confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری بغدادی'''، دانشمند، ادیب، مورخ، [[محدث]] و صاحب كتاب «السقیفه». در [[علوم حدیث]] و تاریخ تبحر داشت. درباره اعتقاد او سخن قاطعی نمیتوان گفت. از یکسو [[شیخ طوسی]] نام او را در فهرست خود یاد كرده و اشارهای به فساد اعتقاد او ننموده است. از سوی دیگر [[ابن ابیالحدید|ابن ابیالحدید]] به صراحت وی را از عالمان [[سنی]] برشمرده است. وی تألیفات بسیاری داشته كه اكثر آنها از بین رفته است. از كتابهای مهم و معروف او كه اكنون در دست است كتاب «السقیفه و فدك» است كه در آن داستان [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] و خطبه [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت زهراء (سلام الله علِیها)]] و ماجرای [[فدک|فدك]] گزارش شده است. | '''احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری بغدادی'''، دانشمند، ادیب، مورخ، [[محدث]] و صاحب كتاب «السقیفه». در [[علوم حدیث]] و تاریخ تبحر داشت. درباره اعتقاد او سخن قاطعی نمیتوان گفت. از یکسو [[شیخ طوسی]] نام او را در فهرست خود یاد كرده و اشارهای به فساد اعتقاد او ننموده است. از سوی دیگر [[ابن ابیالحدید|ابن ابیالحدید]] به صراحت وی را از عالمان [[سنی]] برشمرده است. وی تألیفات بسیاری داشته كه اكثر آنها از بین رفته است. از كتابهای مهم و معروف او كه اكنون در دست است كتاب «السقیفه و فدك» است كه در آن داستان [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] و خطبه [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت زهراء (سلام الله علِیها)]] و ماجرای [[فدک|فدك]] گزارش شده است. | ||
=معرفی اجمالی= | == معرفی اجمالی == | ||
احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری بغدادی، | احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری بغدادی، دانشمند، ادیب، مورخ، [[محدّث|محدث]] و صاحب كتاب «السقیفه». وی در اواسط قرن سوم حدود 245 [[هجری]] در [[بصره]] چشم به جهان گشود زیرا بعضی از اساتید او در 262هجری وفات یافتهاند بنابراین وی در این هنگام حداقل به سن جوانی رسیده بود. وفات او به گفته معاصرش [[ابوبكر صولی شطرنجی]](م335ق) در 323هجری در زادگاهش بصره اتفاق افتاده است. وی دوران كودكی و جوانی را در [[بصره]] سپری كرد و پس از آن به [[بغداد]] آمد و نزد اساتید آنجا شاگردی نمود و در علوم حدیث و تاریخ تبحر یافت. وی همچنین سفری به [[سامراء]] داشته و نزد استاد خود [[احمد بن اسحاق بن صالح]](م281ق) كه در این شهر اقامت دائم داشت و در همین شهر درگذشته است، احادیثی فراگرفته است. اساتید او عمدتاً از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] هستند و از استادان شیعی او تنها میتوان به «محمد بن زكریا بن دینار غلابی جوهری» اشاره نمود. از استادان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] او «[[ابوزید عمر بن شبه]]»(م262ق)، «ابویوسف یعقوب بن شیبه»(م262ق)، «احمد بن منصور رمادی»(م265ق) و «احمد بن اسحاق بن صالح»(م281ق) هستند. | ||
درباره اعتقاد او سخن قاطعی نمیتوان گفت. از | درباره اعتقاد او سخن قاطعی نمیتوان گفت. از یکسو شیخ طوسی نام او را در فهرست خود یاد كرده و اشارهای به فساد اعتقاد او ننموده است. روشن است كه بنای شیخ در این كتاب بر آن است كه جز دانشمندان [[مذهب شیعه|شیعی]] را ذكر نكند؛ و از سوی دیگر [[ابن ابی الحدید]] به صراحت وی را از عالمان سنی برشمرده است. از احادیث و اخباری كه وی خود در كتاب «السقیفه» گزارش كرده نیز نمیتوان به حقیقت اعتقاد او پی برد هر چند وی در این و از سوی دیگر [[ابن ابی الحدید]] به صراحت وی را از عالمان سنی برشمرده است. | ||
بسیاری از دانشمندان [[شیعه]]، سخن شیخ طوسی را بر گفته ابن ابی الحدید ترجیح داده و وی را امامی معرفی كردهاند و شاید به همین دلیل مورخان بزرگ اهلسنت مانند [[خطیب بغدادی]]، [[ابن حجر عسقلانی]] و دیگران متعرض شرح حال او نشدهاند، چنانكه برخی از اخبار او درباره فضیلت [[علی علیهالسلام]] و تنقیص [[معاویه]] و نیز گزارش او درباره تخلف [[خلیفه اول]] از لشگر اسامه، میتواند گواه [[تشیع]] او باشد. | بسیاری از دانشمندان [[شیعه]]، سخن شیخ طوسی را بر گفته ابن ابی الحدید ترجیح داده و وی را امامی معرفی كردهاند و شاید به همین دلیل مورخان بزرگ اهلسنت مانند [[خطیب بغدادی]]، [[ابن حجر عسقلانی]] و دیگران متعرض شرح حال او نشدهاند، چنانكه برخی از اخبار او درباره فضیلت [[علی (علیهالسلام)]] و تنقیص [[معاویه]] و نیز گزارش او درباره تخلف [[خلیفه اول]] از لشگر اسامه، میتواند گواه [[تشیع]] او باشد. | ||
وی تألیفات بسیاری داشته كه اكثر | وی تألیفات بسیاری داشته كه اكثر آنها از بین رفته است. از كتابهای مهم و معروف او كه اكنون در دست است كتاب «السقیفه و فدك» است كه در آن داستان سقیفه و خطبه [[حضرت زهراء (سلام الله علِیها)]] و ماجرای فدك گزارش شده است. اصل این كتاب تا قرن هفتم هجری موجود بوده است اما از آن پس [[ابن ابی الحدید |ابن ابی الحدید معتزلی]](م655ق) در [[شرح نهج البلاغه]] و [[ابوالفتح اربلی]](م693ق) در [[كشف الغمه]]، از روی نسخه عتیقه ای كه در اختیار داشتند متن آن را در كتابهایشان درج نموده و به آیندگان انتقال دادهاند. | ||
=استادان= | =استادان= |