۸۵٬۹۴۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ایه ' به ' آیه ') |
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== مراتب فهم پذیری قرآن == | == مراتب فهم پذیری قرآن == | ||
بعد از اثبات اصل فهم پذیری قرآن از منظر قرآن و سنت و نیز اتفاق و اشتراک دیدگاه فریقین در این زمینه، اینک به مراتب فهم پذیری قرآن | بعد از اثبات اصل فهم پذیری قرآن از منظر قرآن و سنت و نیز اتفاق و اشتراک دیدگاه فریقین در این زمینه، اینک به مراتب فهم پذیری قرآن میپردازیم: | ||
الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قویتر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قویتر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | ||
ب - از مختصات [[قرآن کریم]] - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز آن نیز شمرده میشود – آن است که حقائق عالیه در این کتاب اسمانی بگونهای تنظیم شده است که برای تمامی زمانها و همه اقشار گوناگون انسانها- با همه | ب - از مختصات [[قرآن کریم]] - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز آن نیز شمرده میشود – آن است که حقائق عالیه در این کتاب اسمانی بگونهای تنظیم شده است که برای تمامی زمانها و همه اقشار گوناگون انسانها- با همه تفاوتهائی که در سطوح فکری شان وجود دارد - قابلیت هدایگری داشته و معارف عالیه اش پاسخگوی تمامی نیازهای بشریت درهمه ادوار بشری میباشد. | ||
عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتیهای آن بی نهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیز متمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی، سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتیهای آن بی نهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیز متمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی، سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق. فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref> | کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق. فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref> | ||
== گفتار امام علی | == گفتار امام علی علیهالسلام در مراتب فهم پذیری قرآن == | ||
اما م علی ع در گفتاری مراتب سه گانه ای را برای فهم و درک قرآن مطرح نموده میفرماید: | اما م علی ع در گفتاری مراتب سه گانه ای را برای فهم و درک قرآن مطرح نموده میفرماید: | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
تبصره: از آنجا که مراتب فهم قرآن بحسب ظرفیتها و سطح علمی انسانها متفاوت میباشد این امر سبب پیدایش تفاسیر گوناگون ادبی، هنری، فلسفی، عرفانی و.... در سطوح مختلف گردیده است. | تبصره: از آنجا که مراتب فهم قرآن بحسب ظرفیتها و سطح علمی انسانها متفاوت میباشد این امر سبب پیدایش تفاسیر گوناگون ادبی، هنری، فلسفی، عرفانی و.... در سطوح مختلف گردیده است. | ||
سوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسانها در طول زمان قابل | سوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسانها در طول زمان قابل بهرهبرداری باشد؟ | ||
چگونه ممکن است حقائق و معارف قرآن در همه اعصار و برای همه انسانها قابلیت بهره گیری داشته باشد؟ ایا این سخن بمعنای آن نیست که کلمات وترکیبات قرآنی دارای معانی متعدد بوده و بتدریج هر یک از آنها برای عدهای مکشوف میگردد و یا بمعنای آن نیست که یک حقیقت دارای معانی طولی است که بتدریج در استمرار زمان کشف میشود؟ | چگونه ممکن است حقائق و معارف قرآن در همه اعصار و برای همه انسانها قابلیت بهره گیری داشته باشد؟ ایا این سخن بمعنای آن نیست که کلمات وترکیبات قرآنی دارای معانی متعدد بوده و بتدریج هر یک از آنها برای عدهای مکشوف میگردد و یا بمعنای آن نیست که یک حقیقت دارای معانی طولی است که بتدریج در استمرار زمان کشف میشود؟ | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم میباشد. | یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم میباشد. | ||
در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز میباشد بگونهای که چنین معانی از دسترسی عموم خارج بوده و فقط خواص قادرند آگاهی از آن پیدا کنند. در اغاز روایات فریقین را دراینباره نقل نموده و | در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز میباشد بگونهای که چنین معانی از دسترسی عموم خارج بوده و فقط خواص قادرند آگاهی از آن پیدا کنند. در اغاز روایات فریقین را دراینباره نقل نموده و آنگاه دیدگاه مفسرین را نسبت به آن بیان میکنیم: | ||
== روایات بطون معانی قرآن == | == روایات بطون معانی قرآن == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مفاد حدیث مذکوران است که ظاهر قرآن از سنخ حکم بوده و باطنش از مقوله علم است بعلاوه اینکه ظاهرش زیبا و باطنش بسیار عمیق است. | مفاد حدیث مذکوران است که ظاهر قرآن از سنخ حکم بوده و باطنش از مقوله علم است بعلاوه اینکه ظاهرش زیبا و باطنش بسیار عمیق است. | ||
درروایتی دیگر از پیامبر ص نقل شده است که: " آن للقرآن ظهرا وبطنا، ولبطنه بطن إلى سبعة أبطن " <ref>عوالی اللئالی ج 4ص 107؛ نظیر این روایت از امام علی ع نیزنقل شده است: - الإمام علی ( | درروایتی دیگر از پیامبر ص نقل شده است که: " آن للقرآن ظهرا وبطنا، ولبطنه بطن إلى سبعة أبطن " <ref>عوالی اللئالی ج 4ص 107؛ نظیر این روایت از امام علی ع نیزنقل شده است: - الإمام علی (علیهالسلام): القرآن ظاهره أنیق، وباطنه عمیق؛ زرکشی در البرهان فی علوم القرآن ج 2ص 164</ref> | ||
در این حدیث – هر چند مرسل است – برای قرآن لایههای هفتگانه باطنی که بیانگر گستردگی و عمق معارف قرآنی است اثبات شده است. | در این حدیث – هر چند مرسل است – برای قرآن لایههای هفتگانه باطنی که بیانگر گستردگی و عمق معارف قرآنی است اثبات شده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
حدیث مذکور نیز بیانگر آن است که درجنب معانی ظاهری همه آیات قرآنی، معانی باطنی نیز وجود دارد. | حدیث مذکور نیز بیانگر آن است که درجنب معانی ظاهری همه آیات قرآنی، معانی باطنی نیز وجود دارد. | ||
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر | از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیهالسلام در تفسیر روایت "ما من القرآن آیة، إلا ولها ظهر وبطن " آن حضرت در پاسخ فرمود: | ||
مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن میباشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 197</ref> | مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن میباشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 197</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل میکند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل میکند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم میباشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوى سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref> | وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل میکند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل میکند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم میباشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوى سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref> | ||
ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و مینویسد: از آنجا که همه علوم | ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و مینویسد: از آنجا که همه علوم زیرمجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابراین قرآن را میتوان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم آن میباشد. <ref>همان: وبالجملة فالعلوم کلها داخلة فی أفعال الله تعالى وصفاته، وفى القرآن شرح ذاته وصفاته وأفعاله، فهذه الأمور تدل على أن فهم معانی القرآن مجالا " رحبا، ومتسعا بالغا، وأن المنقول من ظاهر التفسیر لیس ینتهی الإدراک فیه بالنقل، والسماع لا بد منه فی ظاهر التفسیر، لیتقى به مواضع الغلط، ثم بعد ذلک یتسع الفهم ولاستنباط، والغرائب التی لا تفهم إلا باستماع فنون کثیرة ....ومن ادعى فهم أسرار القرآن ولم یحکم التفسیر الظاهر، فهو کمن ادعى البلوغ إلى صدرالبیت قبل تجاوز الباب، فظاهر التفسیر یجرى مجرى تعلم اللغة التی لا بد منها للفهم، وما لا بد فیها من استماع کثیر، لأن القرآن نزل بلغة العرب، فما کان الرجوع فیه إلى لغتهم، فلا بد من معرفتها أو معرفة أکثرها، إذ الغرض مما ذکرناه التنبیه على طریق الفهم لیفتح بابه ، ... </ref> | ||
ایشان به نقل از سهل بن عبدالله دربارة لایههای معنایی قرآن (بطون) میگوید: | ایشان به نقل از سهل بن عبدالله دربارة لایههای معنایی قرآن (بطون) میگوید: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
=== شیخ طوسی در التبیان === | === شیخ طوسی در التبیان === | ||
ایشان در ذیل روایت نبوی و ائمه معصومین | ایشان در ذیل روایت نبوی و ائمه معصومین علیهمالسلام (ما نَزَلَ مِن القُرآنِ مِن آیَةٍ اٍّلا وَلَها ظَهرٌ وَ بطنٌ) چهار وجه را در معنای ظهر و بطن محتمل میداند: | ||
وجه اول: مقصود از ظاهر، قصص نابودی امتهای پیشین و مقصود از باطن، مواعظ و عبرتهایی است که از آن داستانها برای دیگران مانده است. | وجه اول: مقصود از ظاهر، قصص نابودی امتهای پیشین و مقصود از باطن، مواعظ و عبرتهایی است که از آن داستانها برای دیگران مانده است. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
ایشان در آغاز تفسیر الاصفی اظهار میدارد در فهم معانی قرآن نباید به معانی ظاهری آن اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایههای باطنی آن نیز توجه داشت. تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قرآن مرتفع شده و به اسرار قرآن میتوان نائل شد.<ref>ینبغی لمن أراد فهم معانی القرآن من الأخبار من دون توهم تناقض وتضاد، أن لا یجمد فی تفسیره ومعناه على خصوص بعض الآحاد والأفراد، بل یعمم المعنى والمفهوم فی کل ما یحتمل الإحاطة والعموم، کما ورد فی بعض الآیات من الروایات. فإن وهم التناقض فی الأخبار المخصصة إنما یرتفع بذلک، وفهم أسرار القرآن یبتنی على ذلک، وإن نظر أهل البصیرة إنما یکون على الحقائق الکلیة، دون الأفراد الجزئیة. فما ورد فی بعض الأخبار من التخصیص، فإنما ورد للتنبیه على المنزل فیه، أو الإشارة إلى أحد بطون معانیه، أو غیر ذلک. وذلک بحسب فهم المخاطب على سبیل الاستئناس، إذ کان کلامهم مع الناس على قدر عقول الناس </ref> | ایشان در آغاز تفسیر الاصفی اظهار میدارد در فهم معانی قرآن نباید به معانی ظاهری آن اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایههای باطنی آن نیز توجه داشت. تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قرآن مرتفع شده و به اسرار قرآن میتوان نائل شد.<ref>ینبغی لمن أراد فهم معانی القرآن من الأخبار من دون توهم تناقض وتضاد، أن لا یجمد فی تفسیره ومعناه على خصوص بعض الآحاد والأفراد، بل یعمم المعنى والمفهوم فی کل ما یحتمل الإحاطة والعموم، کما ورد فی بعض الآیات من الروایات. فإن وهم التناقض فی الأخبار المخصصة إنما یرتفع بذلک، وفهم أسرار القرآن یبتنی على ذلک، وإن نظر أهل البصیرة إنما یکون على الحقائق الکلیة، دون الأفراد الجزئیة. فما ورد فی بعض الأخبار من التخصیص، فإنما ورد للتنبیه على المنزل فیه، أو الإشارة إلى أحد بطون معانیه، أو غیر ذلک. وذلک بحسب فهم المخاطب على سبیل الاستئناس، إذ کان کلامهم مع الناس على قدر عقول الناس </ref> | ||
ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه | ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه علیهمالسلام به مقدار عقول مردم سخن میگفتند به یکی از برداشتهای عمیق امام صادق ع از قرآن کریم اشاره کرده مینویسد: | ||
امام | امام علیهالسلام آیهای که در زمینه صله رحم نسبت به اهل البیت ع وارد شده است را به مطلق صله ارحام تعمیم داد بدلیل آنکه نمیتوان آیه را مختص موردی که آیه در آن نازل شده است دانست بلکه قرآن کتابی است که از معانی باطنی عمیقی برخوردار است. <ref>تفسیر الاصفی ص 3-5 وقد عمم مولانا الصادق علیهالسلام الآیة التی وردت فی صلة رحم آل محمد علیهمالسلام صلة کل رحم، ثم قال: " ولا تکونن ممن یقول فی الشئ: إنه فی شئ واحد " .... فإنه-قرآن - " بحر لا ینزف ،ظاهره أنیق، وباطنه عمیق، لا تحصى عجائبه، ولا تبلى غرائبه ". کما ورد –انتهی-</ref> | ||
=== علامه طباطبائی در القرآن فی الاسلام === | === علامه طباطبائی در القرآن فی الاسلام === | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
بنظر میرسد بین گفتاری که از متصوفه بیان گردید ونقدهائی که از جانب مغنیه بر آن وارد شد بتوان جمع نمود از این جهت که مفاد گفتاری که از متصوفه بیان شد آن است که قرآن علاوه بر دارا بودن معانی ظاهری از معانی باطنی هم برخوردار است دلیل این امر هم تعدد مراتب فهم و ظرفیت انسانهاست که حکمت الهی مقتضی آن است که هر یک به تناسب ظرفیتشان بتوانند از معارف و لطائف قرآن بهره گیرند گردد. | بنظر میرسد بین گفتاری که از متصوفه بیان گردید ونقدهائی که از جانب مغنیه بر آن وارد شد بتوان جمع نمود از این جهت که مفاد گفتاری که از متصوفه بیان شد آن است که قرآن علاوه بر دارا بودن معانی ظاهری از معانی باطنی هم برخوردار است دلیل این امر هم تعدد مراتب فهم و ظرفیت انسانهاست که حکمت الهی مقتضی آن است که هر یک به تناسب ظرفیتشان بتوانند از معارف و لطائف قرآن بهره گیرند گردد. | ||
بدیهی است نکته مذکور امری است که بوضوح مشهود بوده و صحت آن مورد تایید اغلب اندیشمندان قرآنی است اما ایراد مغنیه اشاره به | بدیهی است نکته مذکور امری است که بوضوح مشهود بوده و صحت آن مورد تایید اغلب اندیشمندان قرآنی است اما ایراد مغنیه اشاره به برداشتهای ناصوابی است که برخی از متصوفه از معانی باطنی قرآن نموده و معتقدند که تکالیف الهی از آنان بدلیل وصولشان به روح عبادت ساقط میگردد؛ بدیهی است چنین برداشتی نوعی تفسیربه رای بوده و مخالف مفاد بسیاری از آیات است که امر به عبودیت الهی نموده و هیچگاه کسی را معاف از آن نمیداند. | ||
== تبیین و بررسی نهائی در روایات بطون معانی قرآن == | == تبیین و بررسی نهائی در روایات بطون معانی قرآن == | ||
قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم: درقرآن کریم آیات متعددی است که انسانها را دعوت به تفکر نموده و آنها را از | قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم: درقرآن کریم آیات متعددی است که انسانها را دعوت به تفکر نموده و آنها را از سطحینگری درقرآن باز داشته است نظیر آیات: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ص، آیه 24} وَقَالَ تَعَالَى: { أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ – مومنون آیه 68 } وَقَالَ تَعَالَى: { أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کَثِیراً –نساء آیه 82} | ||
بدیهی است مفاد آیات مذکور آن است که در جنب معانی ظاهری قرآن، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمیتوان به آنها دست یافت. | بدیهی است مفاد آیات مذکور آن است که در جنب معانی ظاهری قرآن، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمیتوان به آنها دست یافت. | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۳: | ||
درنتیجه تنها کسانی که واجد چنین مقدماتی باشند حق ورود در حوزه قرآن کریم را خواهد داشت. برخی از این مقدمات بشرح ذیل میباشد: | درنتیجه تنها کسانی که واجد چنین مقدماتی باشند حق ورود در حوزه قرآن کریم را خواهد داشت. برخی از این مقدمات بشرح ذیل میباشد: | ||
آشنایى با ادبیات عرب، آگاهى از شان نزول آیات – تاریخ آیات -اگاهی از تاریخ صدر اسلام، اطلاع از علوم قرآن، مثل ناسخ، منسوخ، متشابه و... ،آگاهى از احادیث و مراجعه به | آشنایى با ادبیات عرب، آگاهى از شان نزول آیات – تاریخ آیات -اگاهی از تاریخ صدر اسلام، اطلاع از علوم قرآن، مثل ناسخ، منسوخ، متشابه و... ،آگاهى از احادیث و مراجعه به آنها، آگاهی از قواعد اصول الفقه، پرهیز از پیش داورى | ||
بر این اساس هر قدر سطح آگاهی انسان در مقدمات ذکر شده بیشتر و عمیقتر باشد ظرفیتش در فهم دقائق قرآن بیشتر خواهد بود. | بر این اساس هر قدر سطح آگاهی انسان در مقدمات ذکر شده بیشتر و عمیقتر باشد ظرفیتش در فهم دقائق قرآن بیشتر خواهد بود. | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۴: | ||
{{پانویس|1}} | {{پانویس|1}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:علوم مقارن]] | [[رده:علوم مقارن]] | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] | ||
[[رده:مراتب فهم قرآن]] | [[رده:مراتب فهم قرآن]] |