نقش کتاب گرانسنگ «الغدیر» در وحدت اسلامى (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (Heydari صفحهٔ نقش کتاب گرانسنگ « الغدیر » در وحدت اسلامى را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به نقش کتاب گرانسنگ «الغدیر» در وحدت اسلامى (مقاله) منتقل کرد) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
اولًا منطق مستدل شیعه را روشن مىکند و ثابت مىکند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع (بر اساس آمار قبل از انقلاب) - برخلاف تبلیغات زهرآگین عده اى- مولود جریانهاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. | اولًا منطق مستدل شیعه را روشن مىکند و ثابت مىکند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع (بر اساس آمار قبل از انقلاب) - برخلاف تبلیغات زهرآگین عده اى- مولود جریانهاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. | ||
ثانیاً ثابت مىکند که پاره اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه: | |||
شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى گردد، و از قبیل اینکه: | شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى گردد، و از قبیل اینکه: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى رود، یا در نماز چنین مىکند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى اساس و دروغ است. | شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى رود، یا در نماز چنین مىکند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى اساس و دروغ است. | ||
ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیهالسلام را که مظلومترین و مجهول القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، | |||
و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى مىکند. | و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى مىکند. | ||
علامه امینى در مقدمه جلد پنجم - کتاب «الغدیر» تحت عنوان «نظریة کریمة» به مناسبت یکى از تقدیرنامه هایى که از مصر درباره «الغدیر» رسیده است، نظر خود را در این موضوع - وحدت مسلمانان - کاملًا روشن مىکنند و جاى هیچ تردیدى باقى نمى گذارند، مى گویند: | |||
عقاید و آراء درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوّت اسلامى را که قرآن کریم با جمله انَّمَا الْمُؤْمِنونَ اخْوَةٌ بدان تصریح کرده پاره نمىکند، هرچند کار مباحثه علمى و مجادله کلامى و مذهبى به اوج خود برسد. | |||
سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است. | |||
ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافى که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، | |||
یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. | یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. | در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. | ||
ما مؤلفان اسلامى همه در زیر پرچم حق زندگى مى کنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبىّ اکرم انجام وظیفه مى نماییم. | |||
پیام همه ما این است که: انَّ الدّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلامُ و شعار همه ما لا اله الّا اللَّه و محمّدٌ رسولُ اللَّه است. | |||
آرى ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى («الغدیر» و وحدت اسلامى(شش مقاله))، ج25، ص: 32- 31-با تلخیص وویرایش جزئی - | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:مقالهها]] | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:شبهات اعتقادی]] | [[رده:شبهات اعتقادی]] | ||
[[رده:وحدت اسلامی]] | [[رده:وحدت اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۷
در مقاله نقش کتاب گرانسنگ «الغدیر» در وحدت اسلامى دیدگاه شهید مطهری نسبت به کتاب الغدیر در تحکیم وحدت اسلامی تبیین گردیده است.
نقش کتاب گرانسنگ « الغدیر» در وحدت اسلامى از دیدگاه شهید مطهری
نقش مثبت کتاب «الغدیر» - تالیف علامه امینی- در وحدت اسلامى از این نظر است که:
اولًا منطق مستدل شیعه را روشن مىکند و ثابت مىکند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع (بر اساس آمار قبل از انقلاب) - برخلاف تبلیغات زهرآگین عده اى- مولود جریانهاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است.
ثانیاً ثابت مىکند که پاره اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه:
شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى گردد، و از قبیل اینکه:
شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى رود، یا در نماز چنین مىکند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى اساس و دروغ است.
ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیهالسلام را که مظلومترین و مجهول القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى مىکند.
علامه امینى در مقدمه جلد پنجم - کتاب «الغدیر» تحت عنوان «نظریة کریمة» به مناسبت یکى از تقدیرنامه هایى که از مصر درباره «الغدیر» رسیده است، نظر خود را در این موضوع - وحدت مسلمانان - کاملًا روشن مىکنند و جاى هیچ تردیدى باقى نمى گذارند، مى گویند:
عقاید و آراء درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوّت اسلامى را که قرآن کریم با جمله انَّمَا الْمُؤْمِنونَ اخْوَةٌ بدان تصریح کرده پاره نمىکند، هرچند کار مباحثه علمى و مجادله کلامى و مذهبى به اوج خود برسد.
سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.
ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافى که در اصول و فروع با یکدیگر داریم،
یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست.
در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است.
ما مؤلفان اسلامى همه در زیر پرچم حق زندگى مى کنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبىّ اکرم انجام وظیفه مى نماییم.
پیام همه ما این است که: انَّ الدّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلامُ و شعار همه ما لا اله الّا اللَّه و محمّدٌ رسولُ اللَّه است. آرى ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.
منابع
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى («الغدیر» و وحدت اسلامى(شش مقاله))، ج25، ص: 32- 31-با تلخیص وویرایش جزئی -