اصول و مبانی تصوف (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


=تأثیرات تصوف بر جوامع اسلامی=
=تأثیرات تصوف بر جوامع اسلامی=
تصوف ــ و به معنی کلـی‌ترِ آن، [[عرفان]] ــ مهم‌ترین تبلورِ ساحتِ درونیِ [[وحی|وحیِ]] اسلامی است که طی ۱۴ سدۀ گذشته در سراسر جهان اسلامی، از اقیانوس اطلس تا اقیانوس کبیر، و از آسیای میانه تا افریقای جنوبی تجلیات بسیار مهمی‌داشته، و از سدۀ ۲ق/۸م به بعد تأثیرِ آشکاری بر ساختار جوامع اسلامی گذاشته است که بیش‌تر در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی مشهود است.
تصوف ــ و به معنی کلـی‌ترِ آن، [[عرفان]] ــ مهم‌ترین تبلورِ ساحتِ درونیِ [[وحی|وحیِ]] اسلامی است که طی ۱۴ سدۀ گذشته در سراسر جهان اسلامی، از اقیانوس اطلس تا اقیانوس کبیر، و از آسیای میانه تا آفریقای جنوبی تجلیات بسیار مهمی‌داشته، و از سدۀ ۲ق/۸م به بعد تأثیرِ آشکاری بر ساختار جوامع اسلامی گذاشته است که بیش‌تر در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی مشهود است.
این حقیقتِ درونیِ وحیِ اسلامی هم‌چنین مهم‌ترین تأثیر را در اندیشه و هنر اسلامی، از فلسفه و شعر و ادب تا موسیقی و معماری داشته است.
این حقیقتِ درونیِ وحیِ اسلامی هم‌چنین مهم‌ترین تأثیر را در اندیشه و هنر اسلامی، از فلسفه و شعر و ادب تا موسیقی و معماری داشته است.
برجسته‌ترین نوشته‌های ادبیِ عربی، فارسی، ترکی و دیگر زبان‌های اسلامی، مخصوصاً در قلمروِ شعر نتیجۀ اثر تصوف است؛ و بسیاری از مهم‌ترین آثار فلسفی اسلامی، از نوشته‌های فلاسفۀ اندلس تا آثار سهروردی، ابن ترکه، ملاصدرا، آقا محمدرضا قمشه‌ای، آقا علی مدرس و ملا هادی سبزواری و بسیاری دیگر از فلاسفۀ برجستۀ ایران نشان از نفوذ آراء صوفیه دارد.
برجسته‌ترین نوشته‌های ادبیِ عربی، فارسی، ترکی و دیگر زبان‌های اسلامی، مخصوصاً در قلمروِ شعر نتیجۀ اثر تصوف است؛ و بسیاری از مهم‌ترین آثار فلسفی اسلامی، از نوشته‌های فلاسفۀ اندلس تا آثار سهروردی، ابن ترکه، ملاصدرا، آقا محمدرضا قمشه‌ای، آقا علی مدرس و ملا هادی سبزواری و بسیاری دیگر از فلاسفۀ برجستۀ ایران نشان از نفوذ آراء صوفیه دارد.
خط ۴۲: خط ۴۲:
نخستین طریقه‌های صوفیه به دست عارفان بزرگی چون عبدالقادر جیلانی (گیلانی) و احمد رفاعی به وجود آمد و این دو طریقه، یعنی قادریه و رفاعیه، هنوز گسترش قابل توجهی در جهان اسلام دارند.
نخستین طریقه‌های صوفیه به دست عارفان بزرگی چون عبدالقادر جیلانی (گیلانی) و احمد رفاعی به وجود آمد و این دو طریقه، یعنی قادریه و رفاعیه، هنوز گسترش قابل توجهی در جهان اسلام دارند.
از این دوران به بعد، تصوف بیش‌تر در قالب طریقه‌های مختلف به حیات فکری و عملی خود ادامه داد.
از این دوران به بعد، تصوف بیش‌تر در قالب طریقه‌های مختلف به حیات فکری و عملی خود ادامه داد.
در سده‌های بعد طریقه‌های دیگری مانند سهروردیه، چشتیه، شاذلیه، نقشبندیه، نعمت اللٰهیه، و حتی در سده‌های ۱۲-۱۳ق/۱۸-۱۹م تیجانیه و سنوسیه در افریقای شمالی و غربی به ظهور رسیدند و در مناطق مختلف گسترش یافتند.
در سده‌های بعد طریقه‌های دیگری مانند سهروردیه، چشتیه، شاذلیه، نقشبندیه، نعمت اللٰهیه، و حتی در سده‌های ۱۲-۱۳ق/۱۸-۱۹م تیجانیه و سنوسیه در آفریقای شمالی و غربی به ظهور رسیدند و در مناطق مختلف گسترش یافتند.
این طریقه‌ها هنوز هم در سراسر جهان اسلام فعال‌اند و در چند دهۀ اخیر به دنیای غرب هم راه یافته‌اند.
این طریقه‌ها هنوز هم در سراسر جهان اسلام فعال‌اند و در چند دهۀ اخیر به دنیای غرب هم راه یافته‌اند.
در خود دنیای اسلام نیز عارفان و صوفیان به بسیاری از پرسش‌ها و تردیدهای ناشی از تهاجم فرهنگی و فلسفی غرب به دارالاسلام پاسخ داده‌اند و در بسیاری از کشورهای اسلامی، پس از یک دوران اعتراض و حمله به تصوف در سده‌های ۱۳-۱۴ق/۱۹-۲۰م از جانب تجددگرایان از یک‌سو، و بنیادگرایانی مانند وهابیه که سخت با آن مخالف بودند، از سوی دیگر، احیای توجه و علاقه به تصوف دیده می‌شود.
در خود دنیای اسلام نیز عارفان و صوفیان به بسیاری از پرسش‌ها و تردیدهای ناشی از تهاجم فرهنگی و فلسفی غرب به دارالاسلام پاسخ داده‌اند و در بسیاری از کشورهای اسلامی، پس از یک دوران اعتراض و حمله به تصوف در سده‌های ۱۳-۱۴ق/۱۹-۲۰م از جانب تجددگرایان از یک‌سو، و بنیادگرایانی مانند وهابیه که سخت با آن مخالف بودند، از سوی دیگر، احیای توجه و علاقه به تصوف دیده می‌شود.
خط ۴۹: خط ۴۹:
در این سیرِ کوتاه در تاریخ تصوف نمی‌توان به اهمیتِ آن در گسترش اسلام اشاره نکرد.
در این سیرِ کوتاه در تاریخ تصوف نمی‌توان به اهمیتِ آن در گسترش اسلام اشاره نکرد.
اگر چه در آغازِ ظهور اسلام، ایران و سرزمین‌هایی که بعدها ممالک عربی خوانده شدند، توسط سپاه عرب فتح گردید و در نتیجه به تدریج اسلام در این نواحی گسترش یافت، لیکن تقریباً در همۀ مناطق دیگر، رواجِ اسلام نه از راه لشکرکشی، بلکه به وسیلۀ تصوف و تبلیغات و فعالیت‌های مراکز صوفیه صورت گرفت.
اگر چه در آغازِ ظهور اسلام، ایران و سرزمین‌هایی که بعدها ممالک عربی خوانده شدند، توسط سپاه عرب فتح گردید و در نتیجه به تدریج اسلام در این نواحی گسترش یافت، لیکن تقریباً در همۀ مناطق دیگر، رواجِ اسلام نه از راه لشکرکشی، بلکه به وسیلۀ تصوف و تبلیغات و فعالیت‌های مراکز صوفیه صورت گرفت.
این امر در شبه قارۀ هند، جنوب شرقی آسیا، غرب چین و در میان اقوام ترک که از راه تصوف اسلام آوردند و نیز مسلمانانِ شرق اروپا و سراسر قارۀ افریقای سیاه دیده می‌شود و امروزه نیز گسترش اسلام در غرب، به‌ویژه در میان افراد تحصیل‌کرده، بیشتر از راه تصوف است.
این امر در شبه قارۀ هند، جنوب شرقی آسیا، غرب چین و در میان اقوام ترک که از راه تصوف اسلام آوردند و نیز مسلمانانِ شرق اروپا و سراسر قارۀ آفریقای سیاه دیده می‌شود و امروزه نیز گسترش اسلام در غرب، به‌ویژه در میان افراد تحصیل‌کرده، بیشتر از راه تصوف است.


=تصوف نظری=
=تصوف نظری=
تصوف نظری و یا علمی از سدۀ ۷ق/۱۳م به بعد به صورت منسجم و نظام‌یافته توسط محیی‌الدین ابن عربی و پیروان مکتب او مانند صدرالدین قونوی، مؤیدالدین جَندی، عبدالرزاق کاشی، داوود قیصری و شمس‌الدین فناری شکل گرفت.
تصوف نظری و یا علمی از سدۀ ۷ق/۱۳م به بعد به صورت منسجم و نظام‌یافته توسط محیی‌الدینابن‌عربی و پیروان مکتب او مانند صدرالدین قونوی، مؤیدالدین جَندی، عبدالرزاق کاشی، داوود قیصری و شمس‌الدین فناری شکل گرفت.
با این‌همه، باید توجه داشت که بیش‌تر این عقاید از آغاز در میان صوفیه موجود بوده است و بیانات عارفان بعدی غالباً جز توضیح و تبیین نظریِ این باورها نیست.
با این‌همه، باید توجه داشت که بیش‌تر این عقاید از آغاز در میان صوفیه موجود بوده است و بیانات عارفان بعدی غالباً جز توضیح و تبیین نظریِ این باورها نیست.


خط ۶۴: خط ۶۴:


== وحدت وجود ==
== وحدت وجود ==
گرچـه اصطلاح وحدت وجود همه‌جا با نام ابن‌ عربی همراه است، اما وی خود این ترکیب را به کار نبرده است و باید نخستین کاربردهای آن را در آثار ابن سبعین (ه‌ م) و پیروان ابن عربی جست‌وجو کرد.<ref>ابن سبعین، عبدالحق، ج۱، ص۲۸، بُدّ العارف، به کوشش جرج کتّوره، بیروت، ۱۹۷۸م. - ابن سبعین، عبدالحق، ج۱، ص۱۱۳، بُدّ العارف، به کوشش جرج کتّوره، بیروت، ۱۹۷۸م. - نسفی، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۵۹ بب‌، کشف الحقایق، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، تهران، ۱۳۴۴ش. - اسیری لاهیجی، محمد، ج۱، ص۱۷-۱۹، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، ۱۳۳۷ش. - اسیری لاهیجی، محمد، ج۱، ص۳۹۶-۴۰۲، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، ۱۳۳۷ش.</ref>
گرچـه اصطلاح وحدت وجود همه‌جا با نام ابن‌ عربی همراه است، اما وی خود این ترکیب را به کار نبرده است و باید نخستین کاربردهای آن را در آثار ابن سبعین (ه‌ م) و پیروانابن‌عربی جست‌وجو کرد.<ref>ابن سبعین، عبدالحق، ج۱، ص۲۸، بُدّ العارف، به کوشش جرج کتّوره، بیروت، ۱۹۷۸م. - ابن سبعین، عبدالحق، ج۱، ص۱۱۳، بُدّ العارف، به کوشش جرج کتّوره، بیروت، ۱۹۷۸م. - نسفی، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۵۹ بب‌، کشف الحقایق، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، تهران، ۱۳۴۴ش. - اسیری لاهیجی، محمد، ج۱، ص۱۷-۱۹، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، ۱۳۳۷ش. - اسیری لاهیجی، محمد، ج۱، ص۳۹۶-۴۰۲، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، ۱۳۳۷ش.</ref>


با این‌همه، حقیقتی که وحدت وجود به آن اشاره می‌کند از آغاز در قلب تصوف حضور داشته است، چنان‌که صوفیه آیاتی مانند «… فَاَیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ‌اللّٰهِ…»،<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.</ref> و اشاره به ۴ اسم الاهی «… اَلْاَوّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ…»<ref>حدید/سوره۵۷، آیه۳. </ref> در قرآن کریم را سرآغاز بیان این حقیقت در متن آیات کتاب آسمانی مسلمانان دانسته‌اند و عارفان و صوفیانِ پیش از ابن عربی و شاگردان او نیز، مانند حلاج (در برخی از ابیات معروفش به عربی)، جنید (در رسائل و کلمات قصار خود)، نفرّی و...
با این‌همه، حقیقتی که وحدت وجود به آن اشاره می‌کند از آغاز در قلب تصوف حضور داشته است، چنان‌که صوفیه آیاتی مانند «… فَاَیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ‌اللّٰهِ…»،<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.</ref> و اشاره به ۴ اسم الاهی «… اَلْاَوّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ…»<ref>حدید/سوره۵۷، آیه۳. </ref> در قرآن کریم را سرآغاز بیان این حقیقت در متن آیات کتاب آسمانی مسلمانان دانسته‌اند و عارفان و صوفیانِ پیش ازابن‌عربی و شاگردان او نیز، مانند حلاج (در برخی از ابیات معروفش به عربی)، جنید (در رسائل و کلمات قصار خود)، نفرّی و...
به آن اشاره کرده‌اند (برای نمونه به این منابع رجوع کنید<ref>حسین، الطواسین، ج۱۷، ۵۸-۶۲، حلاج، به کوشش لوئی ماسینیون، پاریس، ۱۹۱۳م. - عین‌القضاة، ص۲۷۳-۲۷۴، ج۱، ص۵۱-۷۵، جنید بغدادی، رسائل، به کوشش علی حسن عبدالقادر، لندن، ۱۹۷۶م.</ref>.
به آن اشاره کرده‌اند (برای نمونه به این منابع رجوع کنید<ref>حسین، الطواسین، ج۱۷، ۵۸-۶۲، حلاج، به کوشش لوئی ماسینیون، پاریس، ۱۹۱۳م. - عین‌القضاة، ص۲۷۳-۲۷۴، ج۱، ص۵۱-۷۵، جنید بغدادی، رسائل، به کوشش علی حسن عبدالقادر، لندن، ۱۹۷۶م.</ref>.


خط ۷۸: خط ۷۸:
آثار صوفیانۀ پس از سدۀ ۷ق/۱۳م که به علم تصوف می‌پردازند، بیشتر مبتنی بر بحث پیرامون معنی وحدت وجودند.
آثار صوفیانۀ پس از سدۀ ۷ق/۱۳م که به علم تصوف می‌پردازند، بیشتر مبتنی بر بحث پیرامون معنی وحدت وجودند.
نظریۀ وحدت وجود نه تنها در میان فقیهان، بلکه در میان بعضی از صوفیان نیز مخالفانی داشته است.
نظریۀ وحدت وجود نه تنها در میان فقیهان، بلکه در میان بعضی از صوفیان نیز مخالفانی داشته است.
یکی از نظریاتی که در مقابل وحدت وجود مطرح گردید، «نظریۀ وحدت شهود» است که به نقد علاءالدولۀ سمنانی عارف سدۀ ۸ق/۱۴م از ابن عربی باز می‌گردد.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش. - علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش. - علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۴، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش.</ref>
یکی از نظریاتی که در مقابل وحدت وجود مطرح گردید، «نظریۀ وحدت شهود» است که به نقد علاءالدولۀ سمنانی عارف سدۀ ۸ق/۱۴م ازابن‌عربی باز می‌گردد.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش. - علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش. - علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۴، به کوشش نجیب مایل هروی، ۱۳۶۲ش.</ref>
با این‌همه، نظریۀ «وحدت شهود» طرفداران بسیاری در ایران و سرزمین‌های عربی نداشت و بیش‌تر در هندوستان بود که مورد توجه برخی از صوفیه قرار گرفت.
با این‌همه، نظریۀ «وحدت شهود» طرفداران بسیاری در ایران و سرزمین‌های عربی نداشت و بیش‌تر در هندوستان بود که مورد توجه برخی از صوفیه قرار گرفت.
این تعبیر با نام احمد سرهندی (ه‌ م) از صوفیان نقشبندی سدۀ ۱۱ق/۱۷م همراه شده است.
این تعبیر با نام احمد سرهندی (ه‌ م) از صوفیان نقشبندی سدۀ ۱۱ق/۱۷م همراه شده است.
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
به هر حال، بسیاری از صوفیان عشق را بالاترین حقیقت می‌دانند و برخی از آنها آن را بالاتر از عقل می‌شمرند و حتی دربارۀ این موضوع رسائلی نگاشته‌اند.
به هر حال، بسیاری از صوفیان عشق را بالاترین حقیقت می‌دانند و برخی از آنها آن را بالاتر از عقل می‌شمرند و حتی دربارۀ این موضوع رسائلی نگاشته‌اند.
ولی در این بحث‌ها، مقصود از عقل، بیشتر عقل جزئی و استدلالی است که قادر به درک حقایقی که عشق با آن سروکار دارد، نیست. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]
ولی در این بحث‌ها، مقصود از عقل، بیشتر عقل جزئی و استدلالی است که قادر به درک حقایقی که عشق با آن سروکار دارد، نیست. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]
حال آن‌که عقل به معنای عقل کل ــ که نوری در قلب انسان است که توان شناخت حق را دارد ــ امری دیگر است و با عشق پیوندی نزدیک دارد و از این‌روست که عشق را در آثار بزرگانی مانند ابن عربی می‌توان «معرفت تحقق‌یافته» دانست. [۷۶]
حال آن‌که عقل به معنای عقل کل ــ که نوری در قلب انسان است که توان شناخت حق را دارد ــ امری دیگر است و با عشق پیوندی نزدیک دارد و از این‌روست که عشق را در آثار بزرگانی مانندابن‌عربی می‌توان «معرفت تحقق‌یافته» دانست. [۷۶]
به هر حال، بر خلاف عرفان مسیحی و هندویی، در اسلام راه‌های عشق و معرفت کاملاً از یکدیگر جدا نیست و هر یک از بزرگان صوفیه بر یکی از این دو وجه بیش‌تر تکیه کرده‌اند.
به هر حال، بر خلاف عرفان مسیحی و هندویی، در اسلام راه‌های عشق و معرفت کاملاً از یکدیگر جدا نیست و هر یک از بزرگان صوفیه بر یکی از این دو وجه بیش‌تر تکیه کرده‌اند.
از نظر سلوک و عمل به تصوف، آن‌چه مهم است داشتن عشق به خداوند و مخلوق او، و کوشش برای نیل به معرفت اوست، که هدف نهایی خلقت است و نمونۀ اعلای این کمالْ پیامبر اکرم (ص) است که هم حبیب الله، و هم عارف به حقیقت بود و به همین سبب، یکی از القاب او «ذکر الله» است.
از نظر سلوک و عمل به تصوف، آن‌چه مهم است داشتن عشق به خداوند و مخلوق او، و کوشش برای نیل به معرفت اوست، که هدف نهایی خلقت است و نمونۀ اعلای این کمالْ پیامبر اکرم (ص) است که هم حبیب الله، و هم عارف به حقیقت بود و به همین سبب، یکی از القاب او «ذکر الله» است.
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
هرچند که در این گفتار پرداختن به اصول علمی و عملی تصوف در نظر بوده است، ولی در خاتمه اشاره‌ای به تجلیاتِ کلی تصوف در تمدن اسلامی نیز ضروری به نظر می‌رسد.
هرچند که در این گفتار پرداختن به اصول علمی و عملی تصوف در نظر بوده است، ولی در خاتمه اشاره‌ای به تجلیاتِ کلی تصوف در تمدن اسلامی نیز ضروری به نظر می‌رسد.
با ایجاد طریقه‌های صوفیه، تصوف نه تنها راه سیر به سوی حق را طی سده‌ها زنده نگاه داشت، بلکه هم‌چنین سازمانی به وجود آورد که خود جامعه‌ای در درون جامعۀ بزرگ‌تر اسلامی را شکل می‌داد.
با ایجاد طریقه‌های صوفیه، تصوف نه تنها راه سیر به سوی حق را طی سده‌ها زنده نگاه داشت، بلکه هم‌چنین سازمانی به وجود آورد که خود جامعه‌ای در درون جامعۀ بزرگ‌تر اسلامی را شکل می‌داد.
این جامعۀ کوچک‌تر و درونی، اثر زیادی بر جامعۀ بزرگ‌تر اسلامی‌داشت، چنان‌که در ترویج اسلام در مناطقی مانند افریقای سیاه، هند، جنوب شرقی آسیا و نیز بین قبایل ترک زبان نقش مهمی ایفا کرد.
این جامعۀ کوچک‌تر و درونی، اثر زیادی بر جامعۀ بزرگ‌تر اسلامی‌داشت، چنان‌که در ترویج اسلام در مناطقی مانند آفریقای سیاه، هند، جنوب شرقی آسیا و نیز بین قبایل ترک زبان نقش مهمی ایفا کرد.
در هنگامۀ بسیاری از دگرگونی‌هایی که جامعۀ اسلامی با آن روبه‌رو شد، تصوف بود که توانست اسلام و معارف اسلامی را در بسیاری از مناطق حفظ کند.
در هنگامۀ بسیاری از دگرگونی‌هایی که جامعۀ اسلامی با آن روبه‌رو شد، تصوف بود که توانست اسلام و معارف اسلامی را در بسیاری از مناطق حفظ کند.
برای نمونه، در هنگام حملۀ مغول به ایران که مدارس اسلامی ویران گردید، خانقاه‌ها مسئولیت تربیت طلاب را تا حد زیادی برعهده گرفتند.
برای نمونه، در هنگام حملۀ مغول به ایران که مدارس اسلامی ویران گردید، خانقاه‌ها مسئولیت تربیت طلاب را تا حد زیادی برعهده گرفتند.
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
شاید بتوان گفت که هیچ تمدنی به اندازۀ تمدن اسلامی شاه‌کارهای ادبی عرفانی ندارد و این امر در زبان‌های مختلف ملل اسلامی، به‌ویژه زبان فارسی که از این‌جهت سرآمدِ آنهاست، مشهود است.
شاید بتوان گفت که هیچ تمدنی به اندازۀ تمدن اسلامی شاه‌کارهای ادبی عرفانی ندارد و این امر در زبان‌های مختلف ملل اسلامی، به‌ویژه زبان فارسی که از این‌جهت سرآمدِ آنهاست، مشهود است.
بزرگ‌ترین شاعران عرب، ترک، گجراتی، سندی و بنگالی مسلمان از صوفیه بوده‌اند.
بزرگ‌ترین شاعران عرب، ترک، گجراتی، سندی و بنگالی مسلمان از صوفیه بوده‌اند.
عمیق‌ترین موسیقی سرزمین‌های اسلامی، از موسیقی عربی و ایرانی تا ترکی و افریقایی و هندیِ اسلامی با تصوف پیوندی مستقیم دارد.
عمیق‌ترین موسیقی سرزمین‌های اسلامی، از موسیقی عربی و ایرانی تا ترکی و آفریقایی و هندیِ اسلامی با تصوف پیوندی مستقیم دارد.
اهمیت تصوف در بسیاری از هنرهای دیگر، مانند معماری و خوش‌نویسی نیز هویداست و سهم آن در علوم عقلی اسلامی را نیز نباید نادیده انگاشت.
اهمیت تصوف در بسیاری از هنرهای دیگر، مانند معماری و خوش‌نویسی نیز هویداست و سهم آن در علوم عقلی اسلامی را نیز نباید نادیده انگاشت.
با آن‌که تصوف تاریخی طولانی دارد که به آغاز اسلام باز می‌گردد، ولی مانند دیگر ساحت‌های اسلام، امروزه کاملاً زنده است و حتی در سرزمین‌هایی مانند شوروی سابق و آلبانی و برخی دیگر از کشورهای اروپای شرقی که طی دهه‌های متمادی پرداختن به آن ممنوع بود، دوباره حیات یافته است.
با آن‌که تصوف تاریخی طولانی دارد که به آغاز اسلام باز می‌گردد، ولی مانند دیگر ساحت‌های اسلام، امروزه کاملاً زنده است و حتی در سرزمین‌هایی مانند شوروی سابق و آلبانی و برخی دیگر از کشورهای اروپای شرقی که طی دهه‌های متمادی پرداختن به آن ممنوع بود، دوباره حیات یافته است.
خط ۲۹۹: خط ۲۹۹:


[[رده:تصوف]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]