جاحظ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== جاحظ کیست ==
== جاحظ کیست ==
ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود. <ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴</ref>
ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود<ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴</ref>


درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عده‌ای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند. <ref>(یاقوت حموی، همانجاها؛ سرکیس، ج ۱، ستون ۶۶۶؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶)
درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عده‌ای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند<ref>(یاقوت حموی، همانجاها؛ سرکیس، ج ۱، ستون ۶۶۶؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶)
</ref>
</ref>.
او چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت. <ref> به مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹</ref> وی در بصره با فروش نان و ماهی امرار معاش می‌کرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران یکی از تاجران بصره از وی حمایت می‌کرد. <ref>یاقوت حموی، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳</ref>
او چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت<ref> به مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹</ref>. وی در بصره با فروش نان و ماهی امرار معاش می‌کرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران یکی از تاجران بصره از وی حمایت می‌کرد<ref>یاقوت حموی، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳</ref>.


ابوعُبَیده (متوفی ۲۰۹)، اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و ابوزید انصاری (متوفی ۲۱۵) در لغت و ادبیات از استادان او بودند. وی نحو را از دوستش اَخْفَش (متوفی ۲۱۵)، کلام را از نَظّام (متوفی ۲۳۱) و فصاحت را شفاهاً از بادیه نشینان عرب در بازار مِرْبَد آموخت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ خطیب بغدادی، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴ـ ۷۵؛ امین، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بازار *: بخش ۶</ref> وی از طریق علمای کلام و هم‌نشینی با حُنین بن اسحاق (متوفی ۲۶۰) و سَلْمُویه (متوفی ۲۲۵)، با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعه کتاب‌های ابن مُقَفَّع (متوفی ۱۴۲) و حضور در محضر [[ابوعبیده]] در فرهنگ و ادب فارسی مهارت یافت. <ref>(سرکیس؛ امین، همانجاها</ref>
ابوعُبَیده (متوفی ۲۰۹)، اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و ابوزید انصاری (متوفی ۲۱۵) در لغت و ادبیات از استادان او بودند. وی نحو را از دوستش اَخْفَش (متوفی ۲۱۵)، کلام را از نَظّام (متوفی ۲۳۱) و فصاحت را شفاهاً از بادیه نشینان عرب در بازار مِرْبَد آموخت<ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ خطیب بغدادی، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴ـ ۷۵؛ امین، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بازار *: بخش ۶</ref>. وی از طریق علمای کلام و هم‌نشینی با حُنین بن اسحاق (متوفی ۲۶۰) و سَلْمُویه (متوفی ۲۲۵)، با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعه کتاب‌های ابن مُقَفَّع (متوفی ۱۴۲) و حضور در محضر [[ابوعبیده]] در فرهنگ و ادب فارسی مهارت یافت<ref>(سرکیس؛ امین، همانجاها</ref>.


جاحظ [[عباسیان|خلفای عباسی]] را از مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) تا مُعْتَز (حک: ۲۵۱ـ۲۵۵) یا مُهْتَدی (حک: ۲۵۵ـ۲۵۶) درک کرد و مورد تکریم و احترام آنان بود. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵، ۷۹؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۴؛ نیز رجوع کنید به امین، همانجا</ref>
جاحظ [[عباسیان|خلفای عباسی]] را از مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) تا مُعْتَز (حک: ۲۵۱ـ۲۵۵) یا مُهْتَدی (حک: ۲۵۵ـ۲۵۶) درک کرد و مورد تکریم و احترام آنان بود<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵، ۷۹؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۴؛ نیز رجوع کنید به امین، همانجا</ref>.


جاحظ گرایش‌های سیاسی مشخص نداشت و غالباً تابع جریان‌های حاکم بود. <ref>رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۷ـ ۱۲۸؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۶</ref> کتاب‌های خود را به درباریان تقدیم می‌کرد و صله می‌گرفت و تا پایان عمر به این روش ارتزاق کرد. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۱۰؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷ـ ۳۸۸</ref> تعدادی از کتاب‌هایش با موضوع [[امامت]] مورد توجه مأمون (حک: ۱۹۸ـ ۲۱۸) قرار گرفت. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref>
جاحظ گرایش‌های سیاسی مشخص نداشت و غالباً تابع جریان‌های حاکم بود<ref>رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۷ـ ۱۲۸؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۶</ref>. کتاب‌های خود را به درباریان تقدیم می‌کرد و صله می‌گرفت و تا پایان عمر به این روش ارتزاق کرد<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۱۰؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷ـ ۳۸۸</ref>. تعدادی از کتاب‌هایش با موضوع [[امامت]] مورد توجه مأمون (حک: ۱۹۸ـ ۲۱۸) قرار گرفت<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref>.


جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (متوفی ۲۴۳) به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد. <ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۸ـ۷۹؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶ـ۱۰۷</ref> او ملازم خاص محمدبن عبدالملک زَیّات (متوفی ۲۳۳)، وزیر واثق (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲)، شد و با دستگیر شدن ابن زیّات او نیز گریخت و پس از آنکه ابن زیّات به دستور [[متوکل]] (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷) کشته شد جاحظ خود را تسلیم کرد. <ref>حُصری، ج ۲، ص ۵۳۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۶، ۷۹ـ۸۰؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶</ref>
جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (متوفی ۲۴۳) به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد<ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۸ـ۷۹؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶ـ۱۰۷</ref>. او ملازم خاص محمدبن عبدالملک زَیّات (متوفی ۲۳۳)، وزیر واثق (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲)، شد و با دستگیر شدن ابن زیّات او نیز گریخت و پس از آنکه ابن زیّات به دستور [[متوکل]] (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷) کشته شد جاحظ خود را تسلیم کرد<ref>حُصری، ج ۲، ص ۵۳۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۶، ۷۹ـ۸۰؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶</ref>.


زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهره‌اش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء؛ بروکلمان، همانجاها</ref> در عین حال جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref>
زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، [[متوکل]] برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهره‌اش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست<ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء؛ بروکلمان، همانجاها</ref>. در عین حال جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت<ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref>.


جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد. <ref>خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵؛ سرکیس، همانجا؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۸</ref>او در [[ماه محرم الحرام|محرم]] ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵؛ ابن ندیم، ص ۲۰۸ـ ۲۰۹؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۱</ref>
جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در [[سامرا]] اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد<ref>خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵؛ سرکیس، همانجا؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۸</ref>. او در [[ماه محرم الحرام|محرم]] ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت<ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵؛ ابن ندیم، ص ۲۰۸ـ ۲۰۹؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۱</ref>.
جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۲۰</ref> به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست می‌آورد، تا تمام آن را نمی‌خواند آن را کنار نمی‌گذاشت. <ref>رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص ۲۰۸؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۷</ref>. علاقه شدید وی به کتاب و علم‌آموزی به اندازه‌ای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره می‌کرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه می‌پرداخت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref>
جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود<ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۲۰</ref>. به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست می‌آورد، تا تمام آن را نمی‌خواند آن را کنار نمی‌گذاشت<ref>رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص ۲۰۸؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۷</ref>. علاقه شدید وی به کتاب و علم‌آموزی به اندازه‌ای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره می‌کرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه می‌پرداخت<ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref>.


او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود. <ref>ابن خلّکان؛ ابوالفداء، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، همانجا؛ ضیف، ص ۶۱ـ۶۲</ref> اما مسعودی <ref>ج ۱، ص ۱۱۳، ۲۰۵، ج ۲، ص ۱۱۱، ۱۲۱</ref> گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتاب‌ها منحصر می‌شده و گاه در‌این‌باره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است.
او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود<ref>ابن خلّکان؛ ابوالفداء، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، همانجا؛ ضیف، ص ۶۱ـ۶۲</ref>. اما [[مسعودی]]<ref>ج ۱، ص ۱۱۳، ۲۰۵، ج ۲، ص ۱۱۱، ۱۲۱</ref> گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتاب‌ها منحصر می‌شده و گاه در‌این‌باره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است.


وی با زیرکی و با ارائه دلایل می‌توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند. <ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۵۹؛ ازهری، ج ۱، ص ۳۰</ref> جاحظ به شوخ‌طبعی و سهل‌انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغت‌شناسانی چون [[ثعلب]] (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشته‌اند. او همچنین به دروغ‌پردازی شهرت داشت و [[احادیث]] را به سخره می‌گرفت. خواهرزاده‌اش یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴) او را بی[[دین]] خوانده است. <ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۶۰؛ مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ ازهری، همانجا؛ ابن حزم، ج ۳، ص ۷۳ـ۷۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۱؛ ابن کثیر، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵ـ۳۵۷</ref>
وی با زیرکی و با ارائه دلایل می‌توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۵۹؛ ازهری، ج ۱، ص ۳۰</ref>. جاحظ به شوخ‌طبعی و سهل‌انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغت‌شناسانی چون [[ثعلب]] (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشته‌اند. او هم‌چنین به دروغ‌پردازی شهرت داشت و [[احادیث]] را به سخره می‌گرفت. خواهرزاده‌اش یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴) او را بی[[دین]] خوانده است<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۶۰؛ مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ ازهری، همانجا؛ ابن حزم، ج ۳، ص ۷۳ـ۷۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۱؛ ابن کثیر، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵ـ۳۵۷</ref>.


با وجود این گفته‌اند که کتاب‌هایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات نقش مهمی در روشن‌سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی می‌پردازد. <ref>رجوع کنید به مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴؛ ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ازهری، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref> وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتاب‌هایش آنها را به دیگر علما نسبت می‌داد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به [[عثمان بن عفان]] گرایش داشت اهل علم کمتر کتاب‌های او را می‎شناختند. <ref>مسعودی؛ بروکلمان، همانجاها</ref>
با وجود این گفته‌اند که کتاب‌هایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات نقش مهمی در روشن‌سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی می‌پردازد<ref>رجوع کنید به مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴؛ ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ازهری، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref>. وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتاب‌هایش آنها را به دیگر علما نسبت می‌داد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به [[عثمان بن عفان]] گرایش داشت اهل علم کمتر کتاب‌های او را می‎شناختند<ref>مسعودی؛ بروکلمان، همانجاها</ref>.


== جد جاحظ ==
== جد جاحظ ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲

ویرایش