۵٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (جایگزینی متن - 'رده:جنبشها' به 'رده:جریانها و جنبشها') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''جنبشهای اسلامی آسیای مرکزی''' مقالهای است که درباره [[مسلمانان]] و جنبشهای اسلامیهای صورت گرفته در آن منطقه خواهد بود. | '''جنبشهای اسلامی آسیای مرکزی''' مقالهای است که درباره [[مسلمانان]] و جنبشهای اسلامیهای صورت گرفته در آن منطقه خواهد بود. | ||
==علت نامگذاری به آسیای مرکزی== | == علت نامگذاری به آسیای مرکزی == | ||
آسیای مرکزی که برگردان آن از واژگان روسی آسیای میانه خوانده شده است، در قلب آسیا و در منطقهای قرار گرفته که رودهای آن به آبهای آزاد جهان راه نمییابند<ref>Robert Lewis, Geographical Perspective on Soviet Central Asia, London: Routledge, 1992, p.80.</ref> | آسیای مرکزی که برگردان آن از واژگان روسی آسیای میانه خوانده شده است، در قلب آسیا و در منطقهای قرار گرفته که رودهای آن به آبهای آزاد جهان راه نمییابند<ref>Robert Lewis, Geographical Perspective on Soviet Central Asia, London: Routledge, 1992, p.80.</ref> | ||
==کشورهای آسیای مرکزی== | == کشورهای آسیای مرکزی == | ||
آسیای میانه یا آسیای مرکزی سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد. (محصور در خشکی) | آسیای میانه یا آسیای مرکزی سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد. (محصور در خشکی) اگرچه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشدهاست،<br> | ||
ولی بهطور معمول آن را دربرگیرندهٔ کشورهای [[ازبکستان]]، [[تاجیکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[قزاقستان]] و [[قرقیزستان]] میدانند.<br> | ولی بهطور معمول آن را دربرگیرندهٔ کشورهای [[ازبکستان]]، [[تاجیکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[قزاقستان]] و [[قرقیزستان]] میدانند.<br> | ||
اغلب سرزمینهای دیگری چون [[افغانستان]]، شمال شرق [[ایران]]، [[مغولستان]]، [[کشمیر]]، شمال و غرب [[پاکستان]]، و گاه '''سینکیانگ (ترکستان شرقی قدیم)''' در غرب [[چین]] و جنوب سیبری در [[روسیه]] نیز شامل آسیای مرکزی میشوند. | اغلب سرزمینهای دیگری چون [[افغانستان]]، شمال شرق [[ایران]]، [[مغولستان]]، [[کشمیر]]، شمال و غرب [[پاکستان]]، و گاه '''سینکیانگ (ترکستان شرقی قدیم)''' در غرب [[چین]] و جنوب سیبری در [[روسیه]] نیز شامل آسیای مرکزی میشوند. | ||
==گسترش اسلام در قرن اول هجری== | == گسترش اسلام در قرن اول هجری == | ||
این منطقه که ماوراءالنهر، '''فرارود یا ورارود''' هم خوانده شده، از همان قرن اول گسترش اسلام در مناطق غربی و مرکزی آسیا، به بخشی از '''دارالاسلام''' تبدیل شد.<br> | این منطقه که ماوراءالنهر، '''فرارود یا ورارود''' هم خوانده شده، از همان قرن اول گسترش اسلام در مناطق غربی و مرکزی آسیا، به بخشی از '''دارالاسلام''' تبدیل شد.<br> | ||
سرنوشت مردم این منطقه با دیگر مسلمانان، در مسیری کمتر یا بیشتر مشابه قرار گرفت. مسلمانان آسیای مرکزی در قرون اولیه گسترش اسلام، در روند شکلگیری و تکامل فرهنگ و تمدن اسلامی نقش آفریدند. این منطقه از دیرباز محل سکونت اقوام ایرانی بود. | سرنوشت مردم این منطقه با دیگر مسلمانان، در مسیری کمتر یا بیشتر مشابه قرار گرفت. مسلمانان آسیای مرکزی در قرون اولیه گسترش اسلام، در روند شکلگیری و تکامل فرهنگ و تمدن اسلامی نقش آفریدند. این منطقه از دیرباز محل سکونت اقوام ایرانی بود. | ||
<ref>جیبویل، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه: حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1368، ص 335</ref><br> | <ref>جیبویل، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه: حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1368، ص 335</ref><br> | ||
===نفوذ ایران=== | === نفوذ ایران === | ||
پیش از ورود [[اسلام]] قبایل و طوایف گوناگونی را در آن منطقه جای داده بود. آثار و نفوذ فرهنگی [[ایران]] در بخشهایی از این منطقه مانند مرو و هرات بسیار چشمگیر بود. در دوره ساسانیان نفوذ ایران در این منطقه بسیار آشکار بود.<br> | پیش از ورود [[اسلام]] قبایل و طوایف گوناگونی را در آن منطقه جای داده بود. آثار و نفوذ فرهنگی [[ایران]] در بخشهایی از این منطقه مانند مرو و هرات بسیار چشمگیر بود. در دوره ساسانیان نفوذ ایران در این منطقه بسیار آشکار بود.<br> | ||
پس از سیطره سربازان مسلمان بر شمال و شرق [[ایران]]، از همان قرن نخست هجری، آسیای مرکزی هم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.<br> | پس از سیطره سربازان مسلمان بر شمال و شرق [[ایران]]، از همان قرن نخست هجری، آسیای مرکزی هم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.<br> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این منطقه تحت تأثیر [[اسلام]] قرار گرفت. در این دوره جغرافیدانان مسلمان این منطقه را ترکستان خواندند. | شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این منطقه تحت تأثیر [[اسلام]] قرار گرفت. در این دوره جغرافیدانان مسلمان این منطقه را ترکستان خواندند. | ||
<ref>بارتولد، ترکستاننامه، ترجمه: کریم کشاورز، تهران: آگاه، 1366، ص. 167</ref><br> | <ref>بارتولد، ترکستاننامه، ترجمه: کریم کشاورز، تهران: آگاه، 1366، ص. 167</ref><br> | ||
===اسلام عامل وحدت=== | === اسلام عامل وحدت === | ||
[[پرونده:مسلمانان تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|چپ|مسلمانان تاجیکستان کشوری در آسیای مرکزی]] | [[پرونده:مسلمانان تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|چپ|مسلمانان تاجیکستان کشوری در آسیای مرکزی]] | ||
[[اسلام]] در آسیای مرکزی و در میان اقوام ساکن در آن وحدتی را به وجود آورد که پیش از آن حتی در دوره هخامنشیان و سلطه اسکندر مقدونی هم به چشم نخورده بود.<br> | [[اسلام]] در آسیای مرکزی و در میان اقوام ساکن در آن وحدتی را به وجود آورد که پیش از آن حتی در دوره هخامنشیان و سلطه اسکندر مقدونی هم به چشم نخورده بود.<br> | ||
با تقویت و تثبیت نفوذ اعراب، | با تقویت و تثبیت نفوذ اعراب، قدرتهای محلی ترک به سوی شمال شرقی عقب رانده شدند. بر همین اساس از نظر دیدگاه جغرافیدانان مسلمان در قرون سوم و چهارم هجری، ترکستان از شمال ماوراءالنهر (فرارود) آغاز میشد.<br> | ||
ترکان قراخانی نخستین حکومت بزرگ اسلامی ترک را ایجاد کردند. سلسلههای ایرانی هم مانند سامانیان، غزنویان و خوارزمشاهیان اداره امور مسلمانان آسیای مرکزی را در اختیار گرفتند. بخارای عصر سامانیان و سلجوقیان، به یکی از مراکز مهم فرهنگ جهانی تبدیل شد. | ترکان قراخانی نخستین حکومت بزرگ اسلامی ترک را ایجاد کردند. سلسلههای ایرانی هم مانند سامانیان، غزنویان و خوارزمشاهیان اداره امور مسلمانان آسیای مرکزی را در اختیار گرفتند. بخارای عصر سامانیان و سلجوقیان، به یکی از مراکز مهم فرهنگ جهانی تبدیل شد. | ||
<ref>الهه کولایی، سیاست و حکومت در آسیای مرکزی، تهران: سمت، 1389، ص. 25</ref> | <ref>الهه کولایی، سیاست و حکومت در آسیای مرکزی، تهران: سمت، 1389، ص. 25</ref> | ||
مسلمانان آسیای مرکزی مانند دیگر مسلمانان، در قرن هفتم ه. با حملههای سنگین و | مسلمانان آسیای مرکزی مانند دیگر مسلمانان، در قرن هفتم ه. با حملههای سنگین و ویرانگر چنگیزخان و جانشینانشان رو به رو شدند. | ||
<ref>Beatrice F. Manz, “Historical Background”, in: Beatrice F. Manz, Central Asia in Historical Perspective, Boulder, Westview Press, 1994, p. 7.</ref><br> | <ref>Beatrice F. Manz, “Historical Background”, in: Beatrice F. Manz, Central Asia in Historical Perspective, Boulder, Westview Press, 1994, p. 7.</ref><br> | ||
===حمله مغولان=== | === حمله مغولان === | ||
با این تهاجم، به مدنیت ایرانی – اسلامی در این منطقه، آسیبهای شدیدی وارد شد. با ورد مغولان به آسیای مرکزی و پیرامون آن و از میان رفتن حکومتهای محلی اسلامی، مدتهای طولانی گسترش اسلام در این منطقه متوقف شد.<br> | با این تهاجم، به مدنیت ایرانی – اسلامی در این منطقه، آسیبهای شدیدی وارد شد. با ورد مغولان به آسیای مرکزی و پیرامون آن و از میان رفتن حکومتهای محلی اسلامی، مدتهای طولانی گسترش اسلام در این منطقه متوقف شد.<br> | ||
هر چند مغولان به زودی شیوه مدارای مذهبی را هدف قرار دادند و حتی باورهایشان را با اندیشههای مسیحیت نیز درآمیختند.<br> | هر چند مغولان به زودی شیوه مدارای مذهبی را هدف قرار دادند و حتی باورهایشان را با اندیشههای مسیحیت نیز درآمیختند.<br> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
<ref>غلامرضا ورهرام، تاریخ آسیای مرکزی در دوران اسلامی، مشهد: آستان قدس، 1372، صص. 289 تا 302.</ref><br> | <ref>غلامرضا ورهرام، تاریخ آسیای مرکزی در دوران اسلامی، مشهد: آستان قدس، 1372، صص. 289 تا 302.</ref><br> | ||
==روسها و مسلمانان در آسیای مرکزی== | == روسها و مسلمانان در آسیای مرکزی == | ||
[[پرونده:مسلمانان روسیه 2.jpg|بندانگشتی|چپ|مسلمانان روسیه]] | [[پرونده:مسلمانان روسیه 2.jpg|بندانگشتی|چپ|مسلمانان روسیه]] | ||
از قرن شانزدهم میلادی. و از دوره '''ایوان چهارم (مخوف)'''، گروهها و هیئتهای مختلف مذهبی برای تبلیغ مسیحیت به آسیای مرکزی فرستاده شدند.<br> | از قرن شانزدهم میلادی. و از دوره '''ایوان چهارم (مخوف)'''، گروهها و هیئتهای مختلف مذهبی برای تبلیغ مسیحیت به آسیای مرکزی فرستاده شدند.<br> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[پرونده:کاترین دوم.jpg|بندانگشتی|چپ|کاترین دوم امپراطور روسیه در سال 1762 میلادی]] | [[پرونده:کاترین دوم.jpg|بندانگشتی|چپ|کاترین دوم امپراطور روسیه در سال 1762 میلادی]] | ||
او مرکزی را برای اداره امور مسلمانان ایجاد کرد و شیوهای ملایم در برخورد با مسلمانان در پیش گرفت. سیاستهای فرهنگی او شرایط را برای احیای فرهنگی تاتارهای ولگا – اورال و شکلگیری «جنبش جدیدی» فراهم ساخت. سیاستهای او در سیاست روسی گردانی مسلمانان تأخیرهایی را ایجاد کرد. | او مرکزی را برای اداره امور مسلمانان ایجاد کرد و شیوهای ملایم در برخورد با مسلمانان در پیش گرفت. سیاستهای فرهنگی او شرایط را برای احیای فرهنگی تاتارهای ولگا – اورال و شکلگیری «جنبش جدیدی» فراهم ساخت. سیاستهای او در سیاست روسی گردانی مسلمانان تأخیرهایی را ایجاد کرد. | ||
===سیاستهای استعماری=== | === سیاستهای استعماری === | ||
ولی در فرارود سیاستها به گونهای دیگر در برابر مسلمانان این منطقه شکل گرفت: سیاستی کاملاً استعماری. روسهای مهاجر محل زندگی متفاوتی را برای خود ایجاد کردند.<br> | ولی در فرارود سیاستها به گونهای دیگر در برابر مسلمانان این منطقه شکل گرفت: سیاستی کاملاً استعماری. روسهای مهاجر محل زندگی متفاوتی را برای خود ایجاد کردند.<br> | ||
در مناطقی خاص محل زندگی آنان برپا شد. این سیاست تا حد زیادی به سیاست آپارتاید در | در مناطقی خاص محل زندگی آنان برپا شد. این سیاست تا حد زیادی به سیاست آپارتاید در آفریقای جنوبی قرن بیستم شباهت داشت.<br> | ||
اهالی فرارود تابع امپراتوری نبودند، در نتیجه معاف از خدمت نظام بودند. آنها در انزوای کامل قرار گرفتند، تا رکود اقتصادی – اجتماعی پایداری را تجربه کنند و انزوایشان از دیگر بخشهای جهان اسلام، ادامه یابد.<br> | اهالی فرارود تابع امپراتوری نبودند، در نتیجه معاف از خدمت نظام بودند. آنها در انزوای کامل قرار گرفتند، تا رکود اقتصادی – اجتماعی پایداری را تجربه کنند و انزوایشان از دیگر بخشهای جهان اسلام، ادامه یابد.<br> | ||
حتی تبلیغ دین مسیح هم ممنوع بود و نهادهای اداری محلی بر آن بودند عقب ماندهترین اشکال بقایای فرهنگ اسلامی را نگه دارند و از ورود اندیشههای جدیدی هم جلوگیری کنند.<br> | حتی تبلیغ دین مسیح هم ممنوع بود و نهادهای اداری محلی بر آن بودند عقب ماندهترین اشکال بقایای فرهنگ اسلامی را نگه دارند و از ورود اندیشههای جدیدی هم جلوگیری کنند.<br> | ||
از سال 1552 (تصرف قازان) تا سال 1917 (انقلاب اکتبر) روسها با شیوههای گوناگون از جمله: نابودی از راه اخراج (مهاجرت اجباری) مانند مسلمانان آبخازیا، نابودی از راه کشتار گروهی مانند مسلمانان ترکمن، نابودی از راه مرگ، مانند تاتارهای ولگا و کریمه، همسانگردانی از راه گرویدن به مسیحیت ارتودکس، همسانی از راه گرویدن به مسیحیت و روسزدگی زبانی و فرهنگی، به مشارکت خواندن نخبگان و رها کردن تودهها به حال خود و سیاست مشارکت سیاسی و اقتصادی واقعی که در دوره کاترین در مورد برخی از تاتارهای ولگا اجرا شد، با مسلمانان رفتار میکردند. <ref>بنیگسن و براکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370، صص. 51 – 50</ref><br> | از سال 1552 (تصرف قازان) تا سال 1917 (انقلاب اکتبر) روسها با شیوههای گوناگون از جمله: نابودی از راه اخراج (مهاجرت اجباری) مانند مسلمانان آبخازیا، نابودی از راه کشتار گروهی مانند مسلمانان ترکمن، نابودی از راه مرگ، مانند تاتارهای ولگا و کریمه، همسانگردانی از راه گرویدن به مسیحیت ارتودکس، همسانی از راه گرویدن به مسیحیت و روسزدگی زبانی و فرهنگی، به مشارکت خواندن نخبگان و رها کردن تودهها به حال خود و سیاست مشارکت سیاسی و اقتصادی واقعی که در دوره کاترین در مورد برخی از تاتارهای ولگا اجرا شد، با مسلمانان رفتار میکردند. <ref>بنیگسن و براکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370، صص. 51 – 50</ref><br> | ||
===جهاد برای آزادی از استعمار=== | === جهاد برای آزادی از استعمار === | ||
با شکست [[روسیه]] در جنگ با قدرتهای بزرگ اروپایی، سیاست شرقی برای نزدیک شدن به مستعمره مهم [[بریتانیا]] در آسیا ([[هندوستان]]) مورد توجه قرار گرفت.<br> | با شکست [[روسیه]] در جنگ با قدرتهای بزرگ اروپایی، سیاست شرقی برای نزدیک شدن به مستعمره مهم [[بریتانیا]] در آسیا ([[هندوستان]]) مورد توجه قرار گرفت.<br> | ||
[[روسیه]] افزایش حضور خود را در ترکستان (آسیای مرکزی) برای متمدنسازی این منطقه اعلام میکرد. | [[روسیه]] افزایش حضور خود را در ترکستان (آسیای مرکزی) برای متمدنسازی این منطقه اعلام میکرد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
با وجود جنگاوری و سلحشوری مسلمان آسیای مرکزی، برتری نظامی، فنی و سازمانی [[روسیه]] امکان پایداری مؤثر را از آنان گرفت.<br> | با وجود جنگاوری و سلحشوری مسلمان آسیای مرکزی، برتری نظامی، فنی و سازمانی [[روسیه]] امکان پایداری مؤثر را از آنان گرفت.<br> | ||
برخی از مسلمانان نیز با نام جهاد به مبارزه با نفوذ رو به گسترش [[روسیه]] روی آوردند. در این زمینه میتوان به تلاشهای '''خدایارخان و پسرش نصرالدین''' در '''خوقند''' اشاره کرد که مبارزهای ناکام را در سال 1876 علیه روسها شکل دادهاند.<br> | برخی از مسلمانان نیز با نام جهاد به مبارزه با نفوذ رو به گسترش [[روسیه]] روی آوردند. در این زمینه میتوان به تلاشهای '''خدایارخان و پسرش نصرالدین''' در '''خوقند''' اشاره کرد که مبارزهای ناکام را در سال 1876 علیه روسها شکل دادهاند.<br> | ||
در سال 1898 در '''اندیجان''' در دوره فرغانه شورشی با رهبری یکی از صوفیان به نام '''خان تورا''' شکل گرفت که به شدت سرکوب شد.<ref>Rashid, Op. cit., p. 87</ref><br> | در سال 1898 در '''اندیجان''' در دوره فرغانه شورشی با رهبری یکی از صوفیان به نام '''خان تورا''' شکل گرفت که به شدت سرکوب شد.<ref>Rashid, Op. cit. , p. 87</ref><br> | ||
[[روسیه]] در مان حال که در آسیای مرکزی پیشروی میکرد، مایل به رویارویی با بریتانیا نبود. رقابتهای روسیه تزاری و بریتانیا در غرب و مرکز آسیا به "'''بازی بزرگ'''" معروف شد.<br> | [[روسیه]] در مان حال که در آسیای مرکزی پیشروی میکرد، مایل به رویارویی با بریتانیا نبود. رقابتهای روسیه تزاری و بریتانیا در غرب و مرکز آسیا به "'''بازی بزرگ'''" معروف شد.<br> | ||
راهآهن [[روسیه]] از قفقاز به این منطقه امتداد داده شد، تا خروج منابع و ذخایر ارزشمند جوامع مسلماننشین آسانتر انجام گیرد.<br> | راهآهن [[روسیه]] از قفقاز به این منطقه امتداد داده شد، تا خروج منابع و ذخایر ارزشمند جوامع مسلماننشین آسانتر انجام گیرد.<br> | ||
حفظ سنتهای محلی و زیر سوال نبردن ارزشهای محلی مورد توجه برخی از تزارهای روس بود این سیاست در آستانه انقلاب اکتبر نیز ادامه داشت. | حفظ سنتهای محلی و زیر سوال نبردن ارزشهای محلی مورد توجه برخی از تزارهای روس بود این سیاست در آستانه انقلاب اکتبر نیز ادامه داشت. | ||
==طریقت صوفی در آسیای مرکزی== | == طریقت صوفی در آسیای مرکزی == | ||
[[پرونده:نقشبندیه.jpg|بندانگشتی|چپ|آرامگاه شیخ بهاءالدین نقشبندی در بخارا]] | [[پرونده:نقشبندیه.jpg|بندانگشتی|چپ|آرامگاه شیخ بهاءالدین نقشبندی در بخارا]] | ||
در آسیای مرکزی هم مانند دیگر مناطق مسلماننشین [[روسیه]] و دیگر نقاط جهان اسلام، دو گروه از رهبران وجود داشتند.<br> | در آسیای مرکزی هم مانند دیگر مناطق مسلماننشین [[روسیه]] و دیگر نقاط جهان اسلام، دو گروه از رهبران وجود داشتند.<br> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
گروه دوم رهبران اسلامی، شیوخ دراویش – ایشانها بودند که به طور معمول در برابر گروه نخست قرار میگرفتند.<br> | گروه دوم رهبران اسلامی، شیوخ دراویش – ایشانها بودند که به طور معمول در برابر گروه نخست قرار میگرفتند.<br> | ||
آنها شبکه گستردهای از هواداران خود را داشتند. گرایشهای آنان در برخی مناطق مسلماننشین، در پیوند با میراث کهن پیش از ورود اسلام بود.<br> | آنها شبکه گستردهای از هواداران خود را داشتند. گرایشهای آنان در برخی مناطق مسلماننشین، در پیوند با میراث کهن پیش از ورود اسلام بود.<br> | ||
یکی از مهمترین طریقتهای صوفی در آسیای مرکزی، طریقت '''نقشبندی''' بود که به وسیله '''شیخ بهاءالدین نقشبندی''' تأسیس شد، از قرن چهاردهم م./ قرن هفتم ه. در این منطقه شکل گرفت.<br> | یکی از مهمترین طریقتهای صوفی در آسیای مرکزی، طریقت '''نقشبندی''' بود که به وسیله '''شیخ بهاءالدین نقشبندی''' تأسیس شد، از قرن چهاردهم م. / قرن هفتم ه. در این منطقه شکل گرفت.<br> | ||
طریقت رایج دیگر طریقت '''قادری''' بود که در قرن دوازدهم م. قرن پنجم ه. به وسیله '''عبدالقادر گیلانی''' از بغداد گسترش یافت.<br> | طریقت رایج دیگر طریقت '''قادری''' بود که در قرن دوازدهم م. قرن پنجم ه. به وسیله '''عبدالقادر گیلانی''' از بغداد گسترش یافت.<br> | ||
در نواحی شمال ازبکستان هم طریقت '''یسوعی''' که از قرن دوازدهم م./ قرن پنجم م. توسط '''شیح احمد یسوی''' پایهگذاری شد، پیروانی داشت. | در نواحی شمال ازبکستان هم طریقت '''یسوعی''' که از قرن دوازدهم م. / قرن پنجم م. توسط '''شیح احمد یسوی''' پایهگذاری شد، پیروانی داشت. | ||
<ref>الهه کولایی، "روند نوگرایی اسلامی در آسیای مرکزی"، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 39، بهار 1377، ص 206</ref><br> | <ref>الهه کولایی، "روند نوگرایی اسلامی در آسیای مرکزی"، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 39، بهار 1377، ص 206</ref><br> | ||
'''طریقت کبرویه''' را هم '''نجمالدین کبری''' در قرن هفتم هجری در قرن هفتم پایهگذاری کرد. | '''طریقت کبرویه''' را هم '''نجمالدین کبری''' در قرن هفتم هجری در قرن هفتم پایهگذاری کرد. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
<ref>الکساندر بنیگسن و آندرسن ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ترجمه افسانه منفرد، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378، صص. 53 – 49</ref> | <ref>الکساندر بنیگسن و آندرسن ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ترجمه افسانه منفرد، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378، صص. 53 – 49</ref> | ||
==جنبش جدیدی== | == جنبش جدیدی == | ||
[[جنبش جدیدی در آسیای مرکزی]] در دهههای پایانی قرن نوزدهم، مسلمانان آسیای مرکزی هم شاهد شکلگیری و گسترش جریانهایی بودند که در سراسر جوامع اسلامی در حال رشد و بالندگی بود.<br> | [[جنبش جدیدی در آسیای مرکزی]] در دهههای پایانی قرن نوزدهم، مسلمانان آسیای مرکزی هم شاهد شکلگیری و گسترش جریانهایی بودند که در سراسر جوامع اسلامی در حال رشد و بالندگی بود.<br> | ||
جنبش جدیدی که ابتدا در میان تاتارهای ولگا حیات خود را آغاز کرده بود، با وجود اجرای سیاست منزویسازی و دور نگهداشتن مسلمانان آسیای مرکزی از تحولات جهان اسلام، به زودی امواج این تکاپو به این منطقه هم انتقال یافت. | جنبش جدیدی که ابتدا در میان تاتارهای ولگا حیات خود را آغاز کرده بود، با وجود اجرای سیاست منزویسازی و دور نگهداشتن مسلمانان آسیای مرکزی از تحولات جهان اسلام، به زودی امواج این تکاپو به این منطقه هم انتقال یافت. | ||
==جنبش باسماچی== | == جنبش باسماچی == | ||
[[جنبش باسماچی در آسیای مرکزی]] با اعلام خودمختاری ترکستان از سوی کنگره مسلمانان خوقند، درگیریهای خونینی در جریان سرکوب شدید روسها در فوریه 1918 ایجاد شد.<br> | [[جنبش باسماچی در آسیای مرکزی]] با اعلام خودمختاری ترکستان از سوی کنگره مسلمانان خوقند، درگیریهای خونینی در جریان سرکوب شدید روسها در فوریه 1918 ایجاد شد.<br> | ||
بلشویکها این تحرکها را متوقف کردند و صدها نفر در جریان رویارویی آنان با مسلمانان کشته شدند. | بلشویکها این تحرکها را متوقف کردند و صدها نفر در جریان رویارویی آنان با مسلمانان کشته شدند. | ||
==مبارزه با اسلام بعد انقلاب اکتبر 1917== | == مبارزه با اسلام بعد انقلاب اکتبر 1917== | ||
[[پرونده:انقلاب اکتبر 1917.jpg|بندانگشتی|چپ|انقلاب اکتبر 1917]] | [[پرونده:انقلاب اکتبر 1917.jpg|بندانگشتی|چپ|انقلاب اکتبر 1917]] | ||
رهبران انقلاب اکتبر 1917 اسلام را از نمادهای جامعه فئودالی میدانستند. بنابراین در پی تثبیت قدرت خود در سراسر مناطق مسلماننشین از جمله در آسیای مرکزی، نابودسازی همه نهادها و نمادهای دینی را با جدیت دنبال کردند.<br> | رهبران انقلاب اکتبر 1917 اسلام را از نمادهای جامعه فئودالی میدانستند. بنابراین در پی تثبیت قدرت خود در سراسر مناطق مسلماننشین از جمله در آسیای مرکزی، نابودسازی همه نهادها و نمادهای دینی را با جدیت دنبال کردند.<br> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
با سرکوب گرایشهای خودمختاری خواهانه مسلمانان، به ویژه در آسیای مرکزی، حکومت کمونیستی در سراسر اتحاد شوروی نابودی ادیان و به ویژه اسلام را هدف قرار داد. برخلاف انتظار جدیدیها، بخاراییان جوان و هواداران بلشویکها در آسیای مرکزی، تقاضاهای خودمختاری و تشکیل ملت واحد ترکستان به شدت سرکوب شد. | با سرکوب گرایشهای خودمختاری خواهانه مسلمانان، به ویژه در آسیای مرکزی، حکومت کمونیستی در سراسر اتحاد شوروی نابودی ادیان و به ویژه اسلام را هدف قرار داد. برخلاف انتظار جدیدیها، بخاراییان جوان و هواداران بلشویکها در آسیای مرکزی، تقاضاهای خودمختاری و تشکیل ملت واحد ترکستان به شدت سرکوب شد. | ||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:جریانها و جنبشها]] |