سید کاظم حسینی حائری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
'''سید کاظم حسینی حائری''' (متولد 1317ش- کربلا)، فقیه، اصولی، از [[مراجع تقلید شیعه]]، نویسنده، مقرر و مؤسس [[مدرسه علمیه سید محمد باقر صدر]] می باشد.
'''سید کاظم حسینی حائری''' (متولد 1317ش- کربلا)، فقیه، اصولی، از [[مراجع تقلید شیعه]]، نویسنده، مقرر و مؤسس [[مدرسه علمیه سید محمد باقر صدر]] می باشد.


==تحصیلات==
= تحصیلات =
سيد كاظم حسينى حائرى تحصيلات خود را از پنج سالگى در محضر مادر فاضل خود آغاز كرد.او خواندن و نوشتن و قرائت [[قرآن]]، دعا، زيارت، برخى از رساله‌هاى عمليه و تعدادى از کتاب‌هاى حديث مانند«عين الحياة»علامه مجلسى را از مادر خود فرا گرفت.سپس در محضر پدر دانشمندش، علوم عربى، مكاسب شيخ انصارى و كفايه آخوند خراسانى را آموخت.پدرش شيوۀ خاصى در درس دادن به او داشت.او از فرزندش مى‌خواست تا هر درسى را خود مطالعه نمايد و در جلسه درس ارائه دهد و او اشكالاتش را بر طرف مى‌ساخت.
سيد كاظم حسينى حائرى تحصيلات خود را از پنج سالگى در محضر مادر فاضل خود آغاز كرد.او خواندن و نوشتن و قرائت [[قرآن]]، دعا، زيارت، برخى از رساله‌هاى عمليه و تعدادى از کتاب‌هاى حديث مانند«عين الحياة»[[علامه مجلسى]] را از مادر خود فرا گرفت.سپس در محضر پدر دانشمندش، علوم عربى، مكاسب [[شيخ انصارى]] و كفايه [[آخوند خراسانى]] را آموخت.پدرش شيوۀ خاصى در درس دادن به او داشت.او از فرزندش مى‌خواست تا هر درسى را خود مطالعه نمايد و در جلسه درس ارائه دهد و او اشكالاتش را بر طرف مى‌ساخت. <br>
آیت‌الله حائرى از محضر درس برخى ديگر از اساتيد دوره سطح حوزه علميه نجف اشرف نيز بهره برد.وى در هفده سالگى پس از اتمام دوره سطح در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت‌الله سيد محمد شاهرودى شركت كرد.و چندين دوره خارج اصول و کتاب‌هاى متعدد فقهى را از محضر ايشان فرا گرفت.وى بسيار مورد علاقه آيت‌اللّه شاهرودى استاد خود بود به حدى كه آیت‌الله شاهرودى جواب برخى از استفتائات خود را به ايشان واگذار مى‌كرد.<br>


==هجرت به قم==
آیت‌الله حائرى از محضر درس برخى ديگر از اساتيد دوره سطح حوزه علميه [[نجف اشرف]] نيز بهره برد.وى در هفده سالگى پس از اتمام دوره سطح در درس خارج فقه و اصول  [[آیت‌الله سيد محمد شاهرودى]] شركت كرد.و چندين دوره خارج اصول و کتاب‌هاى متعدد فقهى را از محضر ايشان فرا گرفت.وى بسيار مورد علاقه آيت‌اللّه شاهرودى استاد خود بود به حدى كه آیت‌الله شاهرودى جواب برخى از استفتائات خود را به ايشان واگذار مى‌كرد.<br>
سيد كاظم حائرى در سال 1394 هجرى قمرى بر اثر فشارهاى دولت عراق مجبور به ترك وطن و مهاجرت به ايران شد.او به شهر قم آمد و در حوزه علميه قم شروع به درس و بحث و ادامه راه استاد شهيد خود نمود.وى با مجالس درس پر رونق خود جمع فراوانى از فضلاى حوزه را به دور خود جمع نمود و آنان را با افكار عالى خود و شهيد سيد محمدباقرصدر آشنا نمود.يكى از خدمات بزرگى كه ايشان در اين  
 
= هجرت به قم =
سيد كاظم حائرى در سال 1394 هجرى قمرى بر اثر فشارهاى دولت [[عراق]] مجبور به ترك وطن و مهاجرت به [[ايران]] شد.او به شهر [[قم]] آمد و در [[حوزه علميه قم]] شروع به درس و بحث و ادامه راه استاد شهيد خود نمود.
وى با مجالس درس پر رونق خود جمع فراوانى از فضلاى حوزه را به دور خود جمع نمود و آنان را با افكار عالى خود و شهيد [[سيد محمدباقرصدر]] آشنا نمود.يكى از خدمات بزرگى كه ايشان در اين  
دوران به انجام رساندند تأسيس مدرسه‌اى علميه به نام «مدرسه علميه شهيد سيد محمدباقرصدر» است.وى شبهاى جمعه و شبهاى ماه مبارک رمضان در اين مدرسه به تدريس اخلاق و عقايد مى‌پردازد.  
دوران به انجام رساندند تأسيس مدرسه‌اى علميه به نام «مدرسه علميه شهيد سيد محمدباقرصدر» است.وى شبهاى جمعه و شبهاى ماه مبارک رمضان در اين مدرسه به تدريس اخلاق و عقايد مى‌پردازد.  
از ديگر خدماتى كه ايشان در اين دوران به عمل آوردند تأسيس مركزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراكز تبليغى است.<br>
از ديگر خدماتى كه ايشان در اين دوران به عمل آوردند تأسيس مركزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراكز تبليغى است.<br>




==شاگرد مکتب صدر==
= شاگرد مکتب صدر =
آشنايى با شهيد سيد محمدباقرصدر تحولى عظيم در زندگى علمى آيت‌اللّه حائرى ايجاد كرد.ايشان خود در اين باره مى‌فرمايد:  
آشنايى با شهيد سيد محمدباقرصدر تحولى عظيم در زندگى علمى آيت‌اللّه حائرى ايجاد كرد.ايشان خود در اين باره مى‌فرمايد:  
«در همين بين با آیت‌الله شهيد سيد محمدباقرصدر آشنا شدم و حدود چهارده سال از محضر آن شهيد بزرگوار، فقه و اصول فرا گرفتم.افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ايشان بهره برده‌ام، بدين گونه كه دو اثر مهم ايشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مى‌كردم و هر كجا شبهه و پرسشى پيش مى‌آمد، در محضر ايشان مطرح مى‌كردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز می‌كردند و به پرسشها، پاسخ مى‌دادند.همچنين، كتاب «الأسس المنطقيه» را در نزد ايشان خوانده‌ام و در تدوين بخشى از اين كتاب با حضرت ايشان همكارى علمى داشته‌ام.اين كتاب، در حساب احتمالات و بيان چگونگى رسيدن احتمالات، به علم است.  
«در همين بين با [[آیت‌الله شهيد سيد محمدباقرصدر]] آشنا شدم و حدود چهارده سال از محضر آن شهيد بزرگوار، فقه و اصول فرا گرفتم.
افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ايشان بهره برده‌ام، بدين گونه كه دو اثر مهم ايشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مى‌كردم و هر كجا شبهه و پرسشى پيش مى‌آمد، در محضر ايشان مطرح مى‌كردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز می‌كردند و به پرسشها، پاسخ مى‌دادند.همچنين، كتاب «الأسس المنطقيه» را در نزد ايشان خوانده‌ام و در تدوين بخشى از اين كتاب با حضرت ايشان همكارى علمى داشته‌ام.اين كتاب، در حساب احتمالات و بيان چگونگى رسيدن احتمالات، به علم است.  
در ابتداى آشنايى من با ايشان، بحث ايشان دربارۀ «ترتب» بود.پس از مدتى شركت در درس، براى من مشكلاتى پيش آمد كه بر آن شدم در درس حاضر نشوم.ايشان، از اين جريان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در اين درس حاضر شوى، من اجتهاد تو را تضمين مى‌كنم». <br>
در ابتداى آشنايى من با ايشان، بحث ايشان دربارۀ «ترتب» بود.پس از مدتى شركت در درس، براى من مشكلاتى پيش آمد كه بر آن شدم در درس حاضر نشوم.ايشان، از اين جريان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در اين درس حاضر شوى، من اجتهاد تو را تضمين مى‌كنم». <br>
==شهادت فرزند==
 
 
= شهادت فرزند =


از ديگر فداكاریهاى حضرت آيت‌اللّه سيد كاظم حائرى فرستادن فرزند خود به جبهه‌هاى حق عليه باطل بوده وى با اين كار ثابت كرد كه فقط اهل سخن نيست بلكه اهل عمل نيز هست و سرانجام فرزند شجاع ايشان سيد جواد حسينى حائرى در راه دفاع از اسلام و راه جدش حسين بن علی‌ عليه‌السلام در جبهه‌هاى حق به شهادت رسيد. <br>
از ديگر فداكاریهاى حضرت آيت‌اللّه سيد كاظم حائرى فرستادن فرزند خود به جبهه‌هاى حق عليه باطل بوده وى با اين كار ثابت كرد كه فقط اهل سخن نيست بلكه اهل عمل نيز هست و سرانجام فرزند شجاع ايشان سيد جواد حسينى حائرى در راه دفاع از اسلام و راه جدش حسين بن علی‌ عليه‌السلام در جبهه‌هاى حق به شهادت رسيد. <br>




==آثار==
= آثار =
سيد كاظم حائرى داراى تأليفات ارزشمندى است.ايشان تاكنون کتاب‌هاى فراوانى در موضوعات گوناگون به نگارش در آورده كه برخى از آنهامانند:  
سيد كاظم حائرى داراى تأليفات ارزشمندى است.ايشان تاكنون کتاب‌هاى فراوانى در موضوعات گوناگون به نگارش در آورده كه برخى از آنهامانند:  
«مباحث الاصول»  
«مباحث الاصول»  
اين كتاب تقريرات درس خارج اصول شهيد سيد محمدباقرصدر است.
اين كتاب تقريرات درس خارج اصول شهيد سيد محمدباقرصدر است.<br>
«أساس الحكومة الاسلامية»  
 
اين كتاب دربارۀ دموكراسى، شورا و ولايت فقيه است.
«أساس الحكومة الاسلامية» <br>
 
اين كتاب دربارۀ دموكراسى، شورا و ولايت فقيه است.<br>
 
«الكفاح المسلح فى الاسلام»  
«الكفاح المسلح فى الاسلام»  
اين كتاب درباره جهاد در زمان غيبت است.
اين كتاب درباره جهاد در زمان غيبت است.
خط ۷۴: خط ۸۲:
<br>
<br>


==نامه سید محمد باقر صدر==
= نامه سید محمد باقر صدر =


شهيد سيد محمدباقرصدر نيز علاقه وافرى به آيت‌اللّه سيد كاظم حائرى داشت.وى در يكى از نامه‌هاى خود به ايشان مى‌فرمايد:  
شهيد سيد محمدباقرصدر نيز علاقه وافرى به آيت‌اللّه سيد كاظم حائرى داشت.وى در يكى از نامه‌هاى خود به ايشان مى‌فرمايد:  
خط ۸۲: خط ۹۰:
«قد ربيتك يا أبا جواد من الناحية العلمية و كنت آمل أن أستعين بك فى هذه المرحلة».  
«قد ربيتك يا أبا جواد من الناحية العلمية و كنت آمل أن أستعين بك فى هذه المرحلة».  
اى ابا جواد من شما را از جهت علمى تربيت نمودم و آرزو دارم تا در اين دوران از يارى شما بهره‌مند گردم». <br>
اى ابا جواد من شما را از جهت علمى تربيت نمودم و آرزو دارم تا در اين دوران از يارى شما بهره‌مند گردم». <br>
==مواضع وپیام ها==
 
===همایش طلایه داران صلح و وحدت اسلامی===
= مواضع وپیام ها =
بسم الله الرحمن الرحیم
 
==همایش طلایه داران صلح و وحدت اسلامی==
بسم الله الرحمن الرحیم<br>
 
والحمد للّه رب العالمین والصلاة والسلام علی رسوله الأمین وعلی آله الغرّ المیامین
والحمد للّه رب العالمین والصلاة والسلام علی رسوله الأمین وعلی آله الغرّ المیامین
حضارگرامی!
حضارگرامی!
سلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته
سلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته
یکی از ویژگی‌های استاد شهید ما آیت‌الله سید محمدباقر صدر قدس‌سره در کنار همۀ فضائل و محاسن انبوه و پرشمارش عبارت است از وحدت‌گرایی و رویکرد تقریبی که در همه میدان‌های فعالیت او وجود داشت؛ چه در عرصه افکار و مفاهیم و چه در عرصه فعالیت‌های عملی و اجتماعی‌ به‌ویژه مبارزه شجاعانه و هشیارانه‌اش با رژیم حاکم [در عراق] که به شهادت او و خواهر دانشمندش رضوان‌الله‌علیهما منجر شد.
یکی از ویژگی‌های استاد شهید ما آیت‌الله سید محمدباقر صدر قدس‌سره در کنار همۀ فضائل و محاسن انبوه و پرشمارش عبارت است از وحدت‌گرایی و رویکرد تقریبی که در همه میدان‌های فعالیت او وجود داشت؛ چه در عرصه افکار و مفاهیم و چه در عرصه فعالیت‌های عملی و اجتماعی‌ به‌ویژه مبارزه شجاعانه و هشیارانه‌اش با رژیم حاکم [در عراق] که به شهادت او و خواهر دانشمندش رضوان‌الله‌علیهما منجر شد.
این ویژگی را می‌توان از شاخصه‌های پیش رو به‌دست آورد:
این ویژگی را می‌توان از شاخصه‌های پیش رو به‌دست آورد:<br>
۱- طرح‌های تمدنی کلان او که در کتاب‌هایی چون «فلسفتنا»، «الأسس المنطقیة للإستقراء»، «اقتصادنا» و «البنک اللاربوی» بازتاب یافته است. او در این طرح‌ها امت اسلام را با همه گستره پردامنه و وجود وسیعش در نظر داشت و نیازهای فکری، اعتقادی، روشی و عملی همه امت را تشخیص می‌داد و سپس به رفع نیازها و درمان دردهای آن می‌پرداخت. او نگاه خود را به زاویه اجتماعی محدودی نمی‌دوخت، بلکه در بررسی شرایط امت و برآورد آینده آن، نگاهی کاملاً باز داشت و توانایی‌های علمی خود را در راه خدمت به همۀ کرانه‌های وجود امت اسلام به کار می‌انداخت و از این رو به‌راستی نظریه‌پردازی متعلق به همه جریان‌ها و گرایش‌های مذهبی امت اسلام بود.
 
۱- طرح‌های تمدنی کلان او که در کتاب‌هایی چون «فلسفتنا»، «الأسس المنطقیة للإستقراء»، «اقتصادنا» و «البنک اللاربوی» بازتاب یافته است. او در این طرح‌ها امت اسلام را با همه گستره پردامنه و وجود وسیعش در نظر داشت و نیازهای فکری، اعتقادی، روشی و عملی همه امت را تشخیص می‌داد و سپس به رفع نیازها و درمان دردهای آن می‌پرداخت. او نگاه خود را به زاویه اجتماعی محدودی نمی‌دوخت، بلکه در بررسی شرایط امت و برآورد آینده آن، نگاهی کاملاً باز داشت و توانایی‌های علمی خود را در راه خدمت به همۀ کرانه‌های وجود امت اسلام به کار می‌انداخت و از این رو به‌راستی نظریه‌پردازی متعلق به همه جریان‌ها و گرایش‌های مذهبی امت اسلام بود.<br>
 




خط ۱۱۴: خط ۱۲۷:


همین روش در کتاب «بحث حول المهدی» نیز مشهود است. او بحث خود را با طرح پرسش‌هایی که در ذهن عموم مسلمانان و پژوهشگران وجود دارد می‌آغازد و سپس همه توان فکری و نبوغ پژوهشی خود را در مسیر پاسخ به این پرسش‌ها به کار می‌اندازد و اندیشه مهدویت را در قالبی عقلانی و عقلایی و نه در پوششی افسانه‌ای ارائه می‌کند و نه تنها عرصه را بر مخاطب تنگ نمی‌سازد، بلکه برای مخاطب خود این امکان را فراهم می‌آورد که آنچه را می‌خواند با پیشینه‌های ذهنی‌اش مقایسه کند.
همین روش در کتاب «بحث حول المهدی» نیز مشهود است. او بحث خود را با طرح پرسش‌هایی که در ذهن عموم مسلمانان و پژوهشگران وجود دارد می‌آغازد و سپس همه توان فکری و نبوغ پژوهشی خود را در مسیر پاسخ به این پرسش‌ها به کار می‌اندازد و اندیشه مهدویت را در قالبی عقلانی و عقلایی و نه در پوششی افسانه‌ای ارائه می‌کند و نه تنها عرصه را بر مخاطب تنگ نمی‌سازد، بلکه برای مخاطب خود این امکان را فراهم می‌آورد که آنچه را می‌خواند با پیشینه‌های ذهنی‌اش مقایسه کند.
بدین‌سان شهید صدر نمونه‌هایی عالی از گفت‌وگوی مذهبی برادرانه و آرام را به نمایش گذاشته است؛ گفت‌وگویی که کینه‌ورزی و ادبیات تحقیر دیگر مذاهب یا جسارت به بزرگان دیگران جایی در آن ندارد.
بدین‌سان شهید صدر نمونه‌هایی عالی از گفت‌وگوی مذهبی برادرانه و آرام را به نمایش گذاشته است؛ گفت‌وگویی که کینه‌ورزی و ادبیات تحقیر دیگر مذاهب یا جسارت به بزرگان دیگران جایی در آن ندارد.<br>
۴- دیدگاه شهید صدر نسبت به مرجعیت. او مرجع را رهبری برای عموم مسلمانان می‌دانست که در تلاش‌های نظری و عملی‌اش دغدغه همه امت را دارد و این‌طور نیست که تنها مرجع یک فرقه یا گروه معین باشد. بر همین اساس به مبارزه بر ضد حکومت ستمگر عراق برخاست؛‌ چراکه می‌دید نظام بعثی به زور سلاح بر گرده ملت عراق سوار شده و این ملت را از ابتدایی‌ترین حقوق و آزادی‌هایش محروم ساخته است و مثلاً پخش اذان و نماز جمعه [اهل سنت] از رادیو را ممنوع و شعائر حسینی را به‌شدت محدود نموده، مساجد را محاصره و  آن‌ها را از نیروهای امنیتی و جاسوسانش پر کرده است و مردم را وادار می‌کند که به‌زور به حزب حاکم بپیوندند. در این فضا شهید صدر بر این باور بود که این مصیبت تنها دامن یک مذهب یا قوم خاص را نگرفته، بلکه مصیبت همه ملت عراق است و از این رو موضع جهادی و اقدام دلاورانه‌اش در راستای خدمت به گستره‌ای بزرگ از مسلمانان در عراق بود و تا آخرین نفس در راه این هدف جنگید و مبارزه کرد.


۴- دیدگاه شهید صدر نسبت به مرجعیت. او مرجع را رهبری برای عموم مسلمانان می‌دانست که در تلاش‌های نظری و عملی‌اش دغدغه همه امت را دارد و این‌طور نیست که تنها مرجع یک فرقه یا گروه معین باشد. بر همین اساس به مبارزه بر ضد حکومت ستمگر عراق برخاست؛‌ چراکه می‌دید نظام بعثی به زور سلاح بر گرده ملت عراق سوار شده و این ملت را از ابتدایی‌ترین حقوق و آزادی‌هایش محروم ساخته است و مثلاً پخش [[اذان]] و [[نماز جمعه]] [اهل سنت] از رادیو را ممنوع و [[شعائر حسینی]] را به‌شدت محدود نموده، مساجد را محاصره و  آن‌ها را از نیروهای امنیتی و جاسوسانش پر کرده است و مردم را وادار می‌کند که به‌زور به حزب حاکم بپیوندند. در این فضا شهید صدر بر این باور بود که این مصیبت تنها دامن یک مذهب یا قوم خاص را نگرفته، بلکه مصیبت همه ملت [[عراق]] است و از این رو موضع جهادی و اقدام دلاورانه‌اش در راستای خدمت به گستره‌ای بزرگ از مسلمانان در عراق بود و تا آخرین نفس در راه این هدف جنگید و مبارزه کرد.


راه او از آغاز همین بود و همواره در این راه پر خطر پیش رفت تا اینکه در پایان به شرف شهادت نائل آمد و زندگی‌اش را به این فوز عظیم پایان برد. او در آخرین پیامی که برای امت عراق، اعم از شیعه و سنی فرستاد، می‌گوید: «من از آن زمان که [جایگاه] خودم و مسئولیتم را در این امت شناختم، وجودم را به طور یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کرد کرده‌ام؛ چراکه من از رسالتی دفاع کردم که همه آن ها را متحد می‌کند… پس ای برادر و فرزند سنی‌مذهبم! من به همان اندازه با توام که با برادر و فرزند شیعی‌ام هستم. من به همان اندازه با هر دو شما هستم که شما با اسلام هستید».


راه او از آغاز همین بود و همواره در این راه پر خطر پیش رفت تا اینکه در پایان به شرف شهادت نائل آمد و زندگی‌اش را به این فوز عظیم پایان برد. او در آخرین پیامی که برای امت عراق، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] فرستاد، می‌گوید: «من از آن زمان که [جایگاه] خودم و مسئولیتم را در این امت شناختم، وجودم را به طور یکسان [[وقف]] شیعه و سنی و عرب و کرد کرده‌ام؛ چراکه من از رسالتی دفاع کردم که همه آن ها را متحد می‌کند… پس ای برادر و فرزند سنی‌مذهبم! من به همان اندازه با توام که با برادر و فرزند شیعی‌ام هستم. من به همان اندازه با هر دو شما هستم که شما با اسلام هستید».<br>


این سخن از فشارها و سختی‌های جانکاهی که دیده بود ناشی نمی‌شد و برای جلب طرفداری و یاری دیگران یا تحریک عواطف نبود، بلکه این سخن از باوری ریشه‌دار در جان او نشأت می‌گرفت و براساس مسئولیتی بیان می‌شد که او در طول زندگی پربرکتش آن را بر عهده گرفته بود و حاصل برداشت آگاهانه‌ای بود که آن شهید بزرگوار از اسلام و اهداف بزرگ آن داشت. او روزی این عبارات را بیان کرد و آن تلاش‌ها و فداکاری‌ها را انجام داد که هنوز اختلافات طائفه‌ای بروز نیافته و ناسازگاری‌ها به مرحله درگیری و نزاع نرسیده بود؛ به‌راستی که گویی او آینده امت را به شکلی دقیق می‌دید.
 
 
این سخن از فشارها و سختی‌های جانکاهی که دیده بود ناشی نمی‌شد و برای جلب طرفداری و یاری دیگران یا تحریک عواطف نبود، بلکه این سخن از باوری ریشه‌دار در جان او نشأت می‌گرفت و براساس مسئولیتی بیان می‌شد که او در طول زندگی پربرکتش آن را بر عهده گرفته بود و حاصل برداشت آگاهانه‌ای بود که آن شهید بزرگوار از [[اسلام]] و اهداف بزرگ آن داشت. او روزی این عبارات را بیان کرد و آن تلاش‌ها و فداکاری‌ها را انجام داد که هنوز اختلافات طائفه‌ای بروز نیافته و ناسازگاری‌ها به مرحله درگیری و نزاع نرسیده بود؛ به‌راستی که گویی او آینده امت را به شکلی دقیق می‌دید.




در پایان از خداوند متعال می‌خواهم که روح استاد ما را غرق دریای رحمت بی‌کران خویش کند و او را در اعلی علیین منزل دهد و ما را به ادامه راه او و گام برداشتن در مسیر او یاری نماید.
در پایان از خداوند متعال می‌خواهم که روح استاد ما را غرق دریای رحمت بی‌کران خویش کند و او را در اعلی علیین منزل دهد و ما را به ادامه راه او و گام برداشتن در مسیر او یاری نماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته<br>
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته<br>
= پانویس =
{{پانویس|2}}
= منبع =


[[رده:عالمان وحدت گرا]]
[[رده:عالمان وحدت گرا]]
۱٬۰۰۷

ویرایش