کعبه و نقش اجتماعی آن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
Heydari صفحهٔ کعبه و نقش اجتماعی آن را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به کعبه و نقش اجتماعی آن (مقاله) منتقل کرد
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
جز (Heydari صفحهٔ کعبه و نقش اجتماعی آن را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به کعبه و نقش اجتماعی آن (مقاله) منتقل کرد)
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
1. از آیات قرآن برمی‌‏آید که کعبه قدیمی‏‌ترین معبد جهان است‏: انَّ اوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ‏ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً. رجوع شود به تفاسیر مفصل که از جنبه تاریخی متعرض این مطلب شده‌‏اند در سوره حج، آیه 29 و آیه 33 از کعبه به«بیت العتیق» یاد شده. ممکن است مقصود خانه کهنه قدیمی باشد و ممکن است مقصود خانه آزاد باشد که: لا یَمْلِکُهُ أَحَدٌ، چنانکه در روایتی از امام باقر روایت شده(تفسیر صافی). .
1. از آیات قرآن برمی‌‏آید که کعبه قدیمی‏‌ترین معبد جهان است‏: انَّ اوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ‏ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً. رجوع شود به تفاسیر مفصل که از جنبه تاریخی متعرض این مطلب شده‌‏اند در سوره حج، آیه 29 و آیه 33 از کعبه به«بیت العتیق» یاد شده. ممکن است مقصود خانه کهنه قدیمی باشد و ممکن است مقصود خانه آزاد باشد که: لا یَمْلِکُهُ أَحَدٌ، چنانکه در روایتی از امام باقر روایت شده(تفسیر صافی). .
آقای غفوری در سخنرانی کنگره حج می‌‏گوید:
آقای غفوری در سخنرانی کنگره حج می‌‏گوید:
به طوری که نوشته‏‌اند از زمان‌های قدیم هفت معبد بزرگ و عمومی وجود داشته که در چین و هند و بلخ و صنعا و در قسمتهای شمالی و مرکزی ایران فعلی بوده‌‏اند و از همه قدیمی‌‏تر همان کعبه است‏. رجوع شود به کتاب اسرار حج و کتاب قبله کمره‌‏ای.
به طوری که نوشته‏‌اند از زمان‌های قدیم هفت معبد بزرگ و عمومی وجود داشته که در چین و هند و بلخ و صنعا و در قسمت‌های شمالی و مرکزی ایران فعلی بوده‌‏اند و از همه قدیمی‌‏تر همان کعبه است‏. رجوع شود به کتاب اسرار حج و کتاب قبله کمره‌‏ای.


2. از آیات قرآن برمی‌‏آید که این خانه، خانه پربرکتی است و بناست که منشأ خیرات و برکاتی برای اهل توحید و عدل یعنی مسلمین باشد، چنانکه در آیه پیش‏ ذکر شده است.
2. از آیات قرآن برمی‌‏آید که این خانه، خانه پربرکتی است و بناست که منشأ خیرات و برکاتی برای اهل توحید و عدل یعنی مسلمین باشد، چنانکه در آیه پیش‏ ذکر شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:


صافی‏ بعد از دو سه آیه در ذیل‏ «وَ لْیَطَّوَّفوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ» دارد:
صافی‏ بعد از دو سه آیه در ذیل‏ «وَ لْیَطَّوَّفوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ» دارد:
وَ عَنِ الباقِرِ علیه السلام انَّهُ سُئِلَ لِمَ سَمَّی اللَّهُ الْبَیْتَ الْعَتیقَ؟ قال: هُوَ بَیْتٌ حُرٌّ عَتیقٌ مِنَ النّاسِ لَمْ یَمْلِکْهُ أَحَدٌ.
وَ عَنِ الباقِرِ علیه‌السلام انَّهُ سُئِلَ لِمَ سَمَّی اللَّهُ الْبَیْتَ الْعَتیقَ؟ قال: هُوَ بَیْتٌ حُرٌّ عَتیقٌ مِنَ النّاسِ لَمْ یَمْلِکْهُ أَحَدٌ.


[از امام باقر سؤال شد: چرا خداوند خانه کعبه را عتیق نامیده است؟
[از امام باقر سؤال شد: چرا خداوند خانه کعبه را عتیق نامیده است؟
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:


7. وسائل‏، جلد 2، صفحه 136، حدیث 15:
7. وسائل‏، جلد 2، صفحه 136، حدیث 15:
فِی‏ العلل‏ وَ عیون الاخبار بِاسانیدَ تَأْتی عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شاذانَ عَنِ الرِّضا علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ قالَ: انَّما امِروا بِالْحَجِّ لِعِلَّةِ الْوِفادَةِ الَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ الزِّیادَةِ وَ الْخُروجِ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تائِباً مِمّا مَضی‏ مُسْتأْنِفاً لِما یَسْتَقْبِلُ مَعَ ما فیهِ مِنْ اخراجِ الْامْوالِ وَ تَعَبِ الأَبْدانِ وَ الْاشْتِغالِ عَنِ الْاهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ حَظْرِ النَّفْسِ عَنِ اللَّذّاتِ شاخِصاً فِی الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ ثابِتاً عَلی ذلِکَ دائِماً، مَعَ الْخُضوعِ وَ الْاسْتِکانَةِ وَ التَّذَلُّلِ مَعَ ما فی ذلِکَ لِجَمیعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنافِع لِجَمیعِ مَنْ فی شَرْقِ الْارْضِ وَ غَرْبِها وَ مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ یَحُجُ وَ مِمِّنْ لا یَحُجُّ مِنْ بَیْنِ تاجِرٍ وَ جالبٍ وَ بائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ کاسِبٍ وَ مِسْکینٍ وَ مُکارٍ وَ فَقیرٍ وَ قَضاءِ حَوائِجِ اهْلِ الأَطْرافِ فِی الْمَواضِعِ الْمُمْکِنِ لَهُمُ الْاجْتِماعُ فیهِ مَعَ ما فیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ اخْبارِ الْائِمَّةِ فی کُلِّ صُقْعٍ وَ ناحِیَةٍ، کَما قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَلَوْ لا نَفَرَ مَنْ کُلِّ فِرْقَةٍ ... وَ لِیَشْهَدوا مَنافِعَ لَهُمْ.
فِی‏ العلل‏ وَ عیون الاخبار بِاسانیدَ تَأْتی عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شاذانَ عَنِ الرِّضا علیه‌السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ قالَ: انَّما امِروا بِالْحَجِّ لِعِلَّةِ الْوِفادَةِ الَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ الزِّیادَةِ وَ الْخُروجِ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تائِباً مِمّا مَضی‏ مُسْتأْنِفاً لِما یَسْتَقْبِلُ مَعَ ما فیهِ مِنْ اخراجِ الْامْوالِ وَ تَعَبِ الأَبْدانِ وَ الْاشْتِغالِ عَنِ الْاهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ حَظْرِ النَّفْسِ عَنِ اللَّذّاتِ شاخِصاً فِی الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ ثابِتاً عَلی ذلِکَ دائِماً، مَعَ الْخُضوعِ وَ الْاسْتِکانَةِ وَ التَّذَلُّلِ مَعَ ما فی ذلِکَ لِجَمیعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنافِع لِجَمیعِ مَنْ فی شَرْقِ الْارْضِ وَ غَرْبِها وَ مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ یَحُجُ وَ مِمِّنْ لا یَحُجُّ مِنْ بَیْنِ تاجِرٍ وَ جالبٍ وَ بائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ کاسِبٍ وَ مِسْکینٍ وَ مُکارٍ وَ فَقیرٍ وَ قَضاءِ حَوائِجِ اهْلِ الأَطْرافِ فِی الْمَواضِعِ الْمُمْکِنِ لَهُمُ الْاجْتِماعُ فیهِ مَعَ ما فیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ اخْبارِ الْائِمَّةِ فی کُلِّ صُقْعٍ وَ ناحِیَةٍ، کَما قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَلَوْ لا نَفَرَ مَنْ کُلِّ فِرْقَةٍ ... وَ لِیَشْهَدوا مَنافِعَ لَهُمْ.


[و در کتاب‏ علل الشرایع‏ و عیون اخبار الرضا به چند سند از فضل بن شاذان، از حضرت رضا علیه السلام در حدیثی طولانی روایت کرده که فرمود:
[و در کتاب‏ علل الشرایع‏ و عیون اخبار الرضا به چند سند از فضل بن شاذان، از حضرت رضا علیه‌السلام در حدیثی طولانی روایت کرده که فرمود:


مردم به گزاردن حج فرمان یافته‌‏اند تا بر خداوند وارد شوند و از او افزونی طلبند و بنده از همه گناهانی که کرده بیرون آید و از گذشته خود توبه کند و در آینده عمل را از سر گیرد. علاوه بر آن در حج هزینه اموال و رنج بدن‌ها و دوری از زن و فرزند و محرومیت نفس از لذت‌ها نهفته است و آدمی در گرما و سرما رنج سفر می‌‏برد و این حال در سراسر حج ادامه دارد و همراه با خضوع و دلشکستگی و خواری و زبونی به پیشگاه خداست. گذشته از این، در حج منافع همه مردم در شرق و غرب زمین و خشکی و دریا نهفته است، چه آنان که حج می‌‏گزارند و چه آنان که به حج نمی‌‏روند، از تاجر و واردکننده و فروشنده و خریدار و کاسب گرفته تا تهیدست و چاروادار و فقیر.
مردم به گزاردن حج فرمان یافته‌‏اند تا بر خداوند وارد شوند و از او افزونی طلبند و بنده از همه گناهانی که کرده بیرون آید و از گذشته خود توبه کند و در آینده عمل را از سر گیرد. علاوه بر آن در حج هزینه اموال و رنج بدن‌ها و دوری از زن و فرزند و محرومیت نفس از لذت‌ها نهفته است و آدمی در گرما و سرما رنج سفر می‌‏برد و این حال در سراسر حج ادامه دارد و همراه با خضوع و دلشکستگی و خواری و زبونی به پیشگاه خداست. گذشته از این، در حج منافع همه مردم در شرق و غرب زمین و خشکی و دریا نهفته است، چه آنان که حج می‌‏گزارند و چه آنان که به حج نمی‌‏روند، از تاجر و واردکننده و فروشنده و خریدار و کاسب گرفته تا تهیدست و چاروادار و فقیر.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:


ایضاً صفحه 137، حدیث 17:
ایضاً صفحه 137، حدیث 17:
عَنْ هِشامِ بْنِ الْحَکَمِ قالَ: سألْتُ أَبا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ: مَا الْعِلَّةُ الَّتی مِنْ اجْلِها کُلِّفَ الْعِبادُ الْحَجَّ وَ الطَّوافَ بِالْبَیْتِ؟ فَقالَ: انَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ، الی‏ انْ قالَ: وَ أَمَرَهُمْ بِما یَکونُ مِنْ امْرِ الطّاعَةِ فِی الدّینِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ امْرِ دُنْیاهُمْ فَجَعَلَ فیهِ الْاجْتِماعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعارَفوا وَ لِیَنْزِعَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجاراتِ مِنْ بَلَدٍ الی‏ بَلَدٍ وَ لِیَنْتَفِعَ بَذلِکَ الْمُکاری وَ الْجَمّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثارُ رَسولِ اللَّهِ وَ تُعْرَفَ اخْبارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لا یُنْسی وَ لَوْ کانَ کُلُّ قَوْمٍ انَّما یَتَکَلَّمونَ‏ عَلی بِلادِهِمْ وَ ما فیها هَلَکوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الأرْباحُ وَ عَمِیَتِ الأَخْبارُ وَ لَمْ یَقِفوا (ظ) عَلی ذلِکَ. فَذلِکَ عِلَّةُ الْحَجِّ.
عَنْ هِشامِ بْنِ الْحَکَمِ قالَ: سألْتُ أَبا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فَقُلْتُ: مَا الْعِلَّةُ الَّتی مِنْ اجْلِها کُلِّفَ الْعِبادُ الْحَجَّ وَ الطَّوافَ بِالْبَیْتِ؟ فَقالَ: انَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ، الی‏ انْ قالَ: وَ أَمَرَهُمْ بِما یَکونُ مِنْ امْرِ الطّاعَةِ فِی الدّینِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ امْرِ دُنْیاهُمْ فَجَعَلَ فیهِ الْاجْتِماعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعارَفوا وَ لِیَنْزِعَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجاراتِ مِنْ بَلَدٍ الی‏ بَلَدٍ وَ لِیَنْتَفِعَ بَذلِکَ الْمُکاری وَ الْجَمّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثارُ رَسولِ اللَّهِ وَ تُعْرَفَ اخْبارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لا یُنْسی وَ لَوْ کانَ کُلُّ قَوْمٍ انَّما یَتَکَلَّمونَ‏ عَلی بِلادِهِمْ وَ ما فیها هَلَکوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الأرْباحُ وَ عَمِیَتِ الأَخْبارُ وَ لَمْ یَقِفوا (ظ) عَلی ذلِکَ. فَذلِکَ عِلَّةُ الْحَجِّ.


[هشام بن الحکم گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: علت چیست که بندگان‏ خدا مکلّف به حج و طواف خانه خدا شده‏‌اند؟ فرمود: خداوند خلایق را آفرید ... و آنان را به کاری که طاعت در دین و مصلحت امر دنیای آنهاست فرمان داد و در حج اجتماع مردم را از شرق و غرب قرار داد تا یکدیگر را بشناسند و هر قومی کالای تجاری خود را از شهری به شهر دیگر برد و بدین وسیله چارواداران و شتربانان سود برند،
[هشام بن الحکم گوید: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: علت چیست که بندگان‏ خدا مکلّف به حج و طواف خانه خدا شده‏‌اند؟ فرمود: خداوند خلایق را آفرید ... و آنان را به کاری که طاعت در دین و مصلحت امر دنیای آنهاست فرمان داد و در حج اجتماع مردم را از شرق و غرب قرار داد تا یکدیگر را بشناسند و هر قومی کالای تجاری خود را از شهری به شهر دیگر برد و بدین وسیله چارواداران و شتربانان سود برند،


و نیز آثار و اخبار رسول خدا صلی الله علیه و آله شناخته و گفتگو گردد و به فراموشی سپرده نشود و اگر هر قومی فقط در سرزمین خود و در مورد آنچه مربوط به همان جاست سخن گویند (اتکا کنند) همه از بین می‌‏روند و شهرها ویران می‌‏گردد و صادرات و واردات و سودی صورت نمی‌‏گیرد و خبرها پوشیده می‌‏ماند و به هیچ یک از این منافع دست نمی‌‏یابند. این است علت حج.]
و نیز آثار و اخبار رسول خدا صلی الله علیه و آله شناخته و گفتگو گردد و به فراموشی سپرده نشود و اگر هر قومی فقط در سرزمین خود و در مورد آنچه مربوط به همان جاست سخن گویند (اتکا کنند) همه از بین می‌‏روند و شهرها ویران می‌‏گردد و صادرات و واردات و سودی صورت نمی‌‏گیرد و خبرها پوشیده می‌‏ماند و به هیچ یک از این منافع دست نمی‌‏یابند. این است علت حج.]
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
ایضاً صفحه 137، باب 4، حدیث 2:
ایضاً صفحه 137، باب 4، حدیث 2:
کانَ علِیٌّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقولُ لِوُلْدِهِ: یا بَنِیَّ، انْظُروا بَیْتَ رَبِّکُمْ فَلا یَخْلُوَنَّ مِنْکُمْ فَلا تُناظَروا.
کانَ علِیٌّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقولُ لِوُلْدِهِ: یا بَنِیَّ، انْظُروا بَیْتَ رَبِّکُمْ فَلا یَخْلُوَنَّ مِنْکُمْ فَلا تُناظَروا.
[علی علیه السلام به فرزندان خود می‌‏فرمود: فرزندان من! خانه پروردگارتان را در نظر داشته باشید و هرگز اجازه ندهید از وجود شما خالی باشد که در آن صورت مهلت داده نمی‏‌شوید.]
[علی علیه‌السلام به فرزندان خود می‌‏فرمود: فرزندان من! خانه پروردگارتان را در نظر داشته باشید و هرگز اجازه ندهید از وجود شما خالی باشد که در آن صورت مهلت داده نمی‏‌شوید.]


ایضاً حدیث 5:
ایضاً حدیث 5:
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: لا یَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الْکَعْبَةُ.
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: لا یَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الْکَعْبَةُ.


[امام صادق علیه السلام فرمود: این دین پیوسته برپاست تا کعبه برپاست.]
[امام صادق علیه‌السلام فرمود: این دین پیوسته برپاست تا کعبه برپاست.]


ایضاً حدیث 8:
ایضاً حدیث 8:
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ أَبی عَبْدِ اللَّهِ قالَ: قُلْتُ لِابی عَبْدِ اللَّه علیه السلام: انَّ ناساً مِنْ هؤُلاءِ الْقُصّاصِ یَقولونَ: اذا حَجَّ الرَّجُلُ حَجَّةً ثُمَّ تَصَدَّقَ وَ وَصَلَ کانَ خَیْراً لَهُ. فَقالَ: کَذَبوا، لَوْ فَعَلَ هذَا النّاسُ لَعُطِّلَ هذَا الْبَیْتُ، انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ هذَا الْبَیْتَ قِیاماً لِلنّاس.
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ أَبی عَبْدِ اللَّهِ قالَ: قُلْتُ لِابی عَبْدِ اللَّه علیه السلام: انَّ ناساً مِنْ هؤُلاءِ الْقُصّاصِ یَقولونَ: اذا حَجَّ الرَّجُلُ حَجَّةً ثُمَّ تَصَدَّقَ وَ وَصَلَ کانَ خَیْراً لَهُ. فَقالَ: کَذَبوا، لَوْ فَعَلَ هذَا النّاسُ لَعُطِّلَ هذَا الْبَیْتُ، انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ هذَا الْبَیْتَ قِیاماً لِلنّاس.


[عبدالرحمن بن ابی عبداللَّه گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: گروهی از این داستان‏‌سرایان گویند: هرگاه آدمی حج گزارد، سپس صدقه دهد و دیگر همین کار را ادامه دهد (پول حج را صدقه دهد و دیگر به حج نرود) برای او بهتر است. امام فرمود: دروغ می‌‏گویند، اگر مردم چنین کنند این خانه تعطیل می‌‏شود، در صورتی که خداوند این خانه را سبب برپایی و اداره امور مردم قرار داده است.]
[عبدالرحمن بن ابی عبداللَّه گوید: به امام صادق علیه‌السلام گفتم: گروهی از این داستان‏‌سرایان گویند: هرگاه آدمی حج گزارد، سپس صدقه دهد و دیگر همین کار را ادامه دهد (پول حج را صدقه دهد و دیگر به حج نرود) برای او بهتر است. امام فرمود: دروغ می‌‏گویند، اگر مردم چنین کنند این خانه تعطیل می‌‏شود، در صورتی که خداوند این خانه را سبب برپایی و اداره امور مردم قرار داده است.]


وسائل‏، صفحه 138 بابی دارد تحت این عنوان: بابُ وُجوبِ اجْبارِ الْوالِی النّاسَ عَلَی الْحَجِّ وَ زِیارَةِ الرَّسولِ وَ الْاقامَةِ بِالْحَرَمَیْنِ کِفایَةً وَ وُجوبِ الْانْفاقِ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ الْمالِ انْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ مالٌ.
وسائل‏، صفحه 138 بابی دارد تحت این عنوان: بابُ وُجوبِ اجْبارِ الْوالِی النّاسَ عَلَی الْحَجِّ وَ زِیارَةِ الرَّسولِ وَ الْاقامَةِ بِالْحَرَمَیْنِ کِفایَةً وَ وُجوبِ الْانْفاقِ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ الْمالِ انْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ مالٌ.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ قالَ: لَوْ انَّ النّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ لَکانَ عَلَی الْوالی انْ یُجْبِرَهُمْ عَلی ذلِکَ وَ عَلَی الْمُقامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَکوا زِیارَةَ النَّبِیِّ لَکانَ عَلَی الْوالی انْ یُجْبِرَهُمْ عَلی ذلِکَ وَ عَلَی الْمُقامِ عِنْدَهُ فَانْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوالٌ انْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مالِ الْمُسْلِمینَ.
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ قالَ: لَوْ انَّ النّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ لَکانَ عَلَی الْوالی انْ یُجْبِرَهُمْ عَلی ذلِکَ وَ عَلَی الْمُقامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَکوا زِیارَةَ النَّبِیِّ لَکانَ عَلَی الْوالی انْ یُجْبِرَهُمْ عَلی ذلِکَ وَ عَلَی الْمُقامِ عِنْدَهُ فَانْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوالٌ انْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مالِ الْمُسْلِمینَ.


[امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردم حج را ترک کنند بر حاکم لازم است که آنان را به رفتن حج و ماندن در کنار کعبه اجبار کند و نیز اگر زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله را ترک کنند بر حاکم لازم است که آنان را به زیارت آن حضرت و ماندن در کنار قبر حضرتش وادار نماید و اگر پول ندارند از بیت‌‏المال مسلمانان مخارج آنان را بپردازد.]
[امام صادق علیه‌السلام فرمود: اگر مردم حج را ترک کنند بر حاکم لازم است که آنان را به رفتن حج و ماندن در کنار کعبه اجبار کند و نیز اگر زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله را ترک کنند بر حاکم لازم است که آنان را به زیارت آن حضرت و ماندن در کنار قبر حضرتش وادار نماید و اگر پول ندارند از بیت‌‏المال مسلمانان مخارج آنان را بپردازد.]


ایضاً صفحه 139 حدیث محاجه امیر علیه السلام با خوارج در مورد امام و مقایسه امام با کعبه و نقل امیر حدیث‏ «الْکَعْبَةُ تُؤْتی وَ لا تَأْتی» را.
ایضاً صفحه 139 حدیث محاجه امیر علیه‌السلام با خوارج در مورد امام و مقایسه امام با کعبه و نقل امیر حدیث‏ «الْکَعْبَةُ تُؤْتی وَ لا تَأْتی» را.


ایضاً صفحه 142، باب 22، حدیث 8:
ایضاً صفحه 142، باب 22، حدیث 8:
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
عَنْ ابانِ بْنِ تَغْلِبٍ قالَ: قُلْتُ لِابی عَبْد اللَّه علیه السلام: جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ. قالَ: جَعَلَهَا اللَّهُ لِدینِهِمْ وَ مَعایِشِهِمْ.
عَنْ ابانِ بْنِ تَغْلِبٍ قالَ: قُلْتُ لِابی عَبْد اللَّه علیه السلام: جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ. قالَ: جَعَلَهَا اللَّهُ لِدینِهِمْ وَ مَعایِشِهِمْ.


[ابان بن تَغْلِب گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: معنی این آیه چیست:
[ابان بن تَغْلِب گوید: به امام صادق علیه‌السلام گفتم: معنی این آیه چیست:
خداوند، کعبه، این خانه شکوهمند را سبب برپایی و اداره امور مردم قرار داده است. فرمود: آن را برای منافع دین و معیشت آنان قرار داده است.]
خداوند، کعبه، این خانه شکوهمند را سبب برپایی و اداره امور مردم قرار داده است. فرمود: آن را برای منافع دین و معیشت آنان قرار داده است.]


8. عطف به نمره 5،
8. عطف به نمره 5،


نقل شده از تواریخ و یا روایات که منصور دوانیقی‏ می‌‏خواست مسجد‌الحرام را توسعه دهد و مردم راضی نمی‏‌شدند. از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام سؤال شد. ایشان منعی ندانستند و گفتند: از مردم بپرسید آیا شما اول بودید و بعد در اینجا کعبه و مسجد آمد (مانند سایر مساجد و معابد) و یا اول کعبه و مسجد به وجود آمد و شما بر آن وارد شدید (قریب به این مضمون)؟ این استدلال عجیبی است و انحصاراً در مورد کعبه صادق است، زیرا ابراهیم در یک وادی غیر ذی زرعی خانه‌‏ای برای عبادت بنا کرد و از روایات برمی‌‏آید که آنجا را برای همه جهانیان از اهل توحید قرار داد و این مطلب به این صورت بیان شده که ابراهیم روی بلندی رفت و مردم را آواز داد و این ندا به همه حتی به کسانی که در اصلاب و ارحام بودند رسید.
نقل شده از تواریخ و یا روایات که منصور دوانیقی‏ می‌‏خواست مسجد‌الحرام را توسعه دهد و مردم راضی نمی‏‌شدند. از حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام سؤال شد. ایشان منعی ندانستند و گفتند: از مردم بپرسید آیا شما اول بودید و بعد در اینجا کعبه و مسجد آمد (مانند سایر مساجد و معابد) و یا اول کعبه و مسجد به وجود آمد و شما بر آن وارد شدید (قریب به این مضمون)؟ این استدلال عجیبی است و انحصاراً در مورد کعبه صادق است، زیرا ابراهیم در یک وادی غیر ذی زرعی خانه‌‏ای برای عبادت بنا کرد و از روایات برمی‌‏آید که آنجا را برای همه جهانیان از اهل توحید قرار داد و این مطلب به این صورت بیان شده که ابراهیم روی بلندی رفت و مردم را آواز داد و این ندا به همه حتی به کسانی که در اصلاب و ارحام بودند رسید.


به هر حال اینها همه قرینه است برای اینکه کعبه و حریم آن جنبه بین‏‌المللی اسلامی داشته باشد و برای آنجا کسی نباید ویزا و اجازه بگیرد، باید به منزله محل سازمان ملل اسلامی باشد. لزومی ندارد که ما منتظر دولت واحد اسلامی باشیم. قبل از آن هم می‌‏شود از این خانه به عنوان مقر سازمان ملل اسلامی نظیر آنچه بلوک‌های مختلف جهان سازمان ملل متفق بپا کرده‌‏اند، داشته باشیم. این سازمان باید قسمت‌های مختلف از قبیل شورای امنیت، سازمان فرهنگی، سازمان بهداشتی و غیره داشته باشد.
به هر حال اینها همه قرینه است برای اینکه کعبه و حریم آن جنبه بین‏‌المللی اسلامی داشته باشد و برای آنجا کسی نباید ویزا و اجازه بگیرد، باید به منزله محل سازمان ملل اسلامی باشد. لزومی ندارد که ما منتظر دولت واحد اسلامی باشیم. قبل از آن هم می‌‏شود از این خانه به عنوان مقر سازمان ملل اسلامی نظیر آنچه بلوک‌های مختلف جهان سازمان ملل متفق بپا کرده‌‏اند، داشته باشیم. این سازمان باید قسمت‌های مختلف از قبیل شورای امنیت، سازمان فرهنگی، سازمان بهداشتی و غیره داشته باشد.
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
9. لقطه در حرم با سایر لقطه‏‌ها فرق دارد- رجوع شود به فقه.
9. لقطه در حرم با سایر لقطه‏‌ها فرق دارد- رجوع شود به فقه.


10. همان‏طوری که در ضمن نامه حضرت امیر علیه السلام به قثم بن عباس ذکر شد،
10. همان‏طوری که در ضمن نامه حضرت امیر علیه‌السلام به قثم بن عباس ذکر شد،


لازم است حجاج همه ساله رهبر داشته باشند. در مروج الذهب‏ مسعودی، آخر جلد دوم، نام امیرالحاج‏‌ها را از زمان رسالت تا سال تألیف کتاب ذکر کرده است. ظاهراً منصب نقابت طالبیین‏ که پدر سید مرتضی و بعضی دیگر داشته‌‏اند شامل این قسمت هم بوده است.
لازم است حجاج همه ساله رهبر داشته باشند. در مروج الذهب‏ مسعودی، آخر جلد دوم، نام امیرالحاج‏‌ها را از زمان رسالت تا سال تألیف کتاب ذکر کرده است. ظاهراً منصب نقابت طالبیین‏ که پدر سید مرتضی و بعضی دیگر داشته‌‏اند شامل این قسمت هم بوده است.
خط ۲۹۵: خط ۲۹۵:
22. رمی جمرات رمز اظهار تنفر است. گفته شده آنجا مقبره سه نفر از خائنین است که در داستان فیل با دشمنان تبانی کرده و به دوستان خیانت کردند. چه مانعی دارد که این اظهار تنفر هر سال به صورت زنده‌‏تری اجرا شود و خائنین روز مجسمه یا تمثالشان نصب شود و مسلمین تمثال آنها را سنگباران کنند؟ البته این عمل وقتی خوب است که حکومت واحد اسلامی تشکیل شود و یک خائن مسلّم که به تصویب شورای رهبری اسلامی رسیده باشد انتخاب گردد.
22. رمی جمرات رمز اظهار تنفر است. گفته شده آنجا مقبره سه نفر از خائنین است که در داستان فیل با دشمنان تبانی کرده و به دوستان خیانت کردند. چه مانعی دارد که این اظهار تنفر هر سال به صورت زنده‌‏تری اجرا شود و خائنین روز مجسمه یا تمثالشان نصب شود و مسلمین تمثال آنها را سنگباران کنند؟ البته این عمل وقتی خوب است که حکومت واحد اسلامی تشکیل شود و یک خائن مسلّم که به تصویب شورای رهبری اسلامی رسیده باشد انتخاب گردد.


23. صافی‏، ذیل آیه 125 از سوره بقره (انْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ): القمی‏ عَنِ الصّادِقِ علیه السلام: لَمّا بَنی‏ ابْراهیمُ علیه السلام الْبَیْتَ وَ حَجَّ النّاسُ شَکَتِ الْکَعْبَةُ الَی اللَّهِ تَعالی ما تَلْقی مِنْ انْفاسِ الْمُشْرِکینَ، فَاوْحَی اللَّهُ تَعالی الَیْها: قِرّی کَعْبَتی فَانّی ابْعَثُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَوْماً یَتَنَظَّفونَ بِقُضْبانِ الشَّجَرِ وَ یَتَخَلَّلونَ.
23. صافی‏، ذیل آیه 125 از سوره بقره (انْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ): القمی‏ عَنِ الصّادِقِ علیه السلام: لَمّا بَنی‏ ابْراهیمُ علیه‌السلام الْبَیْتَ وَ حَجَّ النّاسُ شَکَتِ الْکَعْبَةُ الَی اللَّهِ تَعالی ما تَلْقی مِنْ انْفاسِ الْمُشْرِکینَ، فَاوْحَی اللَّهُ تَعالی الَیْها: قِرّی کَعْبَتی فَانّی ابْعَثُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَوْماً یَتَنَظَّفونَ بِقُضْبانِ الشَّجَرِ وَ یَتَخَلَّلونَ.


وَ فِی‏ العلل‏ وَ العیاشی‏ عَنْهُ علیه السلام انَّهُ سُئِلَ: أَ یَغْتَسِلْنَ النِّساءُ اذا اتَیْنَ الْبَیْتَ؟ قالَ: نَعَمْ انَّ اللَّهَ تَعالی یَقولُ: «طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ» فَیَنْبَغی لِلْعَبْدِ انْ لا یَدْخُلَ مَکَّةَ الّا وَ هُوَ طاهِرٌ قَدْ غَسَلَ عَرَقَهُ وَ الأَذی‏ وَ تَطَهَّرَ.
وَ فِی‏ العلل‏ وَ العیاشی‏ عَنْهُ علیه‌السلام انَّهُ سُئِلَ: أَ یَغْتَسِلْنَ النِّساءُ اذا اتَیْنَ الْبَیْتَ؟ قالَ: نَعَمْ انَّ اللَّهَ تَعالی یَقولُ: «طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ» فَیَنْبَغی لِلْعَبْدِ انْ لا یَدْخُلَ مَکَّةَ الّا وَ هُوَ طاهِرٌ قَدْ غَسَلَ عَرَقَهُ وَ الأَذی‏ وَ تَطَهَّرَ.


[در تفسیر قمی‏ از امام صادق علیه السلام روایت کرده که: چون ابراهیم علیه السلام خانه کعبه را ساخت و مردم به حج رفتند، کعبه از (بوی گند) نَفَس مشرکان به خداوند شکایت کرد، خداوند به آن وحی فرمود: کعبه من آرام باش، من در آخر الزمان قومی را برخواهم انگیخت که با چوب درخت نظافت و خلال می‌‏کنند (و دیگر دهان و نَفَسشان بو نمی‌‏دهد).
[در تفسیر قمی‏ از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده که: چون ابراهیم علیه‌السلام خانه کعبه را ساخت و مردم به حج رفتند، کعبه از (بوی گند) نَفَس مشرکان به خداوند شکایت کرد، خداوند به آن وحی فرمود: کعبه من آرام باش، من در آخر الزمان قومی را برخواهم انگیخت که با چوب درخت نظافت و خلال می‌‏کنند (و دیگر دهان و نَفَسشان بو نمی‌‏دهد).


و در علل الشرایع و تفسیر عیاشی‏ روایت است که از آن حضرت پرسیدند:
و در علل الشرایع و تفسیر عیاشی‏ روایت است که از آن حضرت پرسیدند:
خط ۳۲۷: خط ۳۲۷:
فَرَضَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً عَنِ الْکِبْرِ وَ الزَّکاةَ تَسْبیباً لِلرِّزْقِ وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لِاخْلاصِ الْخَلْقِ وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدّینِ وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاسْلامِ وَ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوامِّ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهاءِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْماةً لِلْعَدَد وَ الْقِصاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ وَ اقامَةَ الْحُدودِ اعْظاماً لِلْمَحارِمِ وَ تَرْکَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصیناً لِلْعَقْلِ وَ مُجانَبَةَ السَّرِقَةِ ایجاباً لِلْعِفَّةِ وَ تَرْکَ الزِّنا تَحْصیناً لِلنَّسَبِ وَ تَرْکَ اللِّواطِ تَکْثیراً لِلنَّسْلِ وَ الشَّهاداتِ اسْتِظْهاراً عَلَی الْمُجاحَداتِ وَ تَرْکَ الْکَذِبِ تَشْریفاً لِلصِّدقِ وَ السَّلامَ اماناً مِنَ الْمَخاوِفِ وَ الْامانَةَ نِظاماً لِلْامَّةِ وَ الطّاعَةَ تَعْظیماً لِلْامامَةِ.
فَرَضَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً عَنِ الْکِبْرِ وَ الزَّکاةَ تَسْبیباً لِلرِّزْقِ وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لِاخْلاصِ الْخَلْقِ وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدّینِ وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاسْلامِ وَ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوامِّ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهاءِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْماةً لِلْعَدَد وَ الْقِصاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ وَ اقامَةَ الْحُدودِ اعْظاماً لِلْمَحارِمِ وَ تَرْکَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصیناً لِلْعَقْلِ وَ مُجانَبَةَ السَّرِقَةِ ایجاباً لِلْعِفَّةِ وَ تَرْکَ الزِّنا تَحْصیناً لِلنَّسَبِ وَ تَرْکَ اللِّواطِ تَکْثیراً لِلنَّسْلِ وَ الشَّهاداتِ اسْتِظْهاراً عَلَی الْمُجاحَداتِ وَ تَرْکَ الْکَذِبِ تَشْریفاً لِلصِّدقِ وَ السَّلامَ اماناً مِنَ الْمَخاوِفِ وَ الْامانَةَ نِظاماً لِلْامَّةِ وَ الطّاعَةَ تَعْظیماً لِلْامامَةِ.


[خداوند ایمان را واجب کرد برای پاکسازی از شرک و نماز را برای پیراستن از کبر و زکات را برای فراهم آوردن اسباب روزیِ (بینوایان) و روزه را برای آزمایش اخلاص بندگان و حج را برای تقویت دین و جهاد را برای عزت اسلام و امر به معروف را برای اصلاح عموم مردم و نهی از منکر را برای بازداشتن نابخردان و صله رحم را برای رشد و تکثیر شمار خویشان و قصاص را برای پیشگیری از خونریزی،
[خداوند ایمان را واجب کرد برای پاکسازی از شرک و نماز را برای پیراستن از کبر و زکات را برای فراهم آوردن اسباب روزیِ (بینوایان) و روزه را برای آزمایش اخلاص بندگان و حج را برای تقویت دین و جهاد را برای عزت اسلام و امر به معروف را برای اصلاح عموم مردم و نهی از منکر را برای بازداشتن نابخردان و صله رحم را برای رشد و تکثیر شمار خویشان و قصاص را برای پیشگیری از خون‌ریزی،


و اجرای حدود را برای بزرگ‌نمایی حرام‌های الهی و ترک شراب‏‌خواری را برای حفاظت از عقل‌ها و دوری کردن از دزدی را برای رعایت عفّت و ترک زنا را برای نگاه‌داری و سلامت نسب‌ها و ترک لواط را برای افزونی نسل‌ها و گواهی‌ها را برای پشتیبانی از حقوق انکار شده و ترک دروغ را برای شرافت بخشیدن به راستگویی و سلام را برای ایمنی بخشیدن از امور هراس‌‏انگیز و امانت را برای نظام یافتن افراد امت و اطاعت را برای بزرگداشت مقام امامت.]
و اجرای حدود را برای بزرگ‌نمایی حرام‌های الهی و ترک شراب‏‌خواری را برای حفاظت از عقل‌ها و دوری کردن از دزدی را برای رعایت عفّت و ترک زنا را برای نگاه‌داری و سلامت نسب‌ها و ترک لواط را برای افزونی نسل‌ها و گواهی‌ها را برای پشتیبانی از حقوق انکار شده و ترک دروغ را برای شرافت بخشیدن به راستگویی و سلام را برای ایمنی بخشیدن از امور هراس‌‏انگیز و امانت را برای نظام یافتن افراد امت و اطاعت را برای بزرگداشت مقام امامت.]


29. نهج‌البلاغه‏، باب کتب، شماره 47 (وَ مِنْ وَصِیَّتِهِ لَهُ علیه السلام لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام لَمّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ):
29. نهج‌البلاغه‏، باب کتب، شماره 47 (وَ مِنْ وَصِیَّتِهِ لَهُ علیه‌السلام لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام لَمّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ):


... وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ و َ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلاةِ فَانَّها عَمودُ دینِکُمْ و َ اللَّهَ اللَّهَ فی بَیْتِ رَبِّکُمْ لا تُخَلّوهُ ما بَقیتُمْ فَانَّهُ انْ تُرِکَ لَمْ تُناظَروا.
... وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ و َ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلاةِ فَانَّها عَمودُ دینِکُمْ و َ اللَّهَ اللَّهَ فی بَیْتِ رَبِّکُمْ لا تُخَلّوهُ ما بَقیتُمْ فَانَّهُ انْ تُرِکَ لَمْ تُناظَروا.
خط ۳۴۸: خط ۳۴۸:
و اگر پی‏‌هایی که آن خانه بر آن استوار است و سنگ‌هایی که خانه بر آنها بالا رفته است از زمرد سبز و یاقوت سرخ و گوهرهای رخشنده و تابان تشکیل می‌‏یافت، بی‏‌شک از فشار و حمله شک در سینه‌‏ها می‌‏کاست و وسوسه‏‌های سخت‌‏کوشانه ابلیس را از دل‌ها می‌‏زدود و هرگونه تلاطم شک و تردید را از مردم برطرف می‌‏ساخت؛ ولی خداوند بندگانش را به انواع سختی‌ها می‌‏آزماید و به انواع کوشش‌ها به بندگی فرا می‌‏خواند و به انواع ناخوشایندی‌ها امتحان می‌‌کند تا تکبر را از دلشان بیرون کند و خواری و فروتنی را در جانشان بنشاند و اینها را درهای گشوده به روی فضلش و اسباب آسان برای دستیابی به عفوش قرار دهد.]
و اگر پی‏‌هایی که آن خانه بر آن استوار است و سنگ‌هایی که خانه بر آنها بالا رفته است از زمرد سبز و یاقوت سرخ و گوهرهای رخشنده و تابان تشکیل می‌‏یافت، بی‏‌شک از فشار و حمله شک در سینه‌‏ها می‌‏کاست و وسوسه‏‌های سخت‌‏کوشانه ابلیس را از دل‌ها می‌‏زدود و هرگونه تلاطم شک و تردید را از مردم برطرف می‌‏ساخت؛ ولی خداوند بندگانش را به انواع سختی‌ها می‌‏آزماید و به انواع کوشش‌ها به بندگی فرا می‌‏خواند و به انواع ناخوشایندی‌ها امتحان می‌‌کند تا تکبر را از دلشان بیرون کند و خواری و فروتنی را در جانشان بنشاند و اینها را درهای گشوده به روی فضلش و اسباب آسان برای دستیابی به عفوش قرار دهد.]


31. در نمره 28 از علی علیه السلام نقل کردیم: وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدّینِ. پس لااقل یکی از فلسفه‌های حج تقویت اسلام است. اکنون به چند مطلب باید اشاره کنیم:
31. در نمره 28 از علی علیه‌السلام نقل کردیم: وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدّینِ. پس لااقل یکی از فلسفه‌های حج تقویت اسلام است. اکنون به چند مطلب باید اشاره کنیم:
مطلب اول اینکه بحث ما در درس‌هایی است که از حج و برای حج باید یاد بگیریم. اینکه می‌‏گوییم درس است مقصود این است که غیر از اعمال ظاهر و مناسک معروف، یک سلسله درس‌های دیگر هم هست که بعضی را برای حج و بعضی را از حج باید یاد بگیریم، زیرا اسلام به اعتراف تمام علمای اسلام‏ در همه دستورهای خود منظورهای عالی و مقدسی را در نظر گرفته است.
مطلب اول اینکه بحث ما در درس‌هایی است که از حج و برای حج باید یاد بگیریم. اینکه می‌‏گوییم درس است مقصود این است که غیر از اعمال ظاهر و مناسک معروف، یک سلسله درس‌های دیگر هم هست که بعضی را برای حج و بعضی را از حج باید یاد بگیریم، زیرا اسلام به اعتراف تمام علمای اسلام‏ در همه دستورهای خود منظورهای عالی و مقدسی را در نظر گرفته است.
== درس‌هائی از حج ==  
== درس‌هائی از حج ==  
خط ۳۸۹: خط ۳۸۹:


از الغدیر کاری در میان آنها ساخته نیست و لی از اصل الشیعه و اصولها و از مختصر النافع‏ ساخته است. از پخش‏ صحیفه سجادیه‏ و خلاف‏ شیخ طوسی، تذکره‏ علامه، تفسیر مجمع البیان‏ و اخیراً تفسیر المیزان‏ در میان آنها کار ساخته است، همچنین است‏ جامع السعادات‏ در اخلاق، اخلاق ناصری‏ (البته ترجمه عربی آن)، کتاب‌های تاریخی تحقیقی، کتاب‌هایی که مباحث اجتماعی اسلام در آنها نوشته شده اگر ترجمه شود و در دسترس گذاشته شود.
از الغدیر کاری در میان آنها ساخته نیست و لی از اصل الشیعه و اصولها و از مختصر النافع‏ ساخته است. از پخش‏ صحیفه سجادیه‏ و خلاف‏ شیخ طوسی، تذکره‏ علامه، تفسیر مجمع البیان‏ و اخیراً تفسیر المیزان‏ در میان آنها کار ساخته است، همچنین است‏ جامع السعادات‏ در اخلاق، اخلاق ناصری‏ (البته ترجمه عربی آن)، کتاب‌های تاریخی تحقیقی، کتاب‌هایی که مباحث اجتماعی اسلام در آنها نوشته شده اگر ترجمه شود و در دسترس گذاشته شود.
ما این را باید بدانیم که در این عصر از هر عصر دیگر، مسلمانان بیشتر به اتحاد و رفع اختلاف احتیاج دارند. ما شیعیان این افتخار را داریم که علی علیه السلام بزرگترین گذشت‌ها و فداکاری‌ها را در زمینه خلافت انجام داد، در نهایت خلوص نیت با رقبای خود همکاری و همگامی کرد، یعنی مصلحت اسلام را بالاترین مصلحت‌ها دانست.
ما این را باید بدانیم که در این عصر از هر عصر دیگر، مسلمانان بیشتر به اتحاد و رفع اختلاف احتیاج دارند. ما شیعیان این افتخار را داریم که علی علیه‌السلام بزرگترین گذشت‌ها و فداکاری‌ها را در زمینه خلافت انجام داد، در نهایت خلوص نیت با رقبای خود همکاری و همگامی کرد، یعنی مصلحت اسلام را بالاترین مصلحت‌ها دانست.
من خودم اثر اقدامات مثبت را در رفع سوءتفاهم دیدم. شیخ عطیه سالم، استاد دانشگاه اسلامی مدینه، از شیعه فقط دو کتاب خوانده بود: اصل الشیعه‏ و مختصر النافع‏ و در مورد سجده بر مهر اعتراف می‌‏کرد که شیعه کار خلافی نمی‌کند.
من خودم اثر اقدامات مثبت را در رفع سوءتفاهم دیدم. شیخ عطیه سالم، استاد دانشگاه اسلامی مدینه، از شیعه فقط دو کتاب خوانده بود: اصل الشیعه‏ و مختصر النافع‏ و در مورد سجده بر مهر اعتراف می‌‏کرد که شیعه کار خلافی نمی‌کند.


خط ۴۰۷: خط ۴۰۷:
و دیگر آنکه در حج فهم دین و نقل اخبار امامان برای مردم نواحی مختلف امکان‏‌پذیر است، چنانکه خدای بزرگ فرموده: پس چرا از هر فرقه گروهی کوچ نمی‏کنند تا دین را درست بیاموزند و چون به سوی قوم خود بازگشتند آنان را هشدار دهند ...]
و دیگر آنکه در حج فهم دین و نقل اخبار امامان برای مردم نواحی مختلف امکان‏‌پذیر است، چنانکه خدای بزرگ فرموده: پس چرا از هر فرقه گروهی کوچ نمی‏کنند تا دین را درست بیاموزند و چون به سوی قوم خود بازگشتند آنان را هشدار دهند ...]
اگر توجه به این نکته روانی داشته باشیم که مسافر خصوصاً چنین مسافری حالت آمادگی عجیبی برای الهام‏‌گیری دارد، جزئیات به خاطرش می‌‏ماند و به ذهنش ثبت می‌‏شود، اهمیت مطلب را درک می‌‏کنیم.
اگر توجه به این نکته روانی داشته باشیم که مسافر خصوصاً چنین مسافری حالت آمادگی عجیبی برای الهام‏‌گیری دارد، جزئیات به خاطرش می‌‏ماند و به ذهنش ثبت می‌‏شود، اهمیت مطلب را درک می‌‏کنیم.
علی علیه السلام به قثم فرمود: وَ ذَکِّرْهُمْ بِایّامِ اللَّهِ‏ عبرت‌ها و نکات آموزنده تاریخ را به مردم تعلیم کن. این خود تفقه در دین است. ما در ورقه‏‌های‏ تفقه در دین‏ گفته‏‌ایم یکی از مراتب تفقه در دین شناختن هدف‌های اسلامی است.
علی علیه‌السلام به قثم فرمود: وَ ذَکِّرْهُمْ بِایّامِ اللَّهِ‏ عبرت‌ها و نکات آموزنده تاریخ را به مردم تعلیم کن. این خود تفقه در دین است. ما در ورقه‏‌های‏ تفقه در دین‏ گفته‏‌ایم یکی از مراتب تفقه در دین شناختن هدف‌های اسلامی است.
زیارت پیغمبر از لواحق لا ینفک حج است، حتی واجب کفایی است که مردم به زیارت پیغمبر اکرم بروند. در آنجاست که با معرفی کردن مواقف و مقامات و آثار رسول اکرم باید تاریخ اسلام را به نحو آموزنده‌‏ای به مردم تعلیم کرد، همان‏طور که حضرت صادق به هشام بن الحکم فرمود:
زیارت پیغمبر از لواحق لا ینفک حج است، حتی واجب کفایی است که مردم به زیارت پیغمبر اکرم بروند. در آنجاست که با معرفی کردن مواقف و مقامات و آثار رسول اکرم باید تاریخ اسلام را به نحو آموزنده‌‏ای به مردم تعلیم کرد، همان‏طور که حضرت صادق به هشام بن الحکم فرمود:


خط ۴۶۹: خط ۴۶۹:


فقیه‏، جلد 2، صفحه 127:
فقیه‏، جلد 2، صفحه 127:
عَنْ سُلَیْمانَ بْنِ جَعْفَرٍ، قالَ سَألْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام ... فَقالَ: ... انَّما جُعِلَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفا وَ الْمَرْوَةِ لِانَّ الشَّیْطانَ تَراءَی لِابْراهیمَ علیه السلام فِی الْوادی فَسَعی وَ هُوَ مَنازِلُ الشَّیاطینِ وَ انَّما صارَ الْمَسْعی‏ احَبَّ الْبِقاعِ الَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِانَّهُ یَذِلُّ فیهِ کُلُّ جَبّارٍ ...
عَنْ سُلَیْمانَ بْنِ جَعْفَرٍ، قالَ سَألْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه‌السلام ... فَقالَ: ... انَّما جُعِلَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفا وَ الْمَرْوَةِ لِانَّ الشَّیْطانَ تَراءَی لِابْراهیمَ علیه‌السلام فِی الْوادی فَسَعی وَ هُوَ مَنازِلُ الشَّیاطینِ وَ انَّما صارَ الْمَسْعی‏ احَبَّ الْبِقاعِ الَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِانَّهُ یَذِلُّ فیهِ کُلُّ جَبّارٍ ...


[سلیمان بن جعفر گوید: از امام رضا علیه السلام درباره فلسفه احکام حج پرسیدم.
[سلیمان بن جعفر گوید: از امام رضا علیه‌السلام درباره فلسفه احکام حج پرسیدم.
فرمود: ... سعی میان صفا و مروه به این جهت قرار داده شده که شیطان در وادی حج در نظر ابراهیم علیه السلام آشکار شد. پس ابراهیم در آن جا که منازل شیاطین است سعی نمود و محل سعی ازآن‏‌جهت محبوب‏‌ترین سرزمین‌ها نزد خداوند گشته که در آنجا هر جباری ذلیل و سرکوب می‌‏شود.]
فرمود: ... سعی میان صفا و مروه به این جهت قرار داده شده که شیطان در وادی حج در نظر ابراهیم علیه‌السلام آشکار شد. پس ابراهیم در آن جا که منازل شیاطین است سعی نمود و محل سعی ازآن‏‌جهت محبوب‏‌ترین سرزمین‌ها نزد خداوند گشته که در آنجا هر جباری ذلیل و سرکوب می‌‏شود.]
== مشعر ==  
== مشعر ==  


خط ۴۸۷: خط ۴۸۷:
صفحه 295:
صفحه 295:
وَ قالَ الصّادِقُ علیه السلام: کُنّا نَنْهَی النّاسَ عَنْ اخْراجِ لُحومِ الأَضاحِیِّ مِنْ مِنی بَعْدَ ثَلاثٍ لِقِلَّةِ اللَّحْمِ وَ کَثْرَةِ النّاسِ فَامَّا الْیَوْمَ فَقَدْ کَثُرَ اللَّحْمُ وَ قَلَّ النّاسُ فَلا بَأْسَ بِاخْراجِهِ.
وَ قالَ الصّادِقُ علیه السلام: کُنّا نَنْهَی النّاسَ عَنْ اخْراجِ لُحومِ الأَضاحِیِّ مِنْ مِنی بَعْدَ ثَلاثٍ لِقِلَّةِ اللَّحْمِ وَ کَثْرَةِ النّاسِ فَامَّا الْیَوْمَ فَقَدْ کَثُرَ اللَّحْمُ وَ قَلَّ النّاسُ فَلا بَأْسَ بِاخْراجِهِ.
[و امام صادق علیه السلام فرمود: ما مردم را از بیرون بردن گوشت قربانی از منی تا سه روز نهی می‌‏کردیم زیرا گوشت اندک و مردم فراوان بودند، اما امروز گوشت فراوان و مردم اندکند، پس بیرون بردن آن مانعی ندارد.]
[و امام صادق علیه‌السلام فرمود: ما مردم را از بیرون بردن گوشت قربانی از منی تا سه روز نهی می‌‏کردیم زیرا گوشت اندک و مردم فراوان بودند، اما امروز گوشت فراوان و مردم اندکند، پس بیرون بردن آن مانعی ندارد.]
== مذاکرات علمی امام صادق علیه السلام با ابن ابی العوجاء‌ در حج ==  
== مذاکرات علمی امام صادق علیه‌السلام با ابن ابی العوجاء‌ در حج ==  


صفحه 162:
صفحه 162:
خط ۵۰۴: خط ۵۰۴:
راوی گفت: ابن ابی العوجاء از روی سرکشی و انکار بر کسانی که حج می‌‏گزارند داخل مکه شد و عالمان دینی از گفتگو و همنشینی با او کراهت داشتند زیرا بسیار بد زبان و بدطینت بود.
راوی گفت: ابن ابی العوجاء از روی سرکشی و انکار بر کسانی که حج می‌‏گزارند داخل مکه شد و عالمان دینی از گفتگو و همنشینی با او کراهت داشتند زیرا بسیار بد زبان و بدطینت بود.


پس نزد امام صادق علیه السلام آمد و در میان گروهی از همفکران خود در خدمت آن حضرت نشست و گفت:
پس نزد امام صادق علیه‌السلام آمد و در میان گروهی از همفکران خود در خدمت آن حضرت نشست و گفت:
مجالس امانت است (سخنان باید در همین جا دفن شود) و هرکه را سرفه گرفته است باید سرفه کند، آیا اجازه می‌‏دهی سخن گویم؟ فرمود: بگو.
مجالس امانت است (سخنان باید در همین جا دفن شود) و هرکه را سرفه گرفته است باید سرفه کند، آیا اجازه می‌‏دهی سخن گویم؟ فرمود: بگو.
گفت: تا کی این خرمن‌گاه را می‌‏کوبید و به این سنگ التجا می‌‏آورید و این خانه‏‌ای را که از آجر و سنگ و گل بالا رفته می‌‏پرستید و چون شتران رمیده دور آن هروله می‌‏کنید؟! در صورتی که هرکه دراین‏باره بیندیشد و فکر خود را به کار برد پی می‌‏برد که این کاری است که یک غیر حکیم و بی‏‌فکر آن را بنیاد نهاده است. اکنون پاسخ ده، زیرا تو رأس و قله این دین هستی و پدرت اساس و نظام آن بوده است.
گفت: تا کی این خرمن‌گاه را می‌‏کوبید و به این سنگ التجا می‌‏آورید و این خانه‏‌ای را که از آجر و سنگ و گل بالا رفته می‌‏پرستید و چون شتران رمیده دور آن هروله می‌‏کنید؟! در صورتی که هرکه دراین‏باره بیندیشد و فکر خود را به کار برد پی می‌‏برد که این کاری است که یک غیر حکیم و بی‏‌فکر آن را بنیاد نهاده است. اکنون پاسخ ده، زیرا تو رأس و قله این دین هستی و پدرت اساس و نظام آن بوده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که خداوند او را گمراه نموده و چشم دلش را کور کرده است حق را ثقیل می‌‌‏یابد و حق به کامش شیرین نمی‌‏آید و شیطان اختیاردار او می‌‏شود و وی را در آبشخوارهای هلاکت درآورده و بیرون نخواهد آورد. این خانه‌‏ای است که خداوند خلق خویش را به واسطه آن به بندگی خود فراخوانده تا اطاعت آنان را با رفتن به سوی آن بیازماید، ازاین‏رو آنان را به تعظیم و زیارت این خانه واداشته و آن را محل پیامبران خود و قبله نمازگزاران قرار داده است، بدین جهت این خانه شاخه‌‏ای از خشنودی خداوند و راهی به سوی آمرزش اوست و بر هیئت کمال و مجتمع عظمت و جلال برپا شده است، خداوند این خانه را دو هزار سال پیش از گسترده شدن زمین آفرید و شایسته‏‌ترین کس به این که در اوامر و نواهی خود اطاعت شود خداوندی است که پدیدآرنده ارواح و صورت‌هاست.
امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که خداوند او را گمراه نموده و چشم دلش را کور کرده است حق را ثقیل می‌‌‏یابد و حق به کامش شیرین نمی‌‏آید و شیطان اختیاردار او می‌‏شود و وی را در آبشخوارهای هلاکت درآورده و بیرون نخواهد آورد. این خانه‌‏ای است که خداوند خلق خویش را به واسطه آن به بندگی خود فراخوانده تا اطاعت آنان را با رفتن به سوی آن بیازماید، ازاین‏رو آنان را به تعظیم و زیارت این خانه واداشته و آن را محل پیامبران خود و قبله نمازگزاران قرار داده است، بدین جهت این خانه شاخه‌‏ای از خشنودی خداوند و راهی به سوی آمرزش اوست و بر هیئت کمال و مجتمع عظمت و جلال برپا شده است، خداوند این خانه را دو هزار سال پیش از گسترده شدن زمین آفرید و شایسته‏‌ترین کس به این که در اوامر و نواهی خود اطاعت شود خداوندی است که پدیدآرنده ارواح و صورت‌هاست.


ابن ابی العوجاء گفت: ای ابا عبداللَّه سخن گفتی و به چیز غایب و نادیده حواله کردی.
ابن ابی العوجاء گفت: ای ابا عبداللَّه سخن گفتی و به چیز غایب و نادیده حواله کردی.


امام صادق علیه السلام فرمود: وای بر تو، چگونه غایب است کسی که شاهد خلق خویش است و به آنان از رگ گردن نزدیکتر است، سخنشان را می‌‏شنود، خودشان را می‌‌بیند و اسرارشان را می‌‏داند؟! این مخلوق است که هرگاه از جایی انتقال یابد یک جا از او پر می‌‏شود و جای دیگر از او خالی می‌‏ماند و در جایی که تازه رفته از جایی که قبلًا در آن بوده بی‏‌خبر است. اما خدای عظیم‌‏الشأن، آن فرمانروای جزادهنده هیچ جایی از او خالی نیست و هیچ جایی هم از او پر نیست و هیچ جایی از جایی دیگر به او نزدیکتر نیست و آن کسی که خداوند او را با نشانه‏‌های محکم و براهین روشن برانگیخت و او را به یاری خود تأیید نمود و برای پیام‏گزاری خویش برگزید، ما سخن او را دراین‏باره تصدیق می‌‏کنیم که پروردگارش او را برانگیخته و با او سخن گفته است.
امام صادق علیه‌السلام فرمود: وای بر تو، چگونه غایب است کسی که شاهد خلق خویش است و به آنان از رگ گردن نزدیکتر است، سخنشان را می‌‏شنود، خودشان را می‌‌بیند و اسرارشان را می‌‏داند؟! این مخلوق است که هرگاه از جایی انتقال یابد یک جا از او پر می‌‏شود و جای دیگر از او خالی می‌‏ماند و در جایی که تازه رفته از جایی که قبلًا در آن بوده بی‏‌خبر است. اما خدای عظیم‌‏الشأن، آن فرمانروای جزادهنده هیچ جایی از او خالی نیست و هیچ جایی هم از او پر نیست و هیچ جایی از جایی دیگر به او نزدیکتر نیست و آن کسی که خداوند او را با نشانه‏‌های محکم و براهین روشن برانگیخت و او را به یاری خود تأیید نمود و برای پیام‏گزاری خویش برگزید، ما سخن او را دراین‏باره تصدیق می‌‏کنیم که پروردگارش او را برانگیخته و با او سخن گفته است.


ابن ابی العوجاء برخاست و به یارانش گفت: چه کسی مرا در دریای این مرد درافکند؟ من از شما خواستم که برایم شرابی سرخوش کننده فراهم آورید و شما مرا در شعله آتش افکندید!  
ابن ابی العوجاء برخاست و به یارانش گفت: چه کسی مرا در دریای این مرد درافکند؟ من از شما خواستم که برایم شرابی سرخوش کننده فراهم آورید و شما مرا در شعله آتش افکندید!  
خط ۵۲۵: خط ۵۲۵:
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: کانَ ابی یَقولُ: ما یُعْبَأُ بِمَنْ یَؤُمُّ هذَا الْبَیْتَ اذا لَمْ یَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: خُلُقٌ یُخالِقُ بِهِ مَنْ صَحِبَهُ‏ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ وَرَعٌ‏ یَحْجُزُهُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ.
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: کانَ ابی یَقولُ: ما یُعْبَأُ بِمَنْ یَؤُمُّ هذَا الْبَیْتَ اذا لَمْ یَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: خُلُقٌ یُخالِقُ بِهِ مَنْ صَحِبَهُ‏ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ وَرَعٌ‏ یَحْجُزُهُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ.


[امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم می‌‏فرمود: کسی که به زیارت این خانه می‌‌‏آید اگر سه خصلت در او نباشد ارزش و اهمیتی نزد خدا ندارد:  
[امام صادق علیه‌السلام فرمود: پدرم می‌‏فرمود: کسی که به زیارت این خانه می‌‌‏آید اگر سه خصلت در او نباشد ارزش و اهمیتی نزد خدا ندارد:  


اخلاق خوشی که با آن با همنشینانش معاشرت کند و بردباری‏ای که با آن خشم خود را کنترل نماید و پرهیزکاری‌‏ای که او را از حرام‌های الهی باز دارد.]
اخلاق خوشی که با آن با همنشینانش معاشرت کند و بردباری‏ای که با آن خشم خود را کنترل نماید و پرهیزکاری‌‏ای که او را از حرام‌های الهی باز دارد.]


وسائل‏، جلد 2، صفحه 139:
وسائل‏، جلد 2، صفحه 139:
احتجاج‏ طَبَرْسی عَنْ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ علیه السلام فِی احْتِجاجِهِ عَلَی الْخَوارِجِ قالَ: وَ امّا قَوْلُکُمْ انّی کُنْتُ وَصِیّاً فَضَیَّعْتُ الْوَصِیَّةَ فَانْتُمْ کَفَرْتُمْ وَ قَدَّمْتُمْ عَلَیَّ وَ ازَلْتُمُ الْامْرَ عَنّی وَ لَیْسَ عَلَی الْاوْصِیاءِ الدُّعاءُ الی‏ انْفُسِهِمْ، انَّما یَبْعَثُ اللَّهُ الْانْبِیاءَ علیهم السلام فَیَدْعونَ الی‏ انْفُسِهِمْ وَ (امَّا خ) الْوَصِیُّ فَمَدْلولٌ عَلَیْهِ مُسْتَغْنٍ عَنِ الدُّعاءِ الی‏ نَفْسِهِ وَ قَدْ قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ لِلَّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ الَیْهِ سَبیلًا. وَ لَوْ تَرَکَ النّاسُ الْحَجَّ لَمْ یَکُنِ الْبَیْتُ لِیُکْفَرَ [بِتَرْکِهِمْ ایّاهُ‏] وَ لکِنْ کانوا یَکْفُرونَ بِتَرْکِهِمْ ایّاهُ لِانَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ عَلَماً وَ کَذلِکَ نَصَبَنی عَلَماً حَیْثُ قالَ رَسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: یا عَلِیُّ، انْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ الْکَعْبَةِ تُؤْتی وَ لا تَأْتی.
احتجاج‏ طَبَرْسی عَنْ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ علیه‌السلام فِی احْتِجاجِهِ عَلَی الْخَوارِجِ قالَ: وَ امّا قَوْلُکُمْ انّی کُنْتُ وَصِیّاً فَضَیَّعْتُ الْوَصِیَّةَ فَانْتُمْ کَفَرْتُمْ وَ قَدَّمْتُمْ عَلَیَّ وَ ازَلْتُمُ الْامْرَ عَنّی وَ لَیْسَ عَلَی الْاوْصِیاءِ الدُّعاءُ الی‏ انْفُسِهِمْ، انَّما یَبْعَثُ اللَّهُ الْانْبِیاءَ علیهم‌السلام فَیَدْعونَ الی‏ انْفُسِهِمْ وَ (امَّا خ) الْوَصِیُّ فَمَدْلولٌ عَلَیْهِ مُسْتَغْنٍ عَنِ الدُّعاءِ الی‏ نَفْسِهِ وَ قَدْ قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ لِلَّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ الَیْهِ سَبیلًا. وَ لَوْ تَرَکَ النّاسُ الْحَجَّ لَمْ یَکُنِ الْبَیْتُ لِیُکْفَرَ [بِتَرْکِهِمْ ایّاهُ‏] وَ لکِنْ کانوا یَکْفُرونَ بِتَرْکِهِمْ ایّاهُ لِانَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ عَلَماً وَ کَذلِکَ نَصَبَنی عَلَماً حَیْثُ قالَ رَسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: یا عَلِیُّ، انْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ الْکَعْبَةِ تُؤْتی وَ لا تَأْتی.
[در کتاب‏ احتجاج‏ طبرسی در ضمن احتجاج امیر مؤمنان علیه السلام با خوارج آمده است که فرمود: اما اینکه گفتید من وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم و (با سکوت و خانه‏‌نشینی خود) وصیت را تباه کردم؛ بدانید این شما بودید که کافر شدید و دیگران را بر من مقدم داشتید و کار را از دست من بیرون بردید؛ و بر اوصیا لازم نیست که مردم را به سوی خود دعوت کنند (بلکه مردم باید خود طبق وصیت پیامبرشان نزد اوصیا بروند)؛ خداوند پیامبران علیهم السلام را برمی‏‌انگیزد و آنان را به سوی خود دعوت می‌‏کنند. اما وصی معرفی شده است و بی‌‏نیاز است از این که به سوی خود دعوت نماید،  
[در کتاب‏ احتجاج‏ طبرسی در ضمن احتجاج امیر مؤمنان علیه‌السلام با خوارج آمده است که فرمود: اما اینکه گفتید من وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم و (با سکوت و خانه‏‌نشینی خود) وصیت را تباه کردم؛ بدانید این شما بودید که کافر شدید و دیگران را بر من مقدم داشتید و کار را از دست من بیرون بردید؛ و بر اوصیا لازم نیست که مردم را به سوی خود دعوت کنند (بلکه مردم باید خود طبق وصیت پیامبرشان نزد اوصیا بروند)؛ خداوند پیامبران علیهم‌السلام را برمی‏‌انگیزد و آنان را به سوی خود دعوت می‌‏کنند. اما وصی معرفی شده است و بی‌‏نیاز است از این که به سوی خود دعوت نماید،  


چنانکه خداوند فرموده: «حق خدا بر مردم است بر آنان که توانایی رفتن دارند که خانه خدا را زیارت کنند»، حال اگر مردم حج را ترک کردند این خانه خدا نیست که با ترک کردن آنها کافر شده باشد بلکه آنان با ترک خانه خدا کافر شده‌‏اند، زیرا خداوند آن خانه را برای شما به عنوان نشانه‌‏ای نصب کرده است. همچنین خداوند مرا به عنوان نشانه‏‌ای نصب کرده است آنجا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی، تو به منزله کعبه هستی که باید به زیارت آن رفت نه آنکه کعبه به زیارت کسی رود.]
چنانکه خداوند فرموده: «حق خدا بر مردم است بر آنان که توانایی رفتن دارند که خانه خدا را زیارت کنند»، حال اگر مردم حج را ترک کردند این خانه خدا نیست که با ترک کردن آنها کافر شده باشد بلکه آنان با ترک خانه خدا کافر شده‌‏اند، زیرا خداوند آن خانه را برای شما به عنوان نشانه‌‏ای نصب کرده است. همچنین خداوند مرا به عنوان نشانه‏‌ای نصب کرده است آنجا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی، تو به منزله کعبه هستی که باید به زیارت آن رفت نه آنکه کعبه به زیارت کسی رود.]
خط ۵۴۳: خط ۵۴۳:
[پس چون از عرفات روانه شدید در مشعر الحرام (بمانید و) به ذکر خدا پردازید و او را یاد کنید چنانکه راهتان نموده است و همانا شما پیش از آن از گمراهان بودید. سپس از همان جا که مردم روانه می‌‏شوند روانه شوید و از خدا آمرزش بخواهید، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. پس چون اعمال و آداب حج را به پایان بردید خدا را آن‏چنان یاد کنید که از پدران خود یاد می‌‏کنید یا بیشتر از آن.]
[پس چون از عرفات روانه شدید در مشعر الحرام (بمانید و) به ذکر خدا پردازید و او را یاد کنید چنانکه راهتان نموده است و همانا شما پیش از آن از گمراهان بودید. سپس از همان جا که مردم روانه می‌‏شوند روانه شوید و از خدا آمرزش بخواهید، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. پس چون اعمال و آداب حج را به پایان بردید خدا را آن‏چنان یاد کنید که از پدران خود یاد می‌‏کنید یا بیشتر از آن.]
در کافی‏، جلد 4، صفحه 516:
در کافی‏، جلد 4، صفحه 516:
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فی ایّامٍ مَعْدوداتٍ» قالَ: هِیَ ایّامُ التَّشْریقِ، کانوا اذا اقاموا بِمِنی‏ بَعْدَ النَّحْرِ تَفاخَروا فَقالَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ کانَ ابی یَفْعَلُ کَذا وَ کَذا، فَقالَ اللَّهُ جَلَّ ثَناؤُهُ: فَاذا افَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ ...
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فی ایّامٍ مَعْدوداتٍ» قالَ: هِیَ ایّامُ التَّشْریقِ، کانوا اذا اقاموا بِمِنی‏ بَعْدَ النَّحْرِ تَفاخَروا فَقالَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ کانَ ابی یَفْعَلُ کَذا وَ کَذا، فَقالَ اللَّهُ جَلَّ ثَناؤُهُ: فَاذا افَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ ...
[امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه: «و خدا را در روزهایی چند یاد کنید» فرمود: منظور ایام تشریق است، در جاهلیت وقتی در منی پس از مراسم قربانی اقامت داشتند به تفاخر با یکدیگر می‌‏پرداختند و یکی می‌‏گفت:
[امام صادق علیه‌السلام در تفسیر این آیه: «و خدا را در روزهایی چند یاد کنید» فرمود: منظور ایام تشریق است، در جاهلیت وقتی در منی پس از مراسم قربانی اقامت داشتند به تفاخر با یکدیگر می‌‏پرداختند و یکی می‌‏گفت:
پدرم چنین و چنان می‌‏کرد (و دیگری نیز همین طور). ازاین‏رو خداوند فرمود: هرگاه از عرفات سرازیر شدید و به منی آمدید خدا را در آنجا یاد کنید مثل یادی که از پدرانتان می‌‏کنید بلکه بیشتر از آن ...]
پدرم چنین و چنان می‌‏کرد (و دیگری نیز همین طور). ازاین‏رو خداوند فرمود: هرگاه از عرفات سرازیر شدید و به منی آمدید خدا را در آنجا یاد کنید مثل یادی که از پدرانتان می‌‏کنید بلکه بیشتر از آن ...]
در پاورقی‏ کافی‏ می‌‏گوید:
در پاورقی‏ کافی‏ می‌‏گوید:
رُوِیَ عَنِ الْباقِرِ علیه السلام: انَّهُمْ اذا کانوا فَرِغوا مِنَ الْحَجِّ یَجْتَمِعونَ هُناکَ وَ یَعُدّونَ مَفاخِرَ آبائِهِمْ وَ مَآثِرَهُمْ وَ یَذْکُرونَ ایّامَهُمُ الْقَدیمَةَ وَ ایادِیَهُمُ الْجَسیمَةَ، فَامَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحانَهُ انْ یَذْکُروهُ مَکانَ ذِکْرِهِمْ آباءَهُمْ فی هذَا الْمَوْضِعِ.
رُوِیَ عَنِ الْباقِرِ علیه السلام: انَّهُمْ اذا کانوا فَرِغوا مِنَ الْحَجِّ یَجْتَمِعونَ هُناکَ وَ یَعُدّونَ مَفاخِرَ آبائِهِمْ وَ مَآثِرَهُمْ وَ یَذْکُرونَ ایّامَهُمُ الْقَدیمَةَ وَ ایادِیَهُمُ الْجَسیمَةَ، فَامَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحانَهُ انْ یَذْکُروهُ مَکانَ ذِکْرِهِمْ آباءَهُمْ فی هذَا الْمَوْضِعِ.
[از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود: آنان وقتی از حج فارغ می‌‌شدنددر آن مکان جمع می‌‌شدند و به ذکر مفاخر و مآثر پدران خود می‌‏پرداختند و زدوخوردهای گذشته و بخشش‌های بزرگ آنان را یاد می‌‌کردند، خدای سبحان به آنان دستور داد که در آن مکان به جای پدرانشان او را یاد کنند.]
[از امام باقر علیه‌السلام روایت است که فرمود: آنان وقتی از حج فارغ می‌‌شدنددر آن مکان جمع می‌‌شدند و به ذکر مفاخر و مآثر پدران خود می‌‏پرداختند و زدوخوردهای گذشته و بخشش‌های بزرگ آنان را یاد می‌‌کردند، خدای سبحان به آنان دستور داد که در آن مکان به جای پدرانشان او را یاد کنند.]
این مطلب امروز بسیار مورد اهمیت است. در جاهلیت قرن بیستم تحت نفوذ استعمار، قومیت‌ها و ملیت‌ها تا حد زیادی تحریک می‌‏شود و این سبب تفرقه مسلمانان است. فرقی که هست اعراب با مقیاس قبیله و امروز با مقیاس نژاد و ملت، تفاخر جاهلی می‌‏کنند. ما در مقاله «ایران و اسلام» دراین‏باره بحث کردیم.
این مطلب امروز بسیار مورد اهمیت است. در جاهلیت قرن بیستم تحت نفوذ استعمار، قومیت‌ها و ملیت‌ها تا حد زیادی تحریک می‌‏شود و این سبب تفرقه مسلمانان است. فرقی که هست اعراب با مقیاس قبیله و امروز با مقیاس نژاد و ملت، تفاخر جاهلی می‌‏کنند. ما در مقاله «ایران و اسلام» دراین‏باره بحث کردیم.
در کشاف‏ می‌‏گوید: بازار عکاظ و ذی المجاز و ... بعد از ایام حج تشکیل می‌‏شد.
در کشاف‏ می‌‏گوید: بازار عکاظ و ذی المجاز و ... بعد از ایام حج تشکیل می‌‏شد.
خط ۵۸۸: خط ۵۸۸:
== منابع ==  
== منابع ==  
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج‏25، ص: 109-63- با ویرایش جزئی
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج‏25، ص: 109-63- با ویرایش جزئی
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:حج]]
[[رده:حج]]