* من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>.
* من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>.
== علی (علیهالسلام)تنها کفو فاطمه(سلاماللهعلیها) ==
* و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد<ref>إنسان:۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.</ref>؟
== برتری اهل بیت(علیهمالسلام) و حبّ آنان ==
== برتری اهل بیت(علیهمالسلام) و حبّ آنان ==
نسخهٔ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۱
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری میزیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیهمالسلام) دارد که معروف هستند:
حضرت علی(علیهالسلام) دارای فضایل اختصاصی
شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ
وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ
وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــه
وَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ
وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ
وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ
گواهی میدهم به این که خدایی جز خدا نیست و شهادت میدهم که بعث حق است.
و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود.
و گواهی میدهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است[۱].
سوره انسان در مورد علی (علیهالسلام)
از امام شافعی در مورد امام علی (علیهالسلام) سؤال شد، ایشان گفت:
إنّا عَبــیدٌ لِفتیً أنزلَ فِیـــهِ {هَل أتَی}
إلی مَتــی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟
ما چاکران آن جوانمرد هستیم که درباره ی او سوره ی (هل أتی – سوره ی انسان) نازل شده
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و میگوید:
یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً
وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ
سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً
فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ
إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ
فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی
ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید.
به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر میشوند، بگویید:
اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم[۶].
خاندان نبی(علیهمالسلام) وسیله نجات
امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمیرفت و به وادی ای فرود نمیآمد، جز اینکه میگریست و میخواند:
آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی
وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی
أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً
بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی
خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند.
امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند[۷].
اقرار به شفیع بودن ال محمد(علیهمالسلام)
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیهالسلام) میگوید:
لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ
فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ
هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی
إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب
اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمیکنم،
ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان من هستند، اگر آن روز گناهانم فراوان باشد[۸].
و همچنین:
ویل لمن شفعاؤه خصماؤه
و الصور فی یوم القیامة ینفخ
لابد أن ترد القیامة فاطم
و قمیصها بدم الحسین مضمخ
وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند
در حالی که در قیامت در صور دمیده میشود
حتما فاطمه در قیامت باز میگردد
در حالیکه پیراهن خونآلود حسین(علیهالسلام) با اوست[۹].
حب اهل بیت(علیهمالسلام) همسنگ عدل و توحید
لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ
سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ
العدل وَ التوحید فی جانبٍ
وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ
اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بی اینکه نویسندهای آن را نوشته باشد
به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر[۱۰].
لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت(علیهمالسلام)
وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم میکشد و میگوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است، آنگاه شافعی میسراید:
بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ
یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه
إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه
أفاضوا بالرّوایات الوقیّه
لآل الرّسُول صلاة رَبی
وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه
من از دست مردمی که حب فرزندان فاطمه را کفر میدانند به خدا پناه میبرم.
چون کسانی که از علی یا فرزندان او یاد کنند، سخنانی میگویند تا پرده و پوشش یاد آنان باشد.
رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد[۱۲].
دوستان اهل بیت(علیهمالسلام) در بهشت و دشمنانشان در جهنم
حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ
أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ
هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی
أفاضوا بالرّوایات الوقیّه
یا أهل البیتِ المصطفی یا
عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ
أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی
و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ
و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ
ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم
هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است
ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم
شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم
آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت میماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود[۱۳].
کشتی نجات بودن اهل بیت(علیهمالسلام)
وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم
مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ
رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا
وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ
وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُم
کَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ
چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده
به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم
و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است[۱۴].
تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت(علیهمالسلام) با واقعه کربلا
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله:
و مما نفی نومی و شیب لحیتی
تعاریف ایام لهن خطوب
تأوب همی و الفواد کتیب
وارق عینی و ارقاد غریب
تزلزلت الدنیا لآل محمد
و کادت لهم صم الجبال تذوب
فمن بلغ عن الحسین رساله
و ان کرهتها انفس و قلوب
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ
صبیغ بماء الارجوان خصیب
نصلی علی المختار من آل هاشم
و نوذی بینه ان ذاک عجیب
لئن کان ذنبی حب آل محمد
فذلک ذنب لست عنه اتوب
هم شفعائی یوم حشری و موقفی
و بغضهم للشافعی ذنوب
این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است.
دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است.
دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است.
آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند.
حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده.
عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود میفرستیم
و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل میرسانیم و اذیت میکنیم.
اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.
اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کردهام[۱۵]».
منابع:
سایت اخوت
۱- مصطفی بهجت، مجاهد، شعر امام شافعی، عباس اطمینانی، سنندج، دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰ش
۴- البقاعی، ایمان، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۱ هـ
↑شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.
↑شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.
↑شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.
↑امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.
↑شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.
↑شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.
↑حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.
↑قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذوي القربی، جلد: ۳، صفحه: ۴۹، منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر، قم - ایران، 1422 ه.ق.