حبط اعمال: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
=آیات=
=آیات=
[[خدای متعال]] در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است:
[[خدای متعال]] در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است:
1.«لین اشرکت لیحبطن عملک، و لتکونن من الخاسرین؛ اگر شرک بورزی بطور مسلم عملت حبط می‌شود و از زیانکاران خواهی بود.» <ref>سوره زمر:65</ref>.
1.«لین اشرکت لیحبطن عملک، و لتکونن من الخاسرین؛ اگر شرک بورزی بطور مسلم عملت حبط می‌شود و از زیانکاران خواهی بود»<ref>سوره زمر:65</ref>.


2.نیز فرموده: «ان الذین کفروا... ، و سیحبط اعمالهم، یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول، و لا تبطلوا اعمالکم ؛به درستی کسانی که کافر شدند ...و به زودی اعمالشان حبط می‌شود، ای کسانی که ایمان آورده اید شما خدا و رسول را اطاعت کنید، و زنهار که اعمال خود را باطل نکنید.» <ref>سوره محمد:33.</ref>
2.نیز فرموده: «ان الذین کفروا... ، و سیحبط اعمالهم، یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول، و لا تبطلوا اعمالکم ؛به درستی کسانی که کافر شدند ...و به زودی اعمالشان حبط می‌شود، ای کسانی که ایمان آورده اید شما خدا و رسول را اطاعت کنید، و زنهار که اعمال خود را باطل نکنید»<ref>سوره محمد:33.</ref>.


و ذیل همین آیه که می‌فرماید:زنهار مواظب باشید عملتان باطل نگردد، دلالت دارد بر اینکه حبط به معنای بطلان عمل است.
و ذیل همین آیه که می‌فرماید:زنهار مواظب باشید عملتان باطل نگردد، دلالت دارد بر اینکه حبط به معنای بطلان عمل است.
3.همچنانکه از آیه«و حبط ما صنعوا فیها، و باطل ما کانوا یعملون؛ آنچه در دنیا کردند بی نتیجه شد، و آنچه کردند باطل گشت.»<ref>سوره هود:16.</ref>.
3.همچنانکه از آیه«و حبط ما صنعوا فیها، و باطل ما کانوا یعملون؛ آنچه در دنیا کردند بی نتیجه شد، و آنچه کردند باطل گشت»<ref>سوره هود:16.</ref>.


4. در جای دیگر می‌فرماید:«و قدمنا الی ما عملوا من عمل، فجعلناه هباء منثورا؛ و ما به آنچه کردند پرداختیم، و تمامی اعمالشان را به باد فنا دادیم.»<ref>سوره فرقان:23.</ref>.
4. در جای دیگر می‌فرماید:«و قدمنا الی ما عملوا من عمل، فجعلناه هباء منثورا؛ و ما به آنچه کردند پرداختیم، و تمامی اعمالشان را به باد فنا دادیم»<ref>سوره فرقان:23.</ref>.


=چگونگی حبط عمل=
=چگونگی حبط عمل=
خط ۳۱: خط ۳۱:
الف)از آنجا که قلب کافر و دلش به امر ثابتی که همان خدای سبحان است بستگی ندارد، تا وقتی به نعمتی می‌رسد نعمت را از ناحیه او بداند، و خرسند گردد، و چون به مصیبتی می‌رسد آن را نیز از ناحیه خدا بداند، و دلش تسلی یابد، و نیز در هنگام حاجت دست به درگاه او دراز کند، به خلاف مؤمن که در همه این مراحل زندگی دلش به جایی بستگی دارد. خدای تعالی در مقایسه‌ای بین [[کافر]] و مؤمن، می‌فرماید: «او من کان میتا فاحییناه، و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس، کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها»<ref>سوره انعام:122.</ref>.
الف)از آنجا که قلب کافر و دلش به امر ثابتی که همان خدای سبحان است بستگی ندارد، تا وقتی به نعمتی می‌رسد نعمت را از ناحیه او بداند، و خرسند گردد، و چون به مصیبتی می‌رسد آن را نیز از ناحیه خدا بداند، و دلش تسلی یابد، و نیز در هنگام حاجت دست به درگاه او دراز کند، به خلاف مؤمن که در همه این مراحل زندگی دلش به جایی بستگی دارد. خدای تعالی در مقایسه‌ای بین [[کافر]] و مؤمن، می‌فرماید: «او من کان میتا فاحییناه، و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس، کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها»<ref>سوره انعام:122.</ref>.


و مؤمن را در زندگی دنیا نیز دارای نور و حیات خوانده و کافر را مرده و بی نور، و نظیر آن آیه: «فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی، و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیمة اعمی؛ زندگی کافر و معیشتش در دنیا نیز تنگ و خسته کننده است و در قیامت او را کور محشور می‌کنیم.» <ref>سوره طه:124.</ref>.
و مؤمن را در زندگی دنیا نیز دارای نور و حیات خوانده و کافر را مرده و بی نور، و نظیر آن آیه: «فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی، و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیمة اعمی؛ زندگی کافر و معیشتش در دنیا نیز تنگ و خسته کننده است و در قیامت او را کور محشور می‌کنیم»<ref>سوره طه:124.</ref>.


که از راه مقابله می‌فهمیم زندگی مؤمن و معیشتش فراخ و وسیع و قرین با سعادت است. و همه این مطالب و علت سعادت و شقاوت را در یک جمله کوتاه جمع کرده و فرموده:«ذلک بان الله مولی الذین آمنوا، و ان الکافرین لا مولی لهم» <ref>سوره محمد:11.</ref>.
که از راه مقابله می‌فهمیم زندگی مؤمن و معیشتش فراخ و وسیع و قرین با سعادت است. و همه این مطالب و علت سعادت و شقاوت را در یک جمله کوتاه جمع کرده و فرموده:«ذلک بان الله مولی الذین آمنوا، و ان الکافرین لا مولی لهم»<ref>سوره محمد:11.</ref>.


ب)علاوه بر دلیل گذشته، دلیل دیگری که می‌رساند مراد از عمل، مطلق عمل است، نه تنها عبادت، این است که دیدید حبط را به کفار و منافقین هم نسبت داده، با اینکه کفار عبادتی ندارند، و در‌این‌باره فرموده: «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم، و الذین کفروا فتعسا لهم و اضل اعمالهم، ذلک بانهم کرهوا ما انزل الله، فاحبط اعمالهم» <ref>سوره محمد:۹.</ref>.  
ب)علاوه بر دلیل گذشته، دلیل دیگری که می‌رساند مراد از عمل، مطلق عمل است، نه تنها عبادت، این است که دیدید حبط را به کفار و منافقین هم نسبت داده، با اینکه کفار عبادتی ندارند، و در‌این‌باره فرموده: «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم، و الذین کفروا فتعسا لهم و اضل اعمالهم، ذلک بانهم کرهوا ما انزل الله، فاحبط اعمالهم»<ref>سوره محمد:۹.</ref>.  


و نیز می‌فرماید:«ان الذین یکفرون بایات الله، و یقتلون النبیین بغیر حق، و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس، فبشرهم بعذاب الیم، اولیک الذین حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخرة و ما لهم من ناصرین» <ref>سوره آل عمران:۲۳.</ref> و آیاتی دیگر.  
و نیز می‌فرماید:«ان الذین یکفرون بایات الله، و یقتلون النبیین بغیر حق، و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس، فبشرهم بعذاب الیم، اولیک الذین حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخرة و ما لهم من ناصرین»<ref>سوره آل عمران:۲۳.</ref> و آیاتی دیگر.  


پس حاصل بحث این است که کفر و ارتداد باعث آن می‌شود که عمل از این اثر و خاصیت که در سعادت زندگی دخالتی داشته باشد می‌افتد، همچنانکه ایمان باعث می‌شود، به اعمال آدمی حیاتی و جانی می‌دهد، که به خاطر داشتن آن اثر خود را در سعادت آدمی می‌دهد، حال اگر کسی باشد که بعد از کفر ایمان بیاورد، باعث شده که به اعمالش که تاکنون حبط بود حیاتی ببخشد، و در نتیجه اعمالش در سعادت او اثر بگذارند، و اگر کسی فرض شود که بعد از ایمان مرتد شده باشد، تمامی اعمالش می‌میرد، و حبط می‌شود، و دیگر در سعادت دنیا و آخرت وی اثر نمی‌گذارد، و لیکن هنوز امید آن هست که تا نمرده به اسلام برگردد و امااگر با حال ارتداد مرد، حبط او حتمی شده، و شقاوتش قطعی می‌گردد.<br>
پس حاصل بحث این است که کفر و ارتداد باعث آن می‌شود که عمل از این اثر و خاصیت که در سعادت زندگی دخالتی داشته باشد می‌افتد، همچنانکه ایمان باعث می‌شود، به اعمال آدمی حیاتی و جانی می‌دهد، که به خاطر داشتن آن اثر خود را در سعادت آدمی می‌دهد، حال اگر کسی باشد که بعد از کفر ایمان بیاورد، باعث شده که به اعمالش که تاکنون حبط بود حیاتی ببخشد، و در نتیجه اعمالش در سعادت او اثر بگذارند، و اگر کسی فرض شود که بعد از ایمان مرتد شده باشد، تمامی اعمالش می‌میرد، و حبط می‌شود، و دیگر در سعادت دنیا و آخرت وی اثر نمی‌گذارد، و لیکن هنوز امید آن هست که تا نمرده به اسلام برگردد و امااگر با حال ارتداد مرد، حبط او حتمی شده، و شقاوتش قطعی می‌گردد.<br>
خط ۶۲: خط ۶۲:
ثانیا: خدای تعالی در مساله تاثیر اعمال همان روشی را دارد که عقلا در اجتماع انسانی خود دارند و آن روش مجازات است، که کارهای نیک را جدا پاداش می‌دهند، و کارهای زشت را جداگانه کیفر، مگر در بعضی از گناهان که باعث قطع رابطه مولویت و عبودیت از اصل می‌شود، که در این موارد تعبیر به حبط عمل می‌کنند، و آیات در اینکه روش خدا این است بسیار زیاد است، و حاجتی به آوردن آنها نیست.<br>
ثانیا: خدای تعالی در مساله تاثیر اعمال همان روشی را دارد که عقلا در اجتماع انسانی خود دارند و آن روش مجازات است، که کارهای نیک را جدا پاداش می‌دهند، و کارهای زشت را جداگانه کیفر، مگر در بعضی از گناهان که باعث قطع رابطه مولویت و عبودیت از اصل می‌شود، که در این موارد تعبیر به حبط عمل می‌کنند، و آیات در اینکه روش خدا این است بسیار زیاد است، و حاجتی به آوردن آنها نیست.<br>


۳)بعضی دیگر گفته‌اند: نوع اعمال محفوظند، و هر یک از اعمال اثر خود را دارد چه حسنه و چه سیئه. بله چه بسا می‌شود که حسنه سیئه را از بین می‌برد همچنانکه فرمود: «یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا، و یکفر عنکم سیاتکم ؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از خدا بترسید خدای تعالی برایتان نیروی جداسازی حق از باطل قرار می‌دهد، و گناهانتان را تکفیر می‌کند.»<ref>سوره انفال:۲۹.</ref>  
۳)بعضی دیگر گفته‌اند: نوع اعمال محفوظند، و هر یک از اعمال اثر خود را دارد چه حسنه و چه سیئه. بله چه بسا می‌شود که حسنه سیئه را از بین می‌برد همچنانکه فرمود: «یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا، و یکفر عنکم سیاتکم ؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از خدا بترسید خدای تعالی برایتان نیروی جداسازی حق از باطل قرار می‌دهد، و گناهانتان را تکفیر می‌کند»<ref>سوره انفال:۲۹.</ref>.


و نیز فرموده: «فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه؛ پس هر کس عجله کند در دو روز، گناهی بر او نیست.»<ref>سوره بقره:203.</ref>.
و نیز فرموده: «فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه؛ پس هر کس عجله کند در دو روز، گناهی بر او نیست»<ref>سوره بقره:203.</ref>.


و نیز فرموده: «ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم؛ اگر از کبیره‌های گناهانی که از آنها نهی می‌شوید دوری کنید بدیهایتان را از شما محو می‌کنیم.»<ref>سوره نساء:۳۱.</ref>.  
و نیز فرموده: «ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم؛ اگر از کبیره‌های گناهانی که از آنها نهی می‌شوید دوری کنید بدیهایتان را از شما محو می‌کنیم»<ref>سوره نساء:۳۱.</ref>.  


بلکه بعضی از اعمال گناه را مبدل به حسنه می‌کند، همچنانکه فرمود:«الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولیک یبدل الله سیئاتهم حسنات؛ مگر کسی که توبه کند، و ایمان آورده عمل صالح انجام دهد، اینان همان کسانی هستند که خدا گناهانشان را مبدل به حسنات می‌کند»<ref>سوره فرقان:۱۷.</ref>.
بلکه بعضی از اعمال گناه را مبدل به حسنه می‌کند، همچنانکه فرمود:«الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولیک یبدل الله سیئاتهم حسنات؛ مگر کسی که توبه کند، و ایمان آورده عمل صالح انجام دهد، اینان همان کسانی هستند که خدا گناهانشان را مبدل به حسنات می‌کند»<ref>سوره فرقان:۱۷.</ref>.