تقلید: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۲۸: خط ۲۸:
=== آیۀ نَفْر ===
=== آیۀ نَفْر ===


برخی از فقها <ref>حلّی، 1403ق، ص 198</ref> برای جواز تقلید به آیۀ «نفر»، استدلال كرده‌اند: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» ‌‌<ref>توبه: 122</ref>، شایسته نیست كه مؤمنان همگی [برای جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر گروهی از آنان، عده‌ای رهسپار نمی‌شوند تا در دین آگاهی پیدا كنند و زمانی كه به سوی قوم خود بازگشتند، آنان را بیم دهند؛ شاید [از كیفر الهی‏] بترسند [و از گناهان دوری كنند]!
برخی از فقها <ref>حلّی، 1403ق، ص 198</ref> برای جواز تقلید به آیۀ «نفر»، استدلال كرده‌اند: {{متن قرآن |وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ |سوره = توبه |آیه = 122 }}، شایسته نیست كه مؤمنان همگی [برای جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر گروهی از آنان، عده‌ای رهسپار نمی‌شوند تا در دین آگاهی پیدا كنند و زمانی كه به سوی قوم خود بازگشتند، آنان را بیم دهند؛ شاید [از كیفر الهی‏] بترسند [و از گناهان دوری كنند]!


آیۀ مذكور ابتدا مؤمنان را به دو گروه تقسیم می‌كند: عده‌ای را به «تفقه» سفارش می‌كند و برای عدۀ دیگری نیز تأثیر گرفتن از تفقه گروه اول را امید دارد.
آیۀ مذكور ابتدا مؤمنان را به دو گروه تقسیم می‌كند: عده‌ای را به «تفقه» سفارش می‌كند و برای عدۀ دیگری نیز تأثیر گرفتن از تفقه گروه اول را امید دارد.
خط ۳۶: خط ۳۶:
'''چند نكته:'''
'''چند نكته:'''


1. ممكن است وجوب «نفر» و كوچ كردن برای تفقه از آیه استفاده نشود؛ اما مطلوبیت چنین كاری نزد خداوند روشن است؛ مطلوب بودن حذر و عمل به محتوای انذار نیز مقصود ظاهر آیه است. از این‌رو، اگر كسی تفقه خویش را بر دیگران عرضه كرد، آن وقت پیروی از تفقه او مطلوب حضرت حق خواهد بود كه نشانه حجیت داشتن قول اهل تفقه است.
# ممكن است وجوب «نفر» و كوچ كردن برای تفقه از آیه استفاده نشود؛ اما مطلوبیت چنین كاری نزد خداوند روشن است؛ مطلوب بودن حذر و عمل به محتوای انذار نیز مقصود ظاهر آیه است. از این‌رو، اگر كسی تفقه خویش را بر دیگران عرضه كرد، آن وقت پیروی از تفقه او مطلوب حضرت حق خواهد بود كه نشانه حجیت داشتن قول اهل تفقه است.
 
# منظور از تفقه، با توجه به معنای لغوی و اطلاق آن، فراگیری عمیق همه معارف اسلامی است كه استنباط احكام شرعی از ادله آن، یعنی اجتهاد فقهی را نیز شامل می‌گردد.
2. منظور از تفقه، با توجه به معنای لغوی و اطلاق آن، فراگیری عمیق همه معارف اسلامی است كه استنباط احكام شرعی از ادله آن، یعنی اجتهاد فقهی را نیز شامل می‌گردد.
# بیم دادن و انذار، هم می‌تواند به صورت مستقیم انجام گرفته و هم می‌تواند به دلالت تضمنی و التزامی باشد؛ بدین معنا كه مثلاً فتوای فقیه و بیان حكم شرعی وجوبی توسط او التزاماً بر عقاب تارك آن دلالت داشته و انذار نسبت به آن محسوب می‌گردد.
 
# حذر یا پذیرش انذار توسط گروه دوم، به معنای پرهیز عملی از گناهان است و قطعاً صرف هراس قلبی مورد نظر نیست.
3. بیم دادن و انذار، هم می‌تواند به صورت مستقیم انجام گرفته و هم می‌تواند به دلالت تضمنی و التزامی باشد؛ بدین معنا كه مثلاً فتوای فقیه و بیان حكم شرعی وجوبی توسط او التزاماً بر عقاب تارك آن دلالت داشته و انذار نسبت به آن محسوب می‌گردد.
 
4. حذر یا پذیرش انذار توسط گروه دوم، به معنای پرهیز عملی از گناهان است و قطعاً صرف هراس قلبی مورد نظر نیست.


این پرهیز عملی نیز در قالب اجرای واجبات و ترك محرماتی است كه از طرف گروه اول بیان شده و این كار، همان تقلید است.
این پرهیز عملی نیز در قالب اجرای واجبات و ترك محرماتی است كه از طرف گروه اول بیان شده و این كار، همان تقلید است.
خط ۵۲: خط ۴۹:
=== آیه سؤال ===
=== آیه سؤال ===


«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» <ref>انبیاء: 7</ref>؛ و پیش از تو [نیز] جز مردانی را كه به آنان وحی میكردیم، گسیل نداشتیم. اگر نمی‏دانید از پژوهندگان كتاب‌های آسمانی بپرسید.
{{متن قرآن |وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ |سوره = انبیاء |آیه = 7 }}؛ و پیش از تو [نیز] جز مردانی را كه به آنان [[وحی]] میكردیم، گسیل نداشتیم. اگر نمی‏دانید از پژوهندگان كتاب‌های آسمانی بپرسید.


'''نكات:'''
'''نكات:'''


1. در آیۀ شریفه كه در دو سورۀ نحل و انبیا با اختلاف جزئی آمده است؛ خداوند امر می‌كند كه در هنگام جهل به «اهل ذكر» مراجعه كنید. ظهور آیه در این است كه در صورت عدم آگاهی، واجب است سؤال كنید تا از جهل رها شده و علم پیدا كنید.
# در آیۀ شریفه كه در دو سورۀ نحل و انبیا با اختلاف جزئی آمده است؛ خداوند امر می‌كند كه در هنگام جهل به «اهل ذكر» مراجعه كنید. ظهور آیه در این است كه در صورت عدم آگاهی، واجب است سؤال كنید تا از جهل رها شده و علم پیدا كنید. از این‌رو، لزوم رجوع به متخصص كه مقوله‌ای است عقلانی، با این آیه مورد تأیید، بلكه الزام شرعی قرار گرفته و [[خداوند]] متعال مراجعه افراد را در صورت جهل به متخصص واجب شمرده است.
 
#
از این‌رو، لزوم رجوع به متخصص كه مقوله‌ای است عقلانی، با این آیه مورد تأیید، بلكه الزام شرعی قرار گرفته و [[خداوند]] متعال مراجعه افراد را در صورت جهل به متخصص واجب شمرده است.
# شأن نزول و مصداق بیان شده برای لفظ «اهل ذكر»، دانشمندان اهل كتاب بوده و در برخی روایات به [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] ‌‌تفسیر شده است. در كتاب‌های تفسیری و فقهی نیز، معانی گوناگونی برای «اهل ذكر» بیان گشته، از این جهت هم ممكن است نتوان به ‌صراحت آن را به معنای علمای دین دانست؛ اما قطعاً موارد ذكر شده در شأن نزول و روایات، تنها مصادیقی برای آیه هستند و آیۀ شریفه صرف نظر از اختلاف‌ها و با توجه به اینكه زمان و شرایط خاصی در آیه مورد نظر نبوده، این نكته را به‌ روشنی ثابت می‌كند كه رجوع جاهل به عالم، به‌عنوان قاعده‌ای فراگیر در همه جا، از جمله در رجوع به علمای دین، مطلوب خداوند است.
 
#
2. شأن نزول و مصداق بیان شده برای لفظ «اهل ذكر»، دانشمندان اهل كتاب بوده و در برخی روایات به [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] ‌‌تفسیر شده است. در كتاب‌های تفسیری و فقهی نیز، معانی گوناگونی برای «اهل ذكر» بیان گشته، از این جهت هم ممكن است نتوان به ‌صراحت آن را به معنای علمای دین دانست؛ اما قطعاً موارد ذكر شده در شأن نزول و روایات، تنها مصادیقی برای آیه هستند و آیۀ شریفه صرف نظر از اختلاف‌ها و با توجه به اینكه زمان و شرایط خاصی در آیه مورد نظر نبوده، این نكته را به‌ روشنی ثابت می‌كند كه رجوع جاهل به عالم، به‌عنوان قاعده‌ای فراگیر در همه جا، از جمله در رجوع به علمای دین، مطلوب خداوند است.
# علمی كه بعد از سؤال پیدا می‌شود، به هر اندازه كه باشد برای عمل، حجیت خواهد داشت؛ حال چه رجوع به فقیه به علم فقاهت منجر شود و انسان را، گرچه جزئاً به شیوه استنباط عالم كند و چه این رجوع تنها برای اطلاع از فتوای [[فقیه]] باشد، نه شیوۀ رسیدن به آن كه در همین حد حجیت داشته و بر اساس آن، عمل به [[فتوا]] شكل می‌گیرد و تقلید از مشروعیت برخوردار می‌گردد.
 
3. علمی كه بعد از سؤال پیدا می‌شود، به هر اندازه كه باشد برای عمل، حجیت خواهد داشت؛ حال چه رجوع به فقیه به علم فقاهت منجر شود و انسان را، گرچه جزئاً به شیوه استنباط عالم كند و چه این رجوع تنها برای اطلاع از فتوای [[فقیه]] باشد، نه شیوۀ رسیدن به آن كه در همین حد حجیت داشته و بر اساس آن، عمل به [[فتوا]] شكل می‌گیرد و تقلید از مشروعیت برخوردار می‌گردد.


== سنت (حدیث) ==
== سنت (حدیث) ==
confirmed، مدیران
۳۳٬۶۸۲

ویرایش