confirmed
۴۰٬۸۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = سلطان محمود غزنوی.jpg | | تصویر = سلطان محمود غزنوی.jpg | ||
| نام = ابوالقاسم محمود بن ندیم | | نام = ابوالقاسم محمود بن ندیم | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = {{فهرست جعبه افقی |سیفالدوله |فهیم الدوله |سلطان ماضی |پرویز الملة |غازی }} | ||
| سال تولد = | | سال تولد = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = 360ق. | ||
| محل تولد = عزنین | | محل تولد = عزنین | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = 421ق. | ||
| محل درگذشت = عزنین | | محل درگذشت = عزنین | ||
| استادان = | | استادان = | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
او در سال ۳۶۰ ه. ق. متولد شد و در روز پنجشنبه ۲۳ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الآخر]] سال ۴۲۱ ه. ق. در شهر غزنین به مرض سل (دق) درگذشت. پس از مرگ او را امیر ماضی خواندند. محمود بعد از مرگ ابومنصور ناصرالدوله سبکتکین به سال ۳۸۷ ه. ق. پس از غلبه بر برادرش اسماعیل به امارت رسید. | او در سال ۳۶۰ ه. ق. متولد شد و در روز پنجشنبه ۲۳ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الآخر]] سال ۴۲۱ ه. ق. در شهر غزنین به مرض سل (دق) درگذشت. پس از مرگ او را امیر ماضی خواندند. محمود بعد از مرگ [[ابومنصور ناصرالدوله سبکتکین]] به سال ۳۸۷ ه. ق. پس از غلبه بر برادرش اسماعیل به امارت رسید. | ||
== جنگها == | == جنگها == | ||
سلطان محمود بر ابوابراهیم اسماعیل بن نوح ملقب به منتصر سامانی چیره گشت. بعد از آن خلف بن احمد | سلطان محمود بر [[ابوابراهیم اسماعیل بن نوح]] ملقب به [[منتصر]] سامانی چیره گشت. بعد از آن خلف بن احمد باقیماندهٔ [[صفاریان]] را از میان برداشت. سپس با خانیان ترکستان به [[جنگ]] پرداخت و بعد از آرام کردن آن نواحی عزم فتح خوارزم و گرگانج را نمود و در سال ۳۹۲ ه. ق. بهعنوان [[جهاد]] به [[هندوستان]] حمله برد و تا سال ۴۱۶ ه. ق. در ظرف ۲۴ سال چندین جنگ کرد که ۱۲ غزوهٔ او مهمتر است. از فتوحات دیگر محمود میتوان فتح [[ری]] و [[اصفهان]] و غلبه بر مجدالدولهٔ دیلمی اشاره کرد که به سال ۴۲۰ ه. ق. اتفاق افتاد. | ||
بزرگترین جنگ سلطان محمود جنگ سومنات است که در ( | بزرگترین جنگ سلطان محمود جنگ سومنات است که در (۴۱۶ هجری) این جنگ بوقوع پیوست، زیرا سلطان محمود شنیده بود که کلانترین بتخانهها در شهر سومنات است لذا سلطان محمود و ۳۰۰۰۰۰ مرد جنگی از راه مولتان و اجمیر بعد از طی ریگستانهای بیآب رجپوتانه بر سومنات حمله نمودند. با این که راجههای [[هند]] جهت حفاظت این [[معبد]] جمع شده بودند ولی در نتیجه [[جنگ |جنگ]] خونین تعداد زیادی از ایشان مقتول شدند و بدون تسلیم چاره ندیدند. سلطان محمود [[بتپرستان|بتخانه]] را ویران کرد. در این بتخانه جواهر گرانبها وجود داشت سلطان محمود همه را به غنیمت گرفته به غزنی آورد. | ||
== وضعیت علم و ادب در دوران سلطنت محمود == | == وضعیت علم و ادب در دوران سلطنت محمود == | ||
اجتماع علما و شعرا در دستگاه محمود غزنوی و اشعار و کتبی که به نام او ترتیب یافته نام او را در اطراف عالم معروف کردهاست. | اجتماع علما و شعرا در دستگاه محمود غزنوی و اشعار و کتبی که به نام او ترتیب یافته نام او را در اطراف عالم معروف کردهاست. معروفترین شاعران دربار او عبارت بودند از: عنصری بلخی، فرخی سیستانی، عسجدی مروزی، زینتی، منشوری سمرقندی، کسائی مروزی و غضائری رازی. | ||
اگر چه [[فردوسی توسی]] در زمان او میزیست و [[شاهنامه]] را به او تقدیم کرد ولی وابستگی به دربار محمود نداشت. از میان دانشمندان دستگاه محمودی نامآورتر از [[ابوریحان بیرونی]] نیست. از وزیران نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص بودهاند: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکال معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطانمحمود ابونصر مشکان بودهاست. | اگر چه [[فردوسی توسی]] در زمان او میزیست و [[شاهنامه]] را به او تقدیم کرد ولی وابستگی به دربار محمود نداشت. از میان دانشمندان دستگاه محمودی نامآورتر از [[ابوریحان بیرونی]] نیست. از وزیران نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص بودهاند: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکال معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطانمحمود ابونصر مشکان بودهاست. | ||
== مذهب و حکومت؛ بنای سلطنت ظل اللهی == | == مذهب و حکومت؛ بنای سلطنت ظل اللهی == | ||
سلطان محمود حنفی مذهب بود و در اجرای شریعت بسیار سختگیری میکرد. او به شدت با [[شیعیان]] و [[باطنیها]] مخالف بود و برای خوش خدمتی به خلیفه عباسی شیعیان بسیاری را قتل عام کرد. خود او یک بار گفته که " من برای [[خلیفه]] انگشت در جهان کرده و قرمطی(شیعیان را با این واژه صدا میکرد) میجویم و اگر [[مذهب|مذهب]]شان مسلم شود آنها را از بین میبرم". | سلطان محمود [[حنفی |حنفی مذهب]] بود و در اجرای [[شریعت]] بسیار سختگیری میکرد. او به شدت با [[شیعیان]] و [[باطنیها]] مخالف بود و برای خوش خدمتی به [[عباسیان|خلیفه عباسی]] شیعیان بسیاری را قتل عام کرد. خود او یک بار گفته که " من برای [[خلیفه]] انگشت در جهان کرده و قرمطی(شیعیان را با این واژه صدا میکرد) میجویم و اگر [[مذهب|مذهب]]شان مسلم شود آنها را از بین میبرم". | ||
با قدرت گیری او قدرت گرفتن جریانهای شیعی در [[ایران]] برای مدتی رو به زوال رفت. خود سلطان محمود از اولین قدرتمندانی است که خود را سلطان مینامد. تئوری حکومتی او نوعی سلطنت مشروط به تایید [[خلافت عباسیان]] است. او هر چند در عمل از کسی حرف شنوی نداشت اما مشروعیت سلطنتش را از تایید [[عباسیان|خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] میگرفت. خلیفه هم همواره او را جانشین خود دانسته و قدرتش را تایید میکرد. در واقع، بعد از سلطان محمود است که سلاطینی که به این نحو به قدرت میرسند زیاد میشوند. | با قدرت گیری او قدرت گرفتن جریانهای شیعی در [[ایران]] برای مدتی رو به زوال رفت. خود سلطان محمود از اولین قدرتمندانی است که خود را سلطان مینامد. تئوری حکومتی او نوعی سلطنت مشروط به تایید [[خلافت عباسیان]] است. او هر چند در عمل از کسی حرف شنوی نداشت اما مشروعیت سلطنتش را از تایید [[عباسیان|خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] میگرفت. خلیفه هم همواره او را جانشین خود دانسته و قدرتش را تایید میکرد. در واقع، بعد از سلطان محمود است که سلاطینی که به این نحو به قدرت میرسند زیاد میشوند. | ||
== تنها بانویی که سلطان محمود نتوانست او را شکست دهد == | == تنها بانویی که سلطان محمود نتوانست او را شکست دهد == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== در گذشت سلطان == | == در گذشت سلطان == | ||
سرانجام سلطان محمود غزنوی در روز جمعه 17 [[ماه ربیع الثانی|ربیعالثانی]] سال 421 ه.ق (30 آوریل 1030 میلادی) در شهر غزنه به مرض سل درگذشت. پس از مرگ محمود، سلطنت پس از یک درگیری کوتاه بین مسعود و محمد(پسران محمود) به سلطان مسعود رسید. با به قدرت رسیدن مسعود غزنوی زوال این حکومت نیز آغاز شد. قلمرو غزنویان به سرعت به دست رقبا و به خصوص [[سلجوقیان]] افتاد و خود مسعود نیز از سلطنت خلع شد. | سرانجام سلطان محمود غزنوی در روز [[جمعه]] 17 [[ماه ربیع الثانی|ربیعالثانی]] سال 421 ه.ق (30 آوریل 1030 میلادی) در شهر غزنه به مرض سل درگذشت. پس از مرگ محمود، سلطنت پس از یک درگیری کوتاه بین مسعود و محمد(پسران محمود) به سلطان مسعود رسید. با به قدرت رسیدن مسعود غزنوی زوال این حکومت نیز آغاز شد. قلمرو غزنویان به سرعت به دست رقبا و به خصوص [[سلجوقیان]] افتاد و خود مسعود نیز از سلطنت خلع شد. | ||
بسیاری زوال زود هنگام غزنویان را سیستم اداری به شدت ضعیف این حکومت میدانند. غزنویان بر خلاف سامانیان قدرت خود را بر یک دیوان سالاری متقن بنا نکرده بودند. قدرت اصلی دست شاه و سپس فرماندهان نظامی بود. شاه اراده مطلق داشت و هر که به او نزدیکتر بود به قدرت بیشتری میرسید. این اتفاق باعث افزایش رقابت، حسادت و کشمکش بین درباریان و در نهایت زوال سریع غزنویان شد. | بسیاری زوال زود هنگام غزنویان را سیستم اداری به شدت ضعیف این حکومت میدانند. غزنویان بر خلاف سامانیان قدرت خود را بر یک دیوان سالاری متقن بنا نکرده بودند. قدرت اصلی دست شاه و سپس فرماندهان نظامی بود. شاه اراده مطلق داشت و هر که به او نزدیکتر بود به قدرت بیشتری میرسید. این اتفاق باعث افزایش رقابت، حسادت و کشمکش بین درباریان و در نهایت زوال سریع غزنویان شد. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* [https://mandegar.tarikhema.org/mahmod-ghaznavi برگرفته از سایت زندگینامه سلطان محمود غزنوی | مشاهیر تاریخ ما] | |||
* | |||
* [https://www.khabarfoori.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C-39/1845702-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%DB%8C برگرفته از سایت سلطان محمود غزنوی؛ از کشتار شیعیان تا حمله به هند - خبر فوری] | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:حاکمان]] | |||
[[رده:تاریخ]] | [[رده:تاریخ]] | ||