۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''سیّد نعمت الله جزایری''' که از فقیهان، محدثین و ادبای بزرگ [[شیعه]] در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم | '''سیّد نعمت الله جزایری''' که از فقیهان، محدثین و ادبای بزرگ [[شیعه]] در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است، در یکی از جزایر پیرامون [[بصره]] (بین [[دجله]] و [[فرات]]) به نام <big>صباغیه</big>، حدود سال ١٠۵٠ قمری دیده به جهان گشود. | ||
وی سر سلسله ی خاندان مشهور علمی و دینی سادات جزایری بود که سه قرن در منطقه | وی سر سلسله ی خاندان مشهور علمی و دینی سادات جزایری بود که سه قرن در منطقه خوزستان به ویژه شوشتر خدمات ارزندهای کردند. پدر او سیّد عبدالله با دوازده واسطه به [[موسی بن جعفر|امام موسی کاظم(علیهالسلام)]] میرسد. | ||
'''سید نعمت الله جزایری''' از شاگردان [[علامه مجلسی]] و [[محقق خوانساری]] است. در منطقه خوزستان به ویژه شوشتر، مساجد و مدارس دینی متعددی احداث نمود و به تربیت مشتاقان علوم [[اهلبیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] پرداخت. علامه جزایری صاحب آثار متعددی از جمله <big>ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار</big> میباشد. | '''سید نعمت الله جزایری''' از شاگردان [[علامه مجلسی]] و [[محقق خوانساری]] است. در منطقه خوزستان به ویژه شوشتر، مساجد و مدارس دینی متعددی احداث نمود و به تربیت مشتاقان علوم [[اهلبیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] پرداخت. علامه جزایری صاحب آثار متعددی از جمله <big>ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار</big> میباشد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== تحصیلات علامه جزایری == | == تحصیلات علامه جزایری == | ||
نعمت الله روزهای کودکی را شتابان پشت سر نهاد و با بهره گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید. در این هنگام همراه برادرش سید نجم الدین رهسپار | نعمت الله روزهای کودکی را شتابان پشت سر نهاد و با بهره گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید. در این هنگام همراه برادرش سید نجم الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصور به اقامت گزید<ref> الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 304 - 307</ref>. | ||
تهیدستی بسیار نعمت الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس بیرون آورده، به نسخه برداری از کتابها، تصحیح نسخه ها و حاشیه نویسی کشاند<ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 304 - 307</ref>. فرزند سید عبدالله گاه تا بامداد کار میکرد، درس میخواند و پس از نماز صبح و مطالعه ویژه بامدادی سر بر کتاب نهاده، لحظه ای میآرامید. آنگاه تا نیمروز تدریس میکرد و پس از نماز ظهر به درس یکی از استادان میشتافت<ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 312</ref>. | تهیدستی بسیار نعمت الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس بیرون آورده، به نسخه برداری از کتابها، تصحیح نسخه ها و حاشیه نویسی کشاند<ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 304 - 307</ref>. فرزند سید عبدالله گاه تا بامداد کار میکرد، درس میخواند و پس از نماز صبح و مطالعه ویژه بامدادی سر بر کتاب نهاده، لحظه ای میآرامید. آنگاه تا نیمروز تدریس میکرد و پس از نماز ظهر به درس یکی از استادان میشتافت<ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 312</ref>. | ||
بنابراین نوجوان [[بین النهرین]] گاه چنان در تهیدستی فرو میرفت که حتی توان خرید لقمه نانی را نداشت. در چنین موقعیت دشواری چراغ | بنابراین نوجوان [[بین النهرین]] گاه چنان در تهیدستی فرو میرفت که حتی توان خرید لقمه نانی را نداشت. در چنین موقعیت دشواری چراغ حجره اش به سبب بی روغنی خاموش میماند و سید نعمت الله را در اندوهی جانکاه فرو میبرد. او برای تحمل گرسنگی توان بسیار داشت ولی هرگز نمیتوانست به دلیل ناداری درس شامگاهی را ترک کند. بنابراین به مهتاب، خانه دوستان یا مسجد جامع پناه میبرد<ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 312</ref>. | ||
سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری میکردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند. | سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری میکردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری | # ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری | ||
# ابوالحسن شوشتری | # ابوالحسن شوشتری | ||
# شیخ علی بن حسین جامعی عاملی | # شیخ علی بن حسین جامعی عاملی | ||
# فتحالله بن علوان الکعبی الدورقی | # فتحالله بن علوان الکعبی الدورقی | ||
# قاضی محمدتقی شوشتری | # قاضی محمدتقی شوشتری | ||
# شیخ محمد الضبیری | # شیخ محمد الضبیری | ||
# شیخ محمد علمالهدی کاشانی | # شیخ محمد علمالهدی کاشانی | ||
# شیخ محمد نجار شوشتری | # شیخ محمد نجار شوشتری | ||
# محمود بن میرعلی میمندی<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۶۸، ۱۰۳</ref>. | # محمود بن میرعلی میمندی<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۶۸، ۱۰۳</ref>. | ||
خط ۸۲: | خط ۷۴: | ||
== در گذشت علامه جزایری == | == در گذشت علامه جزایری == | ||
مرجع 62 ساله جنوب آنگاه که به سمت [[خوزستان]] ادامه مسیر میداد به شدت بیمار شد کاروانیان چون به جایدر (منزلگاهی نزدیک پلدختر) رسیدند سید را فرو آوردند تا لختی بیاساید<ref>نابغه فقه و حدیث، ص 225</ref>، لیکن در این وادی بیماری شدت یافت و سرانجام در شب | مرجع 62 ساله جنوب آنگاه که به سمت [[خوزستان]] ادامه مسیر میداد به شدت بیمار شد کاروانیان چون به جایدر (منزلگاهی نزدیک پلدختر) رسیدند سید را فرو آوردند تا لختی بیاساید<ref>نابغه فقه و حدیث، ص 225</ref>، لیکن در این وادی بیماری شدت یافت و سرانجام در شب جمعه 22 [[شوال]] 1112 ق<ref>فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص 81</ref>. دیدگانی که به برکت خاک [[مقبره]] [[ائمه|امامان معصوم(علیهالسلام)]] فروغی آسمانی یافته بود، برای همیشه بسته شد. | ||
مسافران پاکدل شوشتری پیکر پاک مرجعشان را غریبانه در جایدر به خاک سپردند. نیکان آن سامان، که قدر گوهر رخشان جزایر را میدانستند، بر آرامگاهش ساختمانی سراسر عشق و اخلاص بنیاد نهادند و برای تامین مخارج قاریان و خدمتگزاران حرمش موقوفاتی در نظر گرفتند<ref>کشف الاسرار، ج 1، ص 442 - 445</ref>. | مسافران پاکدل شوشتری پیکر پاک مرجعشان را غریبانه در جایدر به خاک سپردند. نیکان آن سامان، که قدر گوهر رخشان جزایر را میدانستند، بر آرامگاهش ساختمانی سراسر عشق و اخلاص بنیاد نهادند و برای تامین مخارج قاریان و خدمتگزاران حرمش موقوفاتی در نظر گرفتند<ref>کشف الاسرار، ج 1، ص 442 - 445</ref>. |