چیستی تقریب بین مذاهب اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==چیستی تقریب بین مذاهب== واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گ...» ایجاد کرد)
 
جز (Heydari صفحهٔ چیستی تقریب بین مذاهب اسلامی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به چیستی تقریب بین مذاهب اسلامی (مقاله) منتقل کرد)
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==چیستی تقریب بین مذاهب==
واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گردانیدن است و از ریشه­ «قُرب» به معنای نزدیک که ضدّ «بُعد»<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد،كتاب العين، ج‏5، ص: 153</ref>است مشتق شده است. «قَرّبتُه» در باب افتعال به معنای «أَدنَیتُه»یعنی او را به خود نزدیک کردم <ref> ابن منظور،محمدبن مکرم،لسان العرب،ج1 ، ص666</ref>استعمال شده است.


تقریب مذاهب اسلامی دراصطلاح، کوششی جدی برای تحکیم روابط میان پیروان این مذاهب از راه درک اختلاف‌های موجود میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات و نه اصل اختلاف هاست<ref> سید هادی خسروشاهی، سرگذشت تقریب،نشر:مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،چاپ اول، ۱۳۸۹، صفحه ۲۲</ref>
در مورد''' چیستی مفهوم تقریب بین مذاهب اسلامی''' سخنان گوناگونی گفته شده است و گاهی سوءفهم‌هایی از ناحیه مفهوم تقریب به وجود آمده که گاهی منشأ مخالفت با این دعوت مبارک شده است. برای روشن شدن مفهوم تقریب این واژه باید از دو منظر لغت و اصطلاح بررسی می‌شود


برای این که معنای اصطلاحی تقریب روشن تر گردد تعریف دو مرجع مهم در این رابطه یعنی تعریف علمای  دارالتقریب مصر و مجمع جهانی تقریب مذاهب ایران در ذیل می آید:
== تقریب در لغت ==
واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گردانیدن است و از ریشه­ «قُرب» به معنای نزدیک که ضدّ «بُعد»<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، كتاب العین، ج‏5، ص: 153</ref>است مشتق شده است. «قَرّبتُه» در باب افتعال به معنای «أَدنَیتُه»یعنی او را به خود نزدیک کردم <ref> ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، ج1، ص666</ref>استعمال شده است.


علمای دارالتقریب در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:
== تقریب در اصطلاح ==
تقریب مذاهب اسلامی دراصطلاح، کوششی جدی برای تحکیم روابط میان پیروان این مذاهب از راه درک اختلاف‌های موجود میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات و نه اصل اختلاف‌هاست<ref> سید هادی خسروشاهی، سرگذشت تقریب، نشر:مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹، صفحه ۲۲</ref>


«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»
برای این که معنای اصطلاحی تقریب روشن تر گردد تعریف دو مرجع مهم در این رابطه یعنی تعریف علمای دارالتقریب مصر و مجمع جهانی تقریب مذاهب ایران در ذیل می‌آید:


مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:
علمای [[دارالتقریب]] در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:


«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»[5]
«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»<ref> آذرشب، محمدعلی، پیشینه تقریب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی</ref>


مرحوم کاشف الغطاء از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می­نویسد:
[[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:


«لكن ينبغى أن يكون من المقطوع به أن ليس المراد من التقريب بين المذاهب الاسلامية إزالة أصل الخلاف بينها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن يكون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبديل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است. [6]
«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»<ref> تسخیری، محمدعلی، درباره وحدت وتقریب مذاهب اسلامی ص218</ref>


مرحوم [[کاشف‌الغطاء]] از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می‌­نویسد:


مرحوم استاد محمّدتقی قمی نیزدر بیان مقصود از تقریب می نویسد:
«لکن ینبغى أن یکون من المقطوع به أن لیس المراد من التقریب بین المذاهب الاسلامیة إزالة أصل الخلاف بینها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن یکون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبدیل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است.<ref>آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین، بیان للمسلمین، رسالة الاسلام، ج7، ص269</ref>


«انّما دعوتنا أن يتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التي لايكون المسلم مسلماً الا بها، و أن ينظروا فيما وراء ذلك نظرة من لايبتغى الفلج و الغلب، ولكن يبتغى الحق و المعرفة الصحيحة، فاذا استطاعوا أن يصلوا بالانصاف و الحجةالبينة الى الاتفاق في شىء مما اختلفوا فيه؛فذاك، و الا فليحتفظ كل منهم بما يراه، و ليعذر الاخرين و يحسن الظن بهم،فإن الخلاف على غير أصول الدين لا يضر بالايمان، و لا يخرج المختلفين عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آن ها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید  هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی کند.[7]
مرحوم استاد [[محمد تقی قمی]] نیزدر بیان مقصود از تقریب می‌نویسد:


در  جای دیگری ایشان می نویسد:
«انّما دعوتنا أن یتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التی لایکون المسلم مسلماً الا بها، و أن ینظروا فیما وراء ذلک نظرة من لایبتغى الفلج و الغلب، ولکن یبتغى الحق و المعرفة الصحیحة، فاذا استطاعوا أن یصلوا بالانصاف و الحجةالبینة الى الاتفاق فی شىء مما اختلفوا فیه؛ فذاک، و الا فلیحتفظ کل منهم بما یراه، و لیعذر الاخرین و یحسن الظن بهم، فإن الخلاف على غیر أصول الدین لا یضر بالایمان، و لا یخرج المختلفین عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آنها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی‌زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی‌کند.<ref>قمی، محمدتقی، رسالةالاسلام، شماره 18،ص147</ref>


«من هذا يتبين أن دعوة التقريب ليست بدعاً في الدين، و لا حدثاً في العلم و انما هي تجديد و تنظيم لامر وفاق معشريعة الحكمة و الرحمة:أن نأتلف حول أصول ديننا، و لا نتفرق كما تفرق الذين من قبلنا، و أن يكون خلافنا فيماوراء ذلك خلاف المنصفين المهذبينالذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه، أولئك الذين هداهم الله و أولئك هم أولوالالباب».از اینجا روشن می گردد که دعوت تقریب نه بدعتی در دین است و نه علم جدیدی بلکه تنها تجدید و تنظیم وفاق (بین امت اسلامی)  از راه حکمت و رحمت است به این معنا که پیرامون اصول دینمان جمع شویم و مانند کسانی که قبل از ما متفرق شدند، از یکدیگر جدا نشویم و این که اختلاف ما در ماوراء اصول دین، اختلاف با انصافان پاکیزه باشد کسانی که (به فرموده خداوند) کلام را می شنوند و از بهترین آن تبعیت می­کنند آنان کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده و آنها همان صاحبان عقلها هستند. [8]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:وحدت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۰

در مورد چیستی مفهوم تقریب بین مذاهب اسلامی سخنان گوناگونی گفته شده است و گاهی سوءفهم‌هایی از ناحیه مفهوم تقریب به وجود آمده که گاهی منشأ مخالفت با این دعوت مبارک شده است. برای روشن شدن مفهوم تقریب این واژه باید از دو منظر لغت و اصطلاح بررسی می‌شود

تقریب در لغت

واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گردانیدن است و از ریشه­ «قُرب» به معنای نزدیک که ضدّ «بُعد»[۱]است مشتق شده است. «قَرّبتُه» در باب افتعال به معنای «أَدنَیتُه»یعنی او را به خود نزدیک کردم [۲]استعمال شده است.

تقریب در اصطلاح

تقریب مذاهب اسلامی دراصطلاح، کوششی جدی برای تحکیم روابط میان پیروان این مذاهب از راه درک اختلاف‌های موجود میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات و نه اصل اختلاف‌هاست[۳]

برای این که معنای اصطلاحی تقریب روشن تر گردد تعریف دو مرجع مهم در این رابطه یعنی تعریف علمای دارالتقریب مصر و مجمع جهانی تقریب مذاهب ایران در ذیل می‌آید:

علمای دارالتقریب در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:

«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»[۴]

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:

«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»[۵]

مرحوم کاشف‌الغطاء از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می‌­نویسد:

«لکن ینبغى أن یکون من المقطوع به أن لیس المراد من التقریب بین المذاهب الاسلامیة إزالة أصل الخلاف بینها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن یکون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبدیل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است.[۶]

مرحوم استاد محمد تقی قمی نیزدر بیان مقصود از تقریب می‌نویسد:

«انّما دعوتنا أن یتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التی لایکون المسلم مسلماً الا بها، و أن ینظروا فیما وراء ذلک نظرة من لایبتغى الفلج و الغلب، ولکن یبتغى الحق و المعرفة الصحیحة، فاذا استطاعوا أن یصلوا بالانصاف و الحجةالبینة الى الاتفاق فی شىء مما اختلفوا فیه؛ فذاک، و الا فلیحتفظ کل منهم بما یراه، و لیعذر الاخرین و یحسن الظن بهم، فإن الخلاف على غیر أصول الدین لا یضر بالایمان، و لا یخرج المختلفین عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آنها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی‌زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی‌کند.[۷]

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد، كتاب العین، ج‏5، ص: 153
  2. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، ج1، ص666
  3. سید هادی خسروشاهی، سرگذشت تقریب، نشر:مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹، صفحه ۲۲
  4. آذرشب، محمدعلی، پیشینه تقریب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی
  5. تسخیری، محمدعلی، درباره وحدت وتقریب مذاهب اسلامی ص218
  6. آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین، بیان للمسلمین، رسالة الاسلام، ج7، ص269
  7. قمی، محمدتقی، رسالةالاسلام، شماره 18،ص147