۸۷٬۸۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
فَمَنْ یکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ «کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی، چنگ زده است». <ref>بقره / 256.</ref> | فَمَنْ یکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ «کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی، چنگ زده است». <ref>بقره / 256.</ref> | ||
در این آیه راه تمسک به «عروة الوثقی» دو چیز بیان شده، یکی کفر به طاغوت و دیگری ایمان به خداوند. معنای طاغوت، تعدی و تجاوز از حدّ و مرز است، لذا شیاطین، بتها، حکام جبّار، هواهای نفسانی و هر معبودی غیر از پروردگار و هر مسیری که به غیرحق منتهی شود، همه طاغوت است. <ref>ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص 280</ref> علامه طباطبائی(ره) ذیل این آیه میفرمایند: «علت مقدم شدن کفر به طاغوت بر ایمان به خدا، این است که برای اخذ به «عروة الوثقی»، باید ابتدا طاغوت و هواهای نفسانی را ترک کنیم، تا بتوانیم به ایمان دست یابیم». <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج2، ص 344</ref> | در این آیه راه تمسک به «عروة الوثقی» دو چیز بیان شده، یکی کفر به طاغوت و دیگری ایمان به خداوند. معنای طاغوت، تعدی و تجاوز از حدّ و مرز است، لذا شیاطین، بتها، حکام جبّار، هواهای نفسانی و هر معبودی غیر از پروردگار و هر مسیری که به غیرحق منتهی شود، همه طاغوت است. <ref>ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص 280</ref> علامه طباطبائی(ره) ذیل این آیه میفرمایند: «علت مقدم شدن کفر به طاغوت بر ایمان به خدا، این است که برای اخذ به «عروة الوثقی»، باید ابتدا طاغوت و هواهای نفسانی را ترک کنیم، تا بتوانیم به ایمان دست یابیم». <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج2، ص 344</ref> | ||
عروة الوثقی است این ترک هوی | |||
برکشد این شاخ جان را بر سما | |||
<br>پس بنابراین برای چنگ زدن به ریسمان الهی میبایست، بر نفس اماره و هواهای نفسانی غلبه کرد و آنها را مطیع خود ساخت به همین منظور برای مجاهده با نفس و حرکت به سوی حق تعالی، قدم اول تفکر است، یعنی انسان، لااقل در هر شب و روز مقداری فکر و اندیشه کند، تفکر در این که آیا همه اسباب راحتی در زندگی فقط برای رفع نیازهای حیوانی آفریده شده؟ یا این که هدف برتری وجود دارد که برای نیل بر آن باید تلاش مجاهدت کرد. لذا بزرگان دینی تفکر در تاریخ گذشتگان و در عاقبت و سرانجام انسانها را توصیه کردهاند در روایت آمده: | عروة الوثقی است این ترک هوی | ||
برکشد این شاخ جان را بر سما<br>پس بنابراین برای چنگ زدن به ریسمان الهی میبایست، بر نفس اماره و هواهای نفسانی غلبه کرد و آنها را مطیع خود ساخت به همین منظور برای مجاهده با نفس و حرکت به سوی حق تعالی، قدم اول تفکر است، یعنی انسان، لااقل در هر شب و روز مقداری فکر و اندیشه کند، تفکر در این که آیا همه اسباب راحتی در زندگی فقط برای رفع نیازهای حیوانی آفریده شده؟ یا این که هدف برتری وجود دارد که برای نیل بر آن باید تلاش مجاهدت کرد. لذا بزرگان دینی تفکر در تاریخ گذشتگان و در عاقبت و سرانجام انسانها را توصیه کردهاند در روایت آمده: | |||
(فکرة ساعة خیر من عبادة سنة) <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج 68، ص 327</ref> «یک ساعت فکر کردن باارزش تر از یک سال عبادت کردن است». | (فکرة ساعة خیر من عبادة سنة) <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج 68، ص 327</ref> «یک ساعت فکر کردن باارزش تر از یک سال عبادت کردن است». | ||
همچنین در این که بزرگترین دشمن بشر کیست؟ باید تفکر کرد. شهید مطهری(ره) دراینباره میگوید: | همچنین در این که بزرگترین دشمن بشر کیست؟ باید تفکر کرد. شهید مطهری(ره) دراینباره میگوید: | ||
«بزرگترین دشمنان بشر احساسات سرکش و نفس اماره اوست، هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمیرسد، علت این امر این است که این دشمن به نقطهای دسترسی دارد و مرکزی را خراب میکند، که هیچ دشمن دیگر به آن نقطه و به آن مرکز دسترسی ندارد. آن نقطه و آن مرکز، دستگاه تشخیص و بینش انسان است. آدمی در برابر هر دشمنی با نیروی عقل و تدبیر ایستادگی میکند و اگر دشمنی توانست، در مرکز تدبیر و بینش اختلالی به وجود آورد، بدیهی است که از هر دشمنی خطرناک تر است». <ref>مطهری، مرتضی، حکمتها و اندرزها، انتشارات صدرا، ص 165.</ref> | «بزرگترین دشمنان بشر احساسات سرکش و نفس اماره اوست، هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمیرسد، علت این امر این است که این دشمن به نقطهای دسترسی دارد و مرکزی را خراب میکند، که هیچ دشمن دیگر به آن نقطه و به آن مرکز دسترسی ندارد. آن نقطه و آن مرکز، دستگاه تشخیص و بینش انسان است. آدمی در برابر هر دشمنی با نیروی عقل و تدبیر ایستادگی میکند و اگر دشمنی توانست، در مرکز تدبیر و بینش اختلالی به وجود آورد، بدیهی است که از هر دشمنی خطرناک تر است». <ref>مطهری، مرتضی، حکمتها و اندرزها، انتشارات صدرا، ص 165.</ref> | ||
<br>بعد از تفکر قدم و منزل دوم، عزم و اراده است، یعنی بناگذاری و تصمیم جدّی بر ترک معاصی و انجام واجبات و آن چه که مورد رضای خداوند است و جبران آن چه که در ایام حیات از او فوت شده است. | <br>بعد از تفکر قدم و منزل دوم، عزم و اراده است، یعنی بناگذاری و تصمیم جدّی بر ترک معاصی و انجام واجبات و آن چه که مورد رضای خداوند است و جبران آن چه که در ایام حیات از او فوت شده است. | ||
و به عبارت دیگر: اخلاق خود را به آداب شریعت، زینت بدهد و اگرچه این کار کمی مشقّت و سختی دارد، ولی در سایه عزم و ارادهای قوی، میسّر خواهد بود. و در قدم بعد، در ابتدای هر روز با خود شرط کند که آن روز را بدون معصیت سپری کند و در طول روز دائماً مراقب خود باشد که مبادا از شرطی که با خود کرده، سرپیچی کند، و در پایان هر روز اعمال روزانه را محاسبه و بررسی کند، اگر آن روز را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، خداوند را شکر کند و اگر از او سستی و فتوری سر زده، ناامید نشود و از خدای متعال، طلب بخشش کند و سعی کند در روزهای بعد جبران کند. اقتباس از چهل حدیث امام، انتشارات رجا، حدیث اول، (جهاد با نفس) | و به عبارت دیگر: اخلاق خود را به آداب شریعت، زینت بدهد و اگرچه این کار کمی مشقّت و سختی دارد، ولی در سایه عزم و ارادهای قوی، میسّر خواهد بود. و در قدم بعد، در ابتدای هر روز با خود شرط کند که آن روز را بدون معصیت سپری کند و در طول روز دائماً مراقب خود باشد که مبادا از شرطی که با خود کرده، سرپیچی کند، و در پایان هر روز اعمال روزانه را محاسبه و بررسی کند، اگر آن روز را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، خداوند را شکر کند و اگر از او سستی و فتوری سر زده، ناامید نشود و از خدای متعال، طلب بخشش کند و سعی کند در روزهای بعد جبران کند. اقتباس از چهل حدیث امام، انتشارات رجا، حدیث اول، (جهاد با نفس) | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در زیارت جامعه میخوانیم: «وَمَن ِاعتَصََمَ بِکّم فَقَدِ اعتََصَمَ بِاللهِ؛ هر کس به شما متوسل شود به خدا متوسل شده است». مانند آن است که میگوییم هر کس به فرزند من احترام کند گویی به من احترام کرده است. هر کس متوسل به شما شود، متوسل به خدا شده است و آنگاه «وَمَن یَعتَصِم بِالله فَقَد هُدِیَ إلی صِراطٍ مُستُقیَم؛ هر کس به خدا متوسل شود به راه مستقیم هدایت شده است.»<br> | در زیارت جامعه میخوانیم: «وَمَن ِاعتَصََمَ بِکّم فَقَدِ اعتََصَمَ بِاللهِ؛ هر کس به شما متوسل شود به خدا متوسل شده است». مانند آن است که میگوییم هر کس به فرزند من احترام کند گویی به من احترام کرده است. هر کس متوسل به شما شود، متوسل به خدا شده است و آنگاه «وَمَن یَعتَصِم بِالله فَقَد هُدِیَ إلی صِراطٍ مُستُقیَم؛ هر کس به خدا متوسل شود به راه مستقیم هدایت شده است.»<br> | ||
ما که در نماز میگوییم: «إهدِنا الصِّراطَ المستقیم؛ خدایا ما را به راه راست ببر.» امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: «راه مستقیم راه اهل بیت(ع) است: «راه توسل به خدا و توسل به اهل بیت علیهمالسلام است.» | ما که در نماز میگوییم: «إهدِنا الصِّراطَ المستقیم؛ خدایا ما را به راه راست ببر.» امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: «راه مستقیم راه اهل بیت(ع) است: «راه توسل به خدا و توسل به اهل بیت علیهمالسلام است.» <ref>برگرفته از «پرتوی از آیههای مهدوی» نوشته حجتالاسلام محسن قرائتی</ref> | ||
<ref>برگرفته از «پرتوی از آیههای مهدوی» نوشته حجتالاسلام محسن قرائتی</ref> | |||
== برخی از نامگذاریهای مشهور == | == برخی از نامگذاریهای مشهور == | ||
=== جمعیت العروة الوثقی === | === جمعیت العروة الوثقی === | ||
«العروة الوثقی» در اصل اسم جمعیتی مخفی بود که [[سید جمال الدین اسدآبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] آن را جهت رسیدن به اهداف والای خود تأسیس کرده بود و اعضای آن را از میان اندیشمندان نخبه مسلمان و دوستان و مریدان خود برگزیده بود.<br> | |||
بعدها اعضای این جمعیت به اتفاق تصمیم به انتشار نشریهای عربی با عنوان «[[عروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثـقی]]» گرفتند. <br> | بعدها اعضای این جمعیت به اتفاق تصمیم به انتشار نشریهای عربی با عنوان «[[عروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثـقی]]» گرفتند. <br> | ||
نخستین شماره نشریه در روز پنجشنبه، سیزدهم مارس سال 1884 (برابر با پانزدهم جمادی الاولی سال 1301) منتشر شد و چاپ و انتشار آن تا هشت ماه مستمرا" ادامه داشت تا این که بعد از انتشار شماره هجدهم، یعنی آخرین شماره، در هفدهم اکتبر همان سال متوقف شد.<br> | نخستین شماره نشریه در روز پنجشنبه، سیزدهم مارس سال 1884 (برابر با پانزدهم جمادی الاولی سال 1301) منتشر شد و چاپ و انتشار آن تا هشت ماه مستمرا" ادامه داشت تا این که بعد از انتشار شماره هجدهم، یعنی آخرین شماره، در هفدهم اکتبر همان سال متوقف شد.<br> |