المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۹: خط ۵۹:
یکی از جنبه‌های دیگر تفسیر، عنایت به بحث‌های کلامی است. شیوه علامه در این مباحث، بر اساس تحقیق و تتبع و ارائه برهان و استدلال در جهت اقناع مخاطب و بیان کلام وحی به زبان دیگر است، که رعایت جانب انصاف و پرهیز از تعصب، از نمونه‌های روشن آن است. بدین جهت، انگیزه علامه در نقل مباحث فلسفی در تفسیر معنای خاصی دارد. زیرا کسی که در مقام اثبات هماهنگی عقل و دین است، ناچار است که به تناسب از اندیشه‌های بشری و قواعد فلسفی کمک بگیرد و به این دسته از مباحث بپردازد.  
یکی از جنبه‌های دیگر تفسیر، عنایت به بحث‌های کلامی است. شیوه علامه در این مباحث، بر اساس تحقیق و تتبع و ارائه برهان و استدلال در جهت اقناع مخاطب و بیان کلام وحی به زبان دیگر است، که رعایت جانب انصاف و پرهیز از تعصب، از نمونه‌های روشن آن است. بدین جهت، انگیزه علامه در نقل مباحث فلسفی در تفسیر معنای خاصی دارد. زیرا کسی که در مقام اثبات هماهنگی عقل و دین است، ناچار است که به تناسب از اندیشه‌های بشری و قواعد فلسفی کمک بگیرد و به این دسته از مباحث بپردازد.  
   
   
به عنوان نمونه، در پاسخ به این شبهه عقلی که اگر کسی گناهی بزرگ انجام داد، چرا عذاب او جاودان خواهد بود و چرا خدا فرموده است: «وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ»<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۷.</ref> آنها را از جهنم بیرون نمی‌بریم. ایشان نخست دلیل جاودانگی عذاب را از آیات و روایات بیان می‌کند، آنگاه به تحلیل عقلی روی می‌آورد و در نهایت بر اساس مشی حکمت متعالیه از [[معاد]]، تحلیلی فلسفی ارائه می‌دهد و می‌گوید: اگر می‌گوییم خدا چنین کسی را به عذاب دائمی عذاب می‌کند، مانند این است که بگوییم خدا به آتش سوزندگی می‌دهد، نفس گناه عذاب است. بنابراین عذاب الهی به معنای انتقام گرفتن نیست، بلکه به معنای اثربخشی قابلیت و استعداد شخص گناهکار است. وانگهی اینکه اشکال‌کننده گفته عذاب در صورتی رنج‌آور است که با طبع آدمی ناسازگار باشد؛ چه بسا اثر یک پدیده با طبع آدمی سازگار است، یعنی به سهولت از آن صادر می‌شود و قسری هم نیست، ولی آن اثر ناخوشایند و رنج آور است، مانند کسی که دچار کابوس می‌شود و طبع او به سهولت صورت‌های دهشتناک برای او پدید می‌آید و او از آنها رنج می‌برد<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۱۲-۴۱۵.</ref>.
به عنوان نمونه، در پاسخ به این شبهه عقلی که اگر کسی گناهی بزرگ انجام داد، چرا عذاب او جاودان خواهد بود و چرا خدا فرموده است: {{متن قرآن |وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ |سوره = بقره |آیه = ۱۶۷ }} آنها را از [[جهنم]] بیرون نمی‌بریم. ایشان نخست دلیل جاودانگی عذاب را از آیات و روایات بیان می‌کند، آنگاه به تحلیل عقلی روی می‌آورد و در نهایت بر اساس مشی حکمت متعالیه از [[معاد]]، تحلیلی فلسفی ارائه می‌دهد و می‌گوید: اگر می‌گوییم خدا چنین کسی را به عذاب دائمی عذاب می‌کند، مانند این است که بگوییم خدا به آتش سوزندگی می‌دهد، نفس گناه عذاب است. بنابراین عذاب الهی به معنای انتقام گرفتن نیست، بلکه به معنای اثربخشی قابلیت و استعداد شخص گناهکار است. وانگهی اینکه اشکال‌کننده گفته عذاب در صورتی رنج‌آور است که با طبع آدمی ناسازگار باشد؛ چه بسا اثر یک پدیده با طبع آدمی سازگار است، یعنی به سهولت از آن صادر می‌شود و قسری هم نیست، ولی آن اثر ناخوشایند و رنج آور است، مانند کسی که دچار کابوس می‌شود و طبع او به سهولت صورت‌های دهشتناک برای او پدید می‌آید و او از آنها رنج می‌برد<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۱۲-۴۱۵.</ref>.
   
   
بنابراین علامه فیلسوف در زمینه طرح مباحث فلسفی نقل مباحث با هوشیاری برای دفاع از حریم وحی است. او هیچ گاه اصالت و اولویتی به مباحث علمی و فلسفی نمی‌دهد، از اصطلاحات آن در تفسیر استفاده نمی‌کند، گرچه در پرتو عقل و قواعد علمی به رهیافت‌های خوبی اشاره می‌کند.  
بنابراین علامه فیلسوف در زمینه طرح مباحث فلسفی نقل مباحث با هوشیاری برای دفاع از حریم [[وحی]] است. او هیچ گاه اصالت و اولویتی به مباحث علمی و فلسفی نمی‌دهد، از اصطلاحات آن در تفسیر استفاده نمی‌کند، گرچه در پرتو عقل و قواعد علمی به رهیافت‌های خوبی اشاره می‌کند.  
   
   
شیوه علامه طباطبایی در تفسیر به این شرح است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را می‌آورد، پس از آن به بخشی تحت عنوان بیان آیات که شامل مباحث موضوعی است می‌پردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوی، ادبی، توضیح معانی آیه با توجه به آیات نظیر و مشابه و مسائل دلالتی آیه مطرح می‌شود. سپس در بخشی دیگر، نقل و نقد احادیث و اخبار آغاز می‌گردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثی فریقین سود می‌جوید و عمده مطالب (بحث روایتی) را نقل و نقد دلالتی این دسته از اخبار تشکیل می‌دهد. از این قسمت که بگذریم، مباحث مستقل موضوعی تفسیر المیزان شایان ذکر است. زیرا مباحثی عمیق و گسترده در زمینه گوناگون در این قسمت دیده می‌شود که کمتر در تفاسیر عصر یافت می‌گردد.  
شیوه علامه طباطبایی در تفسیر به این شرح است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را می‌آورد، پس از آن به بخشی تحت عنوان بیان آیات که شامل مباحث موضوعی است می‌پردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوی، ادبی، توضیح معانی آیه با توجه به آیات نظیر و مشابه و مسائل دلالتی آیه مطرح می‌شود. سپس در بخشی دیگر، نقل و نقد احادیث و اخبار آغاز می‌گردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثی فریقین سود می‌جوید و عمده مطالب (بحث روایتی) را نقل و نقد دلالتی این دسته از اخبار تشکیل می‌دهد. از این قسمت که بگذریم، مباحث مستقل موضوعی تفسیر المیزان شایان ذکر است. زیرا مباحثی عمیق و گسترده در زمینه گوناگون در این قسمت دیده می‌شود که کمتر در تفاسیر عصر یافت می‌گردد.  
خط ۶۷: خط ۶۷:
درباره تفسیر المیزان کارهای گوناگونی انجام شده است. این تفسیر به زبان فارسی، انگلیسی و [[اردو]] ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهش‌های تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزه ای در یک جلد (خلاصه شرح‌های بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در بیروت به چاپ رسیده است.  
درباره تفسیر المیزان کارهای گوناگونی انجام شده است. این تفسیر به زبان فارسی، انگلیسی و [[اردو]] ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهش‌های تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزه ای در یک جلد (خلاصه شرح‌های بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در بیروت به چاپ رسیده است.  
   
   
آقای الیاس کلانتری تمام تفسیر را با نام «مختصر المیزان» خلاصه کرده است<ref>درباره روش کاری آقای کلانتری نگاه کنید: مجله بینات، شماره ۶، ص۱۸۴.</ref>. البته کارهای متنوع دیگری در زمینه استخراج مباحث موضوعی، چون مباحث [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]] و [[امامت]] به صورت مستقل انجام شده که همه اینها نشان‌دهنده اهمیت و عنایت محققان به این تفسیر است.  
آقای الیاس کلانتری تمام تفسیر را با نام «مختصر المیزان» خلاصه کرده است<ref>درباره روش کاری آقای کلانتری نگاه کنید: مجله بینات، شماره ۶، ص۱۸۴.</ref>. البته کارهای متنوع دیگری در زمینه استخراج مباحث موضوعی، چون مباحث [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]] و [[امامت]] به صورت مستقل انجام شده که همه اینها نشان‌دهنده اهمیت و عنایت محققان به این تفسیر است.


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷

ویرایش