فضایل علی بن ابی‌طالب و اهل البیت در اشعار شافعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
''' فضایل علی بن ابی‌طالب و اهل البیت(علیهم‌السلام) در اشعار شافعی'''<br>
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری می‌‌زیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیهم‌السلام) دارد که معروف هستند:


امام علی بن ابی‌طالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه می‌گوید: امام علی بن ابی‌طالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه می‌‌گوید: چه بگویم درباره مرد بزرگى که دشمنانش اعتراف به فضیلت او داشته اند و هرگز نتوانسته اند مناقب و فضایل او را کتمان کنند و از طرفى مى دانیم بنى امیّه بر تمام جهان اسلام تسلّط یافتند و با تمام قدرت و با هر حیله‌اى سعى در خاموش کردن نور او و تشویق بر جعل اخبار در معایب او داشتند و او را بر فراز تمام منابر سبّ و دشنام دادند و ستایش کنندگان او را تهدید به مرگ کرده بلکه زندانى کرده و کشتند و حتّى اجازه ندادند یک حدیث در فضیلت او نقل شود و نامى از او برده شود، یا کسى را به نام او بنامند؛ ولى با این حال جز بر بلندى مقام او افزوده نشد... و هرچه بیشتر کتمان مى کردند عطر فضایل او بیشتر منتشر مى شد و همچون آفتاب بود که هرگز نور آن با کف دست پوشانده نمى شود و همانند روشنایى روز که اگر یک چشم از آن محجوب بماند چشمهاى فراوانى آن را مى بینند<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 17.</ref>.<br>همین معنا به صورت فشرده تر و گویاتر در بعضى از کتب، از امام شافعى نقل شده است که مى گوید: در شگفتم از مردى که دشمنانش فضایل او را از روى حسد کتمان کردند و دوستانش از ترس، ولى با این حال شرق و غرب جهان را پر کرده است<ref>علىّ فى الکتاب و السنة، ج 1، ص 10.</ref>. و نیز شبیه همین مضمون از عامر بن عبدالله بن زبیر نقل شده است<ref>الغدیر، ج 10، ص 271</ref>.<br>با وجود نهی و زجر در مورد بیان مناقب و حتی الزام به هتک و سب ایشان حتی در منابر و خطبه‌ها، نقل های بسیاری از این مناقب و فضایل به دست ما رسیده است که تعدادی از فضایلی را که در اشعار ابن ادریس شافعی بیان شده را تقدیم  می‌کنیم.
== حضرت علی(علیه‌السلام) دارای فضایل اختصاصی ==
 
== فضایل حضرت علی و اهل بیت(علیهم السلام) در اشعار شافعی ==
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری می‌‌زیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیه‌السلام) دارد که معروف هستند:
 
== حضرت علی دارای فضائل اختصاصی ==
{{شعر}}{{ب|شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ| وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ }}{{شعر}}{{ب|وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــه|وَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ  |وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ| وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ }}{{شعر}}{{ب|وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــه|وَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ  |وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ}}{{پایان شعر}}
*  گواهی می‌‌دهم به این که خدایی جز خدا نیست و شهادت می‌‌دهم که بعث حق است.   
*  گواهی می‌‌دهم به این که خدایی جز خدا نیست و شهادت می‌‌دهم که بعث حق است.   
* و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه ی خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود.   
* و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود.   
* و گواهی می‌‌دهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است<ref>شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.</ref>.
* و گواهی می‌‌دهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است<ref>شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.</ref>.
== برتری اهل بیت و حبّ آنان ==
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد.  امام شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و می‌گوید:
{{شعر}}{{ب|یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً| وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ }}{{شعر}}{{ب|سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً|فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ |فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی}}{{پایان شعر}}
* ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید. 
*  به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر می‌شوند، بگویید:
* اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم<ref>امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.</ref>.
== محبت خاندان نبوت از واجبات و فرائض الهی ==
{{شعر}}{{ب|یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ | فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَهُ }}{{شعر}}{{ب|کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم|مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَهُ}}{{پایان شعر}}
* ای خاندان نبوّت، محبّت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده است. 
*  در عظمت شأن شماهمین بس، آنکه شما را در نماز درود نگفت، نمازی ندارد، (نمازش درست نیست<ref>امام شافعی، ص۳۴و۱۰۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۱۵. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۱.</ref>.


== سوره انسان در مورد علی (علیه‌السلام) ==  
== سوره انسان در مورد علی (علیه‌السلام) ==  
خط ۳۴: خط ۱۴:
* تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟<ref>شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.</ref>.
* تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟<ref>شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.</ref>.


== خاندان نبی وسیله نجات ==
== محبت فراوان به علی(علیه‌السلام) ==
امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمی‌رفت و به وادی ای فرود نمی‌آمد، جز اینکه می‌گریست و می‌خواند:
{{شعر}}{{ب|آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی | وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی }}{{شعر}}{{ب|أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً|بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی}}{{پایان شعر}}<ref>شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.</ref>
 
* خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند.
* امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند.
 
== محبت زیاد به علی ==
امام شافعی در مورد محبت به علی (علیه‌السلام) می‌گوید:  
امام شافعی در مورد محبت به علی (علیه‌السلام) می‌گوید:  
{{شعر}}{{ب|قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي }}{{شعر}}{{ب|لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ|خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي }}{{شعر}}{{ب|لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ|خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|إن كانَ حُبُّ الوَلِيِّ رَفضا | فَإِنَّني أرفَضُ العِبادِ }}{{شعر}}
{{شعر}}{{ب|إن كانَ حُبُّ الوَلِيِّ رَفضا | فَإِنَّني أرفَضُ العِبادِ }}{{شعر}}


گفتند رافضى شده‌اى. گفتم: هرگز!<br>
* گفتند رافضى شده‌اى. گفتم: هرگز!<br>  
* رفض، نه دين من است و نه باورم.<br>
* امّا بدون هيچ ترديدى دوست دارم<br>
* بهترين پيشوا و بهترين هدايتگر را.<br>
* اگر دوست داشتن «ولى» رفض است<br>
* من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>.


رفض، نه دين من است و نه باورم.<br>
== علی (علیه‌السلام)تنها کفو فاطمه(سلام‌الله‌علیها) ==
{{شعر}}{{ب|إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ }}{{شعر}}{{ب|وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ |وفي غَيرِهِ هَل أتى  «هَلْ أَتَى»}}{{پایان شعر}}
* تا كى ، تا كى و تا چه زمانى
* در دوستى اين جوان، سرزنش شوم؟
* آيا غير او با فاطمه ازدواج كرد؟
* و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد<ref>إنسان:۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.</ref>؟


امّا بدون هيچ ترديدى دوست دارم<br>
== برتری اهل بیت(علیهم‌السلام) و حبّ آنان ==
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد.  شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و می‌گوید:
{{شعر}}{{ب|یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً| وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ }}{{شعر}}{{ب|سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً|فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ |فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی}}{{پایان شعر}}


بهترين پيشوا و بهترين هدايتگر را.<br>
* ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید. 
*  به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر می‌شوند، بگویید:
* اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم<ref>امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.</ref>.


اگر دوست داشتن «ولى» رفض است<br>
== خاندان نبی(علیهم‌السلام) وسیله نجات ==
امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمی‌رفت و به وادی ای فرود نمی‌آمد، جز اینکه می‌گریست و می‌خواند:
{{شعر}}{{ب|آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی | وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی }}{{شعر}}{{ب|أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً|بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی}}{{پایان شعر}}


من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>.
* خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند.
* امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند<ref>شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.</ref>.


== اقرار به برتری علی ==
== اقرار به شفیع بودن ال محمد(علیهم‌السلام) ==
{{شعر}}{{ب|إذا نَحنُ فَضّلنَا عَلِیّاً فَإنَّنَا | رَوَافِضُ بالتفضیلِ عِندَ ذوی الجَهلِ }}{{شعر}}{{ب|وَ فَضلُ أبی بَکرٍ إذا مَا ذَکَرتُهُ|رُمیتُ بِنَصبٍ عِندَ ذِکری للفَضلِ  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فَلا زِلتُ ذَا رَفضٍ وَ نَصبٍ کِلاهُمَا|بِحُبَّیهِما حَتَّی أُوَسَّدَ فِی الرَّملَ}}{{پایان شعر}}
هر گاه ما حضرت علی را برتری دهیم،<br>
به خاطر این برتری، نزد این جاهلان مرتد و بی دین هستیم <br>
 
و اگر از فضل ابوبکر یاد کنیم، به این خاطر به ناجی بودن متهم می‌شوم <br>
 
بنابراین پیوسته به سبب دوستی آنان ناجی و رافضی هستم،<br>
زیرا تا وقتی که سر بر خاک می‌گذارم، آن دو را دوست دارم<ref>شعر امام شافعی، ص۱۰۸و۱۰۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۲۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۷.</ref>.
 
== اقرار به شفیع بودن ال محمد ==
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیه‌السلام) می‌گوید:
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیه‌السلام) می‌گوید:
{{شعر}}{{ب|لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ | فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ  }}{{شعر}}{{ب|هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی|إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ | فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ  }}{{شعر}}{{ب|هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی|إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب }}{{پایان شعر}}


اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمی کنم، 
* اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمی‌کنم،
ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان منند، اگر آنروز گناهانم فراوان باشد<ref>شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.</ref>.<br>
* ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان من هستند، اگر آن روز گناهانم فراوان باشد<ref>شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.</ref>.<br>


و همچنین:
و همچنین:
{{شعر}}{{ب|ویل لمن شفعاؤه خصماؤه  | و الصور فی یوم القیامة ینفخ }}{{شعر}}{{ب|لابد أن ترد القیامة فاطم |و قمیصها بدم الحسین مضمخ}}{{پایان شعر}}   
{{شعر}}{{ب|ویل لمن شفعاؤه خصماؤه  | و الصور فی یوم القیامة ینفخ }}{{شعر}}{{ب|لابد أن ترد القیامة فاطم |و قمیصها بدم الحسین مضمخ}}{{پایان شعر}}   
وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند<br>
* وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند
در حالی که در قیامت در صور دمیده می‌شود<br>
* در حالی که در قیامت در صور دمیده می‌شود
حتما فاطمه در قیامت باز می‌گردد<br>
* حتما فاطمه در قیامت باز می‌گردد
در حالیکه پیراهن خون‌آلود حسین(علیه السلام) با اوست<ref>حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.</ref>.
* در حالی‌که پیراهن خون‌آلود حسین(علیه‌السلام) با اوست<ref>حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.</ref>.


== حب اهل بیت همسنگ عدل و توحید ==
== حب اهل بیت(علیهم‌السلام) همسنگ عدل و توحید ==
{{شعر}}{{ب|لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ | سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ  }}{{شعر}}{{ب|العدل وَ التوحید فی جانبٍ |وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ | سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ  }}{{شعر}}{{ب|العدل وَ التوحید فی جانبٍ |وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ}}{{پایان شعر}}


اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بی اینکه نویسنده‌ای آن را نوشته باشد<br>، 
* اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بی اینکه نویسنده‌ای آن را نوشته باشد
به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر<ref>شعر امام شافعی، ص۱۵۳.</ref>.
* به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر<ref>شعر امام شافعی، ص۱۵۳.</ref>.


== برائت از کسانی که حب اهل بیت ندارند ==
== برائت از کسانی که حب اهل بیت(علیهم‌السلام) ندارند ==
{{شعر}}{{ب|إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ  }}{{شعر}}{{ب|يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا |فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ|يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ  }}{{شعر}}{{ب|يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا |فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ|يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ}}{{پایان شعر}}
هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم<br>
* هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم
 
* و نيز دو فرزندش و فاطمه پاكْ سرشت را
و نيز دو فرزندش و فاطمه پاكْ سرشت را<br>
* گفته مى‌شود: اى مردم! اين بحث را رها كنيد
 
* كه اين ، سخنِ رافضيان است  
گفته مى شود : اى مردم! اين بحث را رها كنيد<br>
* به درگاه الهى برائت مى‌جويم از مردمى كه
 
* دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند<ref>ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .</ref> .
كه اين ، سخنِ رافضيان است <br>
به درگاه الهى برائت مى جويم از مردمى كه<br>
 
دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند<ref>ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .</ref> .
 
== علی (علیه‌السلام)تنها کفو فاطمه ==
{{شعر}}{{ب|إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ }}{{شعر}}{{ب|وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ |وفي غَيرِهِ هَل أتى  «هَلْ أَتَى»}}{{پایان شعر}}
تا كى ، تا كى و تا چه زمانى<br>


در دوستى اين جوان، سرزنش شوم؟<br>
== دوستان اهل بیت(علیهم‌السلام) در بهشت و دشمنانشان در جهنم ==
 
آيا غير او با فاطمه ازدواج كرد؟<br>
 
و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد<ref>إنسان:۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.</ref>؟
 
== لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت ==
وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم می‌کشد و می‌گوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است،  آنگاه شافعی می‌سراید:
{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ | یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه }}{{شعر}}{{ب|إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه |أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|لی آل الرّسُول صلاة رَبی|وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه}}{{پایان شعر}}
 
من از دست مردمی که حب فرزندان فاطمه را کفر می‌دانند به خدا پناه می‌برم.<br>
چون کسانی که از علی یا فرزندان او یاد کنند، سخنانی می‌گویند تا پرده و پوشش یاد آنان باشد.<br>
رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد<ref>شعر امام شافعی، ص۲۱۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۵۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۱۲۴و۱۲۵.</ref>.
 
== دوستان اهل بیت در بهشت و دشمنانشان در جهنم ==
{{شعر}}{{ب|حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ }}{{شعر}}{{ب|هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی|أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یا أهل البیتِ المصطفی یا|عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی|و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ }}{{شعر}}{{ب|هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی|أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یا أهل البیتِ المصطفی یا|عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی|و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ }}{{پایان شعر}}
 
* ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم
ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم<br>
* هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است
* ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم
هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است<br>
* شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم
* آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت می‌ماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود<ref>شعر امام شافعی، ص۲۲۲و۲۲۳.</ref>.
ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم<br>
شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم<br>
آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت می‌ماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود<ref>شعر امام شافعی، ص۲۲۲و۲۲۳.</ref>.


== کشتی نجات بودن اهل بیت(علیهم‌السلام) ==   
== کشتی نجات بودن اهل بیت(علیهم‌السلام) ==   
{{شعر}}{{ب|وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم | مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ }}{{شعر}}{{ب|رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا |وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُم|کَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم | مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ }}{{شعر}}{{ب|رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا |وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُم|کَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ }}{{پایان شعر}}


چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده <br>
* چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده
 
* به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم
به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم<br>
* و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است<ref>شعر امام شافعی، ص۲۷۸.</ref>.
و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است<ref>شعر امام شافعی، ص۲۷۸.</ref>.


== تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت با واقعه کربلا ==
== تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت(علیهم‌السلام) با واقعه کربلا ==
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله:  
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله:  
{{شعر}}{{ب|و مما نفی نومی و شیب لحیتی | تعاریف ایام لهن خطوب }}{{شعر}}{{ب|تأوب همی و الفواد کتیب |وارق عینی و ارقاد غریب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|تزلزلت الدنیا لآل محمد|و کادت لهم صم الجبال تذوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فمن بلغ عن الحسین رساله|و ان کرهتها انفس و قلوب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|صبیغ بماء الارجوان خصیب }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|و مما نفی نومی و شیب لحیتی | تعاریف ایام لهن خطوب }}{{شعر}}{{ب|تأوب همی و الفواد کتیب |وارق عینی و ارقاد غریب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|تزلزلت الدنیا لآل محمد|و کادت لهم صم الجبال تذوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فمن بلغ عن الحسین رساله|و ان کرهتها انفس و قلوب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|صبیغ بماء الارجوان خصیب }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|نصلی علی المختار من آل هاشم | و نوذی بینه ان ذاک عجیب  }}{{شعر}}{{ب|لئن کان ذنبی حب آل محمد|فذلک ذنب لست عنه اتوب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|هم شفعائی یوم حشری و موقفی|و بغضهم للشافعی ذنوب  }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|نصلی علی المختار من آل هاشم | و نوذی بینه ان ذاک عجیب  }}{{شعر}}{{ب|لئن کان ذنبی حب آل محمد|فذلک ذنب لست عنه اتوب  }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|هم شفعائی یوم حشری و موقفی|و بغضهم للشافعی ذنوب  }}{{پایان شعر}}
«این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است. <br>
* این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است.  
دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است.<br>
* دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است.
دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است.<br>
* دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است.
آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند.<br>
* آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند.
حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده. <br>
* حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده.
عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می‌فرستیم<br>
* عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می‌فرستیم
و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل می‌رسانیم و اذیت می‌کنیم. <br>
* و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل می‌رسانیم و اذیت می‌کنیم.
اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.<br>
* اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.
اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کرده‌ام<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذوي القربی، جلد: ۳، صفحه: ۴۹، منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر، قم - ایران، 1422 ه.ق.</ref>».<br>
* اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کرده‌ام<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذوي القربی، جلد: ۳، صفحه: ۴۹، منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر، قم - ایران، 1422 ه.ق.</ref>».<br>


== منابع: ==  
== منابع: ==  

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۲

محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری می‌‌زیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیهم‌السلام) دارد که معروف هستند:

حضرت علی(علیه‌السلام) دارای فضایل اختصاصی

شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ
وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــهوَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ
وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ
  • گواهی می‌‌دهم به این که خدایی جز خدا نیست و شهادت می‌‌دهم که بعث حق است.
  • و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود.
  • و گواهی می‌‌دهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است[۱].

سوره انسان در مورد علی (علیه‌السلام)

از امام شافعی در مورد امام علی (علیه‌السلام) سؤال شد، ایشان گفت:

إنّا عَبــیدٌ لِفتیً أنزلَ فِیـــهِ {هَل أتَی} إلی مَتــی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟
  • ما چاکران آن جوانمرد هستیم که درباره ی او سوره ی (هل أتی – سوره ی انسان) نازل شده
  • تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟[۲].

محبت فراوان به علی(علیه‌السلام)

امام شافعی در مورد محبت به علی (علیه‌السلام) می‌گوید:

قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي
لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّخَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي
إن كانَ حُبُّ الوَلِيِّ رَفضا فَإِنَّني أرفَضُ العِبادِ
  • گفتند رافضى شده‌اى. گفتم: هرگز!
  • رفض، نه دين من است و نه باورم.
  • امّا بدون هيچ ترديدى دوست دارم
  • بهترين پيشوا و بهترين هدايتگر را.
  • اگر دوست داشتن «ولى» رفض است
  • من رافضى ترينِ بندگانم[۳].

علی (علیه‌السلام)تنها کفو فاطمه(سلام‌الله‌علیها)

إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟
وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ وفي غَيرِهِ هَل أتى «هَلْ أَتَى»
  • تا كى ، تا كى و تا چه زمانى
  • در دوستى اين جوان، سرزنش شوم؟
  • آيا غير او با فاطمه ازدواج كرد؟
  • و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد[۴]؟[۵]؟

برتری اهل بیت(علیهم‌السلام) و حبّ آنان

این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و می‌گوید:

یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ
سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیًفَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ
إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی
  • ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید.
  • به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر می‌شوند، بگویید:
  • اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم[۶].

خاندان نبی(علیهم‌السلام) وسیله نجات

امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمی‌رفت و به وادی ای فرود نمی‌آمد، جز اینکه می‌گریست و می‌خواند:

آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی
أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداًبِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی
  • خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند.
  • امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند[۷].

اقرار به شفیع بودن ال محمد(علیهم‌السلام)

ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیه‌السلام) می‌گوید:

لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ
هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفیإذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب
  • اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمی‌کنم،
  • ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان من هستند، اگر آن روز گناهانم فراوان باشد[۸].

و همچنین:

ویل لمن شفعاؤه خصماؤه و الصور فی یوم القیامة ینفخ
لابد أن ترد القیامة فاطم و قمیصها بدم الحسین مضمخ
  • وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند
  • در حالی که در قیامت در صور دمیده می‌شود
  • حتما فاطمه در قیامت باز می‌گردد
  • در حالی‌که پیراهن خون‌آلود حسین(علیه‌السلام) با اوست[۹].

حب اهل بیت(علیهم‌السلام) همسنگ عدل و توحید

لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ
العدل وَ التوحید فی جانبٍ وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ
  • اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بی اینکه نویسنده‌ای آن را نوشته باشد
  • به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر[۱۰].

برائت از کسانی که حب اهل بیت(علیهم‌السلام) ندارند

إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ
يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ
بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍيَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ
  • هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم
  • و نيز دو فرزندش و فاطمه پاكْ سرشت را
  • گفته مى‌شود: اى مردم! اين بحث را رها كنيد
  • كه اين ، سخنِ رافضيان است
  • به درگاه الهى برائت مى‌جويم از مردمى كه
  • دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند[۱۱] .

دوستان اهل بیت(علیهم‌السلام) در بهشت و دشمنانشان در جهنم

حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ
هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمیأفاضوا بالرّوایات الوقیّه
یا أهل البیتِ المصطفی یاعدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ
أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنیو کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌو الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ
  • ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم
  • هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است
  • ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم
  • شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم
  • آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت می‌ماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود[۱۲].

کشتی نجات بودن اهل بیت(علیهم‌السلام)

وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ
رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ
وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُمکَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ
  • چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده
  • به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم
  • و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است[۱۳].

تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت(علیهم‌السلام) با واقعه کربلا

امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله:

و مما نفی نومی و شیب لحیتی تعاریف ایام لهن خطوب
تأوب همی و الفواد کتیب وارق عینی و ارقاد غریب
تزلزلت الدنیا لآل محمدو کادت لهم صم الجبال تذوب
فمن بلغ عن الحسین رسالهو ان کرهتها انفس و قلوب
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌصبیغ بماء الارجوان خصیب
نصلی علی المختار من آل هاشم و نوذی بینه ان ذاک عجیب
لئن کان ذنبی حب آل محمدفذلک ذنب لست عنه اتوب
هم شفعائی یوم حشری و موقفیو بغضهم للشافعی ذنوب
  • این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است.
  • دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است.
  • دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است.
  • آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند.
  • حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده.
  • عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می‌فرستیم
  • و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل می‌رسانیم و اذیت می‌کنیم.
  • اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.
  • اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کرده‌ام[۱۴]».

منابع:

سایت اخوت ۱- مصطفی بهجت، مجاهد، شعر امام شافعی، عباس اطمینانی، سنندج، دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰ش

۲- بدیع یعقوب، امیل، دیوان الإمام الشافعی، بیروت - لبنان، دارالکتاب العربی، ۱۴۳۰هـ

۳- المصطاوی، عبدالرحمن، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، دارالمعرفة، ۱۴۳۰هـ

۴- البقاعی، ایمان، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۱ هـ

  1. شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.
  2. شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.
  3. شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.
  4. إنسان:۱
  5. الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.
  6. امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.
  7. شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.
  8. شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.
  9. حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.
  10. شعر امام شافعی، ص۱۵۳.
  11. ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .
  12. شعر امام شافعی، ص۲۲۲و۲۲۳.
  13. شعر امام شافعی، ص۲۷۸.
  14. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذوي القربی، جلد: ۳، صفحه: ۴۹، منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر، قم - ایران، 1422 ه.ق.