confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
(←تشیع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در اواخر قرن اول هجری دو مکتب و مدرسه فقهی در میان [[مسلمانان]] پدید آمد: [[مکتب عراق]] و [[مکتب مدینه]]. | در اواخر قرن اول هجری دو مکتب و مدرسه فقهی در میان [[مسلمانان]] پدید آمد: [[مکتب عراق]] و [[مکتب مدینه]]. | ||
مکتب عراق را مکتب رای و مکتب مدینه را مکتب حدیث میگفتند. فقهای [[عراق]] بیشتر بر رای و استدلال عقلی تکیه میکردند ولی فقهای مدینه بر [[احادیث]] و [[روایات]] فقهی تکیه داشتند. از میان فقهای چهارگانه [[ | مکتب عراق را مکتب رای و مکتب مدینه را مکتب حدیث میگفتند. فقهای [[عراق]] بیشتر بر رای و استدلال عقلی تکیه میکردند ولی فقهای مدینه بر [[احادیث]] و [[روایات]] فقهی تکیه داشتند. از میان فقهای چهارگانه [[اهلسنت و جماعت|اهلسنت]]، [[ابوحنیفه]] نماینده مکتب عراق و [[مالک بن انس]] نماینده مکتب مدینه بود. | ||
سعید بن مسیب در عصر خود یکی از مهمترین فقیهان مدینه به شمار میآمد و به گفته [[ابن سعد]]، رئیس فقیهان مدینه بود. بلکه موسس مکتب فقهی مدینه به شمار میآمد. | سعید بن مسیب در عصر خود یکی از مهمترین فقیهان مدینه به شمار میآمد و به گفته [[ابن سعد]]، رئیس فقیهان مدینه بود. بلکه موسس مکتب فقهی مدینه به شمار میآمد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در این راه از تمام راویان اخبار و محدثان عصر خود و صحابیان پیامبر(صلی الله علیه) سود برده بود، حتی گاهی خدمت همسران پیامبر(صلی الله علیه) میرسید و از آنان اخذ حدیث میکرد. اشخاصی از بزرگان صحابه چون [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر ابن عبدالله انصاری]] و [[سلمان فارسی]]، از اساتید او به شمار میرفتند. وی از محضر [[امام علی|امیرمومنان علی(علیهالسلام)]] بیشترین استفاده را کرده بود وبه نقل کشی تربیت شده آن حضرت به شمار میرفت. | در این راه از تمام راویان اخبار و محدثان عصر خود و صحابیان پیامبر(صلی الله علیه) سود برده بود، حتی گاهی خدمت همسران پیامبر(صلی الله علیه) میرسید و از آنان اخذ حدیث میکرد. اشخاصی از بزرگان صحابه چون [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر ابن عبدالله انصاری]] و [[سلمان فارسی]]، از اساتید او به شمار میرفتند. وی از محضر [[امام علی|امیرمومنان علی(علیهالسلام)]] بیشترین استفاده را کرده بود وبه نقل کشی تربیت شده آن حضرت به شمار میرفت. | ||
بعد از [[شهادت]] علی(علیهالسلام)از محضر فرزندان آن حضرت بهره میبرد و به نقل [[شیخ کلینی|کلینی]] در عصر [[امامت]] امام سجاد(علیهالسلام)، از حواریون و شاگردان نزدیک آن امام به شمار میرفت و پیوسته از محضر آن حضرت استفاده میکرد و احادیثی از آن جناب نقل کرده است. | بعد از [[شهادت]] علی(علیهالسلام)از محضر فرزندان آن حضرت بهره میبرد و به نقل [[شیخ کلینی|کلینی]] در عصر [[امامت]] امام سجاد(علیهالسلام)، از [[حواریین|حواریون]] و شاگردان نزدیک آن امام به شمار میرفت و پیوسته از محضر آن حضرت استفاده میکرد و احادیثی از آن جناب نقل کرده است. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
[[شیخ طوسی]] سعیدبن مسیب را در زمره اصحاب امام سجاد(علیهالسلام) ذکر کرده است. و مرحوم [[کلینی]] از [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل کرده که سعید بن مسیب، قاسم بن محمدبن ابیبکر و ابوخالد کابلی از افراد مورد وثوق [[علی بن الحسین(ع)|علی بن الحسین(علیهالسلام)]] بودند. | [[شیخ طوسی]] سعیدبن مسیب را در زمره اصحاب امام سجاد(علیهالسلام) ذکر کرده است. و مرحوم [[کلینی]] از [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل کرده که سعید بن مسیب، قاسم بن محمدبن ابیبکر و ابوخالد کابلی از افراد مورد وثوق [[علی بن الحسین(ع)|علی بن الحسین(علیهالسلام)]] بودند. | ||
یکی دیگر از دلائل تشیع سعید بن مسیب، مواضع سیاسی کاملا ضد[[اموی]] اوست. وی حکومت اموی را باطل و حاکمان آن را غاصب میدانست و در مورد [[یزید]] سخن او مشهور است که سالهای حکومت یزید را سالهای شوم معرفی کرده بود. | یکی دیگر از دلائل تشیع سعید بن مسیب، مواضع سیاسی کاملا ضد[[اموی]] اوست. وی حکومت اموی را باطل و حاکمان آن را غاصب میدانست و در مورد [[یزید]] سخن او مشهور است که سالهای حکومت [[یزید]] را سالهای شوم معرفی کرده بود. | ||
سعید به جهت چنین مواضعی پیوسته مورد آزار و اذیت [[امویان]] قرار میگرفت. زمانی به خاطر مخالفت با عبدالملک و اباء از به رسمیت شناختن فرزندان او، ولید و سلیمان، به عنوان ولیعهد تازیانه میخورد و به زندان میافتد. زمانی هم تحت نظر قرارنمیگیرد و از معاشرت با مردم محروم میشود. | سعید به جهت چنین مواضعی پیوسته مورد آزار و اذیت [[امویان]] قرار میگرفت. زمانی به خاطر مخالفت با عبدالملک و اباء از به رسمیت شناختن فرزندان او، ولید و سلیمان، به عنوان ولیعهد تازیانه میخورد و به زندان میافتد. زمانی هم تحت نظر قرارنمیگیرد و از معاشرت با مردم محروم میشود. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
سعیدبن مسیب علاوه بر مخالفت با [[بنی امیه|بنیامیه]]، در سایر مواضع سیاسی نیز با ائمه اطهار (علیهالسلام) همسویی داشت. چنان که در فتنه [[ابن زبیر]]، با او [[بیعت]] نکرد و مورد آزار و اذیت عمال وی بود. | سعیدبن مسیب علاوه بر مخالفت با [[بنی امیه|بنیامیه]]، در سایر مواضع سیاسی نیز با ائمه اطهار (علیهالسلام) همسویی داشت. چنان که در فتنه [[ابن زبیر]]، با او [[بیعت]] نکرد و مورد آزار و اذیت عمال وی بود. | ||
برخی در مورد تشیع سعید اشکال کرده گفتهاند: فتاوای او بیشتربا فقه [[ | برخی در مورد تشیع سعید اشکال کرده گفتهاند: فتاوای او بیشتربا فقه [[اهلسنت و جماعت|اهلسنت]] سازگار است تا طریقه اهلبیت(علیهالسلام). دومین اشکالی که بر او گرفتهاند، عدم حضور او در تشییع جنازه امام سجاد(علیهالسلام) میباشد. صاحب منتهی المقال از این دو اشکال به نحو زیر پاسخ گفته است: «مخالفت طریقه او با طریقه اهلبیت (علیهالسلام) منافاتی با تشیع او ندارد، چرا که بسیاری از اصحاب ائمه اطهار(علیهالسلام) و اعاظم [[شیعیان]] آنها در بیشتر مسائل فقهی و فتاوای شرعی موافق اهلسنت هستند. | ||
بلکه بعضی از نظریاتی که بعضی ازعلمای شیعه مثل [[ابن جنید]] قائل شدند مانند قیاس، به ضرورت [[مذهب]] باطل است: به ویژه اصحاب امام سجاد(علیهالسلام) که به جهت شدت [[تقیه]]، قادر به اظهار [[اصول]] و [[فروع مذهب]] شیعه نبودند، مگر خیلی مسائل اندک، آن هم برای عدهای قلیل: چنان که شیعیانی که امامت [[امام باقر(علیهالسلام)]] را نپذیرفتند (مثل [[زیدیه]]) در [[فروع دین]] از فقهای عامه پیروی کردند. شخصی چون [[ابن عباس]] که تشیع او مسلم است، بیشترآراء و نظریاتش مخالف اصول شیعه است، اما حاضر نشدن سعیدبن مسیب در تشیع جنازه امام سجاد(علیهالسلام) به احتمال قوی به خاطر تقیه ودفع [[تهمت]] بوده است.» | بلکه بعضی از نظریاتی که بعضی ازعلمای شیعه مثل [[ابن جنید]] قائل شدند مانند قیاس، به ضرورت [[مذهب]] باطل است: به ویژه اصحاب امام سجاد(علیهالسلام) که به جهت شدت [[تقیه]]، قادر به اظهار [[اصول]] و [[فروع مذهب]] شیعه نبودند، مگر خیلی مسائل اندک، آن هم برای عدهای قلیل: چنان که شیعیانی که امامت [[امام باقر(علیهالسلام)]] را نپذیرفتند (مثل [[زیدیه]]) در [[فروع دین]] از فقهای عامه پیروی کردند. شخصی چون [[ابن عباس]] که تشیع او مسلم است، بیشترآراء و نظریاتش مخالف اصول شیعه است، اما حاضر نشدن سعیدبن مسیب در تشیع جنازه امام سجاد(علیهالسلام) به احتمال قوی به خاطر تقیه ودفع [[تهمت]] بوده است.» |