۵۴
ویرایش
Y.zeynivand (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Y.zeynivand (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
«حضرة» در كشورهای عربی و برخی كشورهای اسلامی غیر عربی مانند: [[اندونزی]] و [[مالزی]] با همین نام شناخته شدهاند و كشورهای دیگر مانند تركیه و بالكان با نامهای دیگر از آن نام می برند. این مراسم اكثرا در شب پنجشنبه و بعد از نماز عشاء یا در روز جمعه، بعد از نماز جمعه برگزار می شود. مسلمانان صوفی، معتقدند اصل «حضرة» در شریعت اسلام به تفسیرآنان از آیات قرآن و احادیث نبوی بر میگردد كه به برگزاری مراسم ذكر و دعا دسته جمعی و صلوات بر پیامبر فرا میخواند و آن را وسیله ای برای افزایش رغبت انسان برای اداء واجبات دینی میدانند. | «حضرة» در كشورهای عربی و برخی كشورهای اسلامی غیر عربی مانند: [[اندونزی]] و [[مالزی]] با همین نام شناخته شدهاند و كشورهای دیگر مانند تركیه و بالكان با نامهای دیگر از آن نام می برند. این مراسم اكثرا در شب پنجشنبه و بعد از نماز عشاء یا در روز جمعه، بعد از نماز جمعه برگزار می شود. مسلمانان صوفی، معتقدند اصل «حضرة» در شریعت اسلام به تفسیرآنان از آیات قرآن و احادیث نبوی بر میگردد كه به برگزاری مراسم ذكر و دعا دسته جمعی و صلوات بر پیامبر فرا میخواند و آن را وسیله ای برای افزایش رغبت انسان برای اداء واجبات دینی میدانند. | ||
<br> | <br> | ||
این در حالی است كه مسلمانان سلفی [[حضرة]] را بدعت و جدای از دین اسلام می دانند. صادق رزقی در كتاب «الأغانی التونسیة» بیان میكند: «حضرة عبارت است از ایستادن گروهی پابرنه و با لباس مخصوص صوفی در صف جلو است كه اسم جلاله الله را با ضمیر «هو»، با ضربههای هماهنگ، یكی پس از دیگری بیان می كنند و هماهنگ با ریتم گروه، در بیان این ذكر اوج میگیرند». حضرة اصطلاحی است كه به معنای «حضور قلب در پیشگاه خداوند است كه یكی از مهمترین اصول طریقت صوفی به شمار میآید. و گروهی زیر نظر شیخ یا نائب او به اسم (مقدم)، به ذكر خداوند میپردازند. این مراسم با تلاوت قرآن آغاز میشود. سپس سرودههای عرفایی چون شیخ عبدالغنی | این در حالی است كه مسلمانان سلفی [[حضرة]] را بدعت و جدای از دین اسلام می دانند. صادق رزقی در كتاب «الأغانی التونسیة» بیان میكند: «حضرة عبارت است از ایستادن گروهی پابرنه و با لباس مخصوص صوفی در صف جلو است كه اسم جلاله الله را با ضمیر «هو»، با ضربههای هماهنگ، یكی پس از دیگری بیان می كنند و هماهنگ با ریتم گروه، در بیان این ذكر اوج میگیرند». حضرة اصطلاحی است كه به معنای «حضور قلب در پیشگاه خداوند است كه یكی از مهمترین اصول طریقت صوفی به شمار میآید. و گروهی زیر نظر شیخ یا نائب او به اسم (مقدم)، به ذكر خداوند میپردازند. این مراسم با تلاوت قرآن آغاز میشود. سپس سرودههای عرفایی چون [[شیخ عبدالغنی نابلسی]]، ابن فارض، ابن عربی و غیره را می خوانند. پس از آن دوباره با ذكر میپردازند تا زمانی كه شیخ یا مقدم آن را پایان دهند. حضرة از شیوخ و عرفای بزرگ به ارث رسیده است و براساس آنچه در كتاب متصوفه آمده حضرة به عنوان مظهری از مظاهر تصوف به شمار میآید. به عقیده دكتر مراد سیالة: «حضرة به معنای حضور و اجتماعی است كه اشخاصی كه منسوب به طریقت خاصی هستند گرد هم میآیند و به تمرین آیین و عادات خویش در محضر شیخ طریقت میپردازند». | ||
<br> | <br> | ||
حضرة در تصوف تونسی یكی از مظاهر فعالیتهای طریقت صوفی است كه آن را از سایر طریقتها جدا میكند. عادتا پیروان به همراه شیخ خویش در خانقاه برای تمرین آیین خود گرد هم میآیند. این دیدار به دو بخش تقسیم می شود: بخش اول مربوط به ذكر و تلاوت اوراد، احزاب و بحوری است كه مؤسس طریقت آن را تالیف نموده و بخش دوم كه همان حضرة است از سرودهها و آوازهایی تشكیل شده كه در برخی از طریقتها برای تمجید و مدح ولی مورد استفاده قرار میگیرد. حضرة در طریقت های مختلف متفاوت است. در حالی كه پیروان شاذلیه به ذكر اسم جلاله الله، همراه با حركات ساده بدن میپردازند پیروان طریقتهای دیگر مانند عیساویه، رقص های پیچیده و هماهنگ اجرا میكنند و مجلس، به جشن موسیقی تبدیل میشود كه طبق آیین، درآن تار و دف مینوازند. | حضرة در تصوف تونسی یكی از مظاهر فعالیتهای طریقت صوفی است كه آن را از سایر طریقتها جدا میكند. عادتا پیروان به همراه شیخ خویش در خانقاه برای تمرین آیین خود گرد هم میآیند. این دیدار به دو بخش تقسیم می شود: بخش اول مربوط به ذكر و تلاوت اوراد، احزاب و بحوری است كه مؤسس طریقت آن را تالیف نموده و بخش دوم كه همان حضرة است از سرودهها و آوازهایی تشكیل شده كه در برخی از طریقتها برای تمجید و مدح ولی مورد استفاده قرار میگیرد. حضرة در طریقت های مختلف متفاوت است. در حالی كه پیروان شاذلیه به ذكر اسم جلاله الله، همراه با حركات ساده بدن میپردازند پیروان طریقتهای دیگر مانند عیساویه، رقص های پیچیده و هماهنگ اجرا میكنند و مجلس، به جشن موسیقی تبدیل میشود كه طبق آیین، درآن تار و دف مینوازند. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==بلحسن شاذليه== | ==بلحسن شاذليه== | ||
<br> | <br> | ||
مؤسس طریقت شاذلیه، بلحسن شاذلی است كه از مشهور ترین اولیای تونس به شمار میرود و مقبره نمادین وی در تونس بر بالای تپهای قرار دارد. وی شاگردان بسیاری داشت و پس از اینكه قاضی شهر، علیه او نزد امیر توطئه چینی كرد برای نجات جان خود به مصر فرار كرد و پس از ترک تونس، پیروانش به نشر طریقت وی پرداختند و شهرت او جهان گیر شد تا جایی كه یكی از قطبهای تصوف اسلامی به شمار میآید و پیروانش تا كنون، همواره به ذكر و دعا میپردازند و به فقرا صدقه میدهند. | مؤسس طریقت شاذلیه، [[بلحسن شاذلی]] است كه از مشهور ترین اولیای تونس به شمار میرود و مقبره نمادین وی در تونس بر بالای تپهای قرار دارد. وی شاگردان بسیاری داشت و پس از اینكه قاضی شهر، علیه او نزد امیر توطئه چینی كرد برای نجات جان خود به مصر فرار كرد و پس از ترک تونس، پیروانش به نشر طریقت وی پرداختند و شهرت او جهان گیر شد تا جایی كه یكی از قطبهای تصوف اسلامی به شمار میآید و پیروانش تا كنون، همواره به ذكر و دعا میپردازند و به فقرا صدقه میدهند. | ||
<br> | <br> | ||
ضریح محرز كه در نزد پیروان خود به سلطان مدینه معروف است(در دروازه سویقه در شهر عتیقه) نه تنها زیارتگاه مسلمانان تونسی است بلكه یهودیان هم او را زیارت میكنند و او را به عنوان فقیه و عالم میشناسند و یاری رساندن به مظلومین و ستمدیدگان را جزو سیره او میدانند. وی تفاوتی بین مسلمانان و مسیحی و یهودی قائل نمیشد و با همه، با محبت بر خورد میكرد. برخی روایتهای شفاهی و مكتوب، از نقش وی در ورود یهود به شهر عتیقه و ساخت منطقهای در آن جا سخن میگویند. گفته شده، محرز بر بالای سقف خانقاه خود ایستاد و عصای خود را پرتاب كرد و مكان مشخص شده با عصا را منطقه یهود تعیین كرد كه نزدیک به مسجد و ضریح خود اوست. | ضریح محرز كه در نزد پیروان خود به سلطان مدینه معروف است(در دروازه سویقه در شهر عتیقه) نه تنها زیارتگاه مسلمانان تونسی است بلكه یهودیان هم او را زیارت میكنند و او را به عنوان فقیه و عالم میشناسند و یاری رساندن به مظلومین و ستمدیدگان را جزو سیره او میدانند. وی تفاوتی بین مسلمانان و مسیحی و یهودی قائل نمیشد و با همه، با محبت بر خورد میكرد. برخی روایتهای شفاهی و مكتوب، از نقش وی در ورود یهود به شهر عتیقه و ساخت منطقهای در آن جا سخن میگویند. گفته شده، محرز بر بالای سقف خانقاه خود ایستاد و عصای خود را پرتاب كرد و مكان مشخص شده با عصا را منطقه یهود تعیین كرد كه نزدیک به مسجد و ضریح خود اوست. | ||
<br> | <br> |
ویرایش