امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'می فهمند' به 'می‌فهمند')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۵: خط ۲۵:
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر آیه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه آنها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر آیه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه آنها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>


ایشان به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل آراءشخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>
ایشان به رد برداشت‌های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل آراءشخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>


=== فیض کاشانی ===  
=== فیض کاشانی ===  
خط ۳۵: خط ۳۵:
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می‌داند می‌فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود:  
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می‌داند می‌فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود:  


برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می‌دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می‌باشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل آنکه بدون تمسک به آنان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط آنان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به آنان مراجعه نمایند. <ref>همان: «قال بعض الفضلاء – ملا امین استرابادی ـ بعد نقل حديث الثقلين: ومعنی الحديث الشريف كما يستفاد من الأخبار المتواترة انه يجب التمسك بكلامهم :إذ حينئذ يتحقق التمسك بمجموع الامرين، والسر فيه انه لا سبيل إلی فهم مراد الله الا من جهتهم 7‌ لأنهم عارفون بناسخه ومنسوخه، والباقی منه علی الاطلاق والمؤول وغير ذلك دون غيرهم خصهم الله تعالی والنبی 6 بذلك».</ref>  
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می‌دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می‌باشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل آنکه بدون تمسک به آنان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط آنان آگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به آنان مراجعه نمایند. <ref>همان: «قال بعض الفضلاء – ملا امین استرابادی ـ بعد نقل حديث الثقلين: ومعنی الحديث الشريف كما يستفاد من الأخبار المتواترة انه يجب التمسك بكلامهم :إذ حينئذ يتحقق التمسك بمجموع الامرين، والسر فيه انه لا سبيل إلی فهم مراد الله الا من جهتهم 7‌ لأنهم عارفون بناسخه ومنسوخه، والباقی منه علی الاطلاق والمؤول وغير ذلك دون غيرهم خصهم الله تعالی والنبی 6 بذلك».</ref>  


ایشان در رد سخنان مذکورمی‌فرماید:  
ایشان در رد سخنان مذکورمی‌فرماید:  
خط ۴۴: خط ۴۴:


ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه‌گیری می‌نویسد:
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه‌گیری می‌نویسد:
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در آنها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می‌تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند. <ref>همان، ص3۵ ـ 3۶: «فالصواب أن يقال من أخلص الانقياد لله ولرسوله6ولأهل البيت: وأخذ علمه منهم وتتبع آثارهم واطلع علی جملة من أسرارهم بحيث حصل له الرسوخ فی العلم والطمأنينة فی المعرفة وانفتح عينا قلبه وهجم به العلم علی حقائق الأمور وباشر روح اليقين واستلان ما استوعره المترفون وأنس بما استوحش منه الجاهلون وصحب الدنيا ببدن روحه معلقة بالمحل الأعلی فله أن يستفيد من القرآن بعض غرائبه ويستنبط منه نبذا من عجائبه ليس ذلك من كرم الله تعالی بغريب ولا من جوده بعجيب»</ref>
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در آثار ائمه ع و ممارست در آنها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می‌تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند. <ref>همان، ص3۵ ـ 3۶: «فالصواب أن يقال من أخلص الانقياد لله ولرسوله6ولأهل البيت: وأخذ علمه منهم وتتبع آثارهم واطلع علی جملة من أسرارهم بحيث حصل له الرسوخ فی العلم والطمأنينة فی المعرفة وانفتح عينا قلبه وهجم به العلم علی حقائق الأمور وباشر روح اليقين واستلان ما استوعره المترفون وأنس بما استوحش منه الجاهلون وصحب الدنيا ببدن روحه معلقة بالمحل الأعلی فله أن يستفيد من القرآن بعض غرائبه ويستنبط منه نبذا من عجائبه ليس ذلك من كرم الله تعالی بغريب ولا من جوده بعجيب»</ref>


مطالب ذکر شده از فیض – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با آیات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر آیات افلا یتدبرون القرآن و.... - ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات آنان برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.  
مطالب ذکر شده از فیض – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با آیات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر آیات افلا یتدبرون القرآن و.... - ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات آنان برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.  
خط ۵۶: خط ۵۶:
ایشان در تبیین نکته فوق می‌فرماید:  
ایشان در تبیین نکته فوق می‌فرماید:  


کلمات قرآن بگونه‌ای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می‌تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از آیات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با آنان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می‌کند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که آنان معانی آیات را درک می‌کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی‌فهمند بی‌معنا خواهد بود. <ref>همان: أما وضوحه فی دلالته علی معانيه فلأن‌ای انسان عارف باللغة العربية بامكانه أن يدرك معنی الآيات الكريمة كما يدرك معنی كل قول عربی وبالإضافة إلی هذا نجد فی كثير من الآيات يخاطب طائفة خاصة كبنی إسرائيل والمؤمنين والكفار، وفی آيات منه يخاطب عامة الناس ويحاججهم ويتحداهم ليأتوا بمثله لوكانوا فی شك أنه من عند الله تعالی. وبديهی أنه لا يصح التكلم مع الناس بما لا مفهوم واضح له، كما لا يصح التحدی بما لا يفهم معناه</ref>  
کلمات قرآن بگونه‌ای است که آگاه به زبان عربی بخوبی می‌تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از آیات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با آنان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می‌کند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که آنان معانی آیات را درک می‌کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی‌فهمند بی‌معنا خواهد بود. <ref>همان: أما وضوحه فی دلالته علی معانيه فلأن‌ای انسان عارف باللغة العربية بامكانه أن يدرك معنی الآيات الكريمة كما يدرك معنی كل قول عربی وبالإضافة إلی هذا نجد فی كثير من الآيات يخاطب طائفة خاصة كبنی إسرائيل والمؤمنين والكفار، وفی آيات منه يخاطب عامة الناس ويحاججهم ويتحداهم ليأتوا بمثله لوكانوا فی شك أنه من عند الله تعالی. وبديهی أنه لا يصح التكلم مع الناس بما لا مفهوم واضح له، كما لا يصح التحدی بما لا يفهم معناه</ref>  


ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می‌نویسد:  
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می‌نویسد:  
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
دقت در آیات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  
دقت در آیات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  


1 - در آیات فوق ضمن بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن، به توبیخ کسانی می‌پردازد که بدون تدبر از کنار قرآن می گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل فهم پذیری قرآن امری مسلم تلقی گردیده است. - مخاطبین آیه مذکور، کفار بوده که با لحن توبیخ امیز خطاب به آنان میفرماید:  
1 - در آیات فوق ضمن بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن، به توبیخ کسانی می‌پردازد که بدون تدبر از کنار قرآن می‌گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل فهم پذیری قرآن امری مسلم تلقی گردیده است. - مخاطبین آیه مذکور، کفار بوده که با لحن توبیخ امیز خطاب به آنان میفرماید:  


چرا بدون تدبر در قرآن نسبت به ان اظهار نظر نموده و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
چرا بدون تدبر در قرآن نسبت به ان اظهار نظر نموده و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
...فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع وماحل مصدق – <ref>الکافی، ج 2ص 599.</ref>
...فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع وماحل مصدق – <ref>الکافی، ج 2ص 599.</ref>


تبیین: بر اساس حدیث مذکور مرجعیت قرآن و پناه بردن به ان تنها راه خروج از فتنه‌هائی است که در جوامع بشری اتفاق می افتد بنابر‌این اگر فهم محتوای قرآن برای انسان‌ها ناممکن باشد امکان خروج از فتنه‌های زمان خویش را نخواهند داشت.
تبیین: بر اساس حدیث مذکور مرجعیت قرآن و پناه بردن به ان تنها راه خروج از فتنه‌هائی است که در جوامع بشری اتفاق می‌افتد بنابر‌این اگر فهم محتوای قرآن برای انسان‌ها ناممکن باشد امکان خروج از فتنه‌های زمان خویش را نخواهند داشت.


3 – حدیث ثقلین که بیانگر متمکن بودن مسلمانان از بهره‌گیری و تمسک به دو ثقل اکبر و اصغر در همه زمان‌ها ست.
3 – حدیث ثقلین که بیانگر متمکن بودن مسلمانان از بهره‌گیری و تمسک به دو ثقل اکبر و اصغر در همه زمان‌ها ست.
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
از أبی سعید الخدری نقل شده است که پیامبر ص فرمود: انی تارک فیکم الثقلین أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی وأنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض. <ref>مجمع الزوائد، ج 9ص 1۶3.</ref>
از أبی سعید الخدری نقل شده است که پیامبر ص فرمود: انی تارک فیکم الثقلین أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی وأنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض. <ref>مجمع الزوائد، ج 9ص 1۶3.</ref>


طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. بنابر‌این هر گاه قرآن کریم از دسترس فهم مسلمانان خارج گردد تمسک بدان که اخرین توصیه نبی اکرم ص به مسلمانان است بی ثمر و لغو خواهد بود.
طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. بنابر‌این هر گاه قرآن کریم از دسترس فهم مسلمانان خارج گردد تمسک بدان که آخرینتوصیه نبی اکرم ص به مسلمانان است بی ثمر و لغو خواهد بود.


4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو می‌داند:
4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو می‌داند:
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
نتیجه: مفاد روایات مذکور جواز تدبر در قرآن کریم و امکان تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می‌باشد.
نتیجه: مفاد روایات مذکور جواز تدبر در قرآن کریم و امکان تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می‌باشد.


==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می‌توان به شیوه های مختلف تقریر نمود. ==
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می‌توان به شیوه‌های مختلف تقریر نمود. ==


فخر رازی در تفسیر الکبیر تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن سه تقریر را مطرح می‌کند:  
فخر رازی در تفسیر الکبیر تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن سه تقریر را مطرح می‌کند:  
خط ۲۲۴: خط ۲۲۴:
== مراتب فهم پذیری قرآن ==  
== مراتب فهم پذیری قرآن ==  


بعد از اثبات اصل فهم پذیری قرآن از منظر قرآن و سنت و نیز اتفاق و اشتراک دیدگاه فریقین در این زمینه، اینک به مراتب فهم پذیری قرآن می پردازیم:  
بعد از اثبات اصل فهم پذیری قرآن از منظر قرآن و سنت و نیز اتفاق و اشتراک دیدگاه فریقین در این زمینه، اینک به مراتب فهم پذیری قرآن می‌پردازیم:  


الف - شکی نیست که مراتب فهم انسان‌ها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسان‌ها قوی‌تر باشد به همان میزان برداشت‌های عالی‌تری از منابع معرفتی خواهند داشت.
الف - شکی نیست که مراتب فهم انسان‌ها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسان‌ها قوی‌تر باشد به همان میزان برداشت‌های عالی‌تری از منابع معرفتی خواهند داشت.
خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:
یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم می‌باشد.  
یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم می‌باشد.  


در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز می‌باشد بگونه‌ای که چنین معانی از دسترسی عموم خارج بوده و فقط خواص قادرند آگاهی از آن پیدا کنند. در اغاز روایات فریقین را در‌این‌باره نقل نموده و انگاه دیدگاه مفسرین را نسبت به آن بیان می‌کنیم:  
در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز می‌باشد بگونه‌ای که چنین معانی از دسترسی عموم خارج بوده و فقط خواص قادرند آگاهی از آن پیدا کنند. در اغاز روایات فریقین را در‌این‌باره نقل نموده و آنگاه دیدگاه مفسرین را نسبت به آن بیان می‌کنیم:  


== روایات بطون معانی قرآن ==
== روایات بطون معانی قرآن ==
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوی سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref>
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوی سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref>


ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و می‌نویسد: از آنجا که همه علوم زیر مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابراین قرآن را می‌توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم آن می‌باشد. <ref>همان: وبالجملة فالعلوم کلها داخلة فی أفعال الله تعالی وصفاته، وفی القرآن شرح ذاته وصفاته وأفعاله، فهذه الأمور تدل علی أن فهم معانی القرآن مجالا " رحبا، ومتسعا بالغا، وأن المنقول من ظاهر التفسیر لیس ینتهی الإدراک فیه بالنقل، والسماع لا بد منه فی ظاهر التفسیر، لیتقی به مواضع الغلط، ثم بعد ذلک یتسع الفهم ولاستنباط، والغرائب التی لا تفهم إلا باستماع فنون کثیرة ....ومن ادعی فهم أسرار القرآن ولم یحکم التفسیر الظاهر، فهو کمن ادعی البلوغ إلی صدرالبیت قبل تجاوز الباب، فظاهر التفسیر یجری مجری تعلم اللغة التی لا بد منها للفهم، وما لا بد فیها من استماع کثیر، لأن القرآن نزل بلغة العرب، فما کان الرجوع فیه إلی لغتهم، فلا بد من معرفتها أو معرفة أکثرها، إذ الغرض مما ذکرناه التنبیه علی طریق الفهم لیفتح بابه ، ... </ref>
ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و می‌نویسد: از آنجا که همه علوم زیر‌مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابراین قرآن را می‌توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم آن می‌باشد. <ref>همان: وبالجملة فالعلوم کلها داخلة فی أفعال الله تعالی وصفاته، وفی القرآن شرح ذاته وصفاته وأفعاله، فهذه الأمور تدل علی أن فهم معانی القرآن مجالا " رحبا، ومتسعا بالغا، وأن المنقول من ظاهر التفسیر لیس ینتهی الإدراک فیه بالنقل، والسماع لا بد منه فی ظاهر التفسیر، لیتقی به مواضع الغلط، ثم بعد ذلک یتسع الفهم ولاستنباط، والغرائب التی لا تفهم إلا باستماع فنون کثیرة ....ومن ادعی فهم أسرار القرآن ولم یحکم التفسیر الظاهر، فهو کمن ادعی البلوغ إلی صدرالبیت قبل تجاوز الباب، فظاهر التفسیر یجری مجری تعلم اللغة التی لا بد منها للفهم، وما لا بد فیها من استماع کثیر، لأن القرآن نزل بلغة العرب، فما کان الرجوع فیه إلی لغتهم، فلا بد من معرفتها أو معرفة أکثرها، إذ الغرض مما ذکرناه التنبیه علی طریق الفهم لیفتح بابه ، ... </ref>


ایشان به نقل از سهل‌ بن‌ عبدالله‌ دربارة‌ لایه‌های‌ معنایی‌ قرآن‌ (بطون) می‌گوید:
ایشان به نقل از سهل‌ بن‌ عبدالله‌ دربارة‌ لایه‌های‌ معنایی‌ قرآن‌ (بطون) می‌گوید:
خط ۴۰۸: خط ۴۰۸:
== تبیین و بررسی نهائی در روایات بطون معانی قرآن ==  
== تبیین و بررسی نهائی در روایات بطون معانی قرآن ==  


قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم: درقرآن کریم آیات متعددی است که انسان‌ها را دعوت به تفکر نموده و آنها را از سطحی نگری درقرآن باز داشته است نظیر آیات: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ص، آیه 24} وَقَالَ تَعَالَی: { أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ – مومنون آیه 68 } وَقَالَ تَعَالَی: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کَثِیراً –نساء آیه 82}
قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم: درقرآن کریم آیات متعددی است که انسان‌ها را دعوت به تفکر نموده و آنها را از سطحی‌نگری درقرآن باز داشته است نظیر آیات: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ص، آیه 24} وَقَالَ تَعَالَی: { أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ – مومنون آیه 68 } وَقَالَ تَعَالَی: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کَثِیراً –نساء آیه 82}


بدیهی است مفاد آیات مذکور آن است که در جنب معانی ظاهری قرآن، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمی‌توان به آنها دست یافت.
بدیهی است مفاد آیات مذکور آن است که در جنب معانی ظاهری قرآن، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمی‌توان به آنها دست یافت.
خط ۴۷۳: خط ۴۷۳:


[[پانویس]]
[[پانویس]]
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:علوم مقارن]]
[[رده:علوم مقارن]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:مراتب فهم قرآن]]
[[رده:مراتب فهم قرآن]]