امر به معروف و نهی از منکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نسلها' به 'نسل‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''امر بمعروف و نهی از منکر''' دو فریضه اساسی برای نظارت عمومی در جامعه اسلامی می‌باشد. اهمیت آن در [[اسلام]] به حدی است که تمام احکام دینی در پرتو عمل به آن تحقق می‌یابد.
'''امر بمعروف و نهی از منکر''' دو فریضه اساسی برای نظارت عمومی در جامعه اسلامی می‌باشد. اهمیت آن در [[اسلام]] به حدی است که تمام احکام دینی در پرتو عمل به آن تحقق می‌یابد.
امر به‌معروف دراصطلاح به‌معنای فرمان دادن به هر کاری است که حُسن آن از نظر عقل و [[شرع]] شناخته شده است و نهی از منکر به معنای باز داشتن از هر کاری است که حُسن آن از منظر عقل و شرع ناشناخته است یا عقل یا شرع به قُبح آن حکم می‌کند.<ref>بصائر ذوی‌التمییز، ج4، ص57، 120؛ التحقیق، ج12، ص 239؛ مصطلحات الفقه، ص 88 ـ 89</ref>  
امر به‌معروف دراصطلاح به‌معنای فرمان دادن به هر کاری است که حُسن آن از نظر عقل و [[شرع]] شناخته شده است و نهی از منکر به معنای باز داشتن از هر کاری است که حُسن آن از منظر عقل و شرع ناشناخته است یا عقل یا شرع به قُبح آن حکم می‌کند.<ref>بصائر ذوی‌التمییز، ج4، ص57، 120؛ التحقیق، ج12، ص 239؛ مصطلحات الفقه، ص 88 ـ 89</ref>  
<br />


== تعریف ==
== تعریف ==
خط ۲۴: خط ۲۱:


== وجوب امر به معروف و نهی از منکر ==
== وجوب امر به معروف و نهی از منکر ==
قرآن کریم با تعبیراتی گوناگون به موضوع امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است. در شماری از آیات تعبیر امر به معروف و نهی از منکر در کنار یکدیگر به‌کار رفته است: «والمُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» (توبه / 9، 71 و نیز آل‌عمران / 3، 104، 110؛ حجّ / 22، 41؛ لقمان / 31، 17)؛ همچنین تعبیراتی مانند «امر به عُرف» (اعراف / 7، 199)، «امر به عدل» (نحل / 16، 90)، «امر به قسط» (آل‌عمران / 3، 21) و «نهی از سوء» (اعراف / 7، 165)، «نهی از فحشا» (نحل / 16، 90)، «نهی از فساد» (هود / 11، 116) و «نهی از گناه» (مائده / 5، 63) به این دو فریضه اشاره دارد. در برخی آیات، به ویژه در ضمن قصص قرآنی نیز بدون تصریح به واژه معروف یا منکر، مصادیقی از امر به معروف و نهی از منکر آمده است. (مائده / 5، 63؛ فرقان / 25، 72)
قرآن کریم با تعبیراتی گوناگون به موضوع امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است. در شماری از آیات تعبیر امر به معروف و نهی از منکر در کنار یکدیگر به‌کار رفته است: «والمُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» (توبه / 9، 71 و نیز آل‌عمران / 3، 104، 110؛ حجّ / 22، 41؛ لقمان / 31، 17)؛ همچنین تعبیراتی مانند «امر به عُرف» (اعراف / 7، 199)، «امر به عدل» (نحل / 16، 90)، «امر به قسط» (آل‌عمران / 3، 21) و «نهی از سوء» (اعراف / 7، 165)، «نهی از فحشا» (نحل / 16، 90)، «نهی از فساد» (هود / 11، 116) و «نهی از گناه» (مائده / 5، 63) به این دو فریضه اشاره دارد. در برخی آیات، به ویژه در ضمن قصص قرآنی نیز بدون تصریح به واژه معروف یا منکر، مصادیقی از امر به معروف و نهی از منکر آمده است. (مائده / 5، 63؛ فرقان / 25، 72)


خط ۵۳: خط ۴۹:


== اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ==
== اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ==
امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. گاه از این دو فریضه در کنار ایمان به خدا و آخرت یاد شده: «یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» (آل‌عمران / 3، 114) و گاه پیش‌تر از برپاداشتن نماز و زکات ویژگی مردان و زنان با ایمان شمرده شده است: «المُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ویُقیمونَ الصَّلوةَ و یُؤتونَ الزَّکوةَ». (توبه / 9، 71) در برابر، از جمله ویژگی‌های منافقان، امر به منکر و نهی از معروف یاد شده است: «المُنـفِقونَ والمُنـفِقـتُ بَعضُهُم مِن بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمُنکَرِ و یَنهَونَ عَنِ المَعروفِ». (توبه / 9، 67)
امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. گاه از این دو فریضه در کنار ایمان به خدا و آخرت یاد شده: «یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» (آل‌عمران / 3، 114) و گاه پیش‌تر از برپاداشتن نماز و زکات ویژگی مردان و زنان با ایمان شمرده شده است: «المُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ویُقیمونَ الصَّلوةَ و یُؤتونَ الزَّکوةَ». (توبه / 9، 71) در برابر، از جمله ویژگی‌های منافقان، امر به منکر و نهی از معروف یاد شده است: «المُنـفِقونَ والمُنـفِقـتُ بَعضُهُم مِن بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمُنکَرِ و یَنهَونَ عَنِ المَعروفِ». (توبه / 9، 67)


خط ۶۱: خط ۵۶:


== پیشینه امر به معروف و نهی از منکر در ادیان آسمانی ==
== پیشینه امر به معروف و نهی از منکر در ادیان آسمانی ==
امر به معروف و نهی از منکر در شریعت اسلامی در قیاس با ادیان دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است و از همین‌رو یکی از اوصاف پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در تورات امر به معروف و نهی از منکر شمرده شده است: «اَلَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ الَّذی یَجِدونَهُ مَکتوبـًا عِندَهُم فِی التَّورةِ والاِنجیلِ یَأمُرُهُم بِالمَعروفِ و یَنههُم عَنِ المُنکَرِ». (اعراف / 7، 157) شاید اهمیت فوق‌العاده امر به معروف و نهی از منکر در اسلام از آن روست که این دین برای همه مردم در تمامی اعصار تشریع شده (سبأ / 34، 28؛ آل‌عمران / 3، 19) و آخرین شریعت الهی است (احزاب / 33، 40)، ازاین‌رو لازم است همه مؤمنان، به ویژه دانشمندان در بسط و حفظ شریعت بکوشند و با عمل به این دو فریضه، جانشین خدا و پیامبران بر روی زمین باشند و اسلام را جاودانه کنند. با این همه، این دو فریضه ویژه اسلام نیست و در شرایع پیشین نیز واجب بوده، گرچه محدوده آن به گستردگی اسلام نبوده است.  
امر به معروف و نهی از منکر در شریعت اسلامی در قیاس با ادیان دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است و از همین‌رو یکی از اوصاف پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در تورات امر به معروف و نهی از منکر شمرده شده است: «اَلَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ الَّذی یَجِدونَهُ مَکتوبـًا عِندَهُم فِی التَّورةِ والاِنجیلِ یَأمُرُهُم بِالمَعروفِ و یَنههُم عَنِ المُنکَرِ». (اعراف / 7، 157) شاید اهمیت فوق‌العاده امر به معروف و نهی از منکر در اسلام از آن روست که این دین برای همه مردم در تمامی اعصار تشریع شده (سبأ / 34، 28؛ آل‌عمران / 3، 19) و آخرین شریعت الهی است (احزاب / 33، 40)، ازاین‌رو لازم است همه مؤمنان، به ویژه دانشمندان در بسط و حفظ شریعت بکوشند و با عمل به این دو فریضه، جانشین خدا و پیامبران بر روی زمین باشند و اسلام را جاودانه کنند. با این همه، این دو فریضه ویژه اسلام نیست و در شرایع پیشین نیز واجب بوده، گرچه محدوده آن به گستردگی اسلام نبوده است.  


خط ۷۲: خط ۶۵:


== شرایط امر به معروف و نهی از منکر ==
== شرایط امر به معروف و نهی از منکر ==
این دو فریضه را موکول به 4 شرط کرده‌اند؛ یعنی باید امر و نهی کننده 1. معروف و منکر را بشناسد. 2. احتمال تأثیر دهد. 3. مخاطب را مصرّ بر گناه بیابد. 4. بر امر و نهی مفسده‌ای همچون ضرر مالی و جانی مترتب نباشد.<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 342.</ref> در خصوص شرط نخست برخی فقها با تمسک به اطلاق آیات و روایات و نیز تأکید موجود در این ادله گفته‌اند: شناخت معروف و منکر واجب است و کسی که بر اثر عدم آگاهی از معروف و منکر نمی‌تواند امر به معروف و نهی از منکر کند گناهکار است. <ref>امر به معروف و نهی از منکر، ص 127 ـ 128.</ref> این گروه از فقها اصطلاحا شناخت معروف و منکر را شرط واجب دانسته‌اند (مانند شرط طهارت برای نماز)؛ ولی بیشتر فقها آن را شرط وجوب دانسته و کسب آن را واجب نمی‌دانند <ref>جواهرالکلام، ج 21، ص 366.</ref>(مانند شرط استطاعت برای حجّ). بنا به نظر اخیر تنها عالم به معروف و منکر وظیفه امر و نهی را بر عهده دارد.
این دو فریضه را موکول به 4 شرط کرده‌اند؛ یعنی باید امر و نهی کننده 1. معروف و منکر را بشناسد. 2. احتمال تأثیر دهد. 3. مخاطب را مصرّ بر گناه بیابد. 4. بر امر و نهی مفسده‌ای همچون ضرر مالی و جانی مترتب نباشد.<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 342.</ref> در خصوص شرط نخست برخی فقها با تمسک به اطلاق آیات و روایات و نیز تأکید موجود در این ادله گفته‌اند: شناخت معروف و منکر واجب است و کسی که بر اثر عدم آگاهی از معروف و منکر نمی‌تواند امر به معروف و نهی از منکر کند گناهکار است. <ref>امر به معروف و نهی از منکر، ص 127 ـ 128.</ref> این گروه از فقها اصطلاحا شناخت معروف و منکر را شرط واجب دانسته‌اند (مانند شرط طهارت برای نماز)؛ ولی بیشتر فقها آن را شرط وجوب دانسته و کسب آن را واجب نمی‌دانند <ref>جواهرالکلام، ج 21، ص 366.</ref>(مانند شرط استطاعت برای حجّ). بنا به نظر اخیر تنها عالم به معروف و منکر وظیفه امر و نهی را بر عهده دارد.


قائلان به این نظر به ادله‌ای از جمله روایتی از امام صادق علیه‌السلام استناد کرده‌اند. در این روایت، امام علیه‌السلام وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به قدرت و علم کرده است و آنگاه در تأیید این نظر به آیات «و لتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعونَ اِلَی الخَیرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَر» (آل‌عمران / 3، 104) و نیز «و مِن قَومِ موسی اُمَّةٌ یَهدونَ بِالحَقِّ وبِهِ یَعدِلون» (اعراف / 7، 159) استناد فرموده، با این استدلال که در این دو آیه خداوند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را تنها بر عهده گروهی خاص: «اُمَّةٌ» نهاده و بر همگان واجب نکرده است.<ref>وسائل الشیعه، ج 6، ص 126.</ref>
قائلان به این نظر به ادله‌ای از جمله روایتی از امام صادق علیه‌السلام استناد کرده‌اند. در این روایت، امام علیه‌السلام وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به قدرت و علم کرده است و آنگاه در تأیید این نظر به آیات «و لتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعونَ اِلَی الخَیرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَر» (آل‌عمران / 3، 104) و نیز «و مِن قَومِ موسی اُمَّةٌ یَهدونَ بِالحَقِّ وبِهِ یَعدِلون» (اعراف / 7، 159) استناد فرموده، با این استدلال که در این دو آیه خداوند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را تنها بر عهده گروهی خاص: «اُمَّةٌ» نهاده و بر همگان واجب نکرده است.<ref>وسائل الشیعه، ج 6، ص 126.</ref>


درباره شرط دوم، فقیهان این نکته را یادآور شده‌اند که ممکن است در مواردی امر به معروف و نهی از منکر بر مخاطب تأثیر نداشته باشد؛ ولی آثار جانبی دیگری همچون آشکار شدن بدعتها و پیشگیری از مشتبه شدن معروف و منکر داشته باشد که در این صورت نیز باید حقیقت را آشکار کرد و سکوت و کتمان جایز نیست:<ref>تحریرالوسیله، ج 1، ص 456.</ref>
درباره شرط دوم، فقیهان این نکته را یادآور شده‌اند که ممکن است در مواردی امر به معروف و نهی از منکر بر مخاطب تأثیر نداشته باشد؛ ولی آثار جانبی دیگری همچون آشکار شدن بدعت‌ها و پیشگیری از مشتبه شدن معروف و منکر داشته باشد که در این صورت نیز باید حقیقت را آشکار کرد و سکوت و کتمان جایز نیست:<ref>تحریرالوسیله، ج 1، ص 456.</ref>
«اِنَّ الَّذینَ یَکتُمونَ ما اَنزَلنا مِنَ البَیِّنـتِ والهُدی مِن بَعدِ ما بَیَّنّـهُ لِلنّاسِ فِی الکِتـبِ اُولکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ ویَلعَنُهُمُ اللّـعِنون». (بقره / 2، 159، 173)
«اِنَّ الَّذینَ یَکتُمونَ ما اَنزَلنا مِنَ البَیِّنـتِ والهُدی مِن بَعدِ ما بَیَّنّـهُ لِلنّاسِ فِی الکِتـبِ اُولکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ ویَلعَنُهُمُ اللّـعِنون». (بقره / 2، 159، 173)


خط ۱۱۶: خط ۱۰۸:


== مراتب امر به معروف و نهی از منکر ==
== مراتب امر به معروف و نهی از منکر ==
این دو فریضه دارای مراتب سه گانه قلبی، زبانی و عملی است. از این مراحل به «انکار قلبی» «انکار زبانی» و «انکار با دست» تعبیر می‌شود.<ref>)شرائع الاسلام، ج 1، ص 343.</ref> همین مراحل در برخی روایات نیز آمده است. بر پایه روایتی امام باقر علیه‌السلام فرمود: با دلهای خود منکر را ناخوش دارید و با زبان‌های خود از آن باز دارید و با دست خود بر پیشانی کسانی که مرتکب آن می‌شوند بکوبید و در راه خدا از سرزنش هیچ‌کس بیم نداشته باشید. <ref>وسائل الشیعه، ج 11، ص 403.</ref>
این دو فریضه دارای مراتب سه گانه قلبی، زبانی و عملی است. از این مراحل به «انکار قلبی» «انکار زبانی» و «انکار با دست» تعبیر می‌شود.<ref>)شرائع الاسلام، ج 1، ص 343.</ref> همین مراحل در برخی روایات نیز آمده است. بر پایه روایتی امام باقر علیه‌السلام فرمود: با دلهای خود منکر را ناخوش دارید و با زبان‌های خود از آن باز دارید و با دست خود بر پیشانی کسانی که مرتکب آن می‌شوند بکوبید و در راه خدا از سرزنش هیچ‌کس بیم نداشته باشید. <ref>وسائل الشیعه، ج 11، ص 403.</ref>
دانشوران در تفسیرِ انکار قلبی بر یک نظر نیستند. تفاسیر مختلف را می‌توان در سه نظر جمع‌بندی کرد: 1. اعتقاد به وجوب واجبات و حرمت محرمات. <ref>النهایه، ص 300-299</ref> ـ 2. راضی نبودن به گناه.<ref>کفایه‌الاحکام، ج 1، ص 405</ref>
دانشوران در تفسیرِ انکار قلبی بر یک نظر نیستند. تفاسیر مختلف را می‌توان در سه نظر جمع‌بندی کرد: 1. اعتقاد به وجوب واجبات و حرمت محرمات. <ref>النهایه، ص 300-299</ref> ـ 2. راضی نبودن به گناه.<ref>کفایه‌الاحکام، ج 1، ص 405</ref>
خط ۱۳۹: خط ۱۳۰:


== مسؤولیت حکومت اسلامی ==
== مسؤولیت حکومت اسلامی ==
بدون تردید در کنار وظیفه عمومی مردم در انجام دادن این دو فریضه مهم جامه عمل پوشاندن به مرتبه سوم امر به معروف و برخی از درجات این مرتبه، نیازمند قدرت، تشکیلات و حکومت است، زیرا اگر همه آحاد جامعه بدون اذن حاکم اسلامی به این مرحله عمل کنند برخوردهای اجتماعی موجب هرج و مرج شده و نظم و امنیت جامعه اسلامی خدشه‌دار می‌شود، بنابراین، جامعه نیازمند تشکیلاتی مقتدر است که صلاحیت قصاص و اجرای حدود و تعزیرات را داشته باشد. البته همچنان‌که آحاد جامعه وظیفه دارند به دو مرحله نخست (انکار قلبی و زبانی) قیام کنند نسبت به ایجاد چنین تشکیلات قدرتمندی نیز وظیفه دارند.
بدون تردید در کنار وظیفه عمومی مردم در انجام دادن این دو فریضه مهم جامه عمل پوشاندن به مرتبه سوم امر به معروف و برخی از درجات این مرتبه، نیازمند قدرت، تشکیلات و حکومت است، زیرا اگر همه آحاد جامعه بدون اذن حاکم اسلامی به این مرحله عمل کنند برخوردهای اجتماعی موجب هرج و مرج شده و نظم و امنیت جامعه اسلامی خدشه‌دار می‌شود، بنابراین، جامعه نیازمند تشکیلاتی مقتدر است که صلاحیت قصاص و اجرای حدود و تعزیرات را داشته باشد. البته همچنان‌که آحاد جامعه وظیفه دارند به دو مرحله نخست (انکار قلبی و زبانی) قیام کنند نسبت به ایجاد چنین تشکیلات قدرتمندی نیز وظیفه دارند.


خط ۱۶۴: خط ۱۵۴:


== ولایت در امر به معروف و نهی از منکر ==
== ولایت در امر به معروف و نهی از منکر ==
از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر جنبه فردی ندارد و وظیفه‌ای اجتماعی است و در روابط انسان با دیگران معنا می‌یابد، به‌گونه‌ای دخالت در امور دیگران (امر و نهی شونده) به حساب می‌آید، ازاین‌رو عمل کردن به این دو فریضه نیاز به سلطه و ولایت دارد و خداوند که بر همه موجودات ولایت دارد برای مؤمنان نسبت به یکدیگر این ولایت و حق قانونی را قرار داده است: «والمُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ‌المُنکَر». (توبه / 9، 71) از ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر برمی‌آید که امر و نهی در اینجا مولوی است <ref>تحریرالوسیله، ج 1، ص 465</ref>. و ازاین‌رو نیازمند جعل ولایت از سوی خداست.
از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر جنبه فردی ندارد و وظیفه‌ای اجتماعی است و در روابط انسان با دیگران معنا می‌یابد، به‌گونه‌ای دخالت در امور دیگران (امر و نهی شونده) به حساب می‌آید، ازاین‌رو عمل کردن به این دو فریضه نیاز به سلطه و ولایت دارد و خداوند که بر همه موجودات ولایت دارد برای مؤمنان نسبت به یکدیگر این ولایت و حق قانونی را قرار داده است: «والمُؤمِنونَ والمُؤمِنـتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ‌المُنکَر». (توبه / 9، 71) از ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر برمی‌آید که امر و نهی در اینجا مولوی است <ref>تحریرالوسیله، ج 1، ص 465</ref>. و ازاین‌رو نیازمند جعل ولایت از سوی خداست.


خط ۱۷۰: خط ۱۵۹:


== آثار امر به معروف و نهی ازمنکر ==
== آثار امر به معروف و نهی ازمنکر ==
1. فلاح و رستگاری
1. فلاح و رستگاری
آیه 104 آل‌عمران / 3 آمران به معروف و ناهیان از منکر را اهل فلاح و رستگاری * دانسته است؛ به بیان دیگر، در این آیه فلاح و رستگاری مؤمنان متوقف بر امر به معروف و نهی از منکر شده است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص 807</ref>  
آیه 104 آل‌عمران / 3 آمران به معروف و ناهیان از منکر را اهل فلاح و رستگاری * دانسته است؛ به بیان دیگر، در این آیه فلاح و رستگاری مؤمنان متوقف بر امر به معروف و نهی از منکر شده است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص 807</ref>  
خط ۱۷۸: خط ۱۶۶:


3. نجات از عذاب
3. نجات از عذاب
از آیه 165 اعراف / 7 که به داستان اصحاب سبت پرداخته برمی‌آید که در مواجهه با منکر کسانی از عذاب نجات می‌یابند که امر به معروف و نهی از منکر کنند: «فَلَمّا نَسوا ما ذُکِّروا بِهِ اَنجَینا الَّذینَ یَنهَونَ عَنِ السّوءِ واَخَذنَا الَّذینَ ظَـلَموا بِعَذابٍ بَـ ٔ سٍ بِما کانوا یَفسُقون». آیه 116 هود / 11 نیز بنی‌اسرائیل * را نکوهش کرده که چرا درنسل‌های پیشین شما خردمندانی نبودند که مردم را از فساد باز دارند و سپس از نجات یافتن گروه اندکی از بنی‌اسرائیل که نهی از منکر می‌کردند خبر داده است: «فَلَولا کَانَ مِنَ‌القُرونِ مِن قَبلِکُم اولوا بَقِیَّةٍ یَنهَونَ عَنِ الفَسادِ فِی الاَرضِ اِلاّ قَلِیلاً مِمَّن اَنجَینا مِنهُم».
از آیه 165 اعراف / 7 که به داستان اصحاب سبت پرداخته برمی‌آید که در مواجهه با منکر کسانی از عذاب نجات می‌یابند که امر به معروف و نهی از منکر کنند: «فَلَمّا نَسوا ما ذُکِّروا بِهِ اَنجَینا الَّذینَ یَنهَونَ عَنِ السّوءِ واَخَذنَا الَّذینَ ظَـلَموا بِعَذابٍ بَـ ٔ سٍ بِما کانوا یَفسُقون». آیه 116 هود / 11 نیز بنی‌اسرائیل * را نکوهش کرده که چرا درنسل‌های پیشین شما خردمندانی نبودند که مردم را از فساد باز دارند و سپس از نجات یافتن گروه اندکی از بنی‌اسرائیل که نهی از منکر می‌کردند خبر داده است: «فَلَولا کَانَ مِنَ‌القُرونِ مِن قَبلِکُم اولوا بَقِیَّةٍ یَنهَونَ عَنِ الفَسادِ فِی الاَرضِ اِلاّ قَلِیلاً مِمَّن اَنجَینا مِنهُم».


4. پاداش اخروی
4. پاداش اخروی
خداوند آمران به معروف و ناهیان از منکر را به دریافت اجر عظیم وعده داده است: «اِلاّ مَن اَمَرَ بِصَدَقَةٍ اَو مَعروفٍ اَو اِصلـحٍ بَینَ النّاسِ ومَن یَفعَل ذلِکَ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجرًا عَظیمـا» (نساء / 4، 114)؛ همچنین خدا مؤمنان را به برخورداری از رحمت الهی و باغهای بهشت بشارت داده است: «یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ... اُولکَ سَیَرحَمُهُمُ اللّهُ... وعَدَ اللّهُ المُؤمِنینَ والمُؤمِنـتِ جَنّـتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها و مَسـکِنَ طَیِّبَةً فی جَنّـتِ عَدنٍ ورِضونٌ مِنَ اللّهِ اَکبَرُ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم». (توبه / 9، 71 ـ 72)
خداوند آمران به معروف و ناهیان از منکر را به دریافت اجر عظیم وعده داده است: «اِلاّ مَن اَمَرَ بِصَدَقَةٍ اَو مَعروفٍ اَو اِصلـحٍ بَینَ النّاسِ ومَن یَفعَل ذلِکَ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجرًا عَظیمـا» (نساء / 4، 114)؛ همچنین خدا مؤمنان را به برخورداری از رحمت الهی و باغهای بهشت بشارت داده است: «یَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ... اُولکَ سَیَرحَمُهُمُ اللّهُ... وعَدَ اللّهُ المُؤمِنینَ والمُؤمِنـتِ جَنّـتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها و مَسـکِنَ طَیِّبَةً فی جَنّـتِ عَدنٍ ورِضونٌ مِنَ اللّهِ اَکبَرُ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم». (توبه / 9، 71 ـ 72)


== آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر ==
== آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر ==
1. دوری از رحمت خدا
1. دوری از رحمت خدا
گروهی از بنی‌اسرائیل بر اثر نافرمانی و تجاوز از حق و ترک نهی از منکر، به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند: «لُعِنَ الَّذینَ کَفَروا مِن بَنی اِسرءیلَ عَلی لِسانِ داوودَ وعیسَی ابنِ مَریَمَ... کانوا لایَتَناهَونَ عَن مُنکَرٍ فَعَلوهُ لَبِئسَ ما کانوا یَفعَلون». (مائده / 5، 78 ـ 79) به فرموده حضرت علی علیه‌السلام خداوند امم پیشین را جز به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر لعن نکرد و از رحمت خود دور نساخت. خداوند سفیهانشان را به واسطه گناهان و دانشمندانشان را بر اثر ترک نهی از منکر لعن کرد.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه 192.</ref>
گروهی از بنی‌اسرائیل بر اثر نافرمانی و تجاوز از حق و ترک نهی از منکر، به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند: «لُعِنَ الَّذینَ کَفَروا مِن بَنی اِسرءیلَ عَلی لِسانِ داوودَ وعیسَی ابنِ مَریَمَ... کانوا لایَتَناهَونَ عَن مُنکَرٍ فَعَلوهُ لَبِئسَ ما کانوا یَفعَلون». (مائده / 5، 78 ـ 79) به فرموده حضرت علی علیه‌السلام خداوند امم پیشین را جز به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر لعن نکرد و از رحمت خود دور نساخت. خداوند سفیهانشان را به واسطه گناهان و دانشمندانشان را بر اثر ترک نهی از منکر لعن کرد.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه 192.</ref>


2. عذاب فراگیر
2. عذاب فراگیر
از دیگر پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکر عذابی است که افزون بر گناهکاران شامل تارکان امر به معروف و نهی از منکر نیز می‌شود: «واتَّقوا فِتنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَـلَموا مِنکُم خاصَّةً واعلَموا اَنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقاب». (انفال / 8، 25) به گفته ابن عباس در تفسیر این آیه، عذاب خدا که بیاید ستمکار را از غیر ستمکار جدا نمی‌سازد؛ نیز گفته‌اند که ظالمان به سبب ظلمشان عذاب می‌شوند و غیر ظالمان بر اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر.<ref>روض الجنان، ج 9، ص 94.</ref> داستان اصحاب سبت که در سوره اعراف / 7 به تفصیل به آن پرداخته شده، نمونه روشنی به شمار می‌رود.
از دیگر پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکر عذابی است که افزون بر گناهکاران شامل تارکان امر به معروف و نهی از منکر نیز می‌شود: «واتَّقوا فِتنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَـلَموا مِنکُم خاصَّةً واعلَموا اَنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقاب». (انفال / 8، 25) به گفته ابن عباس در تفسیر این آیه، عذاب خدا که بیاید ستمکار را از غیر ستمکار جدا نمی‌سازد؛ نیز گفته‌اند که ظالمان به سبب ظلمشان عذاب می‌شوند و غیر ظالمان بر اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر.<ref>روض الجنان، ج 9، ص 94.</ref> داستان اصحاب سبت که در سوره اعراف / 7 به تفصیل به آن پرداخته شده، نمونه روشنی به شمار می‌رود.


خط ۲۰۵: خط ۱۸۹:


3. شریک شدن در گناه
3. شریک شدن در گناه
کسانی که در برابر انجام منکر هیچ‌گونه واکنشی نشان ندهند مانند گناهکاران و در گناه آنها شریک‌اند، از همین‌رو از مؤمنان خواسته شده که هرگاه تمسخر آیات قرآن را شنیدند با کافران همنشین نشوند. در غیر این صورت در گناه همانند آنها خواهند بود: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکُم فِی الکِتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یُکفَرُ بِها و یُستَهزَاُ بِها فَلا تَقعُدوا مَعَهُم حَتّی یَخوضوا فی حَدیثٍ غَیرِهِ اِنَّکُم اِذًا مِثلُهُم...». (نساء / 4، 140) مفسران از این آیه استفاده کرده‌اند که سکوت و همنشینی با فاسقان موجب شریک شدن در گناه آنان می‌شود؛<ref>جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 443</ref>.همچنین در ذیل آیه 63 مائده / 5 گفته‌اند که ترک کننده نهی از منکر مانند کسی است که مرتکب منکر شود.<ref>تفسیر قرطبی، ج 6، ص 153.</ref>
کسانی که در برابر انجام منکر هیچ‌گونه واکنشی نشان ندهند مانند گناهکاران و در گناه آنها شریک‌اند، از همین‌رو از مؤمنان خواسته شده که هرگاه تمسخر آیات قرآن را شنیدند با کافران همنشین نشوند. در غیر این صورت در گناه همانند آنها خواهند بود: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکُم فِی الکِتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یُکفَرُ بِها و یُستَهزَاُ بِها فَلا تَقعُدوا مَعَهُم حَتّی یَخوضوا فی حَدیثٍ غَیرِهِ اِنَّکُم اِذًا مِثلُهُم...». (نساء / 4، 140) مفسران از این آیه استفاده کرده‌اند که سکوت و همنشینی با فاسقان موجب شریک شدن در گناه آنان می‌شود؛<ref>جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 443</ref>.همچنین در ذیل آیه 63 مائده / 5 گفته‌اند که ترک کننده نهی از منکر مانند کسی است که مرتکب منکر شود.<ref>تفسیر قرطبی، ج 6، ص 153.</ref>


== آداب امر به معروف و نهی از منکر ==
== آداب امر به معروف و نهی از منکر ==
1. شروع از خویشتن
1. شروع از خویشتن
هرچند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدالت نیست؛ ولی چون در امر به معروف و نهی از منکر نوعی برتری لازم است، اگر آمر به معروف و ناهی از منکر خود ساخته نباشد، از نظر اخلاقی صلاحیت انجام دادن چنین کاری را ندارد و امر و نهی او صوری و بدون تأثیر جدی خواهد بود. از آیه «ولتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعونَ اِلَی الخَیر...» نیز شاید بتوان استفاده کرد که باید گروه‌هایی مهذّب و خود ساخته به این مهم اقدام کنند، چنان‌که از آیه 6 تحریم / 66: «قوا اَنفُسَکُم واَهلیکُم نارًا» شروع از خویشتن استفاده می‌شود. شاید بتوان از آیه 44 بقره / 2 استفاده کرد که التزام به اوامر و نواهی پیش از امر و نهی دیگران شرط عقلی است: «اَتَأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ و تَنسَونَ اَنفُسَکُم واَنتُم تَتلونَ الکِتـبَ اَفَلا تَعقِلون». برخی روایات نیز بر همین نکته تأکید کرده که شما باید ابتدا به خویشتن بپردازید، آنگاه دیگران را از گناه باز دارید.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه 129؛ نورالثقلین، ج 1، ص 75</ref> البته این‌گونه اوامر حمل بر استحباب شده است، زیرا وجوب امر به معروف و نهی از منکر و التزام به معروف و ترک منکر دو واجب مستقل است.
هرچند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدالت نیست؛ ولی چون در امر به معروف و نهی از منکر نوعی برتری لازم است، اگر آمر به معروف و ناهی از منکر خود ساخته نباشد، از نظر اخلاقی صلاحیت انجام دادن چنین کاری را ندارد و امر و نهی او صوری و بدون تأثیر جدی خواهد بود. از آیه «ولتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعونَ اِلَی الخَیر...» نیز شاید بتوان استفاده کرد که باید گروه‌هایی مهذّب و خود ساخته به این مهم اقدام کنند، چنان‌که از آیه 6 تحریم / 66: «قوا اَنفُسَکُم واَهلیکُم نارًا» شروع از خویشتن استفاده می‌شود. شاید بتوان از آیه 44 بقره / 2 استفاده کرد که التزام به اوامر و نواهی پیش از امر و نهی دیگران شرط عقلی است: «اَتَأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ و تَنسَونَ اَنفُسَکُم واَنتُم تَتلونَ الکِتـبَ اَفَلا تَعقِلون». برخی روایات نیز بر همین نکته تأکید کرده که شما باید ابتدا به خویشتن بپردازید، آنگاه دیگران را از گناه باز دارید.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه 129؛ نورالثقلین، ج 1، ص 75</ref> البته این‌گونه اوامر حمل بر استحباب شده است، زیرا وجوب امر به معروف و نهی از منکر و التزام به معروف و ترک منکر دو واجب مستقل است.


خط ۲۲۲: خط ۲۰۳:


3. شکیبایی
3. شکیبایی
لقمان در نصایح خود به فرزندش او را به برپا داشتن نماز و امر به معروف و نهی از منکر و شکیبایی در برابر مشکلات فرا می‌خواند: «یـبُنَیَّ اَقِمِ الصَّلوةَ وأْمُر بِالمَعروفِ وَانْهَ عَنِ المُنکَرِ واصبِر عَلی ما اَصابَکَ...». (لقمان / 31، 17 <ref>)مجمع البیان، ج 8، ص 500؛ احکام القرآن، جصاص، ج 3، ص 515.</ref>
لقمان در نصایح خود به فرزندش او را به برپا داشتن نماز و امر به معروف و نهی از منکر و شکیبایی در برابر مشکلات فرا می‌خواند: «یـبُنَیَّ اَقِمِ الصَّلوةَ وأْمُر بِالمَعروفِ وَانْهَ عَنِ المُنکَرِ واصبِر عَلی ما اَصابَکَ...». (لقمان / 31، 17 <ref>)مجمع البیان، ج 8، ص 500؛ احکام القرآن، جصاص، ج 3، ص 515.</ref>


خط ۲۴۵: خط ۲۲۵:


== مصادیق قرآنی معروف و منکر ==
== مصادیق قرآنی معروف و منکر ==
با توجه به گستره معنایی «معروف» و «منکر» هر یک از این دو مصادیق فراوانی در قرآن کریم دارد. مؤلفان به برخی از مصادیق این دو اشاره کرده‌اند.<ref>امر به معروف و نهی از منکر، ص 83 ـ 84؛ منهاج‌الصالحین، ج 1، ص 420.</ref>
با توجه به گستره معنایی «معروف» و «منکر» هر یک از این دو مصادیق فراوانی در قرآن کریم دارد. مؤلفان به برخی از مصادیق این دو اشاره کرده‌اند.<ref>امر به معروف و نهی از منکر، ص 83 ـ 84؛ منهاج‌الصالحین، ج 1، ص 420.</ref>


خط ۲۵۵: خط ۲۳۴:


آذرخشی دیگر از آسمان کربلا؛  
آذرخشی دیگر از آسمان کربلا؛  
آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛  
آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛  
احکام القرآن، ابن العربی؛
احکام القرآن، ابن العربی؛
احکام القرآن، جصاص؛ اربعین؛  
احکام القرآن، جصاص؛ اربعین؛  
اعانة الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین؛  
اعانة الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین؛  
امر به معروف و نهی از منکر؛
امر به معروف و نهی از منکر؛
انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی  
انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی  
بحارالانوار؛  
بحارالانوار؛  
 
بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛
بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز
 
؛
تحریرالوسیله؛  
تحریرالوسیله؛  
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛  
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛  
التراتیب الاداریه (نظام الحکومة النبویه)؛
التراتیب الاداریه (نظام الحکومة النبویه)؛
التعریفات؛
التعریفات؛
تفسیر الصافی؛  
تفسیر الصافی؛  
التفسیر الکاشف؛
التفسیر الکاشف؛
التفسیر الکبیر؛  
التفسیر الکبیر؛  
تفسیر نورالثقلین؛
تفسیر نورالثقلین؛
جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛
جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛
الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛
الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛
الجوامع الفقهیه؛
الجوامع الفقهیه؛
جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛
جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛
دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه؛
دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه؛
دائرة المعارف بزرگ اسلامی؛
دائرة المعارف بزرگ اسلامی؛
الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛
الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛
 
روض الجنان و روح‌الجنان؛
روض الجنان و روح‌الجنان
 
؛
زبده‌البیان فی براهین احکام القرآن؛  
زبده‌البیان فی براهین احکام القرآن؛  
شرایع‌الاسلام فی مسائل الحلال والحرام؛
شرایع‌الاسلام فی مسائل الحلال والحرام؛
فضل الاعتزال و طبقات المعتزله؛
فضل الاعتزال و طبقات المعتزله؛
فقه القرآن، راوندی؛  
فقه القرآن، راوندی؛  
القواعد و الفوائد؛
القواعد و الفوائد؛
الکشاف؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد؛
الکشاف؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد؛
کفایة الاحکام
کفایة الاحکام
(کفایة الفقه)؛
(کفایة الفقه)؛
مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛
مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛
مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛
مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛
مسالک الافهام الی آیات الاحکام؛  
مسالک الافهام الی آیات الاحکام؛  
مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛  
مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛  
معالم القربه فی احکام الحسبه؛
معالم القربه فی احکام الحسبه؛
مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج؛  
مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج؛  
منتهی المطلب؛  
منتهی المطلب؛  
منهاج الصالحین، سیستانی؛  
منهاج الصالحین، سیستانی؛  
المیزان فی تفسیر القرآن؛  
المیزان فی تفسیر القرآن؛  
النهایة فی مجردالفقه و الفتاوی؛
النهایة فی مجردالفقه و الفتاوی؛
نهج‌البلاغه،
نهج‌البلاغه،
وسائل الشیعه.


وسائل الشیعه.
پدیدآور:علی خراسانی


پدیدآور
== پانویس ==
{{پانویس}}


علی خراسانی
=پانویس=
{{پانویس|2}}
== منبع: دائره المعارف قرآن کریم ==
== منبع: دائره المعارف قرآن کریم ==
[[رده:عقاید اسلامی]]
 
[[رده:فروع دین اسلام]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش