تقی الدین سبکی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|یکی از آثار او {|...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = تقیالدین السُبْکی | |||
| تصویر = سبکی پدر.jpg | |||
| نام = | |||
| | | نامهای دیگر = شیخ الإسلام و قاضی القضاة | ||
| | | سال تولد = 683 ق | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = | ||
| | | سال درگذشت = 756 ق | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | |||
</ | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی | الشیخ شمسالدین بن الجزری| الشیخ نجمالدین بن الرفعة| الحافظ شرفالدین الدمیاطی}} | ||
| شاگردان = | |||
| دین = اسلام | |||
| مذهب = شافعی | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم)| الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة}} | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''تقیالدین السُبْکی''' (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) [[فقیه|فقیه]] شافعی [[صوفی|صوفی]] [[محدث]] حافظ مفسر قاری أصولی متکلم نحوی لغوی ادیب حکیم منطقی جدلی خلافی النظار، ملقب به "بشیخ الإسلام وقاضی القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقیه تاجالدین السبکی بود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%82%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D9%83%D9%8A#cite_note-3 تقی الدین السبکی]</ref>. | |||
== نسب == | |||
او أبوالحسن علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی بن تمام بن حامد بن یحیی بن عمر بن عثمان بن علی بن مسوار بن سوار ابن سلیم السبکی، الخزرجی الأنصاری بود. | |||
= | == زندگی == | ||
شیخ تقیالدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عدهای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایبهای شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه میخواند حفظ میکرد و فراموش نمیکرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی میداشت و آنها را بسیار دوست میداشت و میگفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بودهاند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین میکرد و شیخ به ریاضت در جنبههای مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاحالدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمیگردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت. در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاحالدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد. | |||
و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمیترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی میداد قضاوت میکرد. | |||
= | == اساتید == | ||
# الشیخ شمسالدین بن الجزری. | |||
# الشیخ نجمالدین بن الرفعة شیخ الشافعیة. | |||
# الحافظ شرفالدین الدمیاطی. | |||
# أبوالحسین الصواف. | |||
# عبدالرحمن بن مخلوف بن جماعة. | |||
= | # یحی ابن محمد بن عبدالسلام. | ||
# علی بن نصر الصواف. | |||
# علی بن عیسی القیم. | |||
# علی بن محمد بنهارون الثعلبی. | |||
# عمر بن عبدالعزیز بن الحسین بن رشیق. | |||
# شهدة بنت عمر بن العدیم. | |||
# ابن الموازینی. | |||
# ابن مشرف. | |||
# أبیبکر عبدالدائم. | |||
# أحمد بن موسی الدشتی. | |||
# عیسی المطعم. | |||
# إسحاق بن أبیبکر النحاس. | |||
# سلیمان حمزة القاضی. | |||
# الرشید بن أبی القاسم ،إسماعیل بن الطبال و رضیالدین إبراهیم بن محمد. | |||
ابن | |||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
# جمالالدین عبدالرحیم بن الحسن الإسنوی. | |||
# سراجالدین عمر بن رسْلان البُلقینی. | |||
# مجدالدین الفیروزآبادی مؤلف (القاموس المحیط). | |||
# الحافظ عبدالرحیم العراقی. | |||
# الحافظ جمالالدین المزی. | |||
# الحافظ علمالدین البرزالی. | |||
# القاضی صلاحالدین الصفدی. | |||
# شمسالدین محمد بن عبدالخالق المقدسی. | |||
# المؤرخ شمسالدین الذهبی. | |||
# أبوالمعالی ابن رافع. | |||
# الرحالة خالد بن أحمد البلوی. | |||
=آثار= | =آثار= | ||
# السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم). | |||
# الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة. | |||
الدرة | # الاعتبار ببقاء الجنة والنار فی الرد علی ابن تیمیة وابن القیم القائلین بفناء النار | ||
الاعتبار ببقاء الجنة والنار | # <ref>[https://www.neelwafurat.com/itempage.aspx?id=lbb128063-88191&search=books کل أحکام کل و ما علیه تدل]</ref>. | ||
<ref>[https://www.neelwafurat.com/itempage.aspx?id=lbb128063-88191&search=books | # نقد الاجتماع والافتراق فی مسائل الأیمان والطلاق. | ||
نقد الاجتماع والافتراق | # النظر المحقق فی الحلف بالطلاق المعلق. | ||
النظر المحقق | # رفع الشقاق فی مسألة الطلاق | ||
رفع الشقاق | # شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام. | ||
شفاء السقام | # السیف المسلول علی من سب الرسول. | ||
# إبراز الحکم من حدیث رفع القلم. | |||
إبراز | # أحکام کل ما علیه تدل. | ||
# الإبهاج فی شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضی ناصرالدین البیضاوی. | |||
الإبهاج | # المجموع شرح المهذب، والابتهاج فی شرح المنهاج للإمام محییالدین النووی. | ||
المجموع شرح المهذب، والابتهاج | # غیرة الإیمان الجلی لأبیبکر وعمر وعثمان وعلی. | ||
# سبب الانکفاف عن إقراء الکشاف. | |||
سبب | # ثلاثیات مسند الدارمی. | ||
# بیان الأدلة فی إثبات الأهلة. | |||
# الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتین فی البلد. | |||
الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة | # أجوبة أهل مصر حول "تهذیب الکمال" للحافظ المزی. | ||
أجوبة أهل مصر حول " | # تعدد الجمعة وهل فیه متسع. | ||
تعدد الجمعة وهل | # تقیید التراجیح فی صلاة التراویح. | ||
# ضوء المصابیح فی صلاة التراویح | |||
ضوء | # فتاوی السبکی. | ||
# فتوی أهل الإسکندریة. | |||
# فتوی العراقیة. | |||
# الرسالة العلائیة. | |||
الرسالة | # إحیاء النفوس فی حکمة وضع الدروس. | ||
# کشف القناع فی إفادة لو الامتناع. | |||
# التحبیر المذهب فی تحریر المذهب. | |||
# القول المُوعَب فی القول الموجَب. | |||
القول المُوعَب | # لمعة الإشراق فی أمثلة الاشتقاق. | ||
لمعة الإشراق | # مُنیة المباحث فی حکم دین الوارث. | ||
# الریاض الأنیقة فی قسم الحدیقة. | |||
=وفات= | =وفات= | ||
امام تقیالدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در [[دمشق]] ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاجالدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماهها سپس تقیالدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد. | |||
وارد [[مصر]] شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقیالدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
=پانویس= | |||
{{پانویس | |||
[[رده: تصوف]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | |||
[[رده:تصوف]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۳
تقیالدین السُبْکی (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) فقیه شافعی صوفی محدث حافظ مفسر قاری أصولی متکلم نحوی لغوی ادیب حکیم منطقی جدلی خلافی النظار، ملقب به "بشیخ الإسلام وقاضی القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقیه تاجالدین السبکی بود[۱].
نسب
او أبوالحسن علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی بن تمام بن حامد بن یحیی بن عمر بن عثمان بن علی بن مسوار بن سوار ابن سلیم السبکی، الخزرجی الأنصاری بود.
زندگی
شیخ تقیالدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عدهای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایبهای شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه میخواند حفظ میکرد و فراموش نمیکرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی میداشت و آنها را بسیار دوست میداشت و میگفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بودهاند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین میکرد و شیخ به ریاضت در جنبههای مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاحالدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمیگردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت. در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاحالدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد.
و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمیترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی میداد قضاوت میکرد.
اساتید
- الشیخ شمسالدین بن الجزری.
- الشیخ نجمالدین بن الرفعة شیخ الشافعیة.
- الحافظ شرفالدین الدمیاطی.
- أبوالحسین الصواف.
- عبدالرحمن بن مخلوف بن جماعة.
- یحی ابن محمد بن عبدالسلام.
- علی بن نصر الصواف.
- علی بن عیسی القیم.
- علی بن محمد بنهارون الثعلبی.
- عمر بن عبدالعزیز بن الحسین بن رشیق.
- شهدة بنت عمر بن العدیم.
- ابن الموازینی.
- ابن مشرف.
- أبیبکر عبدالدائم.
- أحمد بن موسی الدشتی.
- عیسی المطعم.
- إسحاق بن أبیبکر النحاس.
- سلیمان حمزة القاضی.
- الرشید بن أبی القاسم ،إسماعیل بن الطبال و رضیالدین إبراهیم بن محمد.
شاگردان
- جمالالدین عبدالرحیم بن الحسن الإسنوی.
- سراجالدین عمر بن رسْلان البُلقینی.
- مجدالدین الفیروزآبادی مؤلف (القاموس المحیط).
- الحافظ عبدالرحیم العراقی.
- الحافظ جمالالدین المزی.
- الحافظ علمالدین البرزالی.
- القاضی صلاحالدین الصفدی.
- شمسالدین محمد بن عبدالخالق المقدسی.
- المؤرخ شمسالدین الذهبی.
- أبوالمعالی ابن رافع.
- الرحالة خالد بن أحمد البلوی.
آثار
- السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم).
- الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة.
- الاعتبار ببقاء الجنة والنار فی الرد علی ابن تیمیة وابن القیم القائلین بفناء النار
- [۲].
- نقد الاجتماع والافتراق فی مسائل الأیمان والطلاق.
- النظر المحقق فی الحلف بالطلاق المعلق.
- رفع الشقاق فی مسألة الطلاق
- شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام.
- السیف المسلول علی من سب الرسول.
- إبراز الحکم من حدیث رفع القلم.
- أحکام کل ما علیه تدل.
- الإبهاج فی شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضی ناصرالدین البیضاوی.
- المجموع شرح المهذب، والابتهاج فی شرح المنهاج للإمام محییالدین النووی.
- غیرة الإیمان الجلی لأبیبکر وعمر وعثمان وعلی.
- سبب الانکفاف عن إقراء الکشاف.
- ثلاثیات مسند الدارمی.
- بیان الأدلة فی إثبات الأهلة.
- الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتین فی البلد.
- أجوبة أهل مصر حول "تهذیب الکمال" للحافظ المزی.
- تعدد الجمعة وهل فیه متسع.
- تقیید التراجیح فی صلاة التراویح.
- ضوء المصابیح فی صلاة التراویح
- فتاوی السبکی.
- فتوی أهل الإسکندریة.
- فتوی العراقیة.
- الرسالة العلائیة.
- إحیاء النفوس فی حکمة وضع الدروس.
- کشف القناع فی إفادة لو الامتناع.
- التحبیر المذهب فی تحریر المذهب.
- القول المُوعَب فی القول الموجَب.
- لمعة الإشراق فی أمثلة الاشتقاق.
- مُنیة المباحث فی حکم دین الوارث.
- الریاض الأنیقة فی قسم الحدیقة.
وفات
امام تقیالدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در دمشق ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاجالدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماهها سپس تقیالدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد. وارد مصر شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقیالدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد.