ابن حجر عسقلانی: تفاوت میان نسخهها
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = ابنحجر عسقلانی | |||
| تصویر = | |||
| نام = شهابالدین ابوالفضل احمدبن علی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| سال درگذشت = | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | استاد | استاد | استاد}} | |||
| شاگردان = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | اثر | اثر | اثر}} | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = {{نشانی وب | site.com.net}} | |||
}} | |||
'''شهابالدین ابوالفضل احمدبن علی معروف به ابنحجر عسقلانی''' کِنانی مصری از علمای بزرگ [[حدیث|حدیث]] و فقه [[شافعی]]، مورخ، و کتابدار بود. | '''شهابالدین ابوالفضل احمدبن علی معروف به ابنحجر عسقلانی''' کِنانی مصری از علمای بزرگ [[حدیث|حدیث]] و فقه [[شافعی]]، مورخ، و کتابدار بود. | ||
=تولد و تحصیل= | == تولد و تحصیل == | ||
در بیست ودوم شعبان سال 773 ق. در [[قاهره]] متولد شد (1). | در بیست ودوم شعبان سال 773 ق. در [[قاهره]] متولد شد (1). | ||
پدر وی علیبن محمد عسقلانی (720-777 ق.) نیز اهل علم بود و نیابت در حکم و قضا را برعهده داشت. ابنحجر پیش از چهار سالگی پدر خود را از دست داد و سپس یکی از بازرگانان مشهور به نام زکیالدین ابوبکر علی الکارمیالخَرّوبی وصایت ابنحجر را بنا به وصیت پدرش برعهده گرفت. ابن حجر در پنج سالگی به مکتب فرستاده شد و در آنجا [[قرآن]] را فراگرفت. در یازده سالگی با وصیّ خود به [[مکه]] رفت و در آنجا مجاور شد (2). | پدر وی علیبن محمد عسقلانی (720-777 ق.) نیز اهل علم بود و نیابت در حکم و قضا را برعهده داشت. ابنحجر پیش از چهار سالگی پدر خود را از دست داد و سپس یکی از بازرگانان مشهور به نام زکیالدین ابوبکر علی الکارمیالخَرّوبی وصایت ابنحجر را بنا به وصیت پدرش برعهده گرفت. ابن حجر در پنج سالگی به مکتب فرستاده شد و در آنجا [[قرآن]] را فراگرفت. در یازده سالگی با وصیّ خود به [[مکه]] رفت و در آنجا مجاور شد (2). | ||
=اساتید= | == اساتید == | ||
ابنحجر بههنگام مجاورت در مکه (785 ق.)، علم حدیث را نزد محمدبن عبداللهبن ظهیره آموخت و کتاب عمدهُالاحکام ابن سرور جماعیلی را نزد او خواند و در بازگشت به [[مصر]] (786 ق.) باز به فراگرفتن حدیث مشغول شد. در مکه نیز صحیح بخاری را از عفیف نشاوری استماع کرد، در هفده سالگی فقه و عربی و حساب را از یکی از اوصیای خود فراگرفت، و نیز در نزد ابومحمد اَبْناسی فقه خواند (3). | ابنحجر بههنگام مجاورت در مکه (785 ق.)، علم حدیث را نزد محمدبن عبداللهبن ظهیره آموخت و کتاب عمدهُالاحکام ابن سرور جماعیلی را نزد او خواند و در بازگشت به [[مصر]] (786 ق.) باز به فراگرفتن حدیث مشغول شد. در مکه نیز صحیح بخاری را از عفیف نشاوری استماع کرد، در هفده سالگی فقه و عربی و حساب را از یکی از اوصیای خود فراگرفت، و نیز در نزد ابومحمد اَبْناسی فقه خواند (3). | ||
ابنحجر در سفرهای متعدد خود به خانه خدا، [[شام]]، قدس، [[یمن|یمن]]، عدن، و اسکندریه هیچگاه از کسب علم غفلت نمیکرد و هرجا شیخی و فقیهی مییافت که میتوانست از او حدیثی بشنود و فایدهای برگیرد، بیدرنگ به دیدنش میشتافت (4). | ابنحجر در سفرهای متعدد خود به خانه خدا، [[شام]]، قدس، [[یمن|یمن]]، عدن، و اسکندریه هیچگاه از کسب علم غفلت نمیکرد و هرجا شیخی و فقیهی مییافت که میتوانست از او حدیثی بشنود و فایدهای برگیرد، بیدرنگ به دیدنش میشتافت (4). | ||
=فعالیتهای علمی= | == فعالیتهای علمی == | ||
برجستهترین شاگرد ابنحجر که از معتقدان و پیروان او نیز بوده است، محمدبن عبدالرحمن سخاوی است که شرح حال او را در سه کتاب الضوءاللامع، الذیل علی رفعالاصر، و الجواهر و الدّرر فی ترجمه شیخالاسلام ابن حجر به رشته تحریر آورده است. | برجستهترین شاگرد ابنحجر که از معتقدان و پیروان او نیز بوده است، محمدبن عبدالرحمن سخاوی است که شرح حال او را در سه کتاب الضوءاللامع، الذیل علی رفعالاصر، و الجواهر و الدّرر فی ترجمه شیخالاسلام ابن حجر به رشته تحریر آورده است. | ||
چون ابنحجر در فقه، حدیث، و تفسیر تبحّر یافت در مدارس مختلف به تدریس پرداخت. سخاوی نام دروس و مدارسی را که ابنحجر در آنها تدریس کرده است چنین نام میبرد: تفسیر در حَسَنیّه و منصوریه؛ حدیث در بیبر سیّه، جمالیّه، زینبیّه، شیخونیّه، جامع طولون و قبه منصوریّه؛ اسماع حدیث در محمودیّه؛ فقه در خَرّوبیه، فخریه، شیخونیه، صالحیه، صلاحیه، و مؤیّدیه (5). | چون ابنحجر در فقه، حدیث، و تفسیر تبحّر یافت در مدارس مختلف به تدریس پرداخت. سخاوی نام دروس و مدارسی را که ابنحجر در آنها تدریس کرده است چنین نام میبرد: تفسیر در حَسَنیّه و منصوریه؛ حدیث در بیبر سیّه، جمالیّه، زینبیّه، شیخونیّه، جامع طولون و قبه منصوریّه؛ اسماع حدیث در محمودیّه؛ فقه در خَرّوبیه، فخریه، شیخونیه، صالحیه، صلاحیه، و مؤیّدیه (5). | ||
=فعالیتهای سیاسی و اجتماعی= | == فعالیتهای سیاسی و اجتماعی == | ||
در 811 ق. وظیفه افتاء در دارالعدل به ابنحجر محول گردید که ظاهراً چندین سال این وظیفه را برعهده داشته است (6). ابن حجر علاوه بر فتوی به ایراد خطبه در مساجد مصر نظیر جامع الازهر و جامع عمروبنالعاص نیز میپرداخت (7). | در 811 ق. وظیفه افتاء در دارالعدل به ابنحجر محول گردید که ظاهراً چندین سال این وظیفه را برعهده داشته است (6). ابن حجر علاوه بر فتوی به ایراد خطبه در مساجد مصر نظیر جامع الازهر و جامع عمروبنالعاص نیز میپرداخت (7). | ||
خط ۲۷: | خط ۴۲: | ||
ابنحجر بهسبب دانش پهناور خود در [[حدیث|حدیث]] و فقه شایستگی بیچون و چرایی برای منصب قضا داشت. از اینرو تقریباً از سال 824 ق. تا پایان عمر بهطور ناپیوسته به امر نیابت در قضا، قضاوت و سمت قاضیالقضاتی اشتغال داشت. به گفته سخاوی مدت جلوس او بر مسند قضا در سراسر زندگیش کمی بیش از بیستویک سال بود. | ابنحجر بهسبب دانش پهناور خود در [[حدیث|حدیث]] و فقه شایستگی بیچون و چرایی برای منصب قضا داشت. از اینرو تقریباً از سال 824 ق. تا پایان عمر بهطور ناپیوسته به امر نیابت در قضا، قضاوت و سمت قاضیالقضاتی اشتغال داشت. به گفته سخاوی مدت جلوس او بر مسند قضا در سراسر زندگیش کمی بیش از بیستویک سال بود. | ||
=آثار= | == آثار == | ||
ابنحجر یکی از پرکارترین مؤلفان جهان اسلام است. تألیفات وی بهطور عمده در حدیث، رجال، و تاریخ است. مهمترین کتاب او در حدیث، فتحالباری بشرح حدیث البخاری و از جمله کتب مهم او در تاریخ، الدُّرَرُالکامنه فی اعیانالمائهالثامنه و کتاب اِنباءُالغُمر بابناءِالعمر است. از دیگر آثار مشهور وی که شاید مهمترین کتاب در علم رجال باشد کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه است. تألیفات ابنحجر بسیار است و بخش قابل ملاحظهای از آنها به چاپ رسیده است. فهرستی از آثار او در کتابهای سخاوی و در شَذراتُالذّهب و دیگر کتب شرح حال او آمده است. | ابنحجر یکی از پرکارترین مؤلفان جهان اسلام است. تألیفات وی بهطور عمده در حدیث، رجال، و تاریخ است. مهمترین کتاب او در حدیث، فتحالباری بشرح حدیث البخاری و از جمله کتب مهم او در تاریخ، الدُّرَرُالکامنه فی اعیانالمائهالثامنه و کتاب اِنباءُالغُمر بابناءِالعمر است. از دیگر آثار مشهور وی که شاید مهمترین کتاب در علم رجال باشد کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه است. تألیفات ابنحجر بسیار است و بخش قابل ملاحظهای از آنها به چاپ رسیده است. فهرستی از آثار او در کتابهای سخاوی و در شَذراتُالذّهب و دیگر کتب شرح حال او آمده است. | ||
=درگذشت= | == درگذشت == | ||
ابنحجر در 28 ذیحجه سال 852 ق. پس از یک ماه بیماری درگذشت و در گورستان بنی الخرّوبی میان مرقد امام شافعی و شیخ مسلم سُلَمی در برابر جامع دیلمی به خاک سپرده شد. | ابنحجر در 28 ذیحجه سال 852 ق. پس از یک ماه بیماری درگذشت و در گورستان بنی الخرّوبی میان مرقد امام شافعی و شیخ مسلم سُلَمی در برابر جامع دیلمی به خاک سپرده شد. | ||
=منابع= | == منابع == | ||
1) ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی. انباء الغمر با بناء العمر. حیدرآباد دکن:]بینا[، 1392 ق. = 1350؛ 2) همو. تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت: المکتبه العلمیه،]تاریخ مقدمه 1964 م. = 1383 ق. = [1343؛ 3) همو. الدرر الکامنه فی اعیان المأئه الثامنه. حیدرآباد دکن: 1392 ق. = 1350؛ 4) حسینی، محمدبن علی. "ذیل تذکره الحُفّاظ للذهبی". در لحظ الالحاظ تقی الدین محمدبن فهدالمکی. به کوشش احمد رافع طهطاوی. بیروت: داراحیاء التراثالعربی، مؤسسه التاریخالعربی،]بیتا[؛ 5) سخاوی، محمدبن عبدالرحمن. التبر المسبوک، قاهره: مکتبه الکلیات الازهریه،]بیتا[؛ 6) همو. الذیل علی رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره:]بینا[، 1966 م. = 1386 ق. = 1345؛ 7) عزالدین، محمد کمالالدین. التاریخ و المنهجالتاریخی لابنحجر، بیروت:]بینا[، 1984 م. = 1405 ق. = 1363. | 1) ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی. انباء الغمر با بناء العمر. حیدرآباد دکن:]بینا[، 1392 ق. = 1350؛ 2) همو. تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت: المکتبه العلمیه،]تاریخ مقدمه 1964 م. = 1383 ق. = [1343؛ 3) همو. الدرر الکامنه فی اعیان المأئه الثامنه. حیدرآباد دکن: 1392 ق. = 1350؛ 4) حسینی، محمدبن علی. "ذیل تذکره الحُفّاظ للذهبی". در لحظ الالحاظ تقی الدین محمدبن فهدالمکی. به کوشش احمد رافع طهطاوی. بیروت: داراحیاء التراثالعربی، مؤسسه التاریخالعربی،]بیتا[؛ 5) سخاوی، محمدبن عبدالرحمن. التبر المسبوک، قاهره: مکتبه الکلیات الازهریه،]بیتا[؛ 6) همو. الذیل علی رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره:]بینا[، 1966 م. = 1386 ق. = 1345؛ 7) عزالدین، محمد کمالالدین. التاریخ و المنهجالتاریخی لابنحجر، بیروت:]بینا[، 1984 م. = 1405 ق. = 1363. | ||
خط ۴۲: | خط ۵۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۹
ابنحجر عسقلانی | |
---|---|
نام کامل | شهابالدین ابوالفضل احمدبن علی |
اطلاعات شخصی | |
استادان |
|
آثار |
|
وبگاه | site |
شهابالدین ابوالفضل احمدبن علی معروف به ابنحجر عسقلانی کِنانی مصری از علمای بزرگ حدیث و فقه شافعی، مورخ، و کتابدار بود.
تولد و تحصیل
در بیست ودوم شعبان سال 773 ق. در قاهره متولد شد (1). پدر وی علیبن محمد عسقلانی (720-777 ق.) نیز اهل علم بود و نیابت در حکم و قضا را برعهده داشت. ابنحجر پیش از چهار سالگی پدر خود را از دست داد و سپس یکی از بازرگانان مشهور به نام زکیالدین ابوبکر علی الکارمیالخَرّوبی وصایت ابنحجر را بنا به وصیت پدرش برعهده گرفت. ابن حجر در پنج سالگی به مکتب فرستاده شد و در آنجا قرآن را فراگرفت. در یازده سالگی با وصیّ خود به مکه رفت و در آنجا مجاور شد (2).
اساتید
ابنحجر بههنگام مجاورت در مکه (785 ق.)، علم حدیث را نزد محمدبن عبداللهبن ظهیره آموخت و کتاب عمدهُالاحکام ابن سرور جماعیلی را نزد او خواند و در بازگشت به مصر (786 ق.) باز به فراگرفتن حدیث مشغول شد. در مکه نیز صحیح بخاری را از عفیف نشاوری استماع کرد، در هفده سالگی فقه و عربی و حساب را از یکی از اوصیای خود فراگرفت، و نیز در نزد ابومحمد اَبْناسی فقه خواند (3).
ابنحجر در سفرهای متعدد خود به خانه خدا، شام، قدس، یمن، عدن، و اسکندریه هیچگاه از کسب علم غفلت نمیکرد و هرجا شیخی و فقیهی مییافت که میتوانست از او حدیثی بشنود و فایدهای برگیرد، بیدرنگ به دیدنش میشتافت (4).
فعالیتهای علمی
برجستهترین شاگرد ابنحجر که از معتقدان و پیروان او نیز بوده است، محمدبن عبدالرحمن سخاوی است که شرح حال او را در سه کتاب الضوءاللامع، الذیل علی رفعالاصر، و الجواهر و الدّرر فی ترجمه شیخالاسلام ابن حجر به رشته تحریر آورده است.
چون ابنحجر در فقه، حدیث، و تفسیر تبحّر یافت در مدارس مختلف به تدریس پرداخت. سخاوی نام دروس و مدارسی را که ابنحجر در آنها تدریس کرده است چنین نام میبرد: تفسیر در حَسَنیّه و منصوریه؛ حدیث در بیبر سیّه، جمالیّه، زینبیّه، شیخونیّه، جامع طولون و قبه منصوریّه؛ اسماع حدیث در محمودیّه؛ فقه در خَرّوبیه، فخریه، شیخونیه، صالحیه، صلاحیه، و مؤیّدیه (5).
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
در 811 ق. وظیفه افتاء در دارالعدل به ابنحجر محول گردید که ظاهراً چندین سال این وظیفه را برعهده داشته است (6). ابن حجر علاوه بر فتوی به ایراد خطبه در مساجد مصر نظیر جامع الازهر و جامع عمروبنالعاص نیز میپرداخت (7).
از جمله وظایف ابنحجر، کتابداری کتابخانه مدرسه محمودیه بود که نفیسترین کتابها را داشت و این کتابها را قاضی برهانالدین ابراهیمبن عبدالرحیم ابنجماعه جمع کرده و در آن آثار به خط مؤلفان فراوان بود. بیشتر این کتابها را پس از او جمالالدین استادار گرفت و آن را وقف مدرسه خود کرد. ابنحجر پس از تصدی کتابداری این کتابخانه دو فهرست برای آن تنظیم کرد: فهرستی موضوعی بر طبق علوم و فهرستی بهترتیب حروف الفبا برای اسامی کتابها. ابن حجر هفتهای یک روز در این کتابخانه کار میکرد و توانست کتابهایی را که پیش از او از این کتابخانه مفقود شده بود بازگرداند(7).
ابنحجر بهسبب دانش پهناور خود در حدیث و فقه شایستگی بیچون و چرایی برای منصب قضا داشت. از اینرو تقریباً از سال 824 ق. تا پایان عمر بهطور ناپیوسته به امر نیابت در قضا، قضاوت و سمت قاضیالقضاتی اشتغال داشت. به گفته سخاوی مدت جلوس او بر مسند قضا در سراسر زندگیش کمی بیش از بیستویک سال بود.
آثار
ابنحجر یکی از پرکارترین مؤلفان جهان اسلام است. تألیفات وی بهطور عمده در حدیث، رجال، و تاریخ است. مهمترین کتاب او در حدیث، فتحالباری بشرح حدیث البخاری و از جمله کتب مهم او در تاریخ، الدُّرَرُالکامنه فی اعیانالمائهالثامنه و کتاب اِنباءُالغُمر بابناءِالعمر است. از دیگر آثار مشهور وی که شاید مهمترین کتاب در علم رجال باشد کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه است. تألیفات ابنحجر بسیار است و بخش قابل ملاحظهای از آنها به چاپ رسیده است. فهرستی از آثار او در کتابهای سخاوی و در شَذراتُالذّهب و دیگر کتب شرح حال او آمده است.
درگذشت
ابنحجر در 28 ذیحجه سال 852 ق. پس از یک ماه بیماری درگذشت و در گورستان بنی الخرّوبی میان مرقد امام شافعی و شیخ مسلم سُلَمی در برابر جامع دیلمی به خاک سپرده شد.
منابع
1) ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی. انباء الغمر با بناء العمر. حیدرآباد دکن:]بینا[، 1392 ق. = 1350؛ 2) همو. تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت: المکتبه العلمیه،]تاریخ مقدمه 1964 م. = 1383 ق. = [1343؛ 3) همو. الدرر الکامنه فی اعیان المأئه الثامنه. حیدرآباد دکن: 1392 ق. = 1350؛ 4) حسینی، محمدبن علی. "ذیل تذکره الحُفّاظ للذهبی". در لحظ الالحاظ تقی الدین محمدبن فهدالمکی. به کوشش احمد رافع طهطاوی. بیروت: داراحیاء التراثالعربی، مؤسسه التاریخالعربی،]بیتا[؛ 5) سخاوی، محمدبن عبدالرحمن. التبر المسبوک، قاهره: مکتبه الکلیات الازهریه،]بیتا[؛ 6) همو. الذیل علی رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره:]بینا[، 1966 م. = 1386 ق. = 1345؛ 7) عزالدین، محمد کمالالدین. التاریخ و المنهجالتاریخی لابنحجر، بیروت:]بینا[، 1984 م. = 1405 ق. = 1363.