۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابنعربی ') |
جز (جایگزینی متن - 'کج اندیش' به 'کجاندیش') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
نگاهی هرچند کوتاه به تاریخ اسلام بخوبی گویای این امر است که [[افراطگرایی]] بیشترین صدمه را به [[مسلمانان]] وارد نموده و سبب بدبینی و تنفر بسیاری از مردم دنیا نسبت به مکتب انسان ساز [[اسلام]] گردیده است. بگونهای که در جهان معاصر یکی از ابزار موثر غربیان در ایجاد [[اسلام هراسی]] به خدمت گرفتن افراطگرایان میباشد. | نگاهی هرچند کوتاه به تاریخ اسلام بخوبی گویای این امر است که [[افراطگرایی]] بیشترین صدمه را به [[مسلمانان]] وارد نموده و سبب بدبینی و تنفر بسیاری از مردم دنیا نسبت به مکتب انسان ساز [[اسلام]] گردیده است. بگونهای که در جهان معاصر یکی از ابزار موثر غربیان در ایجاد [[اسلام هراسی]] به خدمت گرفتن افراطگرایان میباشد. | ||
==1 - جریانهای تکفیری و افراطیگری در عالم اسلام == | ==1 - جریانهای تکفیری و افراطیگری در عالم اسلام == | ||
یکی از مصادیق بارز این افراطیگری گروه | یکی از مصادیق بارز این افراطیگری گروه کجاندیش مارقین یا خوارج بودند که بعد از تکفیر امیر مومنان او را در محراب عبادت به شهادت رساندند این نگرش در طول تاریخ به اشکال مختلف حتی بصورت مذاهب باصطلاح انقلابی بروز کرده و کمتر زمانی را میتوان یافت که اثری از افراطیگری در آن دوره دیده نشود جنگهای مذهبی که بین پیروان مذاهب و فر ق مختلف در اعصار مختلف وجود داشته و همچنان ادامه دارد یکی از عوامل اصلیش نگرش افراطی به آموزههای دینی بوده است این جنگهای خونین که بین پیروان فرقههای مختلف اسلام مسیحیت و یهودیت با یکدیگر و نیز درگیریهایی داخلی که بین پیروان یک دین با یکدیگر وجود داشته است حاکی از جدی بودن این خطر است. جهت تبیین بیشتر این تهدید و لزوم پیشگیری از آن برخی از این منازعات مذهبی را که از آثار افراطیگری و نگاههای تکفیری به دین است را بیان میکنیم: | ||
=== الف – منازعات مذهبی و افرا طیگری بین مذاهب اهل سنت === | === الف – منازعات مذهبی و افرا طیگری بین مذاهب اهل سنت === | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
ایشان در کتاب دیگرشان، (فی ظل أصول الإسلام) از سبکی، در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعره نقل میکند: | ایشان در کتاب دیگرشان، (فی ظل أصول الإسلام) از سبکی، در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعره نقل میکند: | ||
این فتنه که شراره اش گسترش یافته و آثار خسارت بار آن طولانی گردید تمامی خراسان و شام و حجاز و عراق را در بر گرفت و به اوج خودش رسید. حنبلیها در ناسزا گویی به اشاعره از اهل سنت از همه توان و امکاناتشان بهره میبردند براحتی در مجامع عمومی آنها را لعن میکردند و موقعیت ابوالحسن اشعری همانند علی بن ابیطالب در زمان | این فتنه که شراره اش گسترش یافته و آثار خسارت بار آن طولانی گردید تمامی خراسان و شام و حجاز و عراق را در بر گرفت و به اوج خودش رسید. حنبلیها در ناسزا گویی به اشاعره از اهل سنت از همه توان و امکاناتشان بهره میبردند براحتی در مجامع عمومی آنها را لعن میکردند و موقعیت ابوالحسن اشعری همانند علی بن ابیطالب در زمان بنیامیه شده بود که مورد لعن و نفرین قرار میگرفت.2 | ||
مؤلف کتاب «ورکبت السفینة» مروان خلیقات نیز به نقل از برخی کتب تاریخی مینویسد: | مؤلف کتاب «ورکبت السفینة» مروان خلیقات نیز به نقل از برخی کتب تاریخی مینویسد: | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ب) منازعات افراطیگرائی بین پیروان مذاهب سنی و شیعی با یکدیگر | ب) منازعات افراطیگرائی بین پیروان مذاهب سنی و شیعی با یکدیگر | ||
اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب أهل سنت با مذاهب شیعی به ویژه شیعه امامیه از زمان خلفای | اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب أهل سنت با مذاهب شیعی به ویژه شیعه امامیه از زمان خلفای بنیامیه و عباسی تشدید گردید. اینان با کمک نمودن به برخی از عالمان اهل سنت و تحریک آنان علیه عالمان شیعی و پیروان آنان فضای رعب و وحشت را نسبت به شیعیان افزایش دادند. | ||
رسول جعفریان در این رابطه میگوید: | رسول جعفریان در این رابطه میگوید: | ||
تقریباً تا پیش از روی کار آمدن حکومت | تقریباً تا پیش از روی کار آمدن حکومت بنیامیه این اختلافات سبب به وجود آمدن نزاع عمده ای نشده بود اما بنیامیه و به خصوص خود معاویه و جانشینانش بنا را بر دشمنی آشکار و خشن با اهل بیت و شیعیان گذاشتند و همین باعث شد اختلافات عمیقتر شود بنی عباس هم با اینکه با شعارهای علوی و اندیشههای موافق شیعه روی کار آمدند اما بعد از مدتی به دلیل مطامع سیاسی بنای مخالفت با شیعیان را گذاشته و راهی را رفتند که بنیامیه پیشتر رفته بودند از این رو مذهب آنان را به عنوان مذهب رسمی به رسمیت نشناخته و روند علوی کش را پی گرفتند همین باعث شد اختلافات دامنه دار شود و از شهرهای کوفه و بصره به سراسر جهان اسلام برسد7 | ||
ایشان در ادامه نسبت به تلاش عباسیان در گسترش مذاهب اهل سنت و مبارزه با مذاهب شیعی میگوید: | ایشان در ادامه نسبت به تلاش عباسیان در گسترش مذاهب اهل سنت و مبارزه با مذاهب شیعی میگوید: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بعد از سیر تاریخی در منازعات مذهبی بین جریانهای تکفیری اینک به تحلیل و بررسی عوامل بروز آنها میپردازیم: | بعد از سیر تاریخی در منازعات مذهبی بین جریانهای تکفیری اینک به تحلیل و بررسی عوامل بروز آنها میپردازیم: | ||
در یک تحلیل کلی باید گفت قطع نظر از نقش عوامل سیاسی و جریانها ی استکباری در پیدایش برخی فرقههای مذهبی نظیر وهابیت و بهاییت که توسط ا ستعمارپیر انگلیس بوجود امد یکی از عوامل پیدایش چنین جریانهای افراطی راباید جهالت و | در یک تحلیل کلی باید گفت قطع نظر از نقش عوامل سیاسی و جریانها ی استکباری در پیدایش برخی فرقههای مذهبی نظیر وهابیت و بهاییت که توسط ا ستعمارپیر انگلیس بوجود امد یکی از عوامل پیدایش چنین جریانهای افراطی راباید جهالت و کجاندیشی در آموزههای دینی دانست در تبیین این نکته مهم میتوان به مذ هب خوا رج در عهد امام علی ع اشاره کردسران این مذهب مبنای حرکت تند و افراطی خویش را احیای دو اصل امر بمعروف و نهی از منکر قرار دادند شهید مطهری در این زمینه میگوید: | ||
علت تاسیس حزب خوارج احیای یک سنت اسلامی بود اما عدم بصیرت آنها را بدین جا کشانید که آیات قرآن را غلط تفسیر کنند12 | علت تاسیس حزب خوارج احیای یک سنت اسلامی بود اما عدم بصیرت آنها را بدین جا کشانید که آیات قرآن را غلط تفسیر کنند12 | ||
کجاندیشی اینان در عدم فهم درست این اصل مهم اسلامی از آنجا نشات میگرفت که اینان بین احکام تعبدی و توصلی آن فرق نگذاشته و معتقد بودند که تمامی احکام اسلام میبایست بدون چون و چرا اجرا گرددبهمین دلیل در اجرای امربمعروف و نهی از منکر که مبتنی بر شرائطی نظیر احتمال تاثیر و یا عدم ایجاد مفسده است به هیچ شرطی پایبند نبودند در حالی که گرچه بیشتر احکام اسلام تعبدی است اما امربمعروف و نهی از منکر تعبدی محض نیست بدین معنا که لازم است در اجرای آن رعایت مصا لح و مفاسد را نمود اما خوارج میگفتند این دو اصل هم تعبدی محض است و مطلقا باید آن را اجرا نمود از اینرو با علم به اینکه هیج اثر مفیدی بر آن بار نمیشود | |||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
خصیصه دیگری که میتوان انرا مهمتر از عامل اول دانست تفکیک اینان بین تدین و تعقل بود براین اساس بین ظاهر قرآن و محتوای آن تمییز و تفاوت قائل نشده و درنتیجه براحتی فریب مکارانی نظیر معاویه را در جنگ صفین و ماجرای حکمیت خوردند در تایید وجود این خصیصه برای خوارج و سایر گروههای تکفیری باید گفت هر گاه به مبانی و ادله اینان مراجعه گردد بخوبی روشن میگردد که بیشترین تمسک آنان به اخبا رو روایات ویه ظواهر آیات قرآن کریم میباشد در حالی که هرگاه درایت و تعقل در آیات و روایات را شیوه خویش قرار میدادند به چنین بیمار ی خطرناکی مبتلا نمیشدند | خصیصه دیگری که میتوان انرا مهمتر از عامل اول دانست تفکیک اینان بین تدین و تعقل بود براین اساس بین ظاهر قرآن و محتوای آن تمییز و تفاوت قائل نشده و درنتیجه براحتی فریب مکارانی نظیر معاویه را در جنگ صفین و ماجرای حکمیت خوردند در تایید وجود این خصیصه برای خوارج و سایر گروههای تکفیری باید گفت هر گاه به مبانی و ادله اینان مراجعه گردد بخوبی روشن میگردد که بیشترین تمسک آنان به اخبا رو روایات ویه ظواهر آیات قرآن کریم میباشد در حالی که هرگاه درایت و تعقل در آیات و روایات را شیوه خویش قرار میدادند به چنین بیمار ی خطرناکی مبتلا نمیشدند | ||
باید گفت امروز نیزجهان اسلام اماج حملات این جریانات تکفیری قرار گر فته و بر رهبران فکری جوامع اسلامی فرض است تا امت اسلامی را نسبت به خطر این اندیشههای ناصواب و نفرت انگیز | باید گفت امروز نیزجهان اسلام اماج حملات این جریانات تکفیری قرار گر فته و بر رهبران فکری جوامع اسلامی فرض است تا امت اسلامی را نسبت به خطر این اندیشههای ناصواب و نفرت انگیز آگاه نمایند متاسفانه اندیشه جدائی تدین از تعقل در تسنن و تشیع تاثیرات زیادی گذاشته است بگونهای که میتوان مکتب احمد بن حنبل دراهل سنت و مکتب اخباریگری را درتشیع دو نمونه عینی این اندیشه خطرناک دانست 15 | ||
== پیشگویی پیامبر ص نسبت به جریانهای افراطی تکفیری در بین امت اسلام == | == پیشگویی پیامبر ص نسبت به جریانهای افراطی تکفیری در بین امت اسلام == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
ثم انتم شرار الناس و من رمی به الشیطان مرامیه و ضرب به تیهه16 | ثم انتم شرار الناس و من رمی به الشیطان مرامیه و ضرب به تیهه16 | ||
==2-بررسی یکی از مبانی حدیثی تکفیریها: احادیث رفض == | ==2-بررسی یکی از مبانی حدیثی تکفیریها: احادیث رفض == | ||
دربرخی از کتابهای حدیثی اهل سنت احادیثی امده است که مضمونش این است که عدهای در اخرالزمان میایند که مدعی عشق به اهلبیت پیامبر ص هستند در حالی که دروغ میگویند اینان رافضی بوده و نشانه رفض و خروج اینان این است که به اصحاب من از جمله ابوبکر و عمر سب و لعن میکنند | دربرخی از کتابهای حدیثی اهل سنت احادیثی امده است که مضمونش این است که عدهای در اخرالزمان میایند که مدعی عشق به اهلبیت پیامبر ص هستند در حالی که دروغ میگویند اینان رافضی بوده و نشانه رفض و خروج اینان این است که به اصحاب من از جمله ابوبکر و عمر سب و لعن میکنند آنگاه پیامبر دستور میدهد ا ینان ر ا به قتل برسانید در برخی از این روایات از اینان بعنوان مشرک نیز یاد شده است در اینجا برخی از این روایات ر اذکر میکنیم: | ||
1- محمد بن علی بن میمون، حدثنا أبو سعید محمد بن أسعدالتغلبی. حدثنا عثبر بن القاسم أبو زبید، عن حصین بن عبدالرحمن، عن أبی عبدالرحمن السلمی. عن علی قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: سیأتی بعدی قوم لهم نبز یقال لهم الرافضة فإذا لقیتموهم فاقتلوهم فإنهم مشرکون. قلت یا رسول الله ما العلامة فیهم؟ قال: یقرضونک بما لیس فیک ویطعنون على أصحابی ویشتمونهم.17 | 1- محمد بن علی بن میمون، حدثنا أبو سعید محمد بن أسعدالتغلبی. حدثنا عثبر بن القاسم أبو زبید، عن حصین بن عبدالرحمن، عن أبی عبدالرحمن السلمی. عن علی قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: سیأتی بعدی قوم لهم نبز یقال لهم الرافضة فإذا لقیتموهم فاقتلوهم فإنهم مشرکون. قلت یا رسول الله ما العلامة فیهم؟ قال: یقرضونک بما لیس فیک ویطعنون على أصحابی ویشتمونهم.17 | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
9- اگرسب و لعن برخی از صحابه موجب شرک و کفراست پس چرا معاویه را که سب ولعن به علی ع را بصورت رسمی پایهگذاری کرد کافر و رافضه نمیدانید؟ بلکه از او با عنوان رضی الله عنه یاد میکنید | 9- اگرسب و لعن برخی از صحابه موجب شرک و کفراست پس چرا معاویه را که سب ولعن به علی ع را بصورت رسمی پایهگذاری کرد کافر و رافضه نمیدانید؟ بلکه از او با عنوان رضی الله عنه یاد میکنید | ||
10- ایا سب و لعن مهمتر است یا قتل اگر قتل مهمتراست پس چرا عمر را که دستورقتل سعدبن عباده را داد | 10- ایا سب و لعن مهمتر است یا قتل اگر قتل مهمتراست پس چرا عمر را که دستورقتل سعدبن عباده را داد کافرنمیدانید؟ | ||
11- اگر سب و لعن برخی صحابه موجب کفراست پس باید تمام یا بیشتر کسانی که در قتل عثمان دخالت داشتند کافرباشند در حالی که شما منکران هستید | 11- اگر سب و لعن برخی صحابه موجب کفراست پس باید تمام یا بیشتر کسانی که در قتل عثمان دخالت داشتند کافرباشند در حالی که شما منکران هستید | ||
12- اگر سب و لعن برخی صحابه موجب کفراست پس بایدکسانی که فاجعه حره را درمدینه مرتکب شدند وصدها صحابی پیامبرص را بقتل رساندند کافر باشند و بتبع آن کسانی را که دستوربه کشتن آنان دادند نیز کافر باشند درحالی که شما حتی از یزید نیزبه عنوان رضی الله عنه یاد میکنید | 12- اگر سب و لعن برخی صحابه موجب کفراست پس بایدکسانی که فاجعه حره را درمدینه مرتکب شدند وصدها صحابی پیامبرص را بقتل رساندند کافر باشند و بتبع آن کسانی را که دستوربه کشتن آنان دادند نیز کافر باشند درحالی که شما حتی از یزید نیزبه عنوان رضی الله عنه یاد میکنید | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
إن الذین یبایعونک إنما یبایعون الله ید الله فوق أیدیهم فمن نکث فإنما ینکث على نفسه ومن أوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه أجرا عظیما | إن الذین یبایعونک إنما یبایعون الله ید الله فوق أیدیهم فمن نکث فإنما ینکث على نفسه ومن أوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه أجرا عظیما | ||
دراینجا باید گفت:نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ اسلام نشان میدهد که برخی از صحابه پیامبرص متاسفانه نقض عهد نموده وحتی مرتدشدند چنانکه طبق بر خی از احادیثی که از منابع معتبراهل سنت نظیر صحیح مسلم و بخاری نقل شده است در قیامت | دراینجا باید گفت:نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ اسلام نشان میدهد که برخی از صحابه پیامبرص متاسفانه نقض عهد نموده وحتی مرتدشدند چنانکه طبق بر خی از احادیثی که از منابع معتبراهل سنت نظیر صحیح مسلم و بخاری نقل شده است در قیامت آنگاه که سراغ اصحابش را نمیگیرد به آن حضرت گفته میشود که بسیاری از آنان به جاهلیت سابقشان برگشت ه و از شریعتت دور شدند: | ||
عن ابن عباس رضی الله عنهما عن النبی صلى الله علیه وسلم قال إنکم تحشرون حفاةعراة غرلا ثم قرأ کما بدأنا أول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین وأول من یکسى یوم القیامة إبراهیم وان أناسا من أصحابی یؤخذ بهم ذات الشمال | عن ابن عباس رضی الله عنهما عن النبی صلى الله علیه وسلم قال إنکم تحشرون حفاةعراة غرلا ثم قرأ کما بدأنا أول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین وأول من یکسى یوم القیامة إبراهیم وان أناسا من أصحابی یؤخذ بهم ذات الشمال | ||
فأقول أصحابی أصحابی فیقال انهم لم یزالوا مرتدین على أعقابهم منذ فارقتهمصحیح البخاری - البخاری - ج 4 - ص 110 | فأقول أصحابی أصحابی فیقال انهم لم یزالوا مرتدین على أعقابهم منذ فارقتهمصحیح البخاری - البخاری - ج 4 - ص 110 | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
اما برخی از عالمان اهل سنت در این زمینه ارای دیگری دارند چنانکه در کتاب الغدیر – علامه أمینی - ج 10 از قول برخی اهل سنت نقل میکند که ساب الصحاب ه مطلقا حتی سب و شتم افرادی مثل عمروعاص موجب کفر شده و چنین شخصی قتلش لازم و واجب است: | اما برخی از عالمان اهل سنت در این زمینه ارای دیگری دارند چنانکه در کتاب الغدیر – علامه أمینی - ج 10 از قول برخی اهل سنت نقل میکند که ساب الصحاب ه مطلقا حتی سب و شتم افرادی مثل عمروعاص موجب کفر شده و چنین شخصی قتلش لازم و واجب است: | ||
...... وقال القاضی أبو یعلى: الذی علیه الفقهاء فی سب الصحابة إن کان مستحلا لذلک کفر، وإن لم یکن مستحلا فسق ولم یکفر، سواء کفرهم أو طعن فی دینهم مع إسلامهم وقد قطع طائفة من الفقهاء من أهل الکوفة وغیرهم بقتل من سب الصحابة وکفر الرافضة. وقال أبوبکر بن عبدالعزیز فی المقنع: فأما الرافضی فإن کان یسب فقد کفر فلا یزوج. وقال الشیخ علاءالدین أبوالحسن الطرابلسی الحنفی فی [معین الحکام فیما یتردد بین الخصمین من الأحکام] ص 187: من شتم أحدا من أصحاب النبی علیهالسلام أبا بکر أو عمر أو عثمان أو علیا أو معاویة أو عمرو بن العاص فإن قال: کانوا على ضلال وکفر. قتل وإن شتمهم بغیر هذا من مشاتمة الناس نکل نکالا شدیدا. | ...... وقال القاضی أبو یعلى: الذی علیه الفقهاء فی سب الصحابة إن کان مستحلا لذلک کفر، وإن لم یکن مستحلا فسق ولم یکفر، سواء کفرهم أو طعن فی دینهم مع إسلامهم وقد قطع طائفة من الفقهاء من أهل الکوفة وغیرهم بقتل من سب الصحابة وکفر الرافضة. وقال أبوبکر بن عبدالعزیز فی المقنع: فأما الرافضی فإن کان یسب فقد کفر فلا یزوج. وقال الشیخ علاءالدین أبوالحسن الطرابلسی الحنفی فی [معین الحکام فیما یتردد بین الخصمین من الأحکام] ص 187: من شتم أحدا من أصحاب النبی علیهالسلام أبا بکر أو عمر أو عثمان أو علیا أو معاویة أو عمرو بن العاص فإن قال: کانوا على ضلال وکفر. قتل وإن شتمهم بغیر هذا من مشاتمة الناس نکل نکالا شدیدا. | ||
ایشان در ادامه از ذهبی نقل میکند که ساب به صحابه از دین الهی خارج شده و عملش به انکار آیات الهی در مدح صحابه برمیگردد و | ایشان در ادامه از ذهبی نقل میکند که ساب به صحابه از دین الهی خارج شده و عملش به انکار آیات الهی در مدح صحابه برمیگردد و آنگاه به روایاتی در این باب استشهاد میکند 48 - | ||
احادیثی نیزدراین رابطه در برخی منابع اهل سنت امده است49 | احادیثی نیزدراین رابطه در برخی منابع اهل سنت امده است49 | ||
بنابراین بین فقیهان اهل سنت در حکم نمودن به کفر و کشتن کسانی که به برخی صحابه سب و اهانت میکنند اختلاف زیادی وجود داشته و همانطور که ملاحظه گردید اکثر آنان مخالف آن میباشند. | بنابراین بین فقیهان اهل سنت در حکم نمودن به کفر و کشتن کسانی که به برخی صحابه سب و اهانت میکنند اختلاف زیادی وجود داشته و همانطور که ملاحظه گردید اکثر آنان مخالف آن میباشند. | ||
خط ۳۴۵: | خط ۳۴۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:تکفیر]] | [[رده:تکفیر]] |