۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جانبداری' به 'جانبداری') |
جز (جایگزینی متن - 'قاعده مند' به 'قاعدهمند') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
==== جواب اشکال ==== | ==== جواب اشکال ==== | ||
۱- معنای توجه به شخصیت مفسر بی توجهی به قواعد زبانی نیست. برای صیانت ازغلط فهمی باید نکات بسیاری را مورد توجه قرار داد که قواعد دلالت و زبان یکی ازآنهاست. توجه به باورها و پیش فرضهای مفسر یکی دیگر از آنهاست. اگر مفسر مبانی خود را منقح نکند، متوجه نخواهد شد که تفسیری براساس پیش فرضهای خود ارائه میدهد و ما که از بیرون به گفتههای مفسران توجه میکنیم، به خوبی درخواهیم یافت که منشا آن گفتهها اصول موضوعه و پیش فرضهای مفسر است. به این ترتیب منقح کردن تئوریها و پیش فرضهای مفسر برای | ۱- معنای توجه به شخصیت مفسر بی توجهی به قواعد زبانی نیست. برای صیانت ازغلط فهمی باید نکات بسیاری را مورد توجه قرار داد که قواعد دلالت و زبان یکی ازآنهاست. توجه به باورها و پیش فرضهای مفسر یکی دیگر از آنهاست. اگر مفسر مبانی خود را منقح نکند، متوجه نخواهد شد که تفسیری براساس پیش فرضهای خود ارائه میدهد و ما که از بیرون به گفتههای مفسران توجه میکنیم، به خوبی درخواهیم یافت که منشا آن گفتهها اصول موضوعه و پیش فرضهای مفسر است. به این ترتیب منقح کردن تئوریها و پیش فرضهای مفسر برای قاعدهمند کردن نقش شخصیت مفسر است. | ||
۲- همانطور که رعایت قواعد دلالت ما را به فهم صحیح پیام متن نزدیک میکند، کشف و منقح کردن پیش فرضها، انتظارات و علایق مفسر ما را به شناخت بهتر متن نزدیک میکند. | ۲- همانطور که رعایت قواعد دلالت ما را به فهم صحیح پیام متن نزدیک میکند، کشف و منقح کردن پیش فرضها، انتظارات و علایق مفسر ما را به شناخت بهتر متن نزدیک میکند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
=== یادآوری === | === یادآوری === | ||
اینها نمونههایی بود از مبناهایی که مفسر با برگزیدن یا برنگزیدن آنها تفسیرهای متفاوتی را عرضه میکند. با همه اینها یادآوریهایی در پایان این بحث ضروری است. | اینها نمونههایی بود از مبناهایی که مفسر با برگزیدن یا برنگزیدن آنها تفسیرهای متفاوتی را عرضه میکند. با همه اینها یادآوریهایی در پایان این بحث ضروری است. | ||
اولا مطالعه آنچه در باب فرآیند فهم و تفسیر متون دخالت آگاهانه و ناآگاهانه دارد، مثل پیش فهمها، علایق، دانستههای قبلی مفسر، در حقیقت نوعی پیشگیری از انحراف در تفسیر و | اولا مطالعه آنچه در باب فرآیند فهم و تفسیر متون دخالت آگاهانه و ناآگاهانه دارد، مثل پیش فهمها، علایق، دانستههای قبلی مفسر، در حقیقت نوعی پیشگیری از انحراف در تفسیر و قاعدهمند شدن آن است و مفسر را از علایق مضر و باورهای تعصبآمیز و ازدانستههای خارج از انتظار برحذر میدارد. به عبارت دیگر هدف از این مباحث تشخیص سرهها از ناسرهها در برداشت مفسر است. | ||
ثانیا توجه به این مباحث به معنای نفی مقدمات دیگر فهم قرآن مانند لغت، ادبیات، اصول فقه و منطق و آراستگی به فضائل نیست. هر کدام از اینها در جای خود ضروری ودر خور توجه است. | ثانیا توجه به این مباحث به معنای نفی مقدمات دیگر فهم قرآن مانند لغت، ادبیات، اصول فقه و منطق و آراستگی به فضائل نیست. هر کدام از اینها در جای خود ضروری ودر خور توجه است. |