۵٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' صورتها' به ' صورتها') |
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
نگاهی به تاریخ صدر [[اسلام]] بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین | نگاهی به تاریخ صدر [[اسلام]] بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود. نمونه بارز چنین اندیشههای انحرافی را میتوان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیهالسلام مشاهده نمود. | ||
سطحینگری اینان در شناخت [[قرآن]] و معارف دینی زمینه پیدایش جریانهای فکری انحرافی از جمله جریانهای تکفیری گردید. این امر سبب شکافی عمیق در جامعه اسلامیگردید بگونهای که که تا کنون این جریان ادامه دارد. | |||
== انفکاک تعقل از تدین یا تحجر و جمود در فهم از منابع دینی == | == انفکاک تعقل از تدین یا تحجر و جمود در فهم از منابع دینی == | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
لیت السیاط علی رووس اصحابی حتی یتفقهوا فی الدین | لیت السیاط علی رووس اصحابی حتی یتفقهوا فی الدین | ||
توصیههائی اینچنین در متون دینی نشان میدهد که تعقل و تدین از یکدیگر انفکاک نداشته بلکه در یکدیگر آمیخته هستند. | |||
== انفکاک تعقل از تدین خصلت بارز جریانهای تکفیری == | == انفکاک تعقل از تدین خصلت بارز جریانهای تکفیری == | ||
نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین | نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود. نمونه بارز چنین اندیشههای انحرافی را میتوان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیهالسلام مشاهده نمود. | ||
شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج میفرماید: | شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج میفرماید: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از این رو، پرهیز از تصادم با مظاهر توسعه علم و تمدن یکی از جهاتی است که کار انطباق این دین را با مقتضیات زمان آسان کرده و مانع بزرگ جاوید ماندن را از میان برمیدارد. این همان درهم آمیختن تعقل و تدین است. | از این رو، پرهیز از تصادم با مظاهر توسعه علم و تمدن یکی از جهاتی است که کار انطباق این دین را با مقتضیات زمان آسان کرده و مانع بزرگ جاوید ماندن را از میان برمیدارد. این همان درهم آمیختن تعقل و تدین است. | ||
از طرفی اصول را ثابت و پایدار گرفته و از طرفی آن را از | از طرفی اصول را ثابت و پایدار گرفته و از طرفی آن را از شکلها جدا کرده است. کلیات را به دست داده است. این کلیات مظاهر گوناگونی دارند و تغییر مظاهر، حقیقت را تغییر نمیدهد. | ||
اما تطبیق حقیقت بر مظاهر و مصادیق خود هم آنقدر ساده نیست که کار همه کس باشد، بلکه نیازمند درکی عمیق و فهمی صحیح است. و خوارج مردمی جامدفکر بودند و ماوراء آنچه میشنیدند یاری درک نداشتند و لذا وقتی امیرالمؤمنین، ابن عباس را فرستاد تا با آنها احتجاج کند به وی گفت: | اما تطبیق حقیقت بر مظاهر و مصادیق خود هم آنقدر ساده نیست که کار همه کس باشد، بلکه نیازمند درکی عمیق و فهمی صحیح است. و خوارج مردمی جامدفکر بودند و ماوراء آنچه میشنیدند یاری درک نداشتند و لذا وقتی امیرالمؤمنین، ابن عباس را فرستاد تا با آنها احتجاج کند به وی گفت: | ||
لا تُخاصِمْهُمْ بالْقُر انِ فَانَّ الْقُر انَ حَمّالٌ ذو وُجوهٍ تَقولُ وَ یَقولونَ وَ لکِنْ حاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَانَّهُمْ لَنْیَجِدوا عَنْها مَحیصاً. ( | لا تُخاصِمْهُمْ بالْقُر انِ فَانَّ الْقُر انَ حَمّالٌ ذو وُجوهٍ تَقولُ وَ یَقولونَ وَ لکِنْ حاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَانَّهُمْ لَنْیَجِدوا عَنْها مَحیصاً. (نهجالبلاغه، نامه 77.). | ||
با قرآن با آنان استدلال مکن زیرا که قرآن احتمالات و توجیهات بسیار میپذیرد، تو میگویی و آنان میگویند، ولکن با سنت و سخنان پیغمبر با آنان سخن بگو و استدلال کن که صریح است و از آن راه فراری ندارند. | با قرآن با آنان استدلال مکن زیرا که قرآن احتمالات و توجیهات بسیار میپذیرد، تو میگویی و آنان میگویند، ولکن با سنت و سخنان پیغمبر با آنان سخن بگو و استدلال کن که صریح است و از آن راه فراری ندارند. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
شهید مطهری نسبت به مکتب فقهی حنبلی مینویسد: | شهید مطهری نسبت به مکتب فقهی حنبلی مینویسد: | ||
بزرگترین علمای ضد عقل و تعقل پیروان احمد حنبل هستند که در رأس آنها ابن تیمیه است. ابن تیمیه در قرن هشتم میلادی و در دمشق میزیسته. | |||
او مردی بسیار پرکار و به یک معنا نابغه است. واقعاً هم نبوغی دارد، ولی یک فکر بسیار بسیار قشری و متحجّری دارد. | او مردی بسیار پرکار و به یک معنا نابغه است. واقعاً هم نبوغی دارد، ولی یک فکر بسیار بسیار قشری و متحجّری دارد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] |