جایگاه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سادات در جوامع اسلامی ومبانی آن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'همه جانبه' به 'همه‌جانبه')
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
=پیش درآمد=
=پیش درآمد=
==1. تاثیر پذیری از الگوهای مقبول ==
==1. تاثیر پذیری از الگوهای مقبول ==
سادات پژوهی و به ویژه امام زاده پژوهی نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی و بطور خاص شیعیان قلمداد می‌گردد. این رخداد تاریخی که بر بستری عاطفی و اعتقادی استوار است دارای تاثیرات پرفایده ای است که نتیجه آن خلق چشم‌انداز درخشانی در جهت الگوپذیری از مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام) را ترسیم می‌نماید؛ زیرا اهتمام به شناخت سادات و امامزادگان با رویکرد معرفتی و دستیابی به آموزه‌های عملی در جهت احترام و تکریم اهل ‌بیت (علیهم‌السلام) و ذریه آنان، می‌تواند سمت و سوی نگاه جامعه و خصوصا قلم نقد و نظر پژوهشگران این عرصه را به جایگاه تاثیر‌گذار آنان معطوف نماید.  
سادات پژوهی و به ویژه امام زاده پژوهی نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی و بطور خاص شیعیان قلمداد می‌گردد. این رخداد تاریخی که بر بستری عاطفی و اعتقادی استوار است دارای تاثیرات پرفایده ای است که نتیجه آن خلق چشم‌انداز درخشانی در جهت الگوپذیری از مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام) را ترسیم می‌نماید؛ زیرا اهتمام به شناخت سادات و امامزادگان با رویکرد معرفتی و دستیابی به آموزه‌های عملی در جهت احترام و تکریم اهل ‌بیت (علیهم‌السلام) و ذریه آنان، می‌تواند سمت و سوی نگاه جامعه و خصوصا قلم نقد و نظر پژوهش‌گران این عرصه را به جایگاه تاثیر‌گذار آنان معطوف نماید.  
این دست پژوهش می‌تواند همزمان با ارائه شناخت لازم، جامعه را با نمونه‌های عینی آشنا نماید، که با نقش تاثیر‌گذار خود موجب می‌شوند تا از این رهگذر مسلمانان گامی عملی و امید بخش را به دلیل حضور الگوهای جامع و مقبول، در جهت فرایند تکاملی و معنوی خویش بردارند.
این دست پژوهش می‌تواند همزمان با ارائه شناخت لازم، جامعه را با نمونه‌های عینی آشنا نماید، که با نقش تاثیر‌گذار خود موجب می‌شوند تا از این رهگذر مسلمانان گامی عملی و امید بخش را به دلیل حضور الگوهای جامع و مقبول، در جهت فرایند تکاملی و معنوی خویش بردارند.
از طرفی این نوع پژوهش می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی سادات معاصر نیز به حساب آید؛ تا از یکسو جایگاه بی‌نظیر اجتماعی و معنوی پرافتخار گذشته خویش را بازیابی نمایند، و با آسیب‌شناسی دقییق و علمی اسباب رشد سابق و افول امروز را به بوته نقد و نظر بگذارند. و از سوی دیگر با الگو پذیری از گذشتگان خود راه گسترش فرهنگ سازنده اسلامی را هموارتر نمایند، و از رهیافت انتساب جسمی عاطفه مدار، و فکری اعتقاد باور خود با خاندان وحی، دیگر مسلمانان را به پیروی از خود وادار نمایند. و نتیجه این تربیت پذیری از الگوهای کامل تربیت جامعه ای بیدار و یک دست و متکامل است، که می‌تواند فریادی علیه تمام مظاهر استبداد فرهنگی و استعمار اقتصادی دشمنان اسلام باشد.
از طرفی این نوع پژوهش می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی سادات معاصر نیز به حساب آید؛ تا از یکسو جایگاه بی‌نظیر اجتماعی و معنوی پرافتخار گذشته خویش را بازیابی نمایند، و با آسیب‌شناسی دقییق و علمی اسباب رشد سابق و افول امروز را به بوته نقد و نظر بگذارند. و از سوی دیگر با الگو پذیری از گذشتگان خود راه گسترش فرهنگ سازنده اسلامی را هموارتر نمایند، و از رهیافت انتساب جسمی عاطفه مدار، و فکری اعتقاد باور خود با خاندان وحی، دیگر مسلمانان را به پیروی از خود وادار نمایند. و نتیجه این تربیت پذیری از الگوهای کامل تربیت جامعه ای بیدار و یک دست و متکامل است، که می‌تواند فریادی علیه تمام مظاهر استبداد فرهنگی و استعمار اقتصادی دشمنان اسلام باشد.
خط ۱۸: خط ۱۸:
سیره امام صادق (‌علیه‌السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه‌های تاریخی است که می‌تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه‌های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می‌پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام (‌علیه‌السلام) شمرده می‌شود آن حضرت را عالم‌ترین شخص دانسته و می‌گفت: «واللهِ ما رأیتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه‌تر از جعفر بن محمد ندیدم. <ref>انصاری، 1415 ق، ج1، ص34</ref> حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (‌علیه‌السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی‌خواهد بود.
سیره امام صادق (‌علیه‌السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه‌های تاریخی است که می‌تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه‌های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می‌پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام (‌علیه‌السلام) شمرده می‌شود آن حضرت را عالم‌ترین شخص دانسته و می‌گفت: «واللهِ ما رأیتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه‌تر از جعفر بن محمد ندیدم. <ref>انصاری، 1415 ق، ج1، ص34</ref> حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (‌علیه‌السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی‌خواهد بود.
امیر المومنین (‌علیه‌السلام) این موقعیت بی‌نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری‌ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می‌شمارند: «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وعِمَادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وبِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی». کسی را با خاندان رسالت نمی‏شود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر أساس دین، و ستون‏های استوار یقین می‌باشند. شتاب کننده، باید به آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد. <ref>نهج‌البلاغه: خطبه: 2</ref>.
امیر المومنین (‌علیه‌السلام) این موقعیت بی‌نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری‌ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می‌شمارند: «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وعِمَادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وبِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی». کسی را با خاندان رسالت نمی‏شود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر أساس دین، و ستون‏های استوار یقین می‌باشند. شتاب کننده، باید به آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد. <ref>نهج‌البلاغه: خطبه: 2</ref>.
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم‌السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَی بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی؛ وإِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی». ما تکیه گاه میانه ایم، عقب ماندگان به ما می‌رسند، و پیش تاختگان به ما باز می‌گردند. <ref>نهج‌البلاغه: حکمت: 109.</ref>  
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم‌السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَی بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی؛ وإِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی». ما تکیه‌گاه میانه ایم، عقب ماندگان به ما می‌رسند، و پیش تاختگان به ما باز می‌گردند. <ref>نهج‌البلاغه: حکمت: 109.</ref>  
   
   
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
خط ۲۴: خط ۲۴:
===1. تصوف در بستر سیادت ===
===1. تصوف در بستر سیادت ===
امروزه تصوف با تمام انشعاباتی که پیدا کرده است بخش عمده ای از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، و به همین جهت از جایگاه تاثیر‌گذاری برخوردار می‌باشد، و به طبع می‌تواند عامل بزرگی در راه ایجاد امت واحده اسلامی‌باشد. با مطالعه در آثار صوفیان عشق به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و احترام به ذریه آن حضرت موج می‌زند، و حتی برخی از بنیان‌گذاران این عقیده از سادات می‌باشند؛ و این خود نشان از نقش آفرینی بسیار بالای سیادت در جهت دهی اعتقادات جهان اسلام است. مثلا عبدالقادر گیلانی عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم قمری، مؤسس سلسله تصوف قادریه است، که خود از خاندان سادات می‌باشد، که به جهت مورد توجه بودن وی از نظر تمامی مذاهب اهل سنت، از مبرزین تصوف در جهان اسلام به حساب می‌آید؛ که بعنوان نمونه مورد بحث قرار نمی‌گیرد.
امروزه تصوف با تمام انشعاباتی که پیدا کرده است بخش عمده ای از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، و به همین جهت از جایگاه تاثیر‌گذاری برخوردار می‌باشد، و به طبع می‌تواند عامل بزرگی در راه ایجاد امت واحده اسلامی‌باشد. با مطالعه در آثار صوفیان عشق به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و احترام به ذریه آن حضرت موج می‌زند، و حتی برخی از بنیان‌گذاران این عقیده از سادات می‌باشند؛ و این خود نشان از نقش آفرینی بسیار بالای سیادت در جهت دهی اعتقادات جهان اسلام است. مثلا عبدالقادر گیلانی عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم قمری، مؤسس سلسله تصوف قادریه است، که خود از خاندان سادات می‌باشد، که به جهت مورد توجه بودن وی از نظر تمامی مذاهب اهل سنت، از مبرزین تصوف در جهان اسلام به حساب می‌آید؛ که بعنوان نمونه مورد بحث قرار نمی‌گیرد.
علی قادری هروی در رساله‌ای به نام «نزهة الخواطر» تلاش می‌کند که نسبت عبدالقادر را به حسن مثنی از نسل امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام) برساند، <ref>الحسنی الطالبی، 1420 هـ، 1999م، ج1، ص117</ref>. در «فوات الوفیات» این نسبت به حسین بن علی (علیهما السلام) رسانده شده‌است. <ref>ابن شاکر الملقب بصلاح الدین، 1974 م، الجزء: 2، ص373</ref>.
علی قادری هروی در رساله‌ای به نام «نزهة الخواطر» تلاش می‌کند که نسبت عبدالقادر را به حسن مثنی از نسل امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام) برساند، <ref>الحسنی الطالبی، 1420 هـ، 1999م، ج1، ص117</ref>. در «فوات الوفیات» این نسبت به حسین بن علی (علیهما السلام) رسانده شده‌است. <ref>ابن شاکر الملقب بصلاح‌الدین، 1974 م، الجزء: 2، ص373</ref>.
در تاریخ الوردی آمده است: «الشَّیْخ محیی الدّین أَبُو مُحَمَّد عبدالْقَادِر بن أبی صالح موسی جنکی دوست بن أبی عبدالله بن یحیی الزَّاهد بن محمد بن داود بن موسی بن عبدالله بن موسی الجون بن عبدالله المحض المجل بن الحسن المثنی بن الحسن بن علی بن أبی‌طالب رضی الله عنهم، ...واُمُّه أم الْخیر أمَة الجیاد فاطمة بنت أبی عبدالله الصومعی، لها أَحْوال وکرامات، ...وحملت به وهی إبْنة ستِّین سنة، ویقال: لا تحمل لستین سنة إلاَّ قرشیة ولا لخمسین إلاَّ عربیَّة وأم إبْنه عبدالله أم سلمة بنت محمد بن طلحة بن عبدالله بن عبدالرَّحمن بن أبی‌بکر الصِّدیق رضی الله عنهم، والمحض لقب لعبدالله بمعنی الخالص لأَنَّ أَباه الْحسن بن الْحسن بن علیٍّ وأمُّه فاطمة بنت الْحسین بن علیٍّ، فنسبه من أَبویه خالص؛ لسلامته من الموالی وانتهائه إلی علیٍّ کرَّم الله وجهه». <ref>ابن الوردی المعری الکندی، 1417هـ ـ 1996م، ج2، ص68</ref>.
در تاریخ الوردی آمده است: «الشَّیْخ محیی الدّین أَبُو مُحَمَّد عبدالْقَادِر بن أبی صالح موسی جنکی دوست بن أبی عبدالله بن یحیی الزَّاهد بن محمد بن داود بن موسی بن عبدالله بن موسی الجون بن عبدالله المحض المجل بن الحسن المثنی بن الحسن بن علی بن أبی‌طالب رضی الله عنهم، ...واُمُّه أم الْخیر أمَة الجیاد فاطمة بنت أبی عبدالله الصومعی، لها أَحْوال وکرامات، ...وحملت به وهی إبْنة ستِّین سنة، ویقال: لا تحمل لستین سنة إلاَّ قرشیة ولا لخمسین إلاَّ عربیَّة وأم إبْنه عبدالله أم سلمة بنت محمد بن طلحة بن عبدالله بن عبدالرَّحمن بن أبی‌بکر الصِّدیق رضی الله عنهم، والمحض لقب لعبدالله بمعنی الخالص لأَنَّ أَباه الْحسن بن الْحسن بن علیٍّ وأمُّه فاطمة بنت الْحسین بن علیٍّ، فنسبه من أَبویه خالص؛ لسلامته من الموالی وانتهائه إلی علیٍّ کرَّم الله وجهه». <ref>ابن الوردی المعری الکندی، 1417هـ ـ 1996م، ج2، ص68</ref>.
در النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة آمده است: «محیی الدین أبو محمد عبدالقادر بن أبی صالح موسی بن عبدالله بن یحیی الزاهد بن محمد بن داود بن موسی بن عبدالله ابن موسی الجون بن عبدالله المحض بن الحسن أبی محمد المثنّی بن الحسن بن علیّ ابن أبی طالب الهاشمیّ القرشیّ العلویّ الجیلیّ الحنبلیّ السید الشریف الصالح المشهور المعروف بسبط أبی عبدالله الصّومعیّ الزاهد. وأمّه أمّ الخیر أمة الجبّار فاطمة بنت أبی عبدالله الصّومعیّ». <ref>أبوالمحاسن جمال الدین، ج5، ص371</ref>.
در النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة آمده است: «محیی الدین أبو محمد عبدالقادر بن أبی صالح موسی بن عبدالله بن یحیی الزاهد بن محمد بن داود بن موسی بن عبدالله ابن موسی الجون بن عبدالله المحض بن الحسن أبی محمد المثنّی بن الحسن بن علیّ ابن أبی طالب الهاشمیّ القرشیّ العلویّ الجیلیّ الحنبلیّ السید الشریف الصالح المشهور المعروف بسبط أبی عبدالله الصّومعیّ الزاهد. وأمّه أمّ الخیر أمة الجبّار فاطمة بنت أبی عبدالله الصّومعیّ». <ref>أبوالمحاسن جمال‌الدین، ج5، ص371</ref>.
از مجموع آنچه گفته شده است نتیجه‌گیری می‌شود که نسب وی از جانب پدر به امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام) و از جانب مادر به امام رضا (‌علیه‌السلام) و از طریق آن حضرت به امام حسین (‌علیه‌السلام) می‌رسد.  
از مجموع آنچه گفته شده است نتیجه‌گیری می‌شود که نسب وی از جانب پدر به امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام) و از جانب مادر به امام رضا (‌علیه‌السلام) و از طریق آن حضرت به امام حسین (‌علیه‌السلام) می‌رسد.  
===2. میدان داری سادات علوی در تحولات سیاسی ===
===2. میدان داری سادات علوی در تحولات سیاسی ===
خط ۴۴: خط ۴۴:
ادعای بابیت برای امام عصر (‌علیه‌السلام) از زمان غیبت صغرا آغاز شده و این ادعاهای دروغین و انحرافی تا عصر حاضر ادامه داشته است. برخی از علمای بزرگ شیعه وجود این مدعیان را مؤید برای وجود آن حضرت دانسته‌اند. از آن جهت که در سایه حقیقت باطل به حیات خود ادامه می‌دهد، مدعیان برای اثبات ادعای خود از امامت کمک می‌گیرند و همیشه برای ترویج و تحریفات از آنچه برای مردم مورد توجه و اعتماد بوده، استفاه نموده‌اند.  
ادعای بابیت برای امام عصر (‌علیه‌السلام) از زمان غیبت صغرا آغاز شده و این ادعاهای دروغین و انحرافی تا عصر حاضر ادامه داشته است. برخی از علمای بزرگ شیعه وجود این مدعیان را مؤید برای وجود آن حضرت دانسته‌اند. از آن جهت که در سایه حقیقت باطل به حیات خود ادامه می‌دهد، مدعیان برای اثبات ادعای خود از امامت کمک می‌گیرند و همیشه برای ترویج و تحریفات از آنچه برای مردم مورد توجه و اعتماد بوده، استفاه نموده‌اند.  
از اینرو دولت‌های استعماری برای مقابله با نفوذ و گسترش اسلام و جلوگیری از بسط قلمرو حکومت اسلام و اجرای طرح‌های استعماری خود در خاورمیانه و آسیا به اقدامات مختلف روی آوردند. مناطق بزرگی از جهان اسلام از جمله ایران که از مناطق مهم استراتژیک جهان به شمار می‌رود، با ذخایر و منابع زیرزمینی، آثار فرهنگی و تاریخی دیرین، و تمدن درخشان از سویی؛ و از سوی دیگر دارا بودن عقاید دینی و مذهبی ناب اسلامی موجب شده تا دشمنان، بویژه استعمارگران از جهات بسیاری بدان توجه کرده‌، و در طول تاریخ استعمار ضربه‌های سختی در ابعاد مختلف به آن زده‌اند. اختلافات قدرت، قومیت وعقاید در طول تاریخ، بسیاری از کشورهای اسلامی خصوصا ایران را آسیب‌پذیر نموده و سیطره طولانی استبداد، سبب ناهنجاری‌های اجتماعی شده و اسباب حضور بیگانگان را فراهم آورده است.  
از اینرو دولت‌های استعماری برای مقابله با نفوذ و گسترش اسلام و جلوگیری از بسط قلمرو حکومت اسلام و اجرای طرح‌های استعماری خود در خاورمیانه و آسیا به اقدامات مختلف روی آوردند. مناطق بزرگی از جهان اسلام از جمله ایران که از مناطق مهم استراتژیک جهان به شمار می‌رود، با ذخایر و منابع زیرزمینی، آثار فرهنگی و تاریخی دیرین، و تمدن درخشان از سویی؛ و از سوی دیگر دارا بودن عقاید دینی و مذهبی ناب اسلامی موجب شده تا دشمنان، بویژه استعمارگران از جهات بسیاری بدان توجه کرده‌، و در طول تاریخ استعمار ضربه‌های سختی در ابعاد مختلف به آن زده‌اند. اختلافات قدرت، قومیت وعقاید در طول تاریخ، بسیاری از کشورهای اسلامی خصوصا ایران را آسیب‌پذیر نموده و سیطره طولانی استبداد، سبب ناهنجاری‌های اجتماعی شده و اسباب حضور بیگانگان را فراهم آورده است.  
نگاه مثبت به جایگاه مرجعیت علمی و دینی اهل بیت، و بالاتر از همه اندیشه اعتقاد به مهدویت از مهم‌ترین عناصر پایداری و همبستگی مسلمانان بویژه ملت ایران به شمار می‌رود. دشمنان نیز این عنصر امیدبخش را شناخته‌اند و برای از میان برداشتن آن و رسیدن به اهداف مادی و اسلام برانداز خود، ترفندها و حیله‌های گوناگونی را پی‌گرفته‌اند. آنان از تمام زمینه‌های اختلاف ‌افکنی و فرقه ‌سازی در جهان اسلام؛ خصوصاً در ایران، حمایت پنهان و آشکار نموده‌اند تا بدین وسیله هم اصل امامت و ولایت را دچار خدشه سازند و هم مهدویت را اندیشه‌ای موهوم جلوه دهند. آنان در این راه از فرقه‌ها و افراد مدعی مهدویت حمایت کردند، از جمله زمینه‌های پیدایش بابیت را به وجود آوردند و سید علی محمد باب را در دوره قاجار علم نمودند. دولت استعماری روس از این فرد و فرقة نو تأسیس، حمایت مادی و فکری و سیاسی کرد. و دولت استعمار گر انگلیس نیز به صورت پنهانی و در استتار کامل از آن حمایت نمود؛ و سپس از ثمره آن (بهائیت) به آشکار حمایت کرد. آنان در کشورهای اسلامی دیگر نیز همواره از این گونه فرقه‌ها حمایت نموده‌اند.
نگاه مثبت به جایگاه مرجعیت علمی و دینی اهل بیت، و بالاتر از همه اندیشه اعتقاد به مهدویت از مهم‌ترین عناصر پایداری و همبستگی مسلمانان بویژه ملت ایران به شمار می‌رود. دشمنان نیز این عنصر امیدبخش را شناخته‌اند و برای از میان برداشتن آن و رسیدن به اهداف مادی و اسلام برانداز خود، ترفندها و حیله‌های گوناگونی را پی‌گرفته‌اند. آنان از تمام زمینه‌های اختلاف ‌افکنی و فرقه ‌سازی در جهان اسلام؛ خصوصاً در ایران، حمایت پنهان و آشکار نموده‌اند تا بدین وسیله هم اصل امامت و ولایت را دچار خدشه سازند و هم مهدویت را اندیشه‌ای موهوم جلوه دهند. آنان در این راه از فرقه‌ها و افراد مدعی مهدویت حمایت کردند، از جمله زمینه‌های پیدایش بابیت را به وجود آوردند و سید علی محمد باب را در دوره قاجار علم نمودند. دولت استعماری روس از این فرد و فرقة نو تأسیس، حمایت مادی و فکری و سیاسی کرد. و دولت استعمار‌گر انگلیس نیز به صورت پنهانی و در استتار کامل از آن حمایت نمود؛ و سپس از ثمره آن (بهائیت) به آشکار حمایت کرد. آنان در کشورهای اسلامی دیگر نیز همواره از این گونه فرقه‌ها حمایت نموده‌اند.
سید علی ‌محمد شیرازی ملقب به باب، یک روحانی و از خاندان سادات و نظریه ‌پرداز و شارع آئین بابیه بود. وی در اول محرم سال 1235 در شیراز به دنیا آمد و در 27 شعبان 1266 در سن 31 سالگی به دار آویخته شد. وی مطابق اسناد و قرائن معتبر از ایام نوجوانی و جوانی دارای عادات غیرمتعارف بوده به طوری که در اوان جوانی خود را از لذّات زندگی محروم نموده و مانند مرتاضان مصائب زیادی را به خود روا داشته و مطابق اصول علم روانکاوی همین مرارتها در آتیه همانند دمل چرکین سرگشود و او را وادار نمود تا دست به کارهای عجیب و ضداجتماعی و متضاد با منطق عقلانی زده و ادعاهای شگفتی بنماید. با اتمام هزاره اول پس از آغاز غیبت امام دوازدهم شیعیان، وی جنبش باب را در ایران بنیان گذاشت و پیروانی از تمامی اقشار و اصناف جامعه و از مناطق مختلف ایران را به خود جذب کرد.
سید علی ‌محمد شیرازی ملقب به باب، یک روحانی و از خاندان سادات و نظریه ‌پرداز و شارع آئین بابیه بود. وی در اول محرم سال 1235 در شیراز به دنیا آمد و در 27 شعبان 1266 در سن 31 سالگی به دار آویخته شد. وی مطابق اسناد و قرائن معتبر از ایام نوجوانی و جوانی دارای عادات غیرمتعارف بوده به طوری که در اوان جوانی خود را از لذّات زندگی محروم نموده و مانند مرتاضان مصائب زیادی را به خود روا داشته و مطابق اصول علم روانکاوی همین مرارتها در آتیه همانند دمل چرکین سرگشود و او را وادار نمود تا دست به کارهای عجیب و ضداجتماعی و متضاد با منطق عقلانی زده و ادعاهای شگفتی بنماید. با اتمام هزاره اول پس از آغاز غیبت امام دوازدهم شیعیان، وی جنبش باب را در ایران بنیان گذاشت و پیروانی از تمامی اقشار و اصناف جامعه و از مناطق مختلف ایران را به خود جذب کرد.
به گفته برخی او ادعای نیابت امام زمان، و در ادامه ادعای ظهور را داشت. بهائیان او را مبشر آیین بهائیت می‌دانند؛ او نیز خود را بشارت دهنده دینی دیگر که قرار بوده پس از وی از طرف خداوند توسط «من یظهره ‌الله» فرستاده شود معرفی کرد، و در آثار خود به ظهور «من یظهره ‌الله» اشاره می‌کند. پس از او افراد بسیاری ادعا کردند من یظهره الله‌اند؛ هرچند به اعتقاد بهاییان، من یظهره ‌الله همان میرزا حسینعلی نوری است که او را بهاءالله می‌خوانند. در هر صورت جنبش بابیت در نقطه عطف خود بر گرده سیادت مثل سید محمد علی شروع شد، و اگر چه خود باب شش سال بعد از آغاز جنبشش، در تبریز به فرمان امیرکبیر تیر باران شد، ولی تفکر بابی تا به امروز همچنان تاخت و تاز می‌کند. <ref>الحدیدی، 2006م، 13 ـ 65؛ عبدالرحمن الوکیل، 1407 هـ، 1986م، 3 ـ5؛ حسینی طباطبائی، 1380 هـ، 45 ـ 50</ref>.
به گفته برخی او ادعای نیابت امام زمان، و در ادامه ادعای ظهور را داشت. بهائیان او را مبشر آیین بهائیت می‌دانند؛ او نیز خود را بشارت دهنده دینی دیگر که قرار بوده پس از وی از طرف خداوند توسط «من یظهره ‌الله» فرستاده شود معرفی کرد، و در آثار خود به ظهور «من یظهره ‌الله» اشاره می‌کند. پس از او افراد بسیاری ادعا کردند من یظهره الله‌اند؛ هرچند به اعتقاد بهاییان، من یظهره ‌الله همان میرزا حسینعلی نوری است که او را بهاءالله می‌خوانند. در هر صورت جنبش بابیت در نقطه عطف خود بر گرده سیادت مثل سید محمد علی شروع شد، و اگر‌چه خود باب شش سال بعد از آغاز جنبشش، در تبریز به فرمان امیرکبیر تیر باران شد، ولی تفکر بابی تا به امروز همچنان تاخت و تاز می‌کند. <ref>الحدیدی، 2006م، 13 ـ 65؛ عبدالرحمن الوکیل، 1407 هـ، 1986م، 3 ـ5؛ حسینی طباطبائی، 1380 هـ، 45 ـ 50</ref>.
   
   


خط ۶۱: خط ۶۱:
قاضی عیاض در استفاده وجوب از آیه می‌گوید: «فَکَفَی بِهَذَا حَضًّا وَتَنْبِیهًا وَدَلَالَةً وَحُجَّةً علی إلتزام مَحَبَّتِهِ وَوُجُوبِ فَرْضِهَا، وَعِظَمِ خَطَرِهَا، وَاسْتِحْقَاقِهِ لَهَا (صلَّی الله علیه وسلَّم)، إذ قَرَّعَ اللهُ تَعَالَی مَنْ کَانَ مَالُهُ وَأَهْلُهُ وَوَلَدُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَوْعَدَهُمْ بِقَوْلِهِ تَعَالَی: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»، ثُمَّ فَسَّقَهُمْ بِتَمَامِ الْآیَةِ وَأَعْلَمَهُمْ أَنَّهُمْ مِمَّنْ ضَلَّ وَلَمْ یَهْدِهِ اللهُ». همین مقدار در واجب بودن دوستی آن حضرت کافیست که خداوند توبیخ کرده است کسانی را که دارائی‌هایشان را بر دوستی پیامبرشان ترجیح داده‌اند؛ و آنان را فاسق و گمراه برشمرده است. <ref>قاضی عیاض، 1407 هـ، ج2 ص43</ref>.
قاضی عیاض در استفاده وجوب از آیه می‌گوید: «فَکَفَی بِهَذَا حَضًّا وَتَنْبِیهًا وَدَلَالَةً وَحُجَّةً علی إلتزام مَحَبَّتِهِ وَوُجُوبِ فَرْضِهَا، وَعِظَمِ خَطَرِهَا، وَاسْتِحْقَاقِهِ لَهَا (صلَّی الله علیه وسلَّم)، إذ قَرَّعَ اللهُ تَعَالَی مَنْ کَانَ مَالُهُ وَأَهْلُهُ وَوَلَدُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَوْعَدَهُمْ بِقَوْلِهِ تَعَالَی: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»، ثُمَّ فَسَّقَهُمْ بِتَمَامِ الْآیَةِ وَأَعْلَمَهُمْ أَنَّهُمْ مِمَّنْ ضَلَّ وَلَمْ یَهْدِهِ اللهُ». همین مقدار در واجب بودن دوستی آن حضرت کافیست که خداوند توبیخ کرده است کسانی را که دارائی‌هایشان را بر دوستی پیامبرشان ترجیح داده‌اند؛ و آنان را فاسق و گمراه برشمرده است. <ref>قاضی عیاض، 1407 هـ، ج2 ص43</ref>.
بیهقی نیز می‌گوید: «فَأَبَانَ بِهَذَا أَنَّ حُبَّ اللهِ وَحُبَّ رَسُولِهِ، وَالْجِهَادَ فِی سَبِیلِهِ فَرْضٌ، وَأَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ شَیْءٌ سِوَاهُ أَحَبَّ إِلَیْهِمْ مِنْهُ، وَبِمِثْلِ ذَلِکَ جَاءَتِ السُّنَّةُ». با این بیان معلوم کرده که دوستی خدا و رسولش و جهاد در راه او واجبی است که جایگزین برنمی‌دارد، و این معنا مورد تاکید روایات هم می‌باشد. <ref>بیهقی، 1423 هـ ـ 2003 م، ج2، ص5</ref>.
بیهقی نیز می‌گوید: «فَأَبَانَ بِهَذَا أَنَّ حُبَّ اللهِ وَحُبَّ رَسُولِهِ، وَالْجِهَادَ فِی سَبِیلِهِ فَرْضٌ، وَأَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ شَیْءٌ سِوَاهُ أَحَبَّ إِلَیْهِمْ مِنْهُ، وَبِمِثْلِ ذَلِکَ جَاءَتِ السُّنَّةُ». با این بیان معلوم کرده که دوستی خدا و رسولش و جهاد در راه او واجبی است که جایگزین برنمی‌دارد، و این معنا مورد تاکید روایات هم می‌باشد. <ref>بیهقی، 1423 هـ ـ 2003 م، ج2، ص5</ref>.
سلامی بغدادی در اشاره به این دسته از روایات می‌گوید: «وَقَدْ ثَبَتَ فِی الصَّحِیحَیْنِ عَنْهُ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُؤْمَنُ أَحَدُکُمْ حَتَّی أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَوَلَدِهِ وَأَهْلِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ فُلَا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتَّی یُقَدِّمَ مَحَبَّةَ الرَّسُولِ عَلَی مَحَبَّةِ جَمِیعِ الْخَلْقِ، وَمَحَبَّةُ الرَّسُولِ تَابِعَةٌ لِمَحَبَّةِ مُرْسِلِهِ. وَالْمَحَبَّةُ الصَّحِیحَةُ تَقْتَضِی الْمُتَابَعَةَ وَالْمُوَافَقَةَ فِی حُبِّ الْمَحْبُوبَاتِ وَبُغْضِ الْمَکْرُوهَات». در صحیح مسلم و بخاری آمده است که پیامبر فرمود: هیچ یک از شما به حقیقت ایمان راه نمی یابد تا اینکه من از فرزند و پدر و مادرش، و از همه مردم نزد او عزیزتر باشم. و این محبت از محبت الهی نشات گرفته است، که به دنبال خود تبعیت در رفتار را هم لازم دارد. <ref>سلامی بغدادی، 1422هـ ـ 2001م، ج2 ص396 و ج3 ص1149</ref>.
سلامی بغدادی در اشاره به این دسته از روایات می‌گوید: «وَقَدْ ثَبَتَ فِی الصَّحِیحَیْنِ عَنْهُ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُؤْمَنُ أَحَدُکُمْ حَتَّی أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَوَلَدِهِ وَأَهْلِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ فُلَا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتَّی یُقَدِّمَ مَحَبَّةَ الرَّسُولِ عَلَی مَحَبَّةِ جَمِیعِ الْخَلْقِ، وَمَحَبَّةُ الرَّسُولِ تَابِعَةٌ لِمَحَبَّةِ مُرْسِلِهِ. وَالْمَحَبَّةُ الصَّحِیحَةُ تَقْتَضِی الْمُتَابَعَةَ وَالْمُوَافَقَةَ فِی حُبِّ الْمَحْبُوبَاتِ وَبُغْضِ الْمَکْرُوهَات». در صحیح مسلم و بخاری آمده است که پیامبر فرمود: هیچ یک از شما به حقیقت ایمان راه نمی‌یابد تا اینکه من از فرزند و پدر و مادرش، و از همه مردم نزد او عزیزتر باشم. و این محبت از محبت الهی نشات گرفته است، که به دنبال خود تبعیت در رفتار را هم لازم دارد. <ref>سلامی بغدادی، 1422هـ ـ 2001م، ج2 ص396 و ج3 ص1149</ref>.
از این گفتار هم استفاده می‌شود که محبت به پیامبر (صلِّی الله علیه و آله) شرط ایمان آوری است؛ و از آنجا که ایمان به خداوند از واجبات اعتقادی است پس مقدمه آن هم واجب می‌باشد. از جمله ادله بر وجوب ایمان دستور خداوند به این موضوع اعتقادی است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَیٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ». <ref>نساء: 136</ref>.
از این گفتار هم استفاده می‌شود که محبت به پیامبر (صلِّی الله علیه و آله) شرط ایمان آوری است؛ و از آنجا که ایمان به خداوند از واجبات اعتقادی است پس مقدمه آن هم واجب می‌باشد. از جمله ادله بر وجوب ایمان دستور خداوند به این موضوع اعتقادی است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَیٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ». <ref>نساء: 136</ref>.
===2. محبت غیر مباشر ===
===2. محبت غیر مباشر ===
خط ۹۷: خط ۹۷:
با مطالعه در آثار متصوفه که امروز بخش عمده ای از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، عشق و احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) موج می‌زند، و حتی برخی از بنیان‌گذاران این عقیده از سادات می‌باشند.
با مطالعه در آثار متصوفه که امروز بخش عمده ای از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، عشق و احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) موج می‌زند، و حتی برخی از بنیان‌گذاران این عقیده از سادات می‌باشند.
مردم زرتشتی آسیای مرکزی نیز که بعد از فتح توسط مسلمانان به ماوراء‌النهر شهرت یافت، با ورود اسلام به سرزمین توانست در زمان کوتاهی خود را به‌عنوان قطب تمدن اسلامی مطرح کند، که محققین آن را مدیون حضور شیعیان و خصوصا سادات علوی در این منطقه می‌دانند.
مردم زرتشتی آسیای مرکزی نیز که بعد از فتح توسط مسلمانان به ماوراء‌النهر شهرت یافت، با ورود اسلام به سرزمین توانست در زمان کوتاهی خود را به‌عنوان قطب تمدن اسلامی مطرح کند، که محققین آن را مدیون حضور شیعیان و خصوصا سادات علوی در این منطقه می‌دانند.
از طرفی حرکات اجتماعی دین محور ضرورتا می‌بایستی مبانی اعتقادی (کلامی) و شرعی (فقهی) داشته باشند. لذا خداوند در قرآن مردم را به دوستی پیامبرش در کنار دوست داشتن خود دستور داده است. و اگر چه تکریم انسان مورد توجه اسلام است؛ ولی برای مسلمانان احترام ویژه ای قائل است، و در بزرگداشت منسوبین پیامبر (صلی الله علیه و آله) سفارش نموده است؛ زیرا اساس احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشتش به آیه مودّت است که عده‌ای در بیان مصادیق آن به بیشتر از امامان معصوم (علیهم‌السلام) اشاره کرده‌اند.
از طرفی حرکات اجتماعی دین محور ضرورتا می‌بایستی مبانی اعتقادی (کلامی) و شرعی (فقهی) داشته باشند. لذا خداوند در قرآن مردم را به دوستی پیامبرش در کنار دوست داشتن خود دستور داده است. و اگر‌چه تکریم انسان مورد توجه اسلام است؛ ولی برای مسلمانان احترام ویژه ای قائل است، و در بزرگداشت منسوبین پیامبر (صلی الله علیه و آله) سفارش نموده است؛ زیرا اساس احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشتش به آیه مودّت است که عده‌ای در بیان مصادیق آن به بیشتر از امامان معصوم (علیهم‌السلام) اشاره کرده‌اند.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


=منابع=
==منابع==
{{پانویس رنگی}}
{{فهرست ستونی|2}}
{{فهرست ستونی|2}}
1. قرآن کریم.<br>
1. قرآن کریم.<br>
خط ۱۰۹: خط ۱۰۸:
4. ابن شهر آشوب، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل أبی‌طالب، ناشر: المکتبة الحیدریة، النجف الأشرف، سال چاپ: 1376 هـ ـ 1956 م.<br>
4. ابن شهر آشوب، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل أبی‌طالب، ناشر: المکتبة الحیدریة، النجف الأشرف، سال چاپ: 1376 هـ ـ 1956 م.<br>
5. أبوالحسن القشیری النیسابوری، مسلم بن الحجاج، المسند الصحیح المختصر، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1374 هـ ـ 1954 م.<br>
5. أبوالحسن القشیری النیسابوری، مسلم بن الحجاج، المسند الصحیح المختصر، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1374 هـ ـ 1954 م.<br>
6. أبوالمحاسن جمال الدین، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، الناشر: وزارة الثقافة والإرشاد القومی، دار الکتب، مصر.<br>
6. أبوالمحاسن جمال‌الدین، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، الناشر: وزارة الثقافة والإرشاد القومی، دار الکتب، مصر.<br>
7. الأنصاری الخزرجی القرطبی، أبو عبدالله محمد بن أحمد بن أبی‌بکر بن فرح، الجامع لأحکام القرآن = تفسیر القرطبی، الناشر: دار الکتب المصریة، القاهرة، الطبعة: الثانیة، عام النشر: 1384هـ ـ 1964 م.<br>
7. الأنصاری الخزرجی القرطبی، أبو عبدالله محمد بن أحمد بن أبی‌بکر بن فرح، الجامع لأحکام القرآن = تفسیر القرطبی، الناشر: دار الکتب المصریة، القاهرة، الطبعة: الثانیة، عام النشر: 1384هـ ـ 1964 م.<br>
8. الأنصاری القرطبی، أبو عبدالله محمد بن أحمد بن أبی‌بکر، الجامع لأحکام القرآن، الناشر: دار الکتب المصریة، القاهرة، الطبعة: الثانیة، عام النشر: 1384هـ ـ 1964 م.<br>
8. الأنصاری القرطبی، أبو عبدالله محمد بن أحمد بن أبی‌بکر، الجامع لأحکام القرآن، الناشر: دار الکتب المصریة، القاهرة، الطبعة: الثانیة، عام النشر: 1384هـ ـ 1964 م.<br>
خط ۱۲۶: خط ۱۲۵:
21. الذهبی، شمس الدین أبو عبدالله محمد بن أحمد، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت، الطبعة: الثانیة، 1413 هـ ـ 1993 م.<br>
21. الذهبی، شمس الدین أبو عبدالله محمد بن أحمد، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت، الطبعة: الثانیة، 1413 هـ ـ 1993 م.<br>
22. الرازی، أبو عبدالله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسین، مفاتیح الغیب = التفسیر الکبیر، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت، الطبعة: الثالثة، عام النشر: 1420 هـ.<br>
22. الرازی، أبو عبدالله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسین، مفاتیح الغیب = التفسیر الکبیر، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت، الطبعة: الثالثة، عام النشر: 1420 هـ.<br>
23. الزیلعی، جمال الدین أبو محمد عبدالله بن یوسف، نصب الرایة، الناشر: مؤسسة الریان، بیروت/ دار القبلة للثقافة الإسلامیة، جدة، الطبعة: الأولی، عام النشر: 1418هـ ـ 1997م.<br>
23. الزیلعی، جمال‌الدین أبو محمد عبدالله بن یوسف، نصب الرایة، الناشر: مؤسسة الریان، بیروت/ دار القبلة للثقافة الإسلامیة، جدة، الطبعة: الأولی، عام النشر: 1418هـ ـ 1997م.<br>
24. السلامی البغدادی، زین الدین عبدالرحمن بن أحمد، جامع العلوم والحکم فی شرح خمسین حدیثا من جوامع الکلم، الناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة: السابعة، 1422هـ.<br>
24. السلامی البغدادی، زین الدین عبدالرحمن بن أحمد، جامع العلوم والحکم فی شرح خمسین حدیثا من جوامع الکلم، الناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة: السابعة، 1422هـ.<br>
25. الشیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، الناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة: الأولی، عام النشر: 1403 هـ – 1983م. <br>
25. الشیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، الناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة: الأولی، عام النشر: 1403 هـ – 1983م. <br>
خط ۱۵۴: خط ۱۵۳:
49. مسکویه، أبو علی أحمد بن محمد بن یعقوب، تجارب الأمم وتعاقب الهمم، المحقق: أبوالقاسم إمامی، الناشر: سروش، طهران، الطبعة: الثانیة، 2000 م.<br>
49. مسکویه، أبو علی أحمد بن محمد بن یعقوب، تجارب الأمم وتعاقب الهمم، المحقق: أبوالقاسم إمامی، الناشر: سروش، طهران، الطبعة: الثانیة، 2000 م.<br>
50. الصفار، محمد بن الحسن بن فروخ، بصائر الدرجات، الناشر: منشورات الأعلمی، طهران، سال چاپ: 1404 ق ـ 1362 ش.<br>  
50. الصفار، محمد بن الحسن بن فروخ، بصائر الدرجات، الناشر: منشورات الأعلمی، طهران، سال چاپ: 1404 ق ـ 1362 ش.<br>  
51. صلاح الدین، محمد بن شاکر بن أحمد، فوات الوفیات، الناشر: دار صادر، بیروت، الطبعة: الأولی، الجزء: 1 ـ 1973 م؛ الجزء: 2، 3، 4 ـ 1974 م.<br>
51. صلاح‌الدین، محمد بن شاکر بن أحمد، فوات الوفیات، الناشر: دار صادر، بیروت، الطبعة: الأولی، الجزء: 1 ـ 1973 م؛ الجزء: 2، 3، 4 ـ 1974 م.<br>
52. الضحاک الترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الکبیر (سنن الترمذی)، الناشر: دار الغرب الإسلامی، بیروت، سنة النشر: 1998 م.<br>
52. الضحاک الترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الکبیر (سنن الترمذی)، الناشر: دار الغرب الإسلامی، بیروت، سنة النشر: 1998 م.<br>
53. مکارم شیرازی، دائرةالمعارف فقه مقارن، چ1، مدرسۀ امام علی‌بن‌ابیطالب، 1385ش.<br>
53. مکارم شیرازی، دائرةالمعارف فقه مقارن، چ1، مدرسۀ امام علی‌بن‌ابیطالب، 1385ش.<br>
خط ۱۶۶: خط ۱۶۵:
<br>
<br>
59. سایت: http://imamalmahdi.com/main/far/news.php
59. سایت: http://imamalmahdi.com/main/far/news.php
{{پایان}}<br />
{{پایان}}


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:سادات]]
[[رده:سادات]]