محمد عبده: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
محمد عبده در سال 1266ق در یکی از دهکده‌­های مصر به نام «محله نصر» در شهر «شبراخیت» از توابع استان «بحیره» واقع در شمال مصر، از پدری ترکمن و مادری عرب­‌تبار متولد شد. نامش محمد بود و پدرش را عبده خطاب می­‌کردند، شغل او در ابتدا کشاورزی بود، قرآن را پس از 10 سالگی یاد گرفت و حافظ قرآن شد..
محمد عبده در سال 1266ق در یکی از دهکده‌­های مصر به نام «محله نصر» در شهر «شبراخیت» از توابع استان «بحیره» واقع در شمال مصر، از پدری ترکمن و مادری عرب­‌تبار متولد شد. نامش محمد بود و پدرش را عبده خطاب می­‌کردند، شغل او در ابتدا کشاورزی بود، قرآن را پس از 10 سالگی یاد گرفت و حافظ قرآن شد..
=تحصیلات=
=تحصیلات=
در سن 13 سالگی به اجبار پدر برای تعلیم معارف اسلامی وارد مرکز «جامع احمدی» شد. او آموزه‌­های آنجا را به جهت سختی معلومات و خشکی و جمودی روش درسی، دوست نداشت، چیزی هم از آنجا یاد نگرفت، به همین خاطر آنجا را رها کرد و به روستای خود برگشت و به کشاورزی پرداخت. اما پس از مدتی به سفارش شیخ درویش خضر(دایی پدرش) که نظرات او را می­‌پسندید، دوباره به جامع احمدی بازگشت و بعد به [[الأزهر]] رفت. علاوه بر شیخ درویش او از محضر شیخ حسن­‌الطویل و [[سید جمال­‌ الدین اسد­آبادی]] بهره برد. هم­چنین به توصیه سید جمال به مطالعه علوم عقلی پرداخت و وارد شغل معلمی شد و شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنها می‌­توان به محمد رشید رضا، سعد زغلول، طه حسین، عبدالغادر مغربی، مصطفی عبدالرزاق و شیخ [[محمود شلتوت]] اشاره کرد. عبده علاوه بر کار معلمی کار سیاسی هم می‌­کرد و به خاطر همین کار وارد حزب وطنی مصر شد. وی هم­چنین بنا به پیشنهاد ریاض پاشا (وزیر خدیو پاشا) به سردبیری روزنامه «وقایع مصریه» منصوب شد. عبده هم­چنین در انتشار روزنامه «عروة­الوثقی» با سید جمال نیز همکاری می­‌کرد. محمد عبده پس از چند سال و با تغییر و تحولی که در بدنه سیاسی- اجتماعی جامعه ایجاد شد، با عضویت انتصابی در اواخر عمر در مجلس شورا که هیئتی مشورتی بود، زندگی خویش را سراسر به اصلاح فکر دینی، سازمان‌های دینی و فعالیت‌های خیریه وقف کرد. در سال 1899 م. خدیو مصر، عبده را به مقام مفتی منصوب کرد و تا پایان عمر بر این مسند باقی ماند.
در سن 13 سالگی به اجبار پدر برای تعلیم معارف اسلامی وارد مرکز «جامع احمدی» شد. او آموزه‌­های آنجا را به جهت سختی معلومات و خشکی و جمودی روش درسی، دوست نداشت، چیزی هم از آنجا یاد نگرفت، به همین خاطر آنجا را رها کرد و به روستای خود برگشت و به کشاورزی پرداخت. اما پس از مدتی به سفارش شیخ درویش خضر(دایی پدرش) که نظرات او را می­‌پسندید، دوباره به جامع احمدی بازگشت و بعد به [[الأزهر]] رفت. علاوه بر شیخ درویش او از محضر شیخ حسن­‌الطویل و [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال­‌ الدین اسد­آبادی]] بهره برد. هم­چنین به توصیه سید جمال به مطالعه علوم عقلی پرداخت و وارد شغل معلمی شد و شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنها می‌­توان به محمد رشید رضا، سعد زغلول، طه حسین، عبدالغادر مغربی، مصطفی عبدالرزاق و شیخ [[محمود شلتوت]] اشاره کرد. عبده علاوه بر کار معلمی کار سیاسی هم می‌­کرد و به خاطر همین کار وارد حزب وطنی مصر شد. وی هم­چنین بنا به پیشنهاد ریاض پاشا (وزیر خدیو پاشا) به سردبیری روزنامه «وقایع مصریه» منصوب شد. عبده هم­چنین در انتشار روزنامه «عروة­الوثقی» با سید جمال نیز همکاری می­‌کرد. محمد عبده پس از چند سال و با تغییر و تحولی که در بدنه سیاسی- اجتماعی جامعه ایجاد شد، با عضویت انتصابی در اواخر عمر در مجلس شورا که هیئتی مشورتی بود، زندگی خویش را سراسر به اصلاح فکر دینی، سازمان‌های دینی و فعالیت‌های خیریه وقف کرد. در سال 1899 م. خدیو مصر، عبده را به مقام مفتی منصوب کرد و تا پایان عمر بر این مسند باقی ماند.


= مهم‌ترین مراحل زندگی =
= مهم‌ترین مراحل زندگی =
تعلیمات اولیه آشنایی و شاگردی سید جمال­‌الدین اسد­آبادی پیگیری نهضت پس از تبعید سید جمال و دعوت از مردم مصر سفر به مغرب زمین و آشنایی با تمدن جدید غرب بازگشت به مصر و گذار از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی به اشتغالات آموزشی و قضایی.<br>
تعلیمات اولیه آشنایی و شاگردی سید جمال­‌الدین اسد­آبادی پیگیری نهضت پس از تبعید سید جمال و دعوت از مردم مصر سفر به مغرب زمین و آشنایی با تمدن جدید غرب بازگشت به مصر و گذار از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی به اشتغالات آموزشی و قضایی.


=اندیشه‌های تقریبی و اصلاحی محمد عبده=
=اندیشه‌های تقریبی و اصلاحی محمد عبده=
خط ۳۷: خط ۳۷:
* ه) همنشینان او اکثراً از حوزویان و دانشگاهیان بودند. محفل درس او را این افراد گرم می‌­کردند. حتی مستمعان سخنرانی‌های او در مساجد را اغلب این طبقه شکل می‌­دادند.  
* ه) همنشینان او اکثراً از حوزویان و دانشگاهیان بودند. محفل درس او را این افراد گرم می‌­کردند. حتی مستمعان سخنرانی‌های او در مساجد را اغلب این طبقه شکل می‌­دادند.  
* و) او اصلاح اجتماعی را در پرتو اصلاح فردی می‌­داند، گرچه به زندگی اجتماعی و احکام آن نیز بی­‌توجه نیست. در ادامه به بررسی اندیشه‌­های اصلاحی شیخ عبده از دیدگاه اجتماعی، دینی و سیاسی می­‌پردازیم: 1. تمایلات عبده به اصلاح اجتماعی محمد عبده در زمان حکومت خدیو عباس به او نزدیک شد تا اهداف خود را عملی کند. او با قانع کردن خدیو در سه زمینه اصلاحات را شروع کرد. اولین قدم دانشگاه الأزهر بود که با تغییر امکانات رفاهی و تغییر برنامه­‌های درسی فصل نوینی را در جهت پیشرفت علمی آنجا آغاز کرد.  
* و) او اصلاح اجتماعی را در پرتو اصلاح فردی می‌­داند، گرچه به زندگی اجتماعی و احکام آن نیز بی­‌توجه نیست. در ادامه به بررسی اندیشه‌­های اصلاحی شیخ عبده از دیدگاه اجتماعی، دینی و سیاسی می­‌پردازیم: 1. تمایلات عبده به اصلاح اجتماعی محمد عبده در زمان حکومت خدیو عباس به او نزدیک شد تا اهداف خود را عملی کند. او با قانع کردن خدیو در سه زمینه اصلاحات را شروع کرد. اولین قدم دانشگاه الأزهر بود که با تغییر امکانات رفاهی و تغییر برنامه­‌های درسی فصل نوینی را در جهت پیشرفت علمی آنجا آغاز کرد.  
*
قدم بعدی اصلاح در اوقاف بود و مرحله آخر اصلاح در دادگاه‌های شرعی بود. شیخ محمد عبده بعد از آنکه مفتی مصر شد با فتواهای خود باعث شد که دیدگاه و نظریات بسیاری از مردم را راجع به اسلام و مسائل جهام اسلام تغییر دهد تا اینکه آنها از بسیاری از عقاید نادرست دیرین خود دست بکشند. 2. توجه به اصلاحات دینی شیخ محمد عبده چاره مقابله با هر دو جریان تحجر و غرب­زدگی را احیای فکر دینی و بازگشت به سرچشمه­‌های اصلی شریعت اسلامی از راه مبازره با تقلید می‌­دانست. وی به مانند سید جمال با این فکر مخالفت کرد که باب اجتهاد از زمان امام احمد بن حنبل بسته شده و از این جهت با علمای الأزهر مخالف بود. البته معتقد بود که تنها راسخان در علم می‌­توانند به اجتهاد بپردازند. در مواجهه شریعت اسلامی با مسائل دنیای جدید و تطبیق آنها با هم به نظر عبده باید دو اصل را به کار بست: 1- اصل مصلحت یا استصلاح 2- اصل دوم تلفیق است که مقصود عبده از آن آمیختن و سازگار کردن مذاهب مختلف است در حل مسائل اجتماعی. وی نه تنها در برابر مذاهب اسلامی غیر از مذهب خود اعم از مذاهب اهل­‌تسنن یا مذهب شیعه بلکه نسبت به ادیان یهود و مسیحیت هم با تساهل رفتار می­‌کرد. شیخ محمد عبده دربارهٔ­‌ وهابیت عقیده داشت که آنها در بعضی مسائل اسلامی غلو می‌­کنند؛ به طوری که سایر مسلمین نمی‌­توانند عقاید آنها را بپذیرند.  
قدم بعدی اصلاح در اوقاف بود و مرحله آخر اصلاح در دادگاه‌های شرعی بود. شیخ محمد عبده بعد از آنکه مفتی مصر شد با فتواهای خود باعث شد که دیدگاه و نظریات بسیاری از مردم را راجع به اسلام و مسائل جهام اسلام تغییر دهد تا اینکه آنها از بسیاری از عقاید نادرست دیرین خود دست بکشند. 2. توجه به اصلاحات دینی شیخ محمد عبده چاره مقابله با هر دو جریان تحجر و غرب­زدگی را احیای فکر دینی و بازگشت به سرچشمه­‌های اصلی شریعت اسلامی از راه مبازره با تقلید می‌­دانست. وی به مانند سید جمال با این فکر مخالفت کرد که باب اجتهاد از زمان امام احمد بن حنبل بسته شده و از این جهت با علمای الأزهر مخالف بود. البته معتقد بود که تنها راسخان در علم می‌­توانند به اجتهاد بپردازند. در مواجهه شریعت اسلامی با مسائل دنیای جدید و تطبیق آنها با هم به نظر عبده باید دو اصل را به کار بست: 1- اصل مصلحت یا استصلاح 2- اصل دوم تلفیق است که مقصود عبده از آن آمیختن و سازگار کردن مذاهب مختلف است در حل مسائل اجتماعی. وی نه تنها در برابر مذاهب اسلامی غیر از مذهب خود اعم از مذاهب اهل­‌تسنن یا مذهب شیعه بلکه نسبت به ادیان یهود و مسیحیت هم با تساهل رفتار می­‌کرد. شیخ محمد عبده دربارهٔ­‌ وهابیت عقیده داشت که آنها در بعضی مسائل اسلامی غلو می‌­کنند؛ به طوری که سایر مسلمین نمی‌­توانند عقاید آنها را بپذیرند.  


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش