ابویعقوب نهرجوری: تفاوت میان نسخه‌ها
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - ' می ف' به ' می‌ف') |
||
| (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| | |ابویعقوب | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
| خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''إسْحَاق بن مُحَمَّد النهرجوری''' | '''إسْحَاق بن مُحَمَّد النهرجوری''' کنیه‌اش ابویعقوب و یکی از علمای برجسته [[اهل سنت]] و [[صوفی]] قرن چهارم هجری بود<ref>طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی، ص286-289، دار الکتب العلمیة، ط2003</ref>. سالهای متمادی در [[مکه مکرمه]] اقامت داشت تا در سال330 درگذشت. | ||
=نظر بزرگان تصوف= | =نظر بزرگان تصوف= | ||
==ابوعثمان مغربی== | == ابوعثمان مغربی == | ||
من | من شیخی از مشایخ [[تصوف]] را نورانی‌تر از ابویعقوب نهرجوری ندیده ام در حالی که در جلالت کمتر از أبی الحسن بن الصائغ نبود. | ||
==شمس الدین ذهبی== | == شمس الدین ذهبی == | ||
او را با عنوان استاد عارف یاد کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج15، ص232</ref>. | او را با عنوان استاد عارف یاد کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج15، ص232</ref>. | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
او در سال 330 درگذشت و در حالی که از شدت مریضی رنجور بود علی بن محمد المزین | او در سال 330 درگذشت و در حالی که از شدت مریضی رنجور بود علی بن محمد المزین می‌گوید به او گفتم بگو لااله الا الله به من لبخندی زد و گفت می‌فهمی چه می‌گویی؟! او چنان عزیز است که مرگ او را درنمی‌یابد و این عزت فاصله بین من و اوست و ساعتی بعد در گذشت المزین محاسنش را به دست می‌گرفت و می‌گفت شخصی مثل من شهادتین را به اولیای خدا می‌آموزد؟ واخجالتا. | ||
=گفتار= | =گفتار= | ||
صداقت، موافقت حق در نهان و آشکار است و حقیقت صدق، گفتن حقیقت در | صداقت، موافقت حق در نهان و آشکار است و حقیقت صدق، گفتن حقیقت در مکان‌های خطرناک است. | ||
هر که از غذا سیر شود گرسنه است و هر که دارای مال باشد فقیر است و هر که به خلقت نیاز داشته باشد محروم است و هر که از غیر خدا کمک بخواهد باز هم شکست خورده است. | هر که از غذا سیر شود گرسنه است و هر که دارای مال باشد فقیر است و هر که به خلقت نیاز داشته باشد محروم است و هر که از غیر خدا کمک بخواهد باز هم شکست خورده است. | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اگر پروردگارم از من بخواهد که مقداری از حق خود را که بر من داشته است ادا کنم، آن وقت غم و اندوه من است، و اگر حاجت من را روا سازد چون او دارای فضل و جود است و من به عنوان عبدناتوان و ضعیفم<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D9%8A%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%87%D8%B1%D8%AC%D9%88%D8%B1%D9%8A#cite_note-%D8%B3%D9%8A%D8%B1-3 أبو یعقوب النهرجوری]</ref>. | اگر پروردگارم از من بخواهد که مقداری از حق خود را که بر من داشته است ادا کنم، آن وقت غم و اندوه من است، و اگر حاجت من را روا سازد چون او دارای فضل و جود است و من به عنوان عبدناتوان و ضعیفم<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D9%8A%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%87%D8%B1%D8%AC%D9%88%D8%B1%D9%8A#cite_note-%D8%B3%D9%8A%D8%B1-3 أبو یعقوب النهرجوری]</ref>. | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:صوفیه]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۰
إسْحَاق بن مُحَمَّد النهرجوری کنیه‌اش ابویعقوب و یکی از علمای برجسته اهل سنت و صوفی قرن چهارم هجری بود[۱]. سالهای متمادی در مکه مکرمه اقامت داشت تا در سال330 درگذشت.
نظر بزرگان تصوف
ابوعثمان مغربی
من شیخی از مشایخ تصوف را نورانی‌تر از ابویعقوب نهرجوری ندیده ام در حالی که در جلالت کمتر از أبی الحسن بن الصائغ نبود.
شمس الدین ذهبی
او را با عنوان استاد عارف یاد کرده است[۲].
اساتید
او شاگردی افرادی همچون الجُنَیْد، عَمْرو بن عُثْمَان الْمَکِّیّ وَ أَبا یَعْقُوب السُّوسِی و بزرگان دیگری از مشایخ تصوف را انجام داده است.
وفات
او در سال 330 درگذشت و در حالی که از شدت مریضی رنجور بود علی بن محمد المزین می‌گوید به او گفتم بگو لااله الا الله به من لبخندی زد و گفت می‌فهمی چه می‌گویی؟! او چنان عزیز است که مرگ او را درنمی‌یابد و این عزت فاصله بین من و اوست و ساعتی بعد در گذشت المزین محاسنش را به دست می‌گرفت و می‌گفت شخصی مثل من شهادتین را به اولیای خدا می‌آموزد؟ واخجالتا.
گفتار
صداقت، موافقت حق در نهان و آشکار است و حقیقت صدق، گفتن حقیقت در مکان‌های خطرناک است.
هر که از غذا سیر شود گرسنه است و هر که دارای مال باشد فقیر است و هر که به خلقت نیاز داشته باشد محروم است و هر که از غیر خدا کمک بخواهد باز هم شکست خورده است.
اگر پروردگارم از من بخواهد که مقداری از حق خود را که بر من داشته است ادا کنم، آن وقت غم و اندوه من است، و اگر حاجت من را روا سازد چون او دارای فضل و جود است و من به عنوان عبدناتوان و ضعیفم[۳].
پانویس
- ↑ طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی، ص286-289، دار الکتب العلمیة، ط2003
- ↑ سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج15، ص232
- ↑ أبو یعقوب النهرجوری