confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « شایستهسالاری آیا اسلام شایستهسالاری را قبول دارد؟ اسلام دین شایستهسالاری و شایستهگزینی است و در این رویکرد نظر به اصلح دارد نه صرف صلاحیت. یعنی نخبه مسلمان نباید به دنبال انتخاب خوب باشد؛ بلکه باید به دنبال انتخاب بهترین باشد و رمز...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
جواب اسلام در مورد هر انتخاب و گزینشی که از میان امور و یا افراد متعدد باشد، قطعاً رأی به بهترینِ ممکن است؛ در انتخاب معبود، در انتخاب دین، در انتخاب نوع حکومت، در انتخاب شخص حاکم، در انتخاب نوع سبک زندگی، در انتخاب نوع معیشت، در انتخاب نوع پوشش، در انتخاب دوست، در انتخاب مسکن، در انتخاب وسیله و... . | جواب اسلام در مورد هر انتخاب و گزینشی که از میان امور و یا افراد متعدد باشد، قطعاً رأی به بهترینِ ممکن است؛ در انتخاب معبود، در انتخاب دین، در انتخاب نوع حکومت، در انتخاب شخص حاکم، در انتخاب نوع سبک زندگی، در انتخاب نوع معیشت، در انتخاب نوع پوشش، در انتخاب دوست، در انتخاب مسکن، در انتخاب وسیله و... . | ||
طبق دین اسلام برای هر جایگاه و مسئولیتی هم باید شایستهترین فرد ممکن انتخاب بشود و تخطی از این اصل جایز نیست، لذا هرکسی که میخواهد متصدی امری شود، اگر اطلاع پیدا کرد که فردی بهتر و اصلحِ از او هست، باید صحنه را به نفع او خالی کند و الا آدم گمراهی است. همان گونه که در تاریخ فقهای عظام داریم که بعد از رحلت یک مرجع کل، وقتی مردم به مجتهدی مراجعه میکردند وی به این دلیل که فرد دیگری اعلم از اوست با همراهی مردم به آن اعلم مراجعه میکردند و وی مرجع کل میشد. درباره مقام علمی شیخ انصاری گفتهاند: سید حسین کوه کمرهای که از عالمان روزگار شیخ بوده و مجلس درس نیز داشته است، روزی پیش از آمدن شاگردان، در محل درس حاضر شد و در گوشه مسجد، شیخ ژولیدهای را با چند نفر شاگرد در حال تدریس دید. سید حسین به درس او گوش داد و احساس کرد که وی بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر، زودتر آمد و به درس شیخ گوش داد. وقتی تدریس او را دید، اعتقادش بیشتر شد و احساس کرد که از خودش فاضلتر است و اگر شاگردانش بهجای درس او، در درس این شیخ حاضر شوند، بهره بیشتری خواهند برد، ازاینرو، روز دیگر به شاگردانش گفت: «این شیخ که در آن گوشه با چند نفر شاگرد نشسته است، برای تدریس از من شایستهتر است و خود من نیز از او بهره میبرم، همه با هم به درس او میرویم». از آن روز سید حسین و شاگردانش در مجلس درس شیخ حاضر شدند. <ref>گلشن ابرار، ص339، «برگرفته از عدل الهی، شهید مرتضی مطهری».</ref> | طبق دین اسلام برای هر جایگاه و مسئولیتی هم باید شایستهترین فرد ممکن انتخاب بشود و تخطی از این اصل جایز نیست، لذا هرکسی که میخواهد متصدی امری شود، اگر اطلاع پیدا کرد که فردی بهتر و اصلحِ از او هست، باید صحنه را به نفع او خالی کند و الا آدم گمراهی است. همان گونه که در تاریخ فقهای عظام داریم که بعد از رحلت یک مرجع کل، وقتی مردم به مجتهدی مراجعه میکردند وی به این دلیل که فرد دیگری اعلم از اوست با همراهی مردم به آن اعلم مراجعه میکردند و وی مرجع کل میشد. درباره مقام علمی شیخ انصاری گفتهاند: سید حسین کوه کمرهای که از عالمان روزگار شیخ بوده و مجلس درس نیز داشته است، روزی پیش از آمدن شاگردان، در محل درس حاضر شد و در گوشه مسجد، شیخ ژولیدهای را با چند نفر شاگرد در حال تدریس دید. سید حسین به درس او گوش داد و احساس کرد که وی بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر، زودتر آمد و به درس شیخ گوش داد. وقتی تدریس او را دید، اعتقادش بیشتر شد و احساس کرد که از خودش فاضلتر است و اگر شاگردانش بهجای درس او، در درس این شیخ حاضر شوند، بهره بیشتری خواهند برد، ازاینرو، روز دیگر به شاگردانش گفت: «این شیخ که در آن گوشه با چند نفر شاگرد نشسته است، برای تدریس از من شایستهتر است و خود من نیز از او بهره میبرم، همه با هم به درس او میرویم». از آن روز سید حسین و شاگردانش در مجلس درس شیخ حاضر شدند. <ref>گلشن ابرار، ص339، «برگرفته از عدل الهی، شهید مرتضی مطهری».</ref> | ||
بنا بر نگاه دینی علاوه بر این که خود داوطلبین باید به نفع اصلح کنار بروند، مردم هم موظف به برترگزینی و انتخاب اصلح هستند؛ و نیز اگر شخصی وظیفه گماردن مسئولین را بر عهده دارد، رعایت اصلح بودن منصوب، واجب و لازم است و تخطی از این معیار خیانت به خدا و پیامبر است. | |||
چرا که مسئولیتها جزء امانات هستند وَ اِنَّما هِیَ فی عُنُقِکَ اَمانَة؛ و نسبت به این امانات الهی باید امانتداری و حفظ امانت کرد و آیهٔ شریفه «اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم من تُؤَدُّوا الاَمانٰتِ اِلىٰ اَهلِها»، فقط درباره امانتهای مادّیِ محسوس نیست و این امانت مهمّ معنوی - مسئولیّت - مصداق برتر آنها است. | چرا که مسئولیتها جزء امانات هستند وَ اِنَّما هِیَ فی عُنُقِکَ اَمانَة؛ و نسبت به این امانات الهی باید امانتداری و حفظ امانت کرد و آیهٔ شریفه «اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم من تُؤَدُّوا الاَمانٰتِ اِلىٰ اَهلِها»، فقط درباره امانتهای مادّیِ محسوس نیست و این امانت مهمّ معنوی - مسئولیّت - مصداق برتر آنها است. | ||
بیانی که امیر بیان علیهالسلام دراینارتباط دارند، این گونه است: وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ وَ السَّلَام ُ <ref>(نهجالبلاغه، نامه ۵)</ref> حكمرانى براى تو طعمه نيست، بلكه امانتى است بر عهدهات، و از تو خواستهاند دستور ما فوق خود را رعايت نمايى. تو را حقّى نيست كه در امور رعيت به دلخواهت رفتار كنى، و جز به اعتماد به فرمانى كه تو را مىرسد به كار بزرگى دست بزنى. مالى از مال خداى بزرگ در اختيار توست، و تو از جمله خزانهداران او هستى تا آن را به من تحويل دهى. اميد است من از بدترين واليان براى تو نباشم، و السلام | بیانی که امیر بیان علیهالسلام دراینارتباط دارند، این گونه است: وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ وَ السَّلَام ُ <ref>(نهجالبلاغه، نامه ۵)</ref> حكمرانى براى تو طعمه نيست، بلكه امانتى است بر عهدهات، و از تو خواستهاند دستور ما فوق خود را رعايت نمايى. تو را حقّى نيست كه در امور رعيت به دلخواهت رفتار كنى، و جز به اعتماد به فرمانى كه تو را مىرسد به كار بزرگى دست بزنى. مالى از مال خداى بزرگ در اختيار توست، و تو از جمله خزانهداران او هستى تا آن را به من تحويل دهى. اميد است من از بدترين واليان براى تو نباشم، و السلام | ||
== احادیث شایستهسالاری == | == احادیث شایستهسالاری == | ||
شایستهسالاری علاوه بر بداهت عقلی بر متون نقلی هم استناد دارد که برخی از احادیث و روایات از منابع فریقین نقل میشود: | شایستهسالاری علاوه بر بداهت عقلی بر متون نقلی هم استناد دارد که برخی از احادیث و روایات از منابع فریقین نقل میشود: |