سید محمد علی علوی گرگانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'معظم له' به 'معظم‌له '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'معظم له' به 'معظم‌له ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
ایشان، در خلال تحصیل خویش در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانه‌های علم و فقاهت توشه‌ها برگیرد و مبانی علمی‌اش را استوار سازد. آنان عبارتند از:
ایشان، در خلال تحصیل خویش در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانه‌های علم و فقاهت توشه‌ها برگیرد و مبانی علمی‌اش را استوار سازد. آنان عبارتند از:
آیت‌الله العظمی بروجردی، که معظم‌له سه سال از درس فقه ایشان <ref>(۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه. ق)</ref> بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت می‌نمود.
آیت‌الله العظمی بروجردی، که معظم‌له سه سال از درس فقه ایشان <ref>(۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه. ق)</ref> بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت می‌نمود.
آیت‌الله العظمی امام خمینی، که معظم‌له هشت سال <ref>(۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه. ق)</ref> از درس اصول ایشان <ref>(در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)</ref> بهره برد و پس از آن، [[امام خمینی (ره)|امام]] در آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] تبعید شدند. معظم‌له، این درس‌ها را به عربی می‌نوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام می‌گشت و هر کس که چند جلسه در درس‌ها حاضر نبود، مطالب را از روی آن می‌نوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت‌الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم می‌آمدند، به دیدارشان می‌رفتند و باهم انس داشتند.
آیت‌الله العظمی امام خمینی، که معظم‌له هشت سال <ref>(۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه. ق)</ref> از درس اصول ایشان <ref>(در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)</ref> بهره برد و پس از آن، [[امام خمینی (ره)|امام]] در آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] تبعید شدند. معظم‌له، این درس‌ها را به عربی می‌نوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام می‌گشت و هر کس که چند جلسه در درس‌ها حاضر نبود، مطالب را از روی آن می‌نوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت‌الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم‌له  از گرگان به قم می‌آمدند، به دیدارشان می‌رفتند و باهم انس داشتند.


آیت‌ الله سید محمد محقق داماد که استاد ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است.
آیت‌ الله سید محمد محقق داماد که استاد ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
گفتم: مگر تو چه دینی داری؟
گفتم: مگر تو چه دینی داری؟
گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضع‌تان مرا گرفته است و همان جا مسلمان شد».
گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضع‌تان مرا گرفته است و همان جا مسلمان شد».
معظم له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات و در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات داشتند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نبود لب به طعام نمی‌گشودند (روزی ایشان را به خانه‌ام دعوت کرده بودم و سرِ سفره نهار نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک).
معظم‌له  تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات و در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات داشتند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نبود لب به طعام نمی‌گشودند (روزی ایشان را به خانه‌ام دعوت کرده بودم و سرِ سفره نهار نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک).


ایشان مقیّد بود سحرها برای تهجد حدود یک ساعت قبل از اذان برمی‌خاست (و خانواده ایشان می‌گوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان هر شب دیده‌ام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح در ایوان حیاط با صدای بلند اذان گفته و دیگران از خواب برمی‌خاستند و نماز صبح را به جماعت می‌خواندند و سپس یکی از فرزندان با صدای بلند تعقیبات را می‌خواند.
ایشان مقیّد بود سحرها برای تهجد حدود یک ساعت قبل از اذان برمی‌خاست (و خانواده ایشان می‌گوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان هر شب دیده‌ام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح در ایوان حیاط با صدای بلند اذان گفته و دیگران از خواب برمی‌خاستند و نماز صبح را به جماعت می‌خواندند و سپس یکی از فرزندان با صدای بلند تعقیبات را می‌خواند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش