۸۷٬۹۸۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''صاحب بن عباد:''' «ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد (۳۲۶ ۳۸۵ق)» فرزند عباد ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد به سال ۳۲۶ هجری قمری در [[اصفهان]] دیده به جهان گشود | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = صاحب بن عباد | |||
| تصویر = | |||
| نام = ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| سال درگذشت = | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | استاد | استاد | استاد}} | |||
| شاگردان = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | اثر | اثر | اثر}} | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''صاحب بن عباد:''' «ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد (۳۲۶ ۳۸۵ق)» فرزند عباد ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد به سال ۳۲۶ هجری قمری در [[اصفهان]] دیده به جهان گشود. | |||
=ولادت و تحصیلات مقدماتی= | == ولادت و تحصیلات مقدماتی == | ||
«ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد» فرزند عباد ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد به سال ۳۲۶ هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. پدرش عباد به آن مرتبه رسیده بود که مردم او را «شیخ امین» میگفتند. | «ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد» فرزند عباد ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد به سال ۳۲۶ هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. پدرش عباد به آن مرتبه رسیده بود که مردم او را «شیخ امین» میگفتند. | ||
<br>نخستین استاد صاحب پدرش بود که علاوه بر ایفای پدری، استادی مهربان و دلسوز برای وی به شمار میآمد. «صاحب» پس از فراگیری مقدمات به تحصیل [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]]، [[کلام]] و دیگر علوم رایج پرداخت. | <br>نخستین استاد صاحب پدرش بود که علاوه بر ایفای پدری، استادی مهربان و دلسوز برای وی به شمار میآمد. «صاحب» پس از فراگیری مقدمات به تحصیل [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]]، [[کلام]] و دیگر علوم رایج پرداخت. | ||
<br>پس از چندی که او خود را از اساتید و بزرگان اصفهان بینیاز دید، به «ری» که از مراکز علم و ادبِ آن زمان بود مهاجرت کرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عمید» وزیر دانشمند و شهیر آل بویه پیوست و ابن عمید چون توانایی «صاحب» در انشای متون ادبی را مشاهده کرد، او را به عنوان کاتبِ دستگاه وزارت منصوب کرد. | <br>پس از چندی که او خود را از اساتید و بزرگان اصفهان بینیاز دید، به «ری» که از مراکز علم و ادبِ آن زمان بود مهاجرت کرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عمید» وزیر دانشمند و شهیر آل بویه پیوست و ابن عمید چون توانایی «صاحب» در انشای متون ادبی را مشاهده کرد، او را به عنوان کاتبِ دستگاه وزارت منصوب کرد. | ||
=جایگاه صاحب در میان آل بویه و خدمات او= | == جایگاه صاحب در میان آل بویه و خدمات او == | ||
خاندان [[شیعه|شیعی]] [[آل بویه]] از منطقه شمال ایران برخاستند و در برههای از تاریخِ این کشور (۳۲۰هجری) بر مناطق وسیعی از [[ایران]] حکمرانی میکردند. | خاندان [[شیعه|شیعی]] [[آل بویه]] از منطقه شمال ایران برخاستند و در برههای از تاریخِ این کشور (۳۲۰هجری) بر مناطق وسیعی از [[ایران]] حکمرانی میکردند. | ||
<br>در عصر آل بویه بسیاری از محدودیتها و سختیهایی که شیعیان گرفتار آن بودند از میان رفت. شهادت به ولایت حضرت علی علیهالسلام در اذان و بزرگداشت حادثه کربلا و شهیدان آنان و علنی کردن دیگر شعارها و مراسم مذهبی شیعیان، از خدمات این خاندان به اسلام است. معزالدوله – از پادشاهان آل بویه – مذهب شیعه را در عراق ترویج نمود. به فرمان وی در دهه اول محرم، بازارهای بغداد تعطیل شده و مردم با لباس سیاه به عزاداری میپرداختند. | <br>در عصر آل بویه بسیاری از محدودیتها و سختیهایی که شیعیان گرفتار آن بودند از میان رفت. شهادت به ولایت حضرت علی علیهالسلام در اذان و بزرگداشت حادثه کربلا و شهیدان آنان و علنی کردن دیگر شعارها و مراسم مذهبی شیعیان، از خدمات این خاندان به اسلام است. معزالدوله – از پادشاهان آل بویه – مذهب شیعه را در عراق ترویج نمود. به فرمان وی در دهه اول محرم، بازارهای بغداد تعطیل شده و مردم با لباس سیاه به عزاداری میپرداختند. | ||
خط ۱۸: | خط ۳۷: | ||
<br>در دوران حکومت فخرالدوله، صاحب با پیگیری فراوان توانست مناطق زیادی را فتح کند و به سرزمینهای تحت نفوذ فخرالدوله بیفزاید و فتنههایی را که در طبرستان ایجاد شده بود فرو نشاند. | <br>در دوران حکومت فخرالدوله، صاحب با پیگیری فراوان توانست مناطق زیادی را فتح کند و به سرزمینهای تحت نفوذ فخرالدوله بیفزاید و فتنههایی را که در طبرستان ایجاد شده بود فرو نشاند. | ||
=مذهب صاحب= | == مذهب صاحب == | ||
بسیاری از بزرگان به تشیع و برخی به دوازده امامی بودن او تصریح کردهاند. سیدبنطاووس، شیخ صدوق، علامه مجلسی، شیخ حر عاملی، شیخ بهایی، شیخ آقا بزرگ طهرانی، شیخ عباس قمی، علامه امینی و بسیاری دیگر از این جملهاند، اما نمیتوان به طور حتم نسبت به مذهب او نظر داد. حتی دقت در اشعاری که از صاحب باقی مانده و شور و شوق او به ولایت و دوستی ائمه معصومین(ع) را میرساند نمیتواند دلیل محکمی بر شیعه بودنِ او باشد. مثلاً بر خی از صاحبنظران شیعی مانند آنان که در با لا نامشان آمده است، اشعار زیر را بهترین شاهد بر شیعی بودن این شخصیت بزرگ گرفتهاند: | بسیاری از بزرگان به تشیع و برخی به دوازده امامی بودن او تصریح کردهاند. سیدبنطاووس، شیخ صدوق، علامه مجلسی، شیخ حر عاملی، شیخ بهایی، شیخ آقا بزرگ طهرانی، شیخ عباس قمی، علامه امینی و بسیاری دیگر از این جملهاند، اما نمیتوان به طور حتم نسبت به مذهب او نظر داد. حتی دقت در اشعاری که از صاحب باقی مانده و شور و شوق او به ولایت و دوستی ائمه معصومین(ع) را میرساند نمیتواند دلیل محکمی بر شیعه بودنِ او باشد. مثلاً بر خی از صاحبنظران شیعی مانند آنان که در با لا نامشان آمده است، اشعار زیر را بهترین شاهد بر شیعی بودن این شخصیت بزرگ گرفتهاند: | ||
«ابا حسن لو کان حبک مدخلی * جهنم، ان الفوز عند جحیمها» | «ابا حسن لو کان حبک مدخلی * جهنم، ان الفوز عند جحیمها» | ||
خط ۲۴: | خط ۴۳: | ||
ای اباالحسن اگر دوستی تو مرا به دوزخ وارد سازد همانا که آتش جهنم رستگاری مرا در پی خواهد داشت. آنکس که تو را تقسیم کننده بهشت و دوزخ بداند چگونه از آتش هراسی دارد؟ | ای اباالحسن اگر دوستی تو مرا به دوزخ وارد سازد همانا که آتش جهنم رستگاری مرا در پی خواهد داشت. آنکس که تو را تقسیم کننده بهشت و دوزخ بداند چگونه از آتش هراسی دارد؟ | ||
=اخلاق و سیره صاحب= | == اخلاق و سیره صاحب == | ||
صاحب به پشتوانه اخلاق پسندیده خود، بزرگان علم و ادب و عموم مردم را شیفته خود نموده بود. کرم و جوانمردی از بارزترین صفات اخلاقی صاحب است که حکایات بسیار دراینباره از وی نقل شده است. او از تواضع و فروتنی نیز بهره فراوان داشت و به ویژه سادات و دانشمندان را گرامی میداشت. صاحب ضمن برخورداری از تواضع و فروتنی، از جلالت قدر و بزرگی نیز بهره برده بود. عفو و اغماض، فراست، شجاعت و بسیاری دیگر از محاسن اخلاقی را میتوان در صاحب یافت. | صاحب به پشتوانه اخلاق پسندیده خود، بزرگان علم و ادب و عموم مردم را شیفته خود نموده بود. کرم و جوانمردی از بارزترین صفات اخلاقی صاحب است که حکایات بسیار دراینباره از وی نقل شده است. او از تواضع و فروتنی نیز بهره فراوان داشت و به ویژه سادات و دانشمندان را گرامی میداشت. صاحب ضمن برخورداری از تواضع و فروتنی، از جلالت قدر و بزرگی نیز بهره برده بود. عفو و اغماض، فراست، شجاعت و بسیاری دیگر از محاسن اخلاقی را میتوان در صاحب یافت. | ||
=سیاست و روش کشورداری= | == سیاست و روش کشورداری == | ||
هنگامی که صاحب به مقام وزارت رسید در صدد اصلاح امور بر آمد و در اولین گام، بدعتهای ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجرای عدالت و رفع ستم از مردم بسیار کوشا بود. وی همچنین آباد ساختن شهرها، مرمت و بازسازی ویرانیها و بنای آثار نیک را نیز مورد عنایت قرار میداد؛ که میتوان از رونق یافتن شهرهای قزوین، قم و اصفهان یاد کرد. صاحب به شهر قم که در آن زمان پایگاه اصلی شیعیان بود توجه ویژه داشت. نویسنده تاریخ قم که این کتاب را به صاحب هدیه کرده است میگوید: «برای صاحب چیزی گزیدهتر از تصنیفی در اخبار قم و اهل آن، نیافتم». | هنگامی که صاحب به مقام وزارت رسید در صدد اصلاح امور بر آمد و در اولین گام، بدعتهای ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجرای عدالت و رفع ستم از مردم بسیار کوشا بود. وی همچنین آباد ساختن شهرها، مرمت و بازسازی ویرانیها و بنای آثار نیک را نیز مورد عنایت قرار میداد؛ که میتوان از رونق یافتن شهرهای قزوین، قم و اصفهان یاد کرد. صاحب به شهر قم که در آن زمان پایگاه اصلی شیعیان بود توجه ویژه داشت. نویسنده تاریخ قم که این کتاب را به صاحب هدیه کرده است میگوید: «برای صاحب چیزی گزیدهتر از تصنیفی در اخبار قم و اهل آن، نیافتم». | ||
<br>صاحب در دوران وزارت خود اقتصاد کشور را رونق بخشید و دارایی خزانه را به مرتبهای عالی رساند. او به ورزش نیز توجه بسیار داشت و ورزشکاران را مورد تشویق خود قرار میداد. کارهای دیوان را جز به اهل فضل و دانش نمیسپرد. و هر زمان آگاه میشد که فردی شایسته و کاردان بیکار میباشد یک شغل از کسانی را که چند شغل داشتند، میگرفت و به او واگذار میکرد. | <br>صاحب در دوران وزارت خود اقتصاد کشور را رونق بخشید و دارایی خزانه را به مرتبهای عالی رساند. او به ورزش نیز توجه بسیار داشت و ورزشکاران را مورد تشویق خود قرار میداد. کارهای دیوان را جز به اهل فضل و دانش نمیسپرد. و هر زمان آگاه میشد که فردی شایسته و کاردان بیکار میباشد یک شغل از کسانی را که چند شغل داشتند، میگرفت و به او واگذار میکرد. | ||
=نقش صاحب در گسترش دانش و تأسیس کتابخانه= | == نقش صاحب در گسترش دانش و تأسیس کتابخانه == | ||
صاحب بن عباد در محیطی شیفته علم و ادب پای به جهان گذارد و تا آخرین لحظات حیات، لحظهای از دانش و علم غفلت نورزید. کوشش صاحب در تعلیم و تعلم، محدود به زمان معین نبود به گونهای که حتی پس از رسیدن به مقام وزارت نیز کسب علم و معرفت را فراموش نکرد. او چه در ایام اقامت در شهرهای اصفهان، بغداد و ری و چه در مسافرت، هیچگاه از دانشمندان و بزرگان علم جدا نبود و حتی در مأموریتهای نظامی نیز مجلس بحث و گفتگو داشت. | صاحب بن عباد در محیطی شیفته علم و ادب پای به جهان گذارد و تا آخرین لحظات حیات، لحظهای از دانش و علم غفلت نورزید. کوشش صاحب در تعلیم و تعلم، محدود به زمان معین نبود به گونهای که حتی پس از رسیدن به مقام وزارت نیز کسب علم و معرفت را فراموش نکرد. او چه در ایام اقامت در شهرهای اصفهان، بغداد و ری و چه در مسافرت، هیچگاه از دانشمندان و بزرگان علم جدا نبود و حتی در مأموریتهای نظامی نیز مجلس بحث و گفتگو داشت. | ||
<br>فراهم آوردن زمینههای گسترش علم در میان عموم مردم از سیاستهای مهم صاحب در دوران وزارت بود. او در پی این مهم، دانشمندانی را از بغداد به اصفهان و ری فرا خواند. صاحب میدانست که آباد شدن کشور و رونق اقتصاد در نخستین مرحله، متوقف بر آن است که مردم از زنجیر جهل و نادانی رهیده، روشنایی دانش و فضیلت را درک کنند. | <br>فراهم آوردن زمینههای گسترش علم در میان عموم مردم از سیاستهای مهم صاحب در دوران وزارت بود. او در پی این مهم، دانشمندانی را از بغداد به اصفهان و ری فرا خواند. صاحب میدانست که آباد شدن کشور و رونق اقتصاد در نخستین مرحله، متوقف بر آن است که مردم از زنجیر جهل و نادانی رهیده، روشنایی دانش و فضیلت را درک کنند. | ||
خط ۴۷: | خط ۶۶: | ||
<br>او دانشمندان و بزرگان مکه و مدینه را نیز مورد الطاف خود قرار میداد و هر سال با کاروان حجاج برای هر یک به فراخور شأنش هدایایی میفرستاد. | <br>او دانشمندان و بزرگان مکه و مدینه را نیز مورد الطاف خود قرار میداد و هر سال با کاروان حجاج برای هر یک به فراخور شأنش هدایایی میفرستاد. | ||
=مقام علمی صاحب= | == مقام علمی صاحب == | ||
صاحب در دانشهای چون علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبی، تاریخ و طب تسلط تبحر داشت. پشتکار و شوق به یادگیری علوم فنون رایج در آن عصر، او را به فراگیری معارف گوناگون واداشت به گونهای که در بسیاری از علوم صاحبنظر گردید. | صاحب در دانشهای چون علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبی، تاریخ و طب تسلط تبحر داشت. پشتکار و شوق به یادگیری علوم فنون رایج در آن عصر، او را به فراگیری معارف گوناگون واداشت به گونهای که در بسیاری از علوم صاحبنظر گردید. | ||
=تألیفات= | == تألیفات == | ||
آثار متعددی در زمینه علوم فوق از صاحب باقی مانده که بدین شرح است: | آثار متعددی در زمینه علوم فوق از صاحب باقی مانده که بدین شرح است: | ||
<br>1. الاقناع (در علم عروض) | <br>1. الاقناع (در علم عروض) | ||
خط ۶۴: | خط ۸۳: | ||
<br>11. المنظومة الفریدة | <br>11. المنظومة الفریدة | ||
=تألیفات نایاب صاحب= | == تألیفات نایاب صاحب == | ||
صاحب بن عباد تألیفاتی داشته که متأسفانه به دست ما نرسیده است: | صاحب بن عباد تألیفاتی داشته که متأسفانه به دست ما نرسیده است: | ||
<br>1. الأنوار | <br>1. الأنوار | ||
خط ۷۹: | خط ۹۸: | ||
<br>12.الکافی فی الترسل و برخی دیگر. | <br>12.الکافی فی الترسل و برخی دیگر. | ||
=کتابهای اهدایی به صاحب= | == کتابهای اهدایی به صاحب == | ||
1. عیون اخبار الرضا علیهالسلام: از شیخ جلیل و فقیه عالی مقام صدوق رحمه الله علیه | 1. عیون اخبار الرضا علیهالسلام: از شیخ جلیل و فقیه عالی مقام صدوق رحمه الله علیه | ||
<br>2. کتاب رجال، از حسین بن علی بن بابویه برادر شیخ صدوق | <br>2. کتاب رجال، از حسین بن علی بن بابویه برادر شیخ صدوق | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۷: | ||
<br>7. الحجر، از ابوجعفر احمد بن أبی سلیمان | <br>7. الحجر، از ابوجعفر احمد بن أبی سلیمان | ||
=اساتید صاحب= | == اساتید صاحب == | ||
از مشخصات تمامی اساتید صاحب اطلاع دقیق در دسترس نیست. برخی از اساتید مهم وی عبارتاند از: | از مشخصات تمامی اساتید صاحب اطلاع دقیق در دسترس نیست. برخی از اساتید مهم وی عبارتاند از: | ||
<br>1. عباد (پدر او) | <br>1. عباد (پدر او) | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۱۹: | ||
<br>9. ابوعمر صباغ | <br>9. ابوعمر صباغ | ||
=شاگردان صاحب= | == شاگردان صاحب == | ||
اسامی برخی از شاگردان او بدین شرح است: | اسامی برخی از شاگردان او بدین شرح است: | ||
<br> 1. شیخ عبدالقاهر جرجانی | <br> 1. شیخ عبدالقاهر جرجانی | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۲۷: | ||
<br>5. ابوبکر علی ذکوانی | <br>5. ابوبکر علی ذکوانی | ||
=سرودههای صاحب= | == سرودههای صاحب == | ||
صاحب در تمامی ابواب و فنون شعر از قبیل مدح، رثاء، هذل، مواعظ و غیره اشعاری سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانی نو و مضامین تازه و دقیق آشکار ساخته است. او اشعار متعددی در وصف ائمه و امام علی علیهالسلام و در بیان مقام والای آنان سروده است. صاحب در مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام ۲۷ قصیده سروده که در هر یک از قصیده ها یکی از حروف به کار نرفته است. | صاحب در تمامی ابواب و فنون شعر از قبیل مدح، رثاء، هذل، مواعظ و غیره اشعاری سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانی نو و مضامین تازه و دقیق آشکار ساخته است. او اشعار متعددی در وصف ائمه و امام علی علیهالسلام و در بیان مقام والای آنان سروده است. صاحب در مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام ۲۷ قصیده سروده که در هر یک از قصیده ها یکی از حروف به کار نرفته است. | ||
<br>«صنعت حذف» در قصیده بیست و هشتم که از حرف «واو» خالی است ناتمام ماند. ابن شهر آشوب در معالم العلماء صاحب را در شمار شعرای شیعی آورده و اشعاری از وی نقل کرده و او را از شعرایی دانسته که در بیان تشیع و علاقه خود به خاندان اهل بیت رسول صلی الله علیه و آله بی پروا بودهاند. | <br>«صنعت حذف» در قصیده بیست و هشتم که از حرف «واو» خالی است ناتمام ماند. ابن شهر آشوب در معالم العلماء صاحب را در شمار شعرای شیعی آورده و اشعاری از وی نقل کرده و او را از شعرایی دانسته که در بیان تشیع و علاقه خود به خاندان اهل بیت رسول صلی الله علیه و آله بی پروا بودهاند. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۴۵: | ||
<br>در واقع معاویه خالوی همه مؤمنان است! گفتم آری او خال است ولی خالی از خیر است. | <br>در واقع معاویه خالوی همه مؤمنان است! گفتم آری او خال است ولی خالی از خیر است. | ||
=نثر صاحب= | == نثر صاحب == | ||
صاحب در فن نویسندگی و کتاب نیز مهارتی عجیب داشت و در این زمینه خود دارنده سبک و روش بود. ثعالبی منشئات صاحب را از حیث زیبایی لفظ و معنی به سرحد سحر و اعجاز نزدیک میدانست. | صاحب در فن نویسندگی و کتاب نیز مهارتی عجیب داشت و در این زمینه خود دارنده سبک و روش بود. ثعالبی منشئات صاحب را از حیث زیبایی لفظ و معنی به سرحد سحر و اعجاز نزدیک میدانست. | ||
<br>صاحب نوشتههای خود را به آیات قرآن، امثال و پندها و کلمات و اشعار شعرای مشهور مزین میساخت. جمله: «أیها القاضی بقم قد عزلناک فقم» ای قاضی شهر قم، همانا تو را از قضاوت برکنار نمودهایم پس از جای خود برخیز، از جملههای ادبی مشهور صاحب است. توقیعات متعدد صاحب نیز از دیگر نشانههای فصاحت و بلاغت و مهارت او در فنون ادبی میباشد. | <br>صاحب نوشتههای خود را به آیات قرآن، امثال و پندها و کلمات و اشعار شعرای مشهور مزین میساخت. جمله: «أیها القاضی بقم قد عزلناک فقم» ای قاضی شهر قم، همانا تو را از قضاوت برکنار نمودهایم پس از جای خود برخیز، از جملههای ادبی مشهور صاحب است. توقیعات متعدد صاحب نیز از دیگر نشانههای فصاحت و بلاغت و مهارت او در فنون ادبی میباشد. | ||
=صاحب و زبان فارسی= | == صاحب و زبان فارسی == | ||
برخی گمان میکنند صاحب با ترجیح ادبیات عرب بر ادبیات فارسی تعصب به خرج میداده است و حال آنکه بررسی احوال او این باور را تکذیب میکند. بهترین شاهد و دلیل ما، ارتباط صاحب با شعرای پارسیگویی همچون «بندار رازی»، «غضائری» و «جنیدی» و احترام ویژه صاحب در تکریم آنان میباشد. | برخی گمان میکنند صاحب با ترجیح ادبیات عرب بر ادبیات فارسی تعصب به خرج میداده است و حال آنکه بررسی احوال او این باور را تکذیب میکند. بهترین شاهد و دلیل ما، ارتباط صاحب با شعرای پارسیگویی همچون «بندار رازی»، «غضائری» و «جنیدی» و احترام ویژه صاحب در تکریم آنان میباشد. | ||
<br>تحقیق و تأمل در آنچه مدارک گفتهاند نشان میدهد که صاحب هیچگاه با زبان فارسی و فارسی زبانان مخالف نبوده است، بلکه وی با نژادپرستی و کفر و بازگشت به مجوسیت که به بهانه دفاع از زبان فارسی انجام میشد، دشمنی میورزید. او از ترویج و توسعه مجوسیت نگران بود، به ویژه که در دولت آل بویه برخی بزرگان دیالمه بر کیش زردشتی باقی بودند و در منصبهای مهم قرار داشتند و صاحب به دلیل پایبندی به دین و مذهب خود از آنها دلگیر بود. از همینرو گاهی در بیان دلتنگی از آنها سخن میگفت و نمیتوان این موضعگیری را مخالفت با زبان فارسی به شمار آورد. | <br>تحقیق و تأمل در آنچه مدارک گفتهاند نشان میدهد که صاحب هیچگاه با زبان فارسی و فارسی زبانان مخالف نبوده است، بلکه وی با نژادپرستی و کفر و بازگشت به مجوسیت که به بهانه دفاع از زبان فارسی انجام میشد، دشمنی میورزید. او از ترویج و توسعه مجوسیت نگران بود، به ویژه که در دولت آل بویه برخی بزرگان دیالمه بر کیش زردشتی باقی بودند و در منصبهای مهم قرار داشتند و صاحب به دلیل پایبندی به دین و مذهب خود از آنها دلگیر بود. از همینرو گاهی در بیان دلتنگی از آنها سخن میگفت و نمیتوان این موضعگیری را مخالفت با زبان فارسی به شمار آورد. | ||
= | == درگذشت == | ||
<br>صاحب در اواخر عمر خویش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود. مردم در ایام بیماری به عیادت او رفته، برای بهبودیاش روزی دوبار مقابل سرای او به درگاه خداوند دعا میکردند. | |||
<br>صاحب در اواخر عمر خویش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود. مردم در ایام بیماری به عیادت او رفته، برای بهبودیاش روزی دوبار مقابل سرای او به درگاه خداوند دعا میکردند | |||
<br>وی سرانجام در شب جمعه ۲۴ صفر سال ۳۸۵هجری قمری جان به پروردگار خویش تسلیم کرد و روح متعالیاش به سرای باقی شتافت. | <br>وی سرانجام در شب جمعه ۲۴ صفر سال ۳۸۵هجری قمری جان به پروردگار خویش تسلیم کرد و روح متعالیاش به سرای باقی شتافت. | ||
<br>بامدادان مردم ری از ارتحال وزیر با وفای دیار خویش با خبر شدند. تمامی بازارهای شهر بسته گردید و دروازههای ری به هم آمد. جمعیتی انبوه در تشییع پیکر صاحب گرد آمدند. ابوالعباس ضبّی از دانشمندان ری که شاگرد صاحب بود بر پیکر استاد نماز خواند. فخرالدوله و سران سپاه در حالی که جامعه سیاه بر تن داشتند در مراسم عزای آن وزیر دانشمند، شرکت داشتند. مدتی تابوت صاحب در خانهاش در ری نهاده شد و سرانجام با شکوه انتقال داده و در زادگاهش اصفهان به خاک سپرده شد. از آن پس مقبره صاحب زیارت گاه خاص و عام گردید و همه ساله افراد زیادی از شیفتگان اهل بیت علیهالسلام مقبره صاحب را زیارت میکنند (مرقدش در میدان طوقچی، جنب مزار آیتالله طیب واقع است). | <br>بامدادان مردم ری از ارتحال وزیر با وفای دیار خویش با خبر شدند. تمامی بازارهای شهر بسته گردید و دروازههای ری به هم آمد. جمعیتی انبوه در تشییع پیکر صاحب گرد آمدند. ابوالعباس ضبّی از دانشمندان ری که شاگرد صاحب بود بر پیکر استاد نماز خواند. فخرالدوله و سران سپاه در حالی که جامعه سیاه بر تن داشتند در مراسم عزای آن وزیر دانشمند، شرکت داشتند. مدتی تابوت صاحب در خانهاش در ری نهاده شد و سرانجام با شکوه انتقال داده و در زادگاهش اصفهان به خاک سپرده شد. از آن پس مقبره صاحب زیارت گاه خاص و عام گردید و همه ساله افراد زیادی از شیفتگان اهل بیت علیهالسلام مقبره صاحب را زیارت میکنند (مرقدش در میدان طوقچی، جنب مزار آیتالله طیب واقع است). | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۶۱: | ||
<br>در عظمت شخصیت صاحب بن عباد همین بس که علامه حلی در شأن او میفرماید: او از کسانی است که نویسنده هر اندازه ادیب و سخندان باشد از بیان فضایل و مکارم او ناتوان بوده، و گوینده زبانش در کلام میخشکد. | <br>در عظمت شخصیت صاحب بن عباد همین بس که علامه حلی در شأن او میفرماید: او از کسانی است که نویسنده هر اندازه ادیب و سخندان باشد از بیان فضایل و مکارم او ناتوان بوده، و گوینده زبانش در کلام میخشکد. | ||
[[رده: | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:عالمان]] |