نقد و بررسی مساله فتاوا و جریان های تکفیری در شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها ')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''فتاوا و جریان‌های تکفیری در شیعه''' عنوان مدخلی است در بررسی و تحلیل اتهام سنگینی که برخی گروه‌های افراطی [[اهل سنت]] و نیز برخی از کج‌اندیشان [[شیعه]] به فقیهان شیعه امامیه رواداشته و می‌دارند. اتهام این است که [[فقیهان]] مذکور تمامی اهل سنت و منکرین امامت [[معصوم|معصومین]] (علیهم السلام) را [[کافر]] می‌دانند – اعم از [[کفر کلامی]] یا [[کفر فقهی]] – در این مقاله ادعای مذکور مورد نقد قرار گرفته و بطلان و دروغ بودن آن به اثبات رسیده است.  
'''فتاوا و جریان‌های تکفیری در شیعه''' عنوان مدخلی است در بررسی و تحلیل اتهام سنگینی که برخی گروه‌های افراطی [[اهل سنت]] و نیز برخی از کج‌اندیشان [[شیعه]] به فقیهان شیعه امامیه رواداشته و می‌دارند. اتهام این است که [[فقیهان]] مذکور تمامی اهل سنت و منکرین امامت [[معصوم|معصومین]] (علیهم‌السلام) را [[کافر]] می‌دانند – اعم از [[کفر کلامی]] یا [[کفر فقهی]] – در این مقاله ادعای مذکور مورد نقد قرار گرفته و بطلان و دروغ بودن آن به اثبات رسیده است.  


== چکیده ==
== چکیده ==
خط ۹: خط ۹:
در این مقاله بر آنیم که بگوئیم ادعای مذکور بر فرض صحت تنها اقلیتی محدود از مخالفینی را شامل می‌گردد که فقط از روی جحد و عناد از پذیرش حقیقت سرباز زده‌‏اند.
در این مقاله بر آنیم که بگوئیم ادعای مذکور بر فرض صحت تنها اقلیتی محدود از مخالفینی را شامل می‌گردد که فقط از روی جحد و عناد از پذیرش حقیقت سرباز زده‌‏اند.


اما کسانی که را که نه از روی تعمد و تقصیر بلکه از روی قصور و عدم آگاهی دقیق نتوانسته‌‏اند به حقیقت اسلام- از جمله اعتقاد به امامت معصومین علیهم السلام- نائل گردند هیچگاه حکم تکفیر و عوارض آن شامل حالشان نخواهد بود.  
اما کسانی که را که نه از روی تعمد و تقصیر بلکه از روی قصور و عدم آگاهی دقیق نتوانسته‌‏اند به حقیقت اسلام- از جمله اعتقاد به امامت معصومین علیهم‌السلام- نائل گردند هیچگاه حکم تکفیر و عوارض آن شامل حالشان نخواهد بود.  


این مطلب در سراسر کلمات فقیهان شیعه قابل مشاهده بوده و همگی بر آن اذعان دارند حتی اخباریین افراطی شیعه نیز که احکام شدید و غلیظی را بر مخالفین و منکرین امامت معصومین مترتب نموده‌‏اند در موارد متعدد [[مستضعفین فکری]] را از چنین احکامی مستثنی می‌دانند.
این مطلب در سراسر کلمات فقیهان شیعه قابل مشاهده بوده و همگی بر آن اذعان دارند حتی اخباریین افراطی شیعه نیز که احکام شدید و غلیظی را بر مخالفین و منکرین امامت معصومین مترتب نموده‌‏اند در موارد متعدد [[مستضعفین فکری]] را از چنین احکامی مستثنی می‌دانند.
خط ۱۵: خط ۱۵:
== تبیین ==  
== تبیین ==  


اتهام تکفیر اهل تسنن و منکران امامت ائمه معصومین علیهم السلام از جانب فقیهان شیعه امری است که متاسفانه در کتاب‌های برخی گروه‌های افراطی اهل تسنن و نیز برخی کج‌اندیشان شیعه بصورتی گسترده منتشر گردیده است که در این مقاله یکی از آنان را مورد بررسی قرار می‌دهیم:  
اتهام تکفیر اهل تسنن و منکران امامت ائمه معصومین علیهم‌السلام از جانب فقیهان شیعه امری است که متاسفانه در کتاب‌های برخی گروه‌های افراطی اهل تسنن و نیز برخی کج‌اندیشان شیعه بصورتی گسترده منتشر گردیده است که در این مقاله یکی از آنان را مورد بررسی قرار می‌دهیم:  


== بررسی بخشی از کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ ==
== نقد و بررسی بخشی از کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ ==


== الف ==
== الف ==
خط ۲۳: خط ۲۳:
در کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ تالیف عبدالملک بن عبدالرحمان الشافعی به نقل از صاحب حدائق(محدث بحرانی) آمده است:
در کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ تالیف عبدالملک بن عبدالرحمان الشافعی به نقل از صاحب حدائق(محدث بحرانی) آمده است:


و اما الاخبار الداله علی کفر المخالفین عداالمستضعفین فمنها ما رواه فی الکافی بسنده عن مولاناالباقرعلیه السلام قال ان الله عز و جل نصب علیا علیه السلام علما بینه و بین خلقه فمن عرفه کان مومنا و من انکره کان کافرا و من جهله کان ضالا <ref>الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ تالیف عبدالملک بن عبدالرحمان الشافعی ص 25-26 </ref>
و اما الاخبار الداله علی کفر المخالفین عداالمستضعفین فمنها ما رواه فی الکافی بسنده عن مولاناالباقرعلیه‌السلام قال ان الله عز و جل نصب علیا علیه‌السلام علما بینه و بین خلقه فمن عرفه کان مومنا و من انکره کان کافرا و من جهله کان ضالا <ref>الفکر التکفیری عند الشیعه حقیقه ام افتراء؟ تالیف عبدالملک بن عبدالرحمان الشافعی ص 25-26 </ref>


== نقد ==
== نقد ==
خط ۴۱: خط ۴۱:
مولف کتاب مذکور - الفکر التکفیری عند الشیعه- از کتاب الحدائق الناضره محدث بحرانی سخنان علامه حلی را این‌گونه نقل می‌کند‌:
مولف کتاب مذکور - الفکر التکفیری عند الشیعه- از کتاب الحدائق الناضره محدث بحرانی سخنان علامه حلی را این‌گونه نقل می‌کند‌:


وقال العلامة فی شرحه- فص الیاقوت تالیف ابن نوبخت(انوار الملکوت فی شرح الیاقوت)-:‌ أما دافعوا النص علی أمیر المؤمنین (علیه السلام) بالإمامة فقد ذهب أکثر أصحابنا إلی تکفیرهم لأن النص معلوم بالتواتر من دین محمد (صلی الله علیه وآله) فیکون ضروریا أی معلوما من دینه ضرورة فجاحده یکون کافرا کمن یجحد وجوب الصلاة وصوم شهر رمضان و اختار ذالک فی المنتهی فقال فی کتاب الزکاه فی بیان وصف المستحق بالایمان ما صورته:‌
وقال العلامة فی شرحه- فص الیاقوت تالیف ابن نوبخت(انوار الملکوت فی شرح الیاقوت)-:‌ أما دافعوا النص علی أمیر المؤمنین (علیه‌السلام) بالإمامة فقد ذهب أکثر أصحابنا إلی تکفیرهم لأن النص معلوم بالتواتر من دین محمد (صلی الله علیه وآله) فیکون ضروریا أی معلوما من دینه ضرورة فجاحده یکون کافرا کمن یجحد وجوب الصلاة وصوم شهر رمضان و اختار ذالک فی المنتهی فقال فی کتاب الزکاه فی بیان وصف المستحق بالایمان ما صورته:‌


لان الامامه من ارکان الدین و اصوله و قد علم ثبوتها من النبی صلی الله علیه و آله ضروره و الجاحد لها لایکون مصدقا للرسول فی جمیع ما جاء‌به فیکون کافرا – انتهی –<ref>رک به همان ص 306</ref>
لان الامامه من ارکان الدین و اصوله و قد علم ثبوتها من النبی صلی الله علیه و آله ضروره و الجاحد لها لایکون مصدقا للرسول فی جمیع ما جاء‌به فیکون کافرا – انتهی –<ref>رک به همان ص 306</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
باید به ایشان گفت:‌ آیا اخلاق و منش دینی و انسانی اقتضا نمی‌کند که در هنگام قضاوت نسبت به گفتار دیگران به همه قیودات کلماتشان توجه نموده و بر اساس "ضع امر اخیک علی احسنه" در حد امکان سخنان دیگران را به شکلی منطقی توجیه نمایئم؟
باید به ایشان گفت:‌ آیا اخلاق و منش دینی و انسانی اقتضا نمی‌کند که در هنگام قضاوت نسبت به گفتار دیگران به همه قیودات کلماتشان توجه نموده و بر اساس "ضع امر اخیک علی احسنه" در حد امکان سخنان دیگران را به شکلی منطقی توجیه نمایئم؟


وقتی محدث بحرانی مولف کتاب الحدائق الناضره به صراحت می‌گوید که حکم تکفیر شامل مستضعفین از منکرین امامت معصومین نمی‌گردد چگونه او را از قائلین به تکفیر همه اهل سنت می‌دانید در حالی مستضعفین از فرق اسلامی بخش اعظم مسلمانان را تشکیل می‌دهند بدلیل آنکه همگان اذعان داریم که اکثریت مردم اعم از سنی و شیعه، انتخاب مذهب شان تحقیقی نبوده بلکه در اثر شرائط محیطی و خانوادگی شان صورت گرفته است و از اینرو توده ‌های هر دو فرقه را باید از مستضعفین فکری دانست که بدون تحقیق و تفقه دینشان را بر‌گزیده‌‏اند.
وقتی محدث بحرانی مولف کتاب الحدائق الناضره به صراحت می‌گوید که حکم تکفیر شامل مستضعفین از منکرین امامت معصومین نمی‌گردد چگونه او را از قائلین به تکفیر همه اهل سنت می‌دانید در حالی که در فرق اسلامی مستضعفین بخش اعظم مسلمانان را تشکیل می‌دهند بدلیل آنکه همگان اذعان داریم که اکثریت مردم اعم از سنی و شیعه، انتخاب مذهب شان تحقیقی نبوده بلکه در اثر شرائط محیطی و خانوادگی شان صورت گرفته است ؛ از اینرو اغلب پیروان این مذاهب را باید از مستضعفین فکری دانست که بدون تحقیق و تفقه دینشان را بر‌گزیده‌‏اند.


در اینصورت مراد [[محدث بحرانی]] از مستضعفین چنین اکثریت عظیمی از اهل‌سنت بوده که نتیجه‌اش عدم تکفیر آنان خواهد بود.  
در اینصورت مراد [[محدث بحرانی]] از مستضعفین چنین اکثریت عظیمی از اهل‌سنت بوده که نتیجه‌اش عدم تکفیر آنان خواهد بود.  


باید گفت متاسفانه در تمام مواردی که مولف کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه به فقیهان شیعه چنین نسبت‌هائی را می‌دهد اشکال فوق الذکر جاری است چون از منظر همه فقیهان شیعه مستضعفین از اهل سنت از دائره حکم تکفیر استثنا گردیده و تنها کسانی که از روی عناد و جحد حقائق را انکار می‌کنند مورد تکفیر قرار گرفته‌‏اند که این امر حتی بر مبانی فقیهان اهل سنت نیز مقبول می‌باشد چون از منظر فقیهان اهل سنت نیز مستضعفین از شیعیان مستثنی از حکم تکفیر می‌باشند فتامل جیدا.
باید گفت متاسفانه در تمام مواردی که مولف کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه به فقیهان شیعه چنین نسبت‌هائی را می‌دهد اشکال فوق الذکر جاری است چون از منظر همه فقیهان شیعه مستضعفین از اهل سنت از دائره حکم تکفیر استثنا گردیده و تنها کسانی که از روی عناد و جحد حقائق را انکار می‌کنند مورد تکفیر قرار گرفته‌‏اند که این امر حتی بر مبانی فقیهان اهل سنت نیز مقبول می‌باشد چون از منظر فقیهان اهل سنت نیز مستضعفین از شیعیان مستثنی از حکم تکفیر می‌باشند فتامل جیدا.
 
== ج ==
== ج ==


خط ۷۴: خط ۷۴:
و قال شیخهم الاعظم الانصاری:‌ و یدل علیه –کفرالمخالفین- اخبار متواتره نذکر بعضها تیمنا و تشریفا للکتاب...الی ان عبر عن کثرتها بعد سردها (ص352) بقوله: الی غیر ذالک مما لایطیق مثلی الاحاطه بعشر معشاره!! بل ولاقطره من بحاره!!.
و قال شیخهم الاعظم الانصاری:‌ و یدل علیه –کفرالمخالفین- اخبار متواتره نذکر بعضها تیمنا و تشریفا للکتاب...الی ان عبر عن کثرتها بعد سردها (ص352) بقوله: الی غیر ذالک مما لایطیق مثلی الاحاطه بعشر معشاره!! بل ولاقطره من بحاره!!.


و قال آیتهم العظمی [[محسن الحکیم]]:‌ و کیف کان فالاستدلال علی النجاسه – ای نجاسه المخالفین- و اخری بالنصوص المتجاوزه حد الاستفاضه بل قیل آنها متواتره المتضمنه کفرهم.  
و قال آیتهم‌العظمی [[محسن الحکیم]]:‌ و کیف کان فالاستدلال علی النجاسه – ای نجاسه المخالفین- و اخری بالنصوص المتجاوزه حد الاستفاضه بل قیل آنها متواتره المتضمنه کفرهم.  


ایشان آخرین فقیه شیعی را اینچنین مورد اتهام قرار می‌دهد:‌
ایشان آخرین فقیه شیعی را اینچنین مورد اتهام قرار می‌دهد:‌
خط ۹۴: خط ۹۴:
ایشان در کتاب الاعتقادات <ref>الاعتقادات ص 105</ref>می‌فرماید:  
ایشان در کتاب الاعتقادات <ref>الاعتقادات ص 105</ref>می‌فرماید:  


واعتقادنا فیمن جحد إمامة أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب والأئمة من بعده - علیهم السلام - أنه بمنزلة من جحد نبوة جمیع الأنبیاء
واعتقادنا فیمن جحد إمامة أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب والأئمة من بعده - علیهم‌السلام - أنه بمنزلة من جحد نبوة جمیع الأنبیاء


=== شیخ مفید ===
=== شیخ مفید ===
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
== ایراد آیت‌الله وحید خراسانی به صاحب جواهر که ناصب شیعه را هم کافر می‌داند ==
== ایراد آیت‌الله وحید خراسانی به صاحب جواهر که ناصب شیعه را هم کافر می‌داند ==


ایشان می‌فرماید:‌ جمع بین حب اهل بیت و بغض نسبت به شیعه دلیل بر ناصبی بودن فرد نیست همانند ذهبی که هر چند با شیعه عداوت دارد اما در مناقب امام علی علیه السلام کتاب تدوین نموده است. <ref>رک به التکفیر فی ضوء‌الفکر الشیعی ص 76</ref>  
ایشان می‌فرماید:‌ جمع بین حب اهل بیت و بغض نسبت به شیعه دلیل بر ناصبی بودن فرد نیست همانند ذهبی که هر چند با شیعه عداوت دارد اما در مناقب امام علی علیه‌السلام کتاب تدوین نموده است. <ref>رک به التکفیر فی ضوء‌الفکر الشیعی ص 76</ref>  


آیت‌الله وحید خراسانی در قسمتی دیگر از کتابشان می‌فرماید:‌
آیت‌الله وحید خراسانی در قسمتی دیگر از کتابشان می‌فرماید:‌


اجماع مسلمین بر کفر کسانی است که عداوت با اهل بیت علیهم السلام دارند <ref>رک به همان ص 86</ref>
اجماع مسلمین بر کفر کسانی است که عداوت با اهل بیت علیهم‌السلام دارند <ref>رک به همان ص 86</ref>


بنابر این از منظر ایشان هم نمی‌توان حکم به تکفیر اهل سنت نمود چون اهل بیت از منظر اهل سنت واجب الاحترام بوده و عداوت با آنان مستوجب دوزخ خواهد بود.
بنابر این از منظر ایشان هم نمی‌توان حکم به تکفیر اهل سنت نمود چون اهل بیت از منظر اهل سنت واجب الاحترام بوده و عداوت با آنان مستوجب دوزخ خواهد بود.
خط ۲۸۵: خط ۲۸۵:
«ای زرارة! حقّ است بر خدا که گمراهان (نه کافران و جاحدان) را به بهشت ببرد».  
«ای زرارة! حقّ است بر خدا که گمراهان (نه کافران و جاحدان) را به بهشت ببرد».  


ایشان در ادامه روایتی دیگر از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را بیان می‌کند که فرمود:
ایشان در ادامه روایتی دیگر از امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) را بیان می‌کند که فرمود:


«علی (ع) بابی از ابواب هدایت است؛ هر که از این در داخل شود مؤمن است، و هر که از آن خارج شود کافر است؛ و هر کس که نه به این در داخل شود و نه از آن خارج گردد، در زمره طبقه‏ای است که کارش واگذار به خداست‏ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ‏».
«علی (ع) بابی از ابواب هدایت است؛ هر که از این در داخل شود مؤمن است، و هر که از آن خارج شود کافر است؛ و هر کس که نه به این در داخل شود و نه از آن خارج گردد، در زمره طبقه‏ای است که کارش واگذار به خداست‏ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ‏».
خط ۲۹۱: خط ۲۹۱:
امام در این حدیث، به طبقه‌‏ای تصریح می‌کند که نه در زمره اهل ایمان و تسلیم و اهل نجاتند، و نه در زمره اهل انکار و هلاک  
امام در این حدیث، به طبقه‌‏ای تصریح می‌کند که نه در زمره اهل ایمان و تسلیم و اهل نجاتند، و نه در زمره اهل انکار و هلاک  


ایضاً در کافی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که:
ایضاً در کافی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند که:


لو انّ العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجحدوا، لم یکفروا  
لو انّ العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجحدوا، لم یکفروا  
خط ۲۹۹: خط ۲۹۹:
شهید مطهری در تحلیل این روایات می‌فرماید:
شهید مطهری در تحلیل این روایات می‌فرماید:


اگر کسی در روایاتی که از ائمه اطهار (علیهم السلام) رسیده است که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافی و «کتاب الایمان و الکفر» کافی گرد آمده است دقت کند می‌‏یابد که ائمه (علیهم السلام) تکیه ‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‌‏آید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و عناد بورزد، و یا لااقل در شرایطی باشد که می‌بایست تحقیق و جستجو کند و نکند؛
اگر کسی در روایاتی که از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) رسیده است که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافی و «کتاب الایمان و الکفر» کافی گرد آمده است دقت کند می‌‏یابد که ائمه (علیهم‌السلام) تکیه ‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‌‏آید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و عناد بورزد، و یا لااقل در شرایطی باشد که می‌بایست تحقیق و جستجو کند و نکند؛


اما افرادی که ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در شرایطی بسر می‌برند که مصداق منکر و یا مقصّر در تحقیق و جستجو به شمار نمی‌‏روند، آنها در ردیف منکران و مخالفان نیستند، آنها از مستضعفین و مرجون لامر اللّه به شمار می‌روند؛ و هم از روایات استفاده می‌شود که ائمه اطهار بسیاری از مردم را از این طبقه می‌‏دانند.
اما افرادی که ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در شرایطی بسر می‌برند که مصداق منکر و یا مقصّر در تحقیق و جستجو به شمار نمی‌‏روند، آنها در ردیف منکران و مخالفان نیستند، آنها از مستضعفین و مرجون لامر اللّه به شمار می‌روند؛ و هم از روایات استفاده می‌شود که ائمه اطهار بسیاری از مردم را از این طبقه می‌‏دانند.
خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می‌کند:
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می‌کند:


در عین حال در همان کتاب الحجة کافی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که:
در عین حال در همان کتاب الحجة کافی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند که:


من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّی رجع الی الهدی الّذی افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت علی ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّی رجع الی الهدی الّذی افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت علی ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
خط ۳۴۸: خط ۳۴۸:
محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انکار هم نداشته باشد چگونه کافر شمرده می‌شود؟! خیر، غیر عارف اگر جاحد نباشد کافر نیست. به این ترتیب ما سه نفر سه عقیده مخالف داشتیم.
محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انکار هم نداشته باشد چگونه کافر شمرده می‌شود؟! خیر، غیر عارف اگر جاحد نباشد کافر نیست. به این ترتیب ما سه نفر سه عقیده مخالف داشتیم.


موقع حج رسید، به حج رفتم و در مکه به حضور امام صادق (علیه السلام) رسیدم.
موقع حج رسید، به حج رفتم و در مکه به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم.


جریان مباحثه سه نفری را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم. امام فرمود:
جریان مباحثه سه نفری را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم. امام فرمود:
خط ۴۰۴: خط ۴۰۴:
گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و می‌خواهد ما را به سخن او برگرداند
گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و می‌خواهد ما را به سخن او برگرداند
   
   
در روایت مذکور امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد امامت را اندیشه خوارج می‌داند
در روایت مذکور امام علیه‌السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد امامت را اندیشه خوارج می‌داند


در کافی پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه السلام) را در همین زمینه نقل می‌کند که مفصّل است.
در کافی پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه‌السلام) را در همین زمینه نقل می‌کند که مفصّل است.


شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می‌پردازد:  
شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می‌پردازد:  
خط ۴۱۳: خط ۴۱۳:


ولی روایاتی که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی‌کند؛ از آن جمله‏ این روایت است:
ولی روایاتی که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی‌کند؛ از آن جمله‏ این روایت است:
یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم:
یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم:


هل لاحد علی ما عمل ثواب علی اللّه موجب الّا المؤمنین؟ قال: لا  
هل لاحد علی ما عمل ثواب علی اللّه موجب الّا المؤمنین؟ قال: لا  
خط ۴۳۵: خط ۴۳۵:
== دلیل عقلی و فلسفی بر معذوریت مستضعفین ==  
== دلیل عقلی و فلسفی بر معذوریت مستضعفین ==  


ایشان تحت عنوان:‌ از زاویه دید حکمای اسلام‏ مساله قاصران و مستضعفان را از این فلسفی نیز هم مورد بحث قرار داده و مدعی است که نتیجه بحث فلسفی در این مساله با نتایج بحث قرآنی و روائی نیز منطبق است:
ایشان تحت عنوان:‌ «از زاویه دید حکمای اسلام‏»، مساله قاصران و مستضعفان را از جنبه فلسفی نیز هم مورد بحث قرار داده و مدعی است که نتیجه بحث فلسفی در این مساله با نتایج بحث قرآنی و روائی منطبق است:


فلاسفه اسلام، این مسأله را به شکلی دیگر بیان کرده‌‏اند اما نتیجه‏‌ای که گرفته‌‏اند مآلًا با آنچه ما از آیات و روایات استنباط کردیم منطبق است.
فلاسفه اسلام، این مسأله را به شکلی دیگر بیان کرده‌‏اند اما نتیجه‏‌ای که گرفته‌‏اند مآلًا با آنچه ما از آیات و روایات استنباط کردیم منطبق است.
خط ۴۴۵: خط ۴۴۵:
حکما می‌خواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام می‏‌یابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری می‏‌باشند و با اسلام فطری محشور می‏‌گردند در اکثریّتند.
حکما می‌خواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام می‏‌یابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری می‏‌باشند و با اسلام فطری محشور می‏‌گردند در اکثریّتند.


به عقیده طرفداران این مشرب، اینکه در قرآن کریم آمده است که انبیا از کسانی شفاعت می‏‌کنند که دین آنها را بپسندند، مقصود دین فطری است نه دین اکتسابی که از روی قصور به آن نرسیده‏‌اند ولی عنادی هم با آن نورزیده‏ اند
به عقیده طرفداران این مشرب، اینکه در قرآن کریم آمده است که انبیا از کسانی شفاعت می‏‌کنند که دین آنها را بپسندند، مقصود دین فطری است نه دین اکتسابی که از روی قصور به آن نرسیده‏‌اند ولی عنادی هم با آن نورزیده‏ اند.


ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل می‌کند:
ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل می‌کند:
خط ۴۸۴: خط ۴۸۴:


== پانویس ==
== پانویس ==
 
{{پانویس}}[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:مقالات]]