد تجدید ساعات کار و جلوگیری از کار اجباری زندانیان، تصمیماتی بگیرد. دولت همچنین اقدام به تشکیل دفاتر کاریابی و شرکتهای تعاونی و کارگاههای ملی نمود.<ref>جاسبی، عبدالله؛ پیشین، ص45.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
'''سوسیالیسم اخلاقی؛''' چنین سوسیالیستی که به سوسیالیسم یوتوپیایی یا آرمانشهری هم مشهور است به [[کاپیتالیسم]] اینگونه انتقاد میکند که وضع موجود وضع خوبی نیست؛ لذا بهدنبال جامعهای است که بهطور کامل خارج از وضع موجود است و از طرف دیگر به موجودات بشری دیدگاهی انساندوستانه دارد؛ به این صورت که موجودات بشری مخلوقاتی هستند که عشق و همدلی و همکاری آنها را بههم پیوند داده است. بنابراین بهطورکلی این گروه از سوسیالیستها همانند [[انگلس]] که پیش از مارکس بودند، انتقادی اخلاقی نسبت به [[کاپیتالیسم]] داشتند. بهطورخلاصه قدرت اخلاقی سوسیالیسم نه از توجه به آنچه مردم دوست دارند، بلکه از توجه به آنچه آنها توان تبدیلشدن به آن را دارند، نشات میگیرد.<ref> هیوود، اندرو؛ مفاهیم کلیدی در علم سیاسیت، ترجمه عباس کاردان و حسن سعید کلاهی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1387، ص 98</ref> | '''سوسیالیسم اخلاقی؛''' چنین سوسیالیستی که به سوسیالیسم یوتوپیایی یا آرمانشهری هم مشهور است به [[کاپیتالیسم]] اینگونه انتقاد میکند که وضع موجود وضع خوبی نیست؛ لذا بهدنبال جامعهای است که بهطور کامل خارج از وضع موجود است و از طرف دیگر به موجودات بشری دیدگاهی انساندوستانه دارد؛ به این صورت که موجودات بشری مخلوقاتی هستند که عشق و همدلی و همکاری آنها را بههم پیوند داده است. بنابراین بهطورکلی این گروه از سوسیالیستها همانند [[انگلس]] که پیش از مارکس بودند، انتقادی اخلاقی نسبت به [[کاپیتالیسم]] داشتند. بهطورخلاصه قدرت اخلاقی سوسیالیسم نه از توجه به آنچه مردم دوست دارند، بلکه از توجه به آنچه آنها توان تبدیلشدن به آن را دارند، نشات میگیرد.<ref> هیوود، اندرو؛ مفاهیم کلیدی در علم سیاسیت، ترجمه عباس کاردان و حسن سعید کلاهی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1387، ص 98</ref> | ||
'''سوسیالیسم | '''سوسیالیسم تجدیدنظرگرایانه بعد از مارکس؛''' بسیاری از پیروان [[مارکس]] و سوسیالیسم، علاوهبر دیدگاه جهانگرایانه نسبت به سرمایهداری، دارای نگرش تجدیدنظرخواهانه در مورد سوسیالیسم نیز بودند. آنها از اتحادیههای تجاری، اصلاحات مالیاتی، تعاونی مصرف، نظارت دولت بر صنعت و ملی کردن صنایع کلیدی حمایت میکردند و معتقد بودند با حمایت از تشکلهای کارگری و توصیه به دولتمردان باید به حل مشکلات پرداخت و زمینه تحقق عدالت اجتماعی را فراهم ساخت.<ref>همان، ص346.</ref> | ||
== نسبت مکتب سوسیالیسم و مارکسیسم<ref>دادگر، یدالله؛ پیشین، ص316.</ref>== | == نسبت مکتب سوسیالیسم و مارکسیسم<ref>دادگر، یدالله؛ پیشین، ص316.</ref>== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
3. سوسیالیسم با انگیزه خدمت به خلق و طبقات محروم طراحی شد، اما به دو دلیل در این هدف موفق نبود: | 3. سوسیالیسم با انگیزه خدمت به خلق و طبقات محروم طراحی شد، اما به دو دلیل در این هدف موفق نبود: | ||
أ) بهعلت نبود انگیزه، سطح تولید پایین بود؛ در نتیجه فقرزدایی در سطح وسیع صورت نگرفت؛ | أ) بهعلت نبود انگیزه، سطح تولید پایین بود؛ در نتیجه فقرزدایی در سطح وسیع صورت نگرفت؛ اگرچه توزیع درآمد نسبتا عادلانه توسط سوسیالیستها به ارمغان آورده شد. | ||
ب) نادیده گرفتن آزادی انسانها که یک میل فطری است، باعث شد تا مکتب سوسیالیم بهرغم توزیع عادلانه درآمد، به یک مکتب مورد تنفر برای اکثر افراد تبدیل شود.<ref>رزمی، سیدعلیاکبر؛ نظامهای اقتصادی، مشهد، موحد، 1372، چاپ اول، ص74.</ref> | ب) نادیده گرفتن آزادی انسانها که یک میل فطری است، باعث شد تا مکتب سوسیالیم بهرغم توزیع عادلانه درآمد، به یک مکتب مورد تنفر برای اکثر افراد تبدیل شود.<ref>رزمی، سیدعلیاکبر؛ نظامهای اقتصادی، مشهد، موحد، 1372، چاپ اول، ص74.</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات سیاسی]] |