حضرت ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' می پ' به ' می‌پ'
جز (جایگزینی متن - ' می ر' به ' می‌ر')
جز (جایگزینی متن - ' می پ' به ' می‌پ')
خط ۶۳: خط ۶۳:
سوره بقره، آیه 124-131 • سوره بقره، آیه 258-260 • سوره آل عمران، آیه 95-97 • سوره نساء، آیه 125 • سوره انعام، آیه 74-90 • سوره انعام، آیه 161 • سوره هود، آیه 69-76 • سوره ابراهیم، آیه 35-41 • سوره نحل، آیه 120-122 • سوره مریم، آیه 41-50 • سوره انبیاء، آیه 51-73 • سوره حج، آیه 26-30 • سوره شعراء، آیه 69-89 • سوره عنکبوت، آیه26 • سوره عنکبوت، آیه 31و32 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره صافات، آیه 83-111 • سوره ص، آیه 45-46 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 28 • سوره ذاریات، آیه 24 تا 37 • سوره نجم، آیه 37 • سوره حدید، آیه 26 • سوره ممتحنه، آیه 4 • سوره اعلی، آیه 18-19
سوره بقره، آیه 124-131 • سوره بقره، آیه 258-260 • سوره آل عمران، آیه 95-97 • سوره نساء، آیه 125 • سوره انعام، آیه 74-90 • سوره انعام، آیه 161 • سوره هود، آیه 69-76 • سوره ابراهیم، آیه 35-41 • سوره نحل، آیه 120-122 • سوره مریم، آیه 41-50 • سوره انبیاء، آیه 51-73 • سوره حج، آیه 26-30 • سوره شعراء، آیه 69-89 • سوره عنکبوت، آیه26 • سوره عنکبوت، آیه 31و32 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره صافات، آیه 83-111 • سوره ص، آیه 45-46 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 28 • سوره ذاریات، آیه 24 تا 37 • سوره نجم، آیه 37 • سوره حدید، آیه 26 • سوره ممتحنه، آیه 4 • سوره اعلی، آیه 18-19


آنچه از قرآن کریم درباره زندگی آن حضرت استفاده می‌شود این است که: ابراهیم (علیه السلام) از اوان طفولیت تا وقتی که به حد تمیز رسیده در نهان‌گاهی دور از جامعه خود می‌زیسته و پس از آن که به حد تمیز رسیده از نهان‌گاه خود به سوی قوم و جامعه اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است و دیده که پدرش و همه مردم بت می پرستند و چون دارای فطرتی پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایی رسانده بود که تمامی اقوال و افعالش موافق با حق شده بود، این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند.
آنچه از قرآن کریم درباره زندگی آن حضرت استفاده می‌شود این است که: ابراهیم (علیه السلام) از اوان طفولیت تا وقتی که به حد تمیز رسیده در نهان‌گاهی دور از جامعه خود می‌زیسته و پس از آن که به حد تمیز رسیده از نهان‌گاه خود به سوی قوم و جامعه اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است و دیده که پدرش و همه مردم بت می‌پرستند و چون دارای فطرتی پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایی رسانده بود که تمامی اقوال و افعالش موافق با حق شده بود، این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند.


لاجرم به احتجاج با پدر خود<ref> در تمام مواردی که نام پدر حضرت ابراهیم علیه‌السلام برده شده است، مراد عموی ایشان است</ref> پرداخته او را از پرستش بت ها منع و به توحید خدای سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتی دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست برنمی دارد، او را از خود طرد نمود و به سنگ سارکردنش تهدید نمود.
لاجرم به احتجاج با پدر خود<ref> در تمام مواردی که نام پدر حضرت ابراهیم علیه‌السلام برده شده است، مراد عموی ایشان است</ref> پرداخته او را از پرستش بت ها منع و به توحید خدای سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتی دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست برنمی دارد، او را از خود طرد نمود و به سنگ سارکردنش تهدید نمود.
خط ۶۹: خط ۶۹:
ابراهیم (علیه السلام) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانی با وی تلطف کرد و چون ابراهیم مردی خوش‌خلق و نرم زبان بود در پاسخ پدر نخست بر او سلام کرد و سپس وعده استغفارش داد و در آخر گفت: در صورتی که به راه خدا نیاید او و قومش را ترک گفته ولی به هیچ وجه پرستش خدا را ترک نخواهد کرد<ref>سوره مریم، آیه 41-48</ref>.
ابراهیم (علیه السلام) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانی با وی تلطف کرد و چون ابراهیم مردی خوش‌خلق و نرم زبان بود در پاسخ پدر نخست بر او سلام کرد و سپس وعده استغفارش داد و در آخر گفت: در صورتی که به راه خدا نیاید او و قومش را ترک گفته ولی به هیچ وجه پرستش خدا را ترک نخواهد کرد<ref>سوره مریم، آیه 41-48</ref>.


از طرفی دیگر با قوم خود نیز به احتجاج پرداخته و درباره بت ها با آنان گفتگو کرد<ref>سوره انبیاء، آیه 51-56 و سوره شعراء آیه 69-77 و سوره صافات آیه 83-87</ref>. با اقوام دیگری هم که ستاره و آفتاب و ماه را می پرستیدند، احتجاج نمود تا این که آنان را نسبت به حق ملزم کرد و داستان انحرافش از کیش بت‌پرستی و ستاره پرستی در همه جا منتشر شد<ref>سوره انعام، آیه 74-82</ref>.
از طرفی دیگر با قوم خود نیز به احتجاج پرداخته و درباره بت ها با آنان گفتگو کرد<ref>سوره انبیاء، آیه 51-56 و سوره شعراء آیه 69-77 و سوره صافات آیه 83-87</ref>. با اقوام دیگری هم که ستاره و آفتاب و ماه را می‌پرستیدند، احتجاج نمود تا این که آنان را نسبت به حق ملزم کرد و داستان انحرافش از کیش بت‌پرستی و ستاره پرستی در همه جا منتشر شد<ref>سوره انعام، آیه 74-82</ref>.


روزی که مردم برای انجام مراسم دینی خود همه به خارج شهر رفته بودند. ابراهیم (علیه السلام) به عذر کسالت، از رفتن با آنان تخلف نمود و تنها در شهر ماند، وقتی شهر خلوت شد به بت خانه شهر درآمده و همه بت ها را خرد نمود و تنها [[بت]] بزرگ را گذاشت. وقتی مردم به شهر بازآمده و از داستان باخبر شدند در صدد جستجوی مرتکب آن برآمده سرانجام گفتند: این کار همان جوانی است که ابراهیم نام دارد.
روزی که مردم برای انجام مراسم دینی خود همه به خارج شهر رفته بودند. ابراهیم (علیه السلام) به عذر کسالت، از رفتن با آنان تخلف نمود و تنها در شهر ماند، وقتی شهر خلوت شد به بت خانه شهر درآمده و همه بت ها را خرد نمود و تنها [[بت]] بزرگ را گذاشت. وقتی مردم به شهر بازآمده و از داستان باخبر شدند در صدد جستجوی مرتکب آن برآمده سرانجام گفتند: این کار همان جوانی است که ابراهیم نام دارد.
خط ۷۷: خط ۷۷:
ابراهیم (علیه السلام) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (علیه السلام) می‌دانست که مردم درباره بت های خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن می‌خواست با طرح این نقشه، زمینه‌ای بچیند که مردم را به اعتراف و اقرار بر بی‌شعوری و بی‌جانی بت ها وادار سازد، ولذا مردم پس از شنیدن جواب ابراهیم (علیه السلام) به فکر فرورفتند و به انحراف خود اقرار نمودند و با سرافکندگی گفتند: تو که می‌دانی این بت ها قادر بر تکلم نیستند.
ابراهیم (علیه السلام) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (علیه السلام) می‌دانست که مردم درباره بت های خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن می‌خواست با طرح این نقشه، زمینه‌ای بچیند که مردم را به اعتراف و اقرار بر بی‌شعوری و بی‌جانی بت ها وادار سازد، ولذا مردم پس از شنیدن جواب ابراهیم (علیه السلام) به فکر فرورفتند و به انحراف خود اقرار نمودند و با سرافکندگی گفتند: تو که می‌دانی این بت ها قادر بر تکلم نیستند.


ابراهیم (علیه السلام) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بی‌درنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بی‌جان و بی‌سود و زیانند می پرستید؟ اف بر شما و بر آنچه می پرستید، آیا راستی فکر نمی‌کنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان می تراشید می پرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟
ابراهیم (علیه السلام) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بی‌درنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بی‌جان و بی‌سود و زیانند می‌پرستید؟ اف بر شما و بر آنچه می‌پرستید، آیا راستی فکر نمی‌کنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان می تراشید می‌پرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟


مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یاری و حمایت کنید. به همین منظور آتشخانه بزرگی ساخته و دوزخی از آتش افروخته و در این کار برای ارضاء خاطر خدایان همه تشریک مساعی نمودند و وقتی آتش شعله‌ور شد ابراهیم (علیه السلام) را در آتش افکندند، خدای متعال آتش را برای او خنک گردانید و او را در شکم آتش سالم نگه داشت و توطئه کفار را باطل نمود<ref>سوره انبیاء، آیه 56-70 و سوره صافات آیه 88-98</ref>.
مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یاری و حمایت کنید. به همین منظور آتشخانه بزرگی ساخته و دوزخی از آتش افروخته و در این کار برای ارضاء خاطر خدایان همه تشریک مساعی نمودند و وقتی آتش شعله‌ور شد ابراهیم (علیه السلام) را در آتش افکندند، خدای متعال آتش را برای او خنک گردانید و او را در شکم آتش سالم نگه داشت و توطئه کفار را باطل نمود<ref>سوره انبیاء، آیه 56-70 و سوره صافات آیه 88-98</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش