نظریه کسب از نگاه فخر رازی و تشابه وتفاوت آن با نظریه امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' در‌باره ')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
خط ۱۹: خط ۱۹:
با توجه به مطالبی که بیان شد، به دست می‌آوریم که فخر رازی در واقع همچون اسلاف خویش اگر‌چه به توحید در خالقیت تصریح می‌کند، اما در تفسیر افعال اختیاری، انسان را مجبور نمی‌داند، بلکه از اختیار انسان نسبت به آن چه انجام می‌دهد، دفاع و شواهد محکمی این ادعا را گواهی می‌کند. علاوه، از مجموع نظرات این متکلم صاحب نام اشعری می‌توان به این نتیجه رسید اعتقاد به توحید در خالقیت مستلزم جبر نیست، زیرا همان طور که قبلا بیان شد، تمام اشاعره و ماتریدیه روی این موضوع که خلق به معنای واقعی مختص خداوند است، اتفاق نظر دارند و بر مبنای توحید در خالقیت، برای انسان هیچ سهمی در خلق فعل (مگر در حد کسب) قایل نیستند. دلیل آن‌ها استناد به برخی از آیات الهی در این زمینه است که کاملا تصریح دارد که هستی فقط دارای یک خالق و آن خدای متعال است. همان‌طور که امامیه بر اساس برخی دیگر از آیات، علاوه بر اعتقاد به توحید در خالقیت، برای انسان نیز در خلق و ایجاد فعل نیز سهمی قایل هستند. بنابراین، رسیدن به وجه جامع میان این دو عقیده، ممکن است به این شرط که از واژه خلق؛ معنا‌شناسی دقیقی ارایه دهیم که مقصود از آن چیست که اگر مقصود از خلق، ایجاد و ابداع مسبوق به عدم باشد، به نظر می‌آید که امامیه نیز به این عقیده پای‌بند هستند، زیرا خلق به این معنا درباره انسانی که خود مخلوق است امکان‌پذیر نیست، بلکه او نیز چون سایر مخلوقات، در آن چه آفریده شده است تصرف می‌کند و افعال مخلوق را ابزار کسب و فعل خود قرار می‌دهد، همان‌طور که برخی از آیات الهی آن را تایید می‌کند.  
با توجه به مطالبی که بیان شد، به دست می‌آوریم که فخر رازی در واقع همچون اسلاف خویش اگر‌چه به توحید در خالقیت تصریح می‌کند، اما در تفسیر افعال اختیاری، انسان را مجبور نمی‌داند، بلکه از اختیار انسان نسبت به آن چه انجام می‌دهد، دفاع و شواهد محکمی این ادعا را گواهی می‌کند. علاوه، از مجموع نظرات این متکلم صاحب نام اشعری می‌توان به این نتیجه رسید اعتقاد به توحید در خالقیت مستلزم جبر نیست، زیرا همان طور که قبلا بیان شد، تمام اشاعره و ماتریدیه روی این موضوع که خلق به معنای واقعی مختص خداوند است، اتفاق نظر دارند و بر مبنای توحید در خالقیت، برای انسان هیچ سهمی در خلق فعل (مگر در حد کسب) قایل نیستند. دلیل آن‌ها استناد به برخی از آیات الهی در این زمینه است که کاملا تصریح دارد که هستی فقط دارای یک خالق و آن خدای متعال است. همان‌طور که امامیه بر اساس برخی دیگر از آیات، علاوه بر اعتقاد به توحید در خالقیت، برای انسان نیز در خلق و ایجاد فعل نیز سهمی قایل هستند. بنابراین، رسیدن به وجه جامع میان این دو عقیده، ممکن است به این شرط که از واژه خلق؛ معنا‌شناسی دقیقی ارایه دهیم که مقصود از آن چیست که اگر مقصود از خلق، ایجاد و ابداع مسبوق به عدم باشد، به نظر می‌آید که امامیه نیز به این عقیده پای‌بند هستند، زیرا خلق به این معنا درباره انسانی که خود مخلوق است امکان‌پذیر نیست، بلکه او نیز چون سایر مخلوقات، در آن چه آفریده شده است تصرف می‌کند و افعال مخلوق را ابزار کسب و فعل خود قرار می‌دهد، همان‌طور که برخی از آیات الهی آن را تایید می‌کند.  


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:مباحث کلامی]]
[[رده:مباحث کلامی]]